به جای عالی بودن به اندازه کافی خوب باشید.
روز پیش، همسرم زمانی که او داوطلب شد دخترمان را برای شنا ببرد ، یک هدیه رایگان به من داد.
من از چشم انداز داشتن زمان با کیفیت خوشحال شدم و تصمیم گرفتم زمان خود را در یک کلاس یوگا طولانی از طریق برنامه تمرینی موبایلی صرف کنم.
مصمم به پیدا کردن کلاس مناسب برای انرژی بخشیدن به من برای بقیه روز، شروع به بررسی گزینه ها کردم.
من برای مدت زمان کلاس 60 دقیقه یا بیشتر فیلتر کردم و 203 کلاس مختلف باقی ماند.
از آنجایی که دوست دارم خودم را به چالش بکشم، فیلتر دومی را انتخاب کردم که آن را به کلاس های درجه سختی متوسط و پیشرفته محدود می کند.
با این حال، برنامه همچنان 128 نتیجه را برمی گرداند. چگونه از بین 128 بهترین را انتخاب کنم.
من شروع به پیمایش در توضیحات مفصل کلاس و بررسی های طولانی کردم.
من حتی شروع به گوگل کردن مربی کردم و چندین ویدیوی با مزه را تماشا کردم.
در نیمه راه چهارمین ویدیو، متوجه شدم که 45 دقیقه گذشته است.
در جستجوی بهترین کلاس، زمان کافی برای کامل کردن یک کلاس تمام شده بود!
وسواس من نسبت به کمال به این معنا بود که در نهایت تجربه را به کلی از دست داده بودم.
آیا تا به حال خود را در موقعیت مشابهی یافته اید؟
استراتژی انتخاب کمال گرا که در بالا توضیح داده شد، نمونه ای از چیزی است که دانشمندان تصمیم گیری از آن به عنوان «به حداکثر رساندن» یاد می کنند.
این بدان معنی است که همیشه به دنبال بهترین گزینه باشید و از رضایت دادن به چیزی کمتر از کامل خودداری کنید.
بسیاری از مردم بر این باورند که انتخاب های بی نقص، خوشبختی را تضمین می کند، اما آیا واقعاً چنین است؟
استراتژی تصمیم گیری “رضایت بخش”
در جامعه عملکرد محور امروزی، کمال گرایی و به حداکثر رساندن انتخاب اغلب ارزش بالایی دارند.
در مدرسه، میانگین نمرات “C” نشان دهنده نتیجه رضایت بخش است.
با این حال، در حالی که روی کاغذ به اندازه کافی خوب هستند، معمولاً با یک یادداشت ناامید می شوند.
چرا نتایج رضایت بخش به ندرت باعث می شود که فرد در واقع احساس رضایت کند؟
این جایی است که مفهوم “راضی کننده” مطرح می شود .
نه، «راضی کردن» اشتباه تایپی نیست.
این واژه اختراعی تلفیقی از “راضی کردن” و “کافی” است و یک رویکرد تصمیم گیری را توصیف می کند که شامل انتخاب گزینه هایی است که به اندازه کافی خوب هستند.
هدف از رضایت، شناسایی سریع گزینه ای است که معیارهای کلیدی را برآورده می کند.
برخلاف رویکردهای به حداکثر رساندن، به دنبال کمال نیست.
در واقع، به محض انتخاب یک گزینه رضایت بخش، فرآیند تصمیم گیری به پایان می رسد.
به طور سنتی، رضایت با فقدان مهارت یا تنبلی تصمیم گیرنده همراه بود.
با این حال، با توجه به تعداد روزافزون تصمیمات و گزینه ها، اجماع به آرامی در حال تغییر است.
راضی کردن ممکن است در واقع یک رویکرد عملی برای مقابله با کار بزرگ انتخاب در دنیایی پیچیده باشد.
گزینه های “به اندازه کافی خوب” یک آزمایش فکری
هنگامی که با تعداد زیادی از گزینه ها مواجه می شوید، یک استراتژی رضایت بخش مزایای واضحی از کاهش تلاش تصمیم گیری و سرعت بخشیدن به فرآیند انتخاب ارائه می دهید.
اما آیا انتخاب های «به اندازه کافی خوب» واقعاً می توانند شما را خوشحال کنند؟
بیایید با یک آزمایش فکری کوچک به سؤالات نزدیک شویم.
تصور کنید که در جستجوی یک غلات صبحانه جدید و معمولی هستید.
ترجیح عمومی شما برای تکه های ترد است که قند خونتان را برآورده می کند اما مقداری فیبر سالم دارد.
شما همچنین دوست دارید یک نام تجاری مقرون به صرفه پیدا کنید و اگر آنها از بسته بندی پایدار استفاده کنند دوست خواهید داشت.
مطمئناً می خواهید از کشمش یا سایر میوه های خشک خودداری کنید.
اما می توانید کمی از دارچین یا وانیل را مصرف کنید.
اوه، و در نهایت، اگر جعبه غلات باید شامل آزمونهای کوچک سرگرمکننده یا پازلهای متقاطع در پشت باشد، این یک امتیاز اضافی خواهد بود.
این کار شامل بررسی دقیق همه خردهها، یخها، تردها، حلقهها، ، پاپها و اسنپهای موجود در راهروی غلات محلی شماست.
بررسی جعبه ها و مواد تشکیل دهنده بر اساس ترجیحات شما می تواند به راحتی ساعت ها طول بکشد و زمانی که در خانه بنشینید، ممکن است در نهایت ناامید شوید.
شاید فکر می کنید کاسه خیس گندم ارزش تلاش را ندارد؟
همچنین، با دیدن همه گزینههای دیگر در سوپرمارکت، ممکن است در انتخاب خود شک کنید و فکر کنید که گزینههای بهتر هنوز وجود دارد.
شاید طعم و مزه شما را تحت تأثیر قرار دهد، حس پشیمانی را تجربه کنید و شروع به سرزنش کنید که چرا بهتر انتخاب نکرده اید.
از طرف دیگر، اگر استراتژی رضایتبخشی را دنبال میکنید.
ممکن است با مشخص کردن تعدادی از معیارهای کلیدی مانند (1) طعم شیرین دارچین، (2) ترکیبات غلات کامل و (3) بدون میوه خشک شروع کنید.
سپس شما به سادگی اولین کادری را انتخاب می کنید که هر سه شرط را برآورده می کند.
با این حال، ممکن است متوجه شوید که هنوز هم احساس شادی بیشتری در شما ایجاد می کند.
دلیل این امر این است: اولاً، ممکن است متوجه شوید که تلاش شما به خوبی با بی اهمیت بودن کار مطابقت دارد.
همچنین، از آنجایی که ارزیابی دقیقی از بیش از 100 نوع غلات مختلف انجام ندادهاید.
کمتر از همه گزینههای مختلف آگاه خواهید بود و احتمالاً از آنچه دارید خوشحال خواهید شد (جهل سعادت است).
در نهایت، احتمالاً در انتخاب خود بیش از حد فکر نمیکنید یا حداکثر به خودتان شک نمیکنید.
در مجموع، شما راضی تر خواهید بود و پشیمانی کمتری را تجربه خواهید کرد.
رضایت بخش و خوشحال کننده
بسیاری از تحقیقات روانشناسی اخیر از این ایده حمایت می کند که رضایت بخشی پتانسیل افزایش شادی کلی افراد را با نتایج آنها دارد.
در یک مطالعه تصمیم گیری توسط شوارتز و همکاران، بیشینه سازهای تصمیم بیشتر مستعد مقایسه خود با دیگران بودند.
مردم، که آنها را در معرض پشیمانی از انتخاب های خود قرار می دهد.
به طور مشابه، یک مطالعه در مورد انتخاب های مصرف کننده در مورد ماشین ها و لباس ها نشان داد که افراد کمال گرا پس از تصمیم گیری برای خرید، پشیمانی بیشتری را تجربه کردند.
محققان در یک کاربردی بیشتربا تمرکز بر انتخاب های شغلی واقعی دریافتند .
در حالی که کمال گراها معمولاً نقشهای پردرآمدتری دارند، اما اغلب سطوح شادی کمتری را نسبت به کارمندانی گزارش میکنند که از یک استراتژی رضایتبخش پیروی میکنند.
اجازه دهید با برجسته کردن اهمیت زمینه به پایان برسانم.
موفقیت نسبی رویکردهای رضایت بخش به طور اجتناب ناپذیری به نوع تصمیمی که می خواهید بگیرید بستگی دارد.
به عنوان مثال، به نظر می رسد رضایت بخش برای حل چالش های تصمیم گیری بی اهمیت مانند انتخاب کلاس یوگا یا انتخاب یک برند جدید غلات مفید است.
در مقابل، وقتی با معضلاتی که زندگی را تغییر میدهند، رضایتبخشی کمتر مناسب است.
به عنوان مثال، افراد کمی با اولین کسی که ملاقات می کنند ازدواج می کنند، حتی اگر این انتخاب بتواند در زمان و تلاش آنها صرفه جویی کند.
پس از همه، شما نمی خواهید زندگی خود را با شاهزاده معمولی تلف کنید، اگر همتای ایده آل ممکن است هنوز در گوشه و کنار باشد.
آیا می خواهید درباره استراتژی های تصمیم گیری خود بیشتر بدانید؟
برای اطلاعات بیشتر در مورد سه نکته کاربردی برای غلبه بر کمال گرایی کلیک کنید.