مقدمه
آیا می توان تنبیه را از روش های تربیتی شمرد؟ تنبیه میتواند در تربیت صحیح کودک کارایی و نقش به سزایی داشته باشد؟ چگونه باید تنبیه کرد؟ چه کسی باید تنبیه کند؟ دیدگاه اسلام در این زمینه چیست؟ تنبیه درتربیت اسلامی چگونه است؟ این ها پرسش هایی هستند که درگفتوگوها و مباحث تربیتی مطرح هستند.
اصل تشویق و تنبیه، به عنوان امرى مسلم در تربیت اسلامى شناخته و پذیرفته شده است. اصولاً بهشت و جهنم، انذار و تبشیر پیامبران، آیه هاى مربوط به پاداش و کیفر، وعده و وعیدهای شوق انگیز و خوفناک و … همه جلوهایى از تشویق و تنبیه هستند.
حضرت على(ع) در فرمان تاریخى خود به مالک اشتر که او را به فرمانروایى مصر برگزیده بود، دستور میدهد: «وَ لا یکونَنَّ الُمحْسِنُ وَالمُسىءُ عَندِکَ بمَنزِلهٍ سَوَاءٍ فَاِنَ فى ذلِکَ تَزْهیداً لِااهل الاحْسانِ فى الاءِحسانِ، و تدْریباً لاهلِ الاساءَهِ عَلَى الْاُساءَهِ؛ مبادا نیکوکار و بدکردار، پیش تو یکسان باشند، زیرا چنین روشى، نیکوکار را از کردار نیک، دور ساخته و بدکردار را به کار بد سوق مىدهد.»
کار اشتباه چیست!؟
اما قبل از شروع مبحث تنبیه، لازم است به این نکتهی اساسی اشاره کنیم، که منظور والدین از کار اشتباه که در مقابل آن کودک مستحق تنبیه است، به چه معنا است!؟ کار اشتباه چیست!؟ سوالی که در ابتدا ساده و خنده داربه نظر می آید ولی شاید با جرئت بتوانیم بگوییم، که جواب این سؤال بدون مطالعهی سنی کودک، محال به حساب میآید.
به عنوان مثال فرض کنید یک بچهی دو ساله، لیوان گران قیمت کریستال فرانسوی را در خانه بشکند، به راستی با او چگونه برخورد میکنید!؟ آیا او را تنبیه میکنید، یا آیا از او انتظار دارید، که از شما به خاطر شکسته شدن آن عذرخواهی کند!؟ به راحتی خواهید گفت، که هرگز، بچهی دو ساله، اصلاً چیزی متوجه نبوده که بخواهیم تنبیهش کنیم.
مثال سادهی فوق، میتواند به والدین کمک کند تا همیشه به این نکته توجه داشته باشند، که اولاً هر کاری که آنها، آن را خوب میدانند، برای بچه، خوب تلقی نمیشود و چه بسا بچهها آن را جزء نواقص میدانند.
بزرگترها، همیشه انتظار دارند، بچهها ساکت باشند، آنها، سکوت بچهها را بر خوبی و نجابت او نسبت می دهند ، در حالی که سکوت در بچه (اگر چه به عوامل مختلفی بستگی دارد)، در بعضی موارد نشانهی خوبی ندارد و میتواند از یک اختلال روحی در حال و آینده، خبر دهد.
بحث بر سر این نیست که ما حق نداریم برای بچههایمان، مقررات وضع کنیم. خیر هرگز؛ همانگونه که در جامعه قوانینی برای بزرگسالان وجود دارد همان گونه هم والدین حق، مسلمی بر بچه های خود دارند و آن این است که برای آنها مقررات تربیتی و قوانینی وضع کرده، که بچه در چارچوب آن حرکت کند، به این نکتهی بسیار مهم توجه داشته باشیم که والدین نسبت به خصوصیات سنی و بزرگسالیمان، (به نظم، سکوت، عدم جنب و جوش و …)علاقه داشته و بعضی از کارها را خوب میدانند، این هرگز به این معنا نیست که چون بچههایمان طبق سن و خصوصیات سنیشان عمل میکنند، آنها کار اشتباهی را انجام دادهاند!
پیامبر اکرم (ص)، میفرمایند: کودکان را به خاطر پنج چیز دوست دارم، اول آنکه بسیار میگریند، دوم آنکه با خاک بازی میکنند، سوم آنکه بدون کینه دشمنی میکنند، و چهارم اینکه برای فردا ذخیره نمیکنند، پنج، آنکه میسازند و سپس خراب میکنند.
خوب یا بد بودن کارها، گاهی کاملاً نسبی است
نکتهی بعدی در تاکید صحبتهای قبل این است که خوبی و بدی در خانواده های مختلف با فرهنگهای گوناگون،متفاوت است و ما نباید انتظار داشته باشیم که خوبی و بدی همان چیزی باشد که ما آن را میپسندیم،به عنوان مثال،پوشیدن فلان رنگ لباس به حسب فرهنگ یک خانواده،خوب تلقی میشود و در خانواده ای دیگر،همین رنگ به عنوان یک ضد ارزش و در بعضی از خانوادهها همین لباس،یک لباس متوسط.
وقتی فرزندمان در جامعه زندگی میکند، وقتی هر روز در همین جامعه با چند فرهنگ متناقض حرکت میکند، نباید از وی انتظار داشت، که لباسی که دوستش میپوشد را، خلاف ارزش تلقی کند، این انتظار برای کودک، یک انتظار کاملاً اشتباه است، زیرا وی نمیتواند بین خلاف فرهنگ بودن و دوست داشتن خود و این که خانوادهی او، آن را دوست دارند، یا ندارند، تفاوتی قائل شود!!
بله یکی از ضرورتها این است که، در سنین کودکی ما برای بچه، فرهنگ خانواده و مسائل دینی را برای کودکانمان تبیین نموده و از خوب و یا بد بودن با او صحبت کنیم، اما نباید انتظار خلاف سن، داشته باشیم. او در آن سن فقط زیبایی برایش اهمیت دارد و وقتی والدین او را از پوشیدن و یا انتخاب فلان مدل یا رنگ لباس، نهی میکنند، وی غالباً خانوادهی خود را یک خانوادهی مخالف با زیباییها معرفی میکند و کم بایدها و نبایدهای خانوادهی خود را بر بدی آنها حمل کرده، که در طولانی مدت میتواند تنفری عمیق را در او به وجود بیاورد و کم کم همین نگرش باعث میشود، توجه او به خانواده و بایدها و نباید های آنها کم شده و اصلاً توجهی به آنها نکند، که این نگرش میتواند بسیار خطرناک باشد.
تمام حرفهایی که در آغاز تا به اینجا زده شد، مقدمه ای برای این بحث بود، که خوب یا بد بودن کارها، گاهی کاملاً نسبی است، حال فرض کنید بعضی از والدین در این سنین، نه تنها کودک را از خواستهها و انتظارات متناسب با سنش، نهی میکنند، بلکه در کنار آن تنبیه بدنی و روحی به اشکال مختلف آن را چاشنی کار خود قرار میدهند.
ما در این بلاگ ، با استمداد از خداوند ، قصد داریم تا تنبیه را از دیدگاه اسلام و روانشناسی اسلامی ، بررسی کنیم، زیرا ما درصدد اثبات این موضوع هستیم که دین شریف اسلام ، تنبیه را به شدت منفور دانسته و آن را مذموم می شمارد، مگر در بعضی از موارد و درشرایط و مفاد مختص به خود ، که در ادامه به آن اشاره خواهد داشت . امید داریم وبلاگ فوق مورد توجه امام زمان (عج)، و شما خوانندگان گرامی قرار گیرد انشااالله.
یک تعریف کلی از مفهوم تنبیه
تنبیه، هرگونه برخورد از سوی والدین که باعث ایجاد درد روانی یا جسمی در کودک شود را در برمی گیرد .
این را به یاد داشته باشید که تنبیه، مساوی با زدن نیست. تنبیه به معنای گسترده تری استفاده میشود که دربرگیرنده برخورد های والدین است. از آزار و اذیت بدنی (کتک) گرفته تا ایراد گرفتن و انتقاد های شدید و تند، ناسزا گفتن، تمسخرها، دست انداختنها، توهین کردنها، و غیره.
گاهی نیز تنبیه با یک سرزنشهای پنهانی، سرزنشهای علنی در حضور دیگران است، لذا امام علی (ع) میفرمایند: اینکه کسی را در حضور مردم (در میان جمع)، پند دهی، این همان نکوهش است نه پند.
یکی دیگر از تنبیهات محروم شدن از بازی یا گردش و مهمانی، بی توجهی به خواسته های او، خشونت، بی اعتنایی، نگاه های ناراضی و احیاناً نگاه های خشم آلود و… میباشد، که هدف از انجام آن است که کودک از ترس گرفتار شدن به یکی از آنها، از انجام کاری ناپسند، دوری کند.
معنای لغوی واژه تنبیه
تنبیه در لغت به معناى آگاهانیدن، بیدار کردن، واقف گردانیدن به چیزى و آگاه و هوشیار کردن آمده است.و در اصطلاح به عملى گفته مى شود که لازمه آن، آگاه و هوشیار کردن باشد و دست کم به سه معنا بکار رفته است:
- حذف پاسخ مثبت از ارگانیسم و یا اضافه کردن پاسخ منفى به آن: تنبیه، زمانى رخ میدهد، که پاسخ مثبتى را از موقعیت حذف و یا چیزى منفى به آن بی افزاییم. به زبان متداول میتوان گفت تنبیه دور ساختن چیزى از ارگانیسم است که خواستار آن است، یا دادن چیزى است به او که طالب ان نیست. به عبارت دیگر تنبیه عبارت است از ارائه محرک ناخوشایند یا حذف تقویت مثبت بلافاصله بعد از انجام یک رفتار. تنبیه به این معنا را تنبیه به معناى عام میگوییم.
- ارائه پاسخ منفى به ارگانیسم: در این تعریف تنبیه عبارتست از ارائه یک محرک آزارنده یا تنبیهکننده به دنبال یک رفتار نامطلوب براى کاهش دادن احتمال آن رفتار. براى مثال اگر بعد از انجام رفتارى نا مطلوب از سوى کودک مثلا گفتن یک حرف تند با عصبانیت و با ارائه یک محرک آزارنده مثل زدن به او خواسته باشیم که احتمال بروز رفتار نامطلوب را در او کاهش دهیم او را تنبیه کردهایم. تنبیه به این معنا را تنبیه به معناى خاص میگوییم.
- تنبیه بدنى یا کتک زدن : گاهى مراد از تنبیه، به همین معناست که ما آن را تنبیه به معناى اخص میگوییم.
تنبیه درتربیت اسلامی
تنبیه و زدن دیگری، اذیت و ظلم به اوست و این اعمال درشرع نهی شده است، بطوری که برخی روایات آن را حرب با خدا و کفر می دانند.
اصل تشویق و تنبیه به عنوان امری مسلم در تربیت اسلامی شناخته و پذیرفته شده است. روایات اسلامی که از جانب معصومین (ع) آمده است به صراحت بر تأثیر منفی هرگونه برخورد ناروا (از جمله کتک زدن) بر شخصیت کودکان تاکید میکند و والدین را به برخورد مثبت با کودکان خود و تکریم آنها فرا میخواند.
توصیههای اسلامی را در این زمینه در سه محور می توان طبقه بندی کرد:
- برخورد محبت آمیز: پیامبر (ص) در این زمینه می فرمایند: “به فرزندان خود احترام کنید و با آداب و روش پسندیده با آنها معاشرت کنید”.
- تربیت نیکو: امام سجاد (ع) در این زمینه میفرمایند: “با فرزندت آنچنان رفتار کن که اثر نیکوی تربیت تو مایه زیبایی و جمال اجتماعی او شود. او را چنان بار بیاور که بتواند در شئون مختلف دنیای خود با عزت و آبرومندی زندگی کند و مایه زیبایی و جمال تو باشد”.
- تربیت اخلاقی و معنوی: امام سجاد (ع) در این زمینه میفرماید: “پدر در حکومتی که نسبت به فرزند دارد، مسئول است که طفل را مودب و با اخلاق پسندیده پرورش دهد، او را به خداوند بزرگ راهنمایی کند.”
مراحل تنبیه از دیدگاه اسلام
- تامین شرایط تربیت: مانند دور کردن کودکان از محیط های فاسد و قرار دادن در محیط های سالم
- نصیحت و ارشاد: اگر این شیوه به طور صحیح انجام گیرد، در اغلب کودکان موثر خواهد بود.
- تذکر و اخطار: در این مرحله به طور جدی تری با کودک برخورد و عواقب اعمال خلاف، به او گوشزد می شود
- قهر کردن: قهر کردن و محروم کردن کودک از یک سری مزایا
- تنبیه بدنی:این مرحله در صورتی که سایر مراحل بی نتیجه باشد، مطرح می شود.
به هر صورت با نگاهی به سیره پیشوایان دینی در می یابیم که با وجود رخصت تنبیه بدنی در حال ضرورت، خود آنها از این شیوه استفاده نکرده اند؛ همان گونه که در سیره پیامبراکرم صلی اله علیه دیده نشده است که ایشان بر احدی از زنان یا فرزندان یا غلامان و حتی بر حیوانی دست بلند کرده باشند. چنان که می فرمودند، نیکان و بزرگان شما هیچ گاه اقدام به تنبیه بدنی نمی کنند. در حقیقت اگر شیوه های تربیت، به درستی و به موقع استفاده شود، دیگر نیازی به تنبیه بدنی نخواهد بود.
اصول و شرایط تنبیه
در صورتی میتوان گفت تنبیه موثر است که شرایط و اصول آن رعایت شود عناوین آن به شرح زیر است :
مستحق تنبیه بودن
باید دید آیا کودک، استحقاق تنبیه را دارد یا نه؟ اگر دارد، استحقاق چه تنبیهى را؟ کتک زدن؟ محروم شدن؟ سرزنش و ملامت شنیدن؟ زیرا در مواردى که معلوم شده باشد که کودک مستحق تنبیه نیست، نباید تنبیه کرد مثلا اگر کودک بر اثر بىتوجهى، ظرفى را شکسته است، مستحق تنبیه نیست و اگر تنبیه شود، مؤثر نیست و گاهى اثر عکس دارد.
به اندازه بودن تنبیه
تنبیه نباید بیش از مقدار جرم و گناه باشد بلکه باید به این نکته توجه شود که مقدار جرم و خطا در چه اندازه است و تنبیهى متناسب و به اندازه آن براى مجازات در نظر گرفته شود، حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) در روایت اسد بنوداعه پس از آن که سه مرتبه از تنبیه نهى کرد فرمود: اگر تنبیه کردى، به اندازه گناه، تنبیه کن.
متناسب سن کودک باشد
اصل دیگر، رعایت سن است. مثلا کودک خردسال برابر تنبیه احساس بىپناهى میکند و این موجب وارد آمدن صدمه روانى بر کودک است. لذا در تنبیه باید قوت بدنى، سن و شخصیت افراد را در نظر داشت در روایت حماد بن عثمان امام صادق(علیه السلام) فرمود: «هر مقدار که حاکم مصلحت بداند برحسب مقدار گناه و یا قدرت بدنى شخص تعزیر کند.»
وضعیت رشد کودک
رعایت رشد نیز مهم است. کودکى که شدیداً وابسته و نازپرورده است، در تنبیه، درد شدیدى را متحمل میشود. همچنین شرایط جسمى، روحى، فکرى، خانوادگى هر کدام اقتضائاتى دارد که باید کاملاً رعایت شود و حساب شده تصمیمگیرى شود. کودکان باهوش اگر تنبیه شوند، بیشتر از کودکان کمهوش صدمه میبینند.
تناسب جرم و تنبیه
شرط تناسب یعنى تناسب و میزان جرم با تنبیه هم باید رعایت شود به خاطر مسئله ناچیزى، کودک را نباید تنبیه کرد و باید نوع جرم و تنبیهى که در نظر گرفته میشود ملاحظه شود و هماهنگى و تناسب بین آنها حفظ شود.
رعایت عدالت
یکى از شرایط مهم رعایت عدالت، در تنبیه کردن است. هیچ گاه نباید کودک را بخاطر تشّفى خاطر خود یا براى انتقامجویى تنبیه کرد. بلکه همواره باید صلاح کودک مدنظر باشد. نه تشّفى خاطر، یا فرو نشاندن غضب و یا انتقامگیرى از او زیرا آثار زیانبار و ناگوارى را به دنبال خواهد.
رعایت تنوع تنبیه
شرط رعایت تنّوع نیز لازم است، چه بسا یک شیوه کارساز نباشد. باید بدانیم کدام نوع از تنبیه را بکار ببریم، و اصرار نداشته باشیم همیشه مثلا از شیوه ملامت کردن استفاده کنیم. اسلام میگوید در تنبیه باید مراحل و مراتب آن را رعایت کرد و باید از مرحله ضعیف شروع کرد چرا که شاید با اجراى مرحله اى ضعیف از تنبیه، مثل یک تغییر چهره، کودک به اشتباه خود پى ببرد و اصلاح شود که در این صورت دیگر نیازى به تنبیه بدنى نخواهد بود.
اکتفا به حداقل
آخرین اصل و شرط مهم شرط حداقل است. زیرا هدف از تنبیه آگاهى و اصلاح کودک است و وقتى هدف حاصل شد دیگر تنبیه معنى ندارد. همین طور اگر پس از تنبیه کودک رفتار او اصلاح شد دیگر نباید رفتار خلاف او را به رخ کشید و آن را بهانه اى براى تنبیه و سرزنش او قرار دهیم. و همچنین تنبیه را نباید با خشونت و با ظرفیت حداکثر توان اعمال کرد مخصوصاً اگر اعمال آن براى اولین بار و آن هم براى کودک باشد. زیرا این گونه تنبیهات، زمینه را براى احساس بىپناهى کودک و در نتیجه فساد و گاهى تعدد شخصیت فراهم میکند و پیش از آن که سبب هدایت و اصلاح شود، عامل بدبختى کودک خواهد شد.
فواید تنبیه متناسب
اصلاح رفتار تنبیه
این فایده را به همراه دارد که کودک را سر عقل مىآورد و او می فهمد که عمل خطایى را مرتکب شده و از تکرار آن، باید خوددارى کند. بر اساس اصل شرطى شدن، کودک رابطهاى بین عمل و کیفر پیدا میکند، میفهمد هر بارى که عمل ناروایى را انجام دهد، باید زجر و رنج آن را هم تحمل کند، و به این نتیجه میرسد که سودش در ترک آن عمل است.
اثربخشى فورى
از فواید دیگر تنبیه، اثربخشى فورى آن بر روى فرد است. کودکى را در نظر بگیرید که در خانه یا مدرسه شرارت میکند، مزاحم دیگران است، سر و صدا به راه انداخته، و براى دیگران صدمه آفریده است، با لجبازى هاى خود در خانه آتش افروخته و براى دیگران رنج مىآفریند. شاید شور و آشوب که او به پا کرده اجازه نمیدهد که کودک به خود آید و دست از عمل ناروایش بردارد. در چنین صورتى یک تنبیه حساب شده، مىتواند محیطى را ساکت و آرام کند. جلوى آشوب و آتش افروزىهاى او را بگیرد. و مجالى براى مربى یا والد پدید آورد، که بتواند اوضاع را سر و سامان دهد و یا حرف خود را بزند.
تضعیف رفتار تنبیه
در مواردى میتواند نقش ضعیفکنندهاى را براى رفتار کودک ایفا کند، و کودک تدریجا نسبت به آن رفتار بىاعتنا شده و از بدى رفتار خود بکاهد.
مضرات و آثار سوء تنبیه
ایجاد پرخاشگری
یکى از اثرات منفى تنبیه، این است که تنبیه در شخص تنبیه شده نسبت به عامل تنبیهکننده و دیگران پرخاشگرى ایجاد مىکند. افرادى که تنبیه میشوند در برابر آن واکنش متقابل نشان میدهند و باعث پرخاشگرى نسبت به شخص تنبیه کننده و دیگران میشوند، و حتى ممکن است به دلیل مقاومت کردن علاوه بر پرخاشگرى، فرار از خانه، انحراف اجتماعى و اخلاقى را به دنبال خود بیاورد.
ایجاد ترس و اضطراب
اثر دوم این است که تنبیه، گاه آثار جانبى نامطلوب به بار میآورد. ممکن است تنبیه، در افرادى مخصوصاً کودکان، سبب ترس، وحشت و اضطراب گردد و تا مدتهاى زیادى دوام یابد، و این ترس به محرکهاى مختلفى که هنگام تنبیه شدن او حضور دارند تعمیم مىیابد. مثلاً کودک که توسط معلم تنبیه شده بعداً بر اثر تعمیم از مدرسه و مربى و مدیر و تمام محیط آموزشى زده میشود.
ترس در کودک، به عناوین مختلفی بستگی دار د، یکی از آنها، ترس از تنبیه است، که خود میتواند، نقش به سزایی را در نابودی وی، به دنبال داشته باشد، این ترس، باعث از بین رفتن آرامش فردی و همیشگی در درس خواندن، بازی کردن با دوستان و …میشود، که وی در هیچ کاری نمیتواند به خوبی تمرکز داشته باشد و از نظر روحی، وقتی با هم سن و سالهایش بازی میکند، همیشه به این فکر میکند که اگر پایم به توپ بخورد و شیشهی همسایه شکسته شود، چه بلائی بر سرم خواهد آمد، این روند طبیعی در وی را در درس خواندن نیز به شکل دیگری میتوانید، ملاحظه کنید.
افزایش رفتار نامطلوب
همچنین در برخى از موارد ممکن است، تنبیه باعث افزایش رفتار نامطلوب شود و شخص تنبیهشونده آن را وسیلهاى براى ابراز وجود بداند، مثلاً دانشآموزى که بخاطر رفتار نامطلوبش از بلندگوى مدرسه نامش خوانده میشود و یا در تابلوى مدرسه و یا روى تخته سیاه نوشته میشود، احساس خودبزرگبینى کند و به دوستان خود هم بگوید ببین اسم من را میخوانند!! و یا ممکن است معلم دانشآموز را بخاطر رفتار ناپسندش، از کلاس بیرون کند، او هم به حیاط مدرسه برود و بازى کند پس او تقویت میشود و این نگرش در او به وجود میآید که براى بازى کردن باید رفتار ناپسند از خود نشان دهد.
بروز رفتار نامطلوب در فقدان حضور عامل تنبیه کننده
در غیاب عوامل تنبیهکننده، و وقتى که عامل تنبیه کننده نباشد، ممکن است رفتارهاى نامطلوب دوباره بروز کند. مثلاً به محض این که معلم از کلاس بیرون میرود، دانشآموز دیگرى را کتک بزند، هنگامى که پلیس نباشد راننده خاطى از چراغ قرمز رد شود و غیره. این افراد آموختهاند که در حضور عوامل تنبیهکننده این رفتارها را واپس بزنند. بنابراین اثر تنبیه، دائمى نیست.
انتقام گیری و صدمه رساندن
وقتى از تنبیه استفاده میشود، خاطره ناخوشایندى را در ذهن ایجاد میکند و ممکن است در موقع دیگر انتقام بگیرد. یا لااقل کودک مىآموزد که در بعضى موقعیت ها صدمه زدن به دیگران جایز است.
صدمات جسمانی
تنبیه بدنى ممکن است باعث صدمه جسمانى گردد، مثلاً در برخى موارد معلمى که دانشآموزى را کتک زده باعث ناشنوایى او شده است و عوارض نامطلوب دیگرى ممکن است به وجود بیاید.
صدمات روحی
تنبیه نامناسب موجب ایجاد بیماریهای عصبی از جمله افسردگی میگردد. فرهنگ معین افسردگی را اینگونه تعریف میکند:
- پژمردگی
- اندوهگینی
- انجماد
- دلسردی
- در بعضی موارد به معنای غصه خوردن
کودکی که فکر میکند، دیگران وی را دوست ندارند، کم کم احساس کم ارزشی و کمبود محبت میکند، که ممکن است، به افسردگی مزمن نیز دچار شود.
کودکی که دچار تنبیه بدنی میشود را در نظر بگیرید، صبح با اکراه از رختخواب بر میخیزد، تمایل چندانی به خوردن صبحانه ندارد، اشتهایش کور است، در مدرسه، همیشه حواسش به بازی گوشی است، به درس دقت نمیکند و با بچهها هم جوشی ندارد، با مربیانش نمیتواند، رابطه ای معقول داشته باشد، از هر کاری دلزده و سریعاً مأیوس میگردد. خود را از همه پایینتر دیده و اعتماد به نفس خود را از دست داده است، شبها اصولاً بد خواب است و خوابهای ترسناک میبیند، ارادهاش سست است و کارهایش را بدون روحیه انجام میدهد.
خود آزاری و دیگر آزاری
بچههایی که در محیطهای خشن زندگی کرده و برای انجام هر کاری و تنبیه بدنی را تجربه نمودهاند، رفته رفته کتک خوردن و به هر شکلی، آزار دیدن از طرف دیگران را به راحتی تحمل میکنند.
تحقیقات نشان می دهد، یکی دیگر از مضرات خطرناک، تنبیه در کودک این است که وی را به دیگر آزاری ترغیب میکند.فرض کنید، کارمندی که همیشه از رئیس خود، توبیخ دریافت میکند، نمیتواند با ارباب رجوع، برخورد خوبی داشته باشد، کم کم آرامش، او از بین رفته و برای تخلیهی این ناراحتی، با دیگران بد اخلاقی و در مواردی حتی دست به کارهای ناشایست بزند.
فرصت عذرخواهی کردن و اشتباه را از کودک میگیرد
تنبیه نامناسب و نا به جا، اجازه عذرخواهی کردن و حتی جبران عمل اشتباه را از کودک میگیرد، لذا در بعضی نه تنها کودک آن کار را ترک نمیکند، بلکه ممکن است به علت لجبازی، وجود آن کار ناخوشایند، استمرار پیدا کرده و در مواردی به ناهنجاری رفتاری دیگری تبدیل شود.
امام علی (ع)، در روایت طولانی به چند نکتهی در ارتباط اشاره میفرمایند که در قسمتی از آن آمده است : با مردم مدارا کن و از لغزشهای برادران درگذر. ما باید به عنوان یک والد موفق، اجازه دهیم، کودک عذرخواهی کند و ما نیز از لغزشهای وی در گذریم
احساس حقارت
شخصى که مرتب تنبیه مىشود، احساس حقارت و خودکمبینى در او شکل میگیرد و این نگرش را کسب مىکند که من، به درد هیچ کارى نمیخورم، براى نمونه کودکى که به سبب ریخت و پاش چیزها تنبیه مىشود، یک بچه گریه کن از آب در مىآید. اگر این تفکر به وجود آید، شخص حتى از استعدادى هم که دارد، نمى تواند به نحو مطلوب به دلیل احساس حقارتى که بوجود آمده است، استفاده نماید.
یکی از تنبیهات که نباید از آنها استفاده کرد، تحقیر شخصیت کودک و توهین کردن به او است.
بعضی از والدین فکر میکنند، میتوانند با استفاده از تحقیر کردن کودک، رفتار او را تغییر دهند، به عنوان مثال والدین اینگونه او را زیر سخنان خود لگد مال میکند: تو بی دست و پا هستی، تو شلخته هستی، هیچ کاری را به خوبی انجام نمیدهی، همچنین استفاده از کلمات نیش دار و فحشهای زشت، مخصوصاً اگر در جلو جمع باشد، از نباید های تربیتی، به حساب میآیند.
آیا میدانید وقتی با فرزندان خود اینگونه برخورد میکنید، کم کم وی، این حقارتها را باور میکند، آیا به تلقین، اعتقادی دارید!؟ شما در حین حال که میخواهید رفتار او صحیح گردد، با یک رفتار نامناسب، او را از نظر شخصیتی تا ابد نابود ساختهاید، زیرا او حرفهای شما را باور و کم کم، نمیتواند هیچ کاری را به خوبی انجام دهد در حالی که روانشناسان و متخصصین روحی و روانی معتقدند، اگر کودک شما تمام کارهایش را نیز، بد انجام میدهد و فقط یک نقطهی مثبت در طول زندگیاش، وجود دارد، با تکیه بر آن، وی را تشویق کنید، چنانچه این موضع در داستان حضرت عیسی (ع) معروف است، منقولست که حضرت عیسی علیه السّلام با حواریون گذارشان بر مرده سگ لاغر اندام بیمار و متعفنی افتاد، حواریّون گفتند: عجب سگ متعفنی است! آن حضرت فرمود: عجب دندانهای سفیدی دارد.
آیا کودک ما که نعمت بزرگی از خداوند برای ما به حساب میآید از یک حیوان مردار نیز کمتر است، که ما تنها و تنها به اشتباهات او، اشاره میکنیم و نکات مثبت را نمیبینیم آیا کودک شما حتی یک امر مثبت در زندگیش وجود ندارد؟
اگر تمام رفتارهای کودکتان نیز بد بود، سعی کنید به جای تخریب او، رفتارش را مورد انتقاد قرار دهید و در عین حال از او، حمایت کنید، به عنوان مثال اگر او شیشه ای شکست، باید به وی توضیح دهید که شکستن شیشه کاری ناپسند بود، لکن بعد از سرزنش، سریعاً از خود او حمایت کنید، به عنوان مثال: اما من میدانم که:خود تو پسر خوبی هستی، اما این کارت اشتباه بود، پس وظیفهی ما به عنوان یک پدر و مادر موفق این است که به وی نشان دهیم، من او را دوست داریم و با خود او خصومتی ندارم، بلکه چیزی که باعث ناراحتی من شده است، تنها و تنها رفتار اوست.
نکتهی دیگر اینکه: در سرزنشهای خود اعتدال را رعایت کنید، چنانچه امام علی (ع) پیرامون، این موضوع میفرماید:افراط و زیادهروی در سرزنش باعث شعلهور شدن، آتش لجاجت میشود.
این در حالی است که خیلی از والدین که بهترین فرزندهای دنیا را دارند و کودک آنها تنها در بعضی از کارها، نمیتواند خوب عمل کند، چنان انتقاد میکنند و او را سر کوب میکنند که کم کم رفتار او نیز بر آن استوار میگردد.
بعضی از فرمولهای تنبیهی در علم، مورد تایید قرار میگیرد، به عنوان مثال قهر کردن یک تنبیه روحی است که میتواند، بعضی از اوقات معجزهی تربیتی باشد، چنانچه روایتی از امام موسی کاظم (ع)، آن را تایید میکند.
تنبیه باعث تخریب کودک میگردد، و مشکلات جبران ناپذیری را به دنبال دارد، که ما به تعدادی از آن ها در این بلاگ اشاره نمودهایم، به عنوان مثال، تنبیه باعث، گوشه گیری، لجبازی، دروغ گویی، احساس حقارت و …، در کودک میگردد.
در اکثر اوقات، والدین به این دلیل از تنبیه استفاده میکنند که آن سریع عمل میکند، لذا آنان توجه ندارند که سرعت آن در کوتاه مدت و بلند مدت، کودک را نابود میکند، لذاچه خوب است با ریشه یابی در رفتارهای اشتباه کودک، با تکنیکهای مادرانه،، کودکی مطابق با میلمان داشته باشیم.
از بین بردن آثار منفی تنبیه بدنی
برای از بین بردن آثار نفی تنبیه بدنی، میتوانید از راه کارهای زیر استفاده کنید:
- برای از بین بردن تحقیر شخصیت او، شخصیت او را گرامی بدارید، نقاط مثبت او را به ویژه در جمع بیان کنید.
- برای از بین بردن روحیهی تسلیم پذیری، به او برای اظهار نظر میدان بدهید، اگر چه نظرش مخالف شما باشد (توجه کنید نیاز نیست تمام حرفهای او عملی شود)
- کودک شما مضطرب است، لذا به او قول دهید، که دیگر شما آن پدر و مادر قبلی نیستید که از کتک زدن استفاده کنید.
- برای تقویت اعتماد به نفس او، به او مسئولیت دهید، با او مهربان باشید و به او نشان دهید که دوستش دارید. (گاهی اوقات حتی با بوسیدن آنها علاقهی خود به دلبندتان را نشان دهید:چنانچه مروی است که امام صادق) عفرمودند: هر کس فرزندش را ببوسد حسنهای برای او نوشته میشود و هر کس او را خوشحال سازد، خدای تعالی او را خوشحال میکند.
- و در جای دیگری آمده است که مردی به خدمت پیامبر (ص) آمد، عرضه داشت من هرگز فرزندم را نبوسیدم. وقتی بازگشت پیامبر (ص) فرمود: این در نزد ما مردی اهل آتش است.
- اگر ضربات شما، دیه داشته است، میتوانید حساب بانکی برای او باز کنید و خود را از دینِ به وی، رهایی بخشید.
مجوزهای تنبیهات بدنی
اجازه دهید برای آغاز کلامی از امام کاظم (ع)، را برایتان بیان کنم، چنانچه فردی از فرزند خود نزد حضرت شکایت کرد که امام به او فرمودند: لَا تَضْرِبْهُ وَ اهْجُرْهُ وَ لَا تُطِل. (فرزندت را نزن و فقط با او قهر کن و قهرت را نیز طولانی نکن)
اگر سؤال شود در چه صورتی میتوان برای تربیت فرزندان از تنبیه بدنی استفاده کرد، پاسخ میدهیم:باید والدین محترم به این نکته توجه داشته باشند که از نظر روانشناسی، تنبیه آخرین مرحله و در وضعیتهای بحرانی انجام میگیرد که دیگر به راستی هیچ یک از اصول تربیتی بر فرزند شما، تأثیر گذار نباشد.
البته به این نکته نیز توجه داشته باشید که بسیاری از موارد که ما آنها را هنجار می نامیم، میتوان با چند فرمول روانشناسی، آنها را حل و فصل کرد، توجه کنید که این شرائط شاید در هر خانواده یک بار اتفاق افتد، لذا ما حق نداریم، در هر جایی شرائط را بحرانی نامیده و کودک را تنبیه کنیم. اگر ساز و کارهای باز دارنده (مثل تحریک عواطف، محرومیت و… )، اثری بر روی او نداشت، و ناچار به استفاده از این روش شدید، میتوانید از آن البته با شرایطی استفاده کرد.
مقصود از تنبیه بدنی، ضربه ای کوچک به پشت دست در صورت انجام کارهای خطرناک و در سنین بالاتر با کف دست به کفل یا زدن با انگشتان دست به بدن است.
در تنبیه بدنی، هرگز از ترکه، کمربند، یا شلاق و امثال آنها استفاده نکنید.
تنبیه بدنی، باید به صورت طرحی از پیش تعیین شده باشد، به عبارت دیگر باید قبل از تنبیه به شکل تنبیه دقت کنید، که خدایی نکرده عصبانیت بر شما غلبه نکند و کاری غیر قابل جبران را انجام دهید.
تحقیقات نشان میدهد والدینی که از روی عصبانیت و برای تشفّی صدر (خنک شدن دل)کودکان خود را تنبیه میکنند، نه تنها رفتار کودک را اصلاح نمیکنند، بلکه او را در ارتکاب جرم جریتر و حتی ماهر تر میکنند.
چنانچه مروی است فردی نزد امام صادق (ع) آمده و عرض داشت:یا بن رسول الله، بعضی از اوقات من فرزندم را کتک میزنم.
حضرت فرمودند:چند ضربه میزنی!؟
گفت: در مواردی پیش آمده که حتی تا صد ضربه بر او زدهام.
امام با تعجب دو بار فرمودند:صد ضربه!؟ صد ضربه!؟ مگر میخواهی حدّ تازیانه بر وی بزنی، از خدا بترس.
پرسید پس چند ضربه بزنم: حضرت فرمودند: تنها یک ضربه
باز سؤال کرد، جرم فرزندم بزرگ بوده!
حضرت فرمودند: دو بار بزن
دوباره وی ادامه داد، حضرت فرمودند:تا پنج ضربه مانعی ندارد و در این هنگام بود که حضرت به غضب آمده و فرمودند:اگر حدّ الهی را میدانی، اجرا کن و در حدود الهی زیادهروی نکن.
لازم به ذکر است اگر برای تنبیه کودک، والدین به ناحق در حق او اجحاف نموده و جای آن ضربهها سیاه و کبود شود، شش مثقال شرعی طلا و اگر سبز شود سه مثقال و اگر قرمز شود یک و نیم مثقال، باید به فرزند خود به عنوان دیه پرداخت کنند.
به جز نوپا که در صورت ارتکاب عمل خطرناک، همان لحظه باید عکسالعمل نشان داد، در کودک بزرگتر، پیش از تنبیه، بهتر است تهدید شود. حتی توصیه میشود، این تهدیدها، به تنبیه بدنی، به صورت غیر مستقیم و با کنایه باشد (مثل: کاری نکن که کاسهی صبرم لبریز شود، مرا به کاری وادار نکن که بعد پشیمانی داشته باشد)
پس از چند بار تهدید، تنبیه را به صورت پیش گفته عملی سازید، کودکی که سالها بردباری پدر یا مادر را دیده است و استفادهی آنان از ساز و کار های باز دارنده را مشاهده نموده و اتمام حجتهای آنان را به گوش شنیده است، خود را حقیقتاً مستحق چنین برخوردی میداند و به طور قطع در اصلاح رفتارش اثر خواهد گذاشت.
نکتهی دیگر اینکه: وقتی کودک را تنبیه میکنید، حتماً علت آن را برای او توضیح دهید.
وقتی در ساز و کارهای دین نیز مینگریم، دین اسلام به ما توصیه میکند، وقتی از کسی، کار اشتباهی را دیدید، نخست، با رفتارهای عطوفت آمیز و مراحل دیگر، جلو بیایید و اگر در آخر هیچ گونه راهی، برایتان امکان پذیر نبود، از رفتارهای خشونت آمیز (آن هم در صورت داشتن فایده، استفاده کنید)ولی آیا تنبیه کودک، هیچ تأثیری جز، بدتر کردن اوضاع دارد. البته نباید از این نکته نیز غافل شویم که در بعضی موارد خاص که گفته شد تنبیه بدنی، معجزهی تربیتی است که گاهی، انجام ندادن آن بسیار نیز خطرناک است. پس با شناخت حد و مرزهای آن، از آن به عنوان آخرین راه تربیتی، استفاده کنیم.
آیاتنبیه اثر تربیتی دارد؟
تنبیه در امر تربیت همواره مخالفان و موافقانى را برانگیخته است، با این تفاوت که در گذشته موافقان بیشترى داشته ولى اکنون مخالفان بیشترى دارد. معروف است که روانشناسان تنبیه را «دست کم تنبیه بدنى را» جایز نمیدانند و عدم کارایى و یا اثرات و مضّرات جانبى آن را دلیل بر این امور میدانند.
ولى باید گفت، اولاً این گونه نیست که تنبیه، کارایى نداشته باشد بلکه در بسیارى از موارد، تنبیه اصلاح گر خوبى است به طورى که عموم کسانى که در اصلاح رفتار، کتابى نوشتهاند تنبیه را به عنوان یکى از روشهاى اصلاح و تغییر رفتار، ذکر کرده اند و ثانیاً در مواردى که تنبیه اصلاحگر نباشد دست کم، اثر بازدارندگى و عبرتآموزى براى دیگران را دارد که این خود اثر کمى نیست، چه این که مواردى وجود دارد که رفتار نامطلوب باید فوراً متوقف شود، به طورى که اگر متوقف نشود اثرات جبرانناپذیرى را به بار خواهد آورد.
در آموزههاى دینى آمده است که اگر تنبیه بجا، و به موقع، و در حد مطلوب، با شرایط لازم اجرا شود، میتواند رفتار نامطلوب را از بین ببرد. ما در اینجا دو روایت را نقل میکنیم که میتوان از آنها استفاده کرد که تنبیه اثر اصلاحى دارد.
حضرت على(علیه السلام) میفرماید: «مَنْ لَمْ یٌصْلِحْهُ حُسْنُ المُداراهِ یٌصلِحهُ حُسْنُ المُکافاهِ؛کسى که خوش رفتارى او را اصلاح نکند خوب کیفر دادن او را اصلاح خواهد کرد.»
و نیز آن حضرت میفرماید: «اِسْتِصْلاحُ الاَخیارِ بِاکرامِهِمْ وَ الاَشرار بِتادیبِهِم؛ تأدیب و روش اصلاح خوبان، به بزرگداشت آنهاست و اصلاح بدان به تنبیه و عقاب آنهاست.»
باتوجه به این دو روایت روشن است که تنبیه، اثر اصلاحى دارد و در مواردى که احیاناً اثر اصلاحى هم نداشته باشد دست کم، اثر بازدارندگى خواهد داشت.