نماد سایت مجله روانشناسی رابینیا

درمان شناختی رفتاری CBT

  • درمان شناختی رفتاری CBT

    یکی از انواع رویکردهای روانی درمان شناختی رفتاری یا CBT می‌باشد که هدف آن قرار دادن افکار فرد در طول جلسات درمانی و تغییر دادن آن‌ها منجر به بهبود هیجانات و رفتارهای ناخوشایند شود.

    این روش رایج‌ترین رویکرد کنونی در درمان اختلالات روانی است و برای طیف وسیعی از اختلالات و مشکلات نظیر افسردگی، انواع اضطراب، ترس‌ها، اعتیاد و حتی مشکلات جسمانی نظیر سندروم روده تحریک پذیر نیز استفاده می‌شود.

    ممکن است شما بخواهید قبل از مراجعه به درمانگر برای حل مشکل خود، از انواع روش‌های درمانی آگاهی داشته باشید و با این آگاهی به سراغ درمانگری بروید که در درمان مورد نیاز شما تخصص کافی داشته باشد.

    درمان شناختی رفتاری چیست

    درمان شناختی رفتاری درمانی است که در سبب شناسی مشکلات روحی روانی بیش از هر چیز به نقش تفکر تأکید می‌کند و الگوی تفکر افراد را به عنوان عامل تداوم بخش این مشکلات می‌شناسد. این درمان بعد از یک دوره تسلط رویکرد رفتار درمانی در روانشناسی پدید آمد. رفتار درمانگران در فرایند بهبودی مراجعان خود تنها به رفتارهای مخرب آن‌ها توجه می‌کردند.

    با استفاده از شرطی سازی کلاسیک و یا عاملی، آنها مشکلات مراجعات را رفع می‌کنند و همه مسائل را کاملا عینی حل و فصل می‌کنند. ولی تحقیقات مشخص کرد که برخی مشکلات نظیر افسردگی معمولاً به درمان‌های رفتاری جواب نمی‌دهند.

    با این حال درمان‌های روان پویشی که پیش از رفتارگرایی در اوج قدرت بودند هم در درمان این مشکلات چندان موفقیت‌آمیز عمل نکرده بودند، به همین دلیل می‌توان گفت درمان شناختی رفتاری در پاسخ به محدودیت‌های دو رویکرد ذکر شده پدید آمد.

    نظریه‌پردازان زمینه‌ساز آن نظیر راتر و بندورا تلاش کردند تا بین ذهنیت گرایی و عینیت‌گرایی صرف تعادلی ایجاد نمایند و مؤلفه‌های اثربخش رویکردهای گذشته را در کنار یکدیگر به کار برند.

    درمان شناختی رفتاری چه کاری انجام می دهد؟

    درمان شناختی رفتاری CBT بر این فرض استوار شده است که افکار، احساسات و رفتار انسان همگی با یکدیگر در ارتباط هستند، اما افکار در مرکز تمامی این‌هاست. در واقع رویکردهای شناختی رفتاری عامل اصلی همه مشکلات را افکار منفی می‌دانند زیرا وقتی این افکار در ذهن جریان پیدا می‌کنند، چرخه‌ای معیوب ایجاد می‌کنند.

    به این صورت که در ابتدا افکار منفی منجر به احساسات و رفتارهای مخربی می‌شود، سپس این احساسات و رفتارها افکار منفی بیشتری ایجاد می‌کنند و این چرخه به همین صورت ادامه می‌یابد و خود را تقویت می‌کند.

    CBT با کمک به اصلاح این افکار این چرخه را در هم می‌شکند و منجر به بهبودی فرد می‌شود. برخلاف بسیاری از روش‌های درمانی، این درمان بر مشکلات فرد در زمان حال تمرکز می‌کند و زمانی به مسائل گذشته می‌پردازد که عملکرد فعلی فرد را تحت تاثیر قرار داده باشند.

    تکنیک‌های مورد استفاده در درمان شناختی رفتاری

    1. مایه کوبی علیه استرس

    مقاوم‌سازی بیمار در برابر فشارهای روانی فعلی و آینده مایه کوبی علیه استرس است که از به وجود آمدن مشکلات روانی پیشگیری می‌کند. در این بخش روانشناس به درمانجو، راهبرد مقابله‌ای جدیدی را آموزش داده و به او کمک می‌کند تا از راهبردهای مقابله‌ای که خود از قبل در اختیار داشته بهترین استفاده را ببرد.

    این روش شامل سه مرحله زیر است:

    1. مفهوم بندی: مراجع یاد می‌گیرد که تشخیص دهد چگونه افکار، منجر به استرس، هیجانات منفی و رفتارهای نامناسب می‌شود.
    2. مهارت‌آموزی: درمانگر آموزش‌هایی نظیر مهارت کنترل هیجانات و بازسازی شناختی را آموزش می‌دهد و درمانجو آن‌ها را در اتاق درمان و بیرون از جلسات تمرین می‌کند.
    3. کاربرد: از فرد خواسته می‌شود تا از مهارت‌های آموخته شده در شرایط پر استرس کمک بگیرد و روی پیشگیری از مشکلات نیز تمرکز نماید.

    2. اصلاح شناختی رفتاری

    در اصلاح شناختی رفتاری درمانگر به درمانجو در مورد تحریف‌های شناختی یا همان خطاهای ذهنی آموزش‌هایی را ارائه می‌دهد. همچنین به درمانجو می‌آموزد که چگونه روزانه افکار مختلفی که به طور خودکار از ذهنش عبور می‌کنند را ثبت کرده و بتواند خطاهای شناختی ذهن خود را شناسایی کند.

    از آنجایی که روانشناسان شناختی رفتاری معتقدند احساسات و رفتار ما در نتیجه الگوهای ذهنی ما پدید می‌آید؛ درمانگر در این رویکرد به مراجع کمک می‌کند تا برای خطاهای شناختی خود جایگزینی پیدا کند و افکار سالم‌تری را در نظر بگیرد.

    طرفداران این رویکرد با پشتوانه پژوهش‌های علمی انجام شده در این حوزه معتقدند که با اصلاح شناخت‌ها یا همان افکار مخرب فرد الگوی رفتاری او نیز تغییر می‌کند و هیجانات مثبت‌تری نیز تجربه می‌شوند.

    3. بازسازی عقلانی

    تکنیکی است که در جریان تغییر افکار ناسالم از آن استفاده شده و بیشتر به کارهای درمانگر مشهور آلبرت آلیس اشاره دارد، بازسازی عقلانی است. تغییر دادن الگوهای مخرب ذهنی کار آسانی نیست و درمانگر باید در جریان یک گفت و گوی عقلانی به فرد کمک کند تا بتواند به نامعقول بودن اندیشه‌های خودش پی ببرد.

    در بسیاری از موارد درمانگر از مراجع می‌خواهد گفت و گوهای درونی که در ذهنش جریان دارد را تحت نظر قرار دهد و آن‌ها را اصلاح کند. در واقع در این روش بیمار می‌آموزد وقتی ناراحت می‌شود لحظه‌ای تأمل کند و از خودش بپرسد در ذهنش به خود چه می‌گوید؟

     

     

    درمان شناختی رفتاری در چه مواردی به کار گرفته می شود؟

    پژوهش‌های بسیاری که در زمینه CBT انجام شده به ما نشان می‌دهد که این روش در بهبود طیف وسیعی از اختلالات روانی اثرگذار است. علاوه بر افسردگی و اضطراب که بیشترین بهره را از CBT می‌برند، این درمان برای بسیاری از اختلالات اولین درمان انتخابی می‌باشد که شامل موارد زیر هستند.

    1. اختلالات خوردن شامل بی اشتهایی و پرخوری عصبی
    2. اختلال وسواس فکری- عملی (OCD)
    3. اختلالات مربوط به مصرف مواد و الکل
    4. اختلالات خواب نظیر بی خوابی
    5. اختلال استرس پس از سانحه
    6. اختلال پانیک
    7. انواع فوبیا

    علاوه بر اختلالات روانی CBT می‌تواند در بهبود برخی از مشکلات سلامتی که به صورت مزمن فرد را درگیر می‌کند تاثیر گذار باشد. مشکلاتی چون سندروم روده تحریک پذیر (IBS) و سندروم خستگی مزمن (CFS) نیز با CBT قابل رفع هستند. علاوه بر اینکه این درمان در بهبود علائم جسمانی این اختلالات موثر است، به فرد کمک می کند تا بتواند راحت تر با علائم ناشی از این بیماری‌ها کنار بیاید.

    درمان شناختی رفتاری و افسردگی

    درمان شناختی رفتاری رایج‌ترین رویکرد کنونی در درمان اختلالات روانی است و یکی از اختلالاتی که بیش از هر چیز از درمان شناختی رفتاری سود می‌برد افسردگی است.

    آرون بک از پیشگامان درمان شناختی رفتاری برای درمان این اختلال به کمک فنون شناختی و رفتاری تلاش‌های بسیاری نمود. او در این راستا سعی می‌کرد به مراجع نشان دهد که چه الگوهای فکری مخربی باعث بروز این مشکل در او شده‌اند. برای مثال بک این مسئله را مطرح کرد که افسرده‌ها در سه حوزه عقاید بیش از حد بد بینانه و منفی دارند که شامل خود، آینده و دیگران است.

    در واقع آن‌ها دائماً خود را سرزنش می‌کنند، فکر می‌کنند دیگران افراد متخاصم و آسیب‌رسانی هستند و هم چنین امیدی به آینده نیز ندارند. بک برای درمان این شرایط استفاده از فنون زیر را پیشنهاد داد که امروزه در درمان افسردگی تا حد زیادی کاربرد دارند.

    1. تصویرسازی شناختی به‌گونه‌ای که فرد موقعیت‌های مهم را در ذهن تجسم کرده و به طور ذهنی مشکلات و موانع را پیش‌بینی نماید.
    2. افزایش سطح فعالیت روزانه فرد برای غلبه بر نافعالی شدید که در افسردگی مشاهده می‌شود.
    3. افزایش فعالیت‌های لذت بخشی که فرد در آن‌ها از تسلط کافی برخوردار است.
    4. شناسایی افکار خودکاری که در دوره‌های افسردگی به سراغ فرد می‌آیند.
    5. آموزش مهارت‌های حل مسئله به جای کناره گیری از مشکلات
    6. آموزش مهارت‌های بین فردی نظیر جرات مندی و قاطعیت

    در جریان CBT چه اتفاق هایی می افتد؟

    زمانی که درمان شناختی رفتاری به شما توصیه می‌شود، باید به صورت هفتگی با یک روان‌درمانگر متخصص مراجعه کنید و در خصوص مشکلتان صحبت کنید. تعداد جلسات در این درمان از 5 تا 20 جلسه متغیر است و هر جلسه چیزی بین نیم ساعت تا یک ساعت به طول می‌انجامد.

    در جریان جلسات درمانی روان درمانگر به شما کمک خواهد کرد تا مشکلات اصلی خود را به مشکلات کوچک تری تقسیم کنید. مثلا مشخص کنید که دقیقا چه مشکلاتی در سطح فکر، هیجانات و رفتارهای خود دارید.

    درمانگر به شما در حوزه‌های هیجان، رفتار و فکر کمک می‌کند تا با دقت بررسی کنید و نسبت به تاثیرات آنها بر یکدیگر آگاه شوید. همچنین بدانید که چطور این‌ها می‌توانند به شما آسیب بزنند و به صورت متعارض با واقعیت عمل کنند. پس از این با آموزش و تمرین، با مهارت‌هایی برای تغییر این سطوح آشنا خواهید شد.

    هدف اصلی در این درمان این است که شما بتوانید مهارت‌هایی را که در طول درمان یاد می‌گیرید در خارج از جلسات و در زندگی روزمرۀ خود نیز به کار ببرید. به همین منظور است که درمانگران پس از هر جلسه یکسری تکالیف خانگی را به شما ارائه می‌دهند تا بتوانید این مهارت‌ها را در شرایط گوناگون تمرین کنید و در نهایت بدون کمک درمانگر نیز قادر به حل مشکلات خود باشید.

     

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای
    خروج از نسخه موبایل