نماد سایت مجله روانشناسی رابینیا

جلوگیری از خطای بنیادی اسناد

جلوگیری از خطای بنیادی اسناد
  • جلوگیری از خطای بنیادی اسناد

    دانشجویی که سخنرانی کوتاهی ارائه کرد ، یک دانشجوی غیر سنتی بود که پس از دور زدن ازدواج و تربیت چند فرزند ، برای تکمیل مدرک به دانشگاه بازگشته بود.

    نوبت او بود که یک تجزیه و تحلیل پنج دقیقه ای از یک تجربه شخصی ارائه دهد که با یک اصل روانشناختی مطابقت دارد.

    او تاكنون خود را به عنوان یك دانشجوی ممتاز ثابت كرده است و اولین مقاله خوب و قابل تامل را نوشته است.

    من نیز انتظار داشتم که یک ارائه خوب و قابل درک باشد. اما من انتظار نداشتم یکی از بهترینهایی که تا به حال شنیده بودم. این چیزی است که من به خاطر دارم که او به ما گفت

    او شروع به توصیف یک حادثه اخیر کرد که هنگام آموزش رانندگی به دختر نوجوانش رخ داده بود.

    او تصمیم گرفته بود با استفاده از ماشین با دنده دستی به دخترش آموزش دهد. او از کلاس پرسید چرا اینطور شد؟ چرا کار یادگیری رانندگی را دشوارتر می کند؟ وی در ادامه افزود که دخترش فوق العاده نگران در مورد رانندگی. بنابراین ، دوباره ، چرا دنده دستی؟

    چون در نهایت ، این می تواند راه موثرتری برای کمک به دخترش باشد تا بر ترس هایش غلبه کند.

    در اوایل تمرینات خود ، او و دخترش خود را در یک تقاطع متوقف کردند. شاید کمی شیب وجود داشته باشد که زمان رهایی به خصوص کلاچ و ترمز را دشوار کرده است.

    تقریباً بلافاصله ، راننده مرد ماشین پشت سر آنها شروع به بوق زدن کرد. این باعث وحشت دخترش شد و در تلاش برای راه اندازی ماشین و حرکت به جلو ، او دوباره متوقف شد.

    در حال حاضر ، راننده از اتومبیل خود خارج شده بود و به سمت ماشین آنها قدم می زد. چهره این مرد با خشم نگاه می کند او به زودی کنار پنجره دخترش بود.

    مادرش مسئولیت را بر عهده گرفت.

    او به دخترش گفت پنجره را باز کند و به محض باز شدن پنجره ، او به سرعت از مرد عذرخواهی کرد و به او اطلاع داد که دخترش “رانندگی یاد می گیرد.”

    به نظر می رسید این تمام چیزی است که مرد برای متوقف کردن تحریک خود در مسیر خود ، و حتی معکوس کردن ، به آن نیاز داشت. صورتش نرم شد. شاید او نیز عذرخواهی کرد.

    به نظر می رسید آموزش تقریباً به پایان رسیده است. تنها چیزی که باقی مانده بود این بود که توجه داشته باشید که مرد به اصطلاح مرتکب ” خطای انتسابی اساسی . ” شده است.

    همانطور که دانش آموز به کلاس یادآوری کرد ، این تمایل است که علت رفتار شخص دیگر (به ویژه رفتار منفی) را بیش از حد به چیزی غیر ارادی یا شخصیت مرتبط (یک راننده بی کفایت) و علل احتمالی موقعیتی را خارج از کنترل فرد نادیده گرفته یا نادیده می گیرد ( آموزش رانندگی)

    تحقیقات روانشناختی درباره این که این گرایش چقدر قوی است (نتیجه گیری اصطلاح “بنیادی” ممکن است نادرست باشد) قطعی نیست ، اما احساس من این است که اغلب نیاز به تجربه دارند، عاقل شخص این عادت را از بین ببرد و حداقل عوامل موقعیتی را قبل از نتیجه گیری در مورد علت اختلالی جستجو کند.

    مثال خوبی است ، خوب گفته شده ، فکر می کنم همه ما فکر می کردیم. و من احساس کردم که همه فکر می کنند زمان آن رسیده است که یک دست مودبانه به اطراف بزنیم.

    اما منتظر بمانید: دانش آموز داستان را ادامه داد. او به ما اطلاع داد که اطلاعات دیگری نیز وجود دارد که مرد از آنها بی اطلاع بوده است. و اگر او این اطلاعات را می دانست ، احتمال اینکه او به سرعت دخترش را در رانندگی نادرست سرزنش می کرد ، صفر بود.

    این مورد توجه مجدد ما را به خود جلب کرد. چه می تواند باشد؟

    معلوم شد زمانی که دخترش دختر کوچکی بود ، اتفاق وحشتناکی افتاده بود.

    پدرش در تصادف رانندگی فوت کرده بود.

    جای تعجب نیست که او نگران رانندگی بود و به استراتژی خاصی نیاز داشت تا بتواند بر ترس هایش غلبه کند.

    اندازه کلاس ما حدود 60 دانش آموز بود که در یک اتاق بزرگ پراکنده شده بودند و نوعی صدای برخورد هوا با جسمی که از اتاق عبور می کرد شنیده می‌شد. برخی از دانش آموزان دستان خود را به سمت لب های خود بلند کردند. هیچ کس انتظار این متن پس نویس را نداشت.

    مور مور شدن بدنم را احساس کردم.

    من گمان می کنم که همه افراد حاضر در اتاق برای همیشه این داستان را به خاطر خواهند سپرد – و گاهی اوقات به یاد داشته باشید که قبل از نتیجه گیری در مورد دلیل شخصی برای رفتار “بدون دلیل” ، توقف ، فکر و جستجو کنید.

    شخص عاقل از قضاوت های فوری اجتناب می کند و به دنبال کل تصویر است.

    و به هر حال ، آیا تعجب کردید که چه عوامل موقعیتی ممکن است توضیحات موقعیتی معتبری برای رفتار مرد “تند و زننده” ارائه دهد؟

    من نکردم.

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای
    خروج از نسخه موبایل