نماد سایت مجله روانشناسی رابینیا

معرفی رشته روانشناسی دین (Psychology of religion)

روانشناسی دین
  • معرفی رشته روانشناسی دین (Psychology of religion)

    تا به امروز تعاریف متعدّدی از روانشناسی دین ارائه شده است. تعاریف مختلف برای این حوزه از روانشناسی نشان دهنده تنوّع نظام های روانشناختی دین و تنوع روی‌ آورد ها در این زمینه است.

    مجموعه‌ای از تعاریف روانشناختی که توسط روانشناسان غربی از دین ارائه شده‌ است، می‌تواند ما را در فهم چرایی تنوع و اختلاف در تعریف روانشناسی دین یاری کند:

    1. ویلیام جیمز: دین عبارت است از تأثیرات و احساسات و رویدادهایی که برای هر انسانی در عالم تنهایی و دور از همبستگی‌ها، برای او روی می‌دهد به طوری که انسان از این مجموعه در می‌ یابد که بین او و آن چیزی که آن را امر خدایی می‌ نامد رابطه‌ای برقرار است.
    2. یونگ: معنای دین متناسب با ریشه آن در زبان لاتین، عبارت است از تفکر از روی وجدان و با کمال توجه.
    3. شلایرماخر: وی دین را با احساس و به طور جزئی با احساس وابستگی ربط می‌دهد.
    4. ساموئل‌ کینگ: دین به معنای کلی یعنی ایمان به قوای ماوراءالطبیعه که نشات گرفته از احساس ترس، وحشت زدگی و پرستش است.
    5. روپل: دین احساس وابستگی حیات انسان به یک روح اسرار‌آمیز است که خود را به او وابسته می‌داند و احساسی چون اتحاد و یگانگی با او و جهان دارد، و وی از احساس فوق لذت می‌برد.
    6. کواستن‌ بام: دین تلاش انسان است تا برای حالت نا امیدانه محدودیت خودش کاری انجام دهد.
    7. فروید: دین جستجوی آدمی برای پیدا کردن تسلی دهنده‌ های آسمانی است تا وی را در غلبه بر حوادث بیمناک زندگی یاری رسانند.

    تاریخچه روانشناسی دین

    روانشناس و فیلسوف آمریکایی ویلیام جیمز توسط اکثر روانشناسان دین به عنوان بنیان‌گذار این حوزه معرفی می شود. وی به عنوان رئیس انجمن روانشناسی آمریکا فعالیت داشته است، و یکی از اولین کتاب های درسی روانشناسی را به نگارش در آورده است.

    در روانشناسی دین نفوذ جیمز مشهود است. اثر او تحت عنوان Varieties of Religious Experience به عنوان اثری کلاسیک در این شاخه در نظر گرفته می شود، و ارجاع به اندیشه های این فیلسوف در کنفرانس های بزرگ و حرفه ای بسیار رایج است.

    جیمز بیشتر به درک تجربه دینی شخصی علاقه نشان داده است. جیمز بین دین موسسه‌ای و دین شخصی تفاوت قائل است.

    روانشناسی دین در ابتدای قرن بیستم با تلاش فراوان دانشمندان و فیلسوفانی مانند: ویلهلم وونت، ویلیام جیمز و جیمز لوبا پدید آمده است.

    در این میان در غرب هر دو دیدگاه غیر دینی و کلیسایی به وجود آمد. پایه‌ های فلسفی دیدگاه غیر دینی را مکاتبی مانند: پراگماتیسم، پوزیتویسم و پدیده شناسی پایه گذاری و مستحکم ساختند.

    از طرفی روانشناسی مسیحی در الهیات کاتولیک، پروتستان و ارتدکس ریشه دارد و اکثرا از فلسفه ایده آلیسم در دفاع و اثبات مسیحیت استفاده می کرد.

    نظریه‌ های گوناگون روانشناسی برای شرح دادن پدیده دین به کار رفته‌اند، اعم از: رفتارگرایی، روانشناسی گشتالت و روانکاوی.

    برای مطالعه بیشتر روانکاوی و رفتارگرایی کلیک کنید.

     

     

    نگاه اسلام به روانشناسی دین

    از نگاه اسلام اغلب این تعاریف با مشکل اساسی و مبنایی روبرو است. اما با نگاهی گذرا به تعاریف فوق، می‌توان گستردگی رویکردها و زوایای دید روانشناسان به مقوله دین را دریافت.

    همین موضوع، ارائه تعریف جامع و مانع از روانشناسی دین، که همه بر آن به توافق برسند را با مشکل روبرو کرده است. با این وجود، کالینز معتقد است احتمالاً تعریفی بهتر از تعریف تاولس وجود ندارد.

    به نظر تاولس، مطالعه روانشناختی درباره دین در صدد «درک رفتار دینی از طریق به کار بستن اصول روانشناختی ‌ای است که از مطالعه رفتار غیر دینی به دست آمده‌اند».

    واژه روانشناسی اگر چه بر اساس مکتب های متنوع روانشناختی متفاوت است، ولی به طور تقریبی می‌توان تعریف مذبور را مورد قبول دانست: «مطالعه علمی رفتار و فرایند‌های روانی». به این ترتیب به طور خلاصه می‌توان بیان کرد که: روانشناسی دین عبارت است از مطالعه علمی رفتار و فرایند روانی که رنگ و جنبه ای دینی دارند. در مجموع با وجود تعاریف متعددی که از روانشناسی دین ارائه شده است به نظر می‌رسد بازگشت همه آن ها به این تعریف کوتاه «مطالعه دین از منظر روانشناختی» باشد.

    ریشه ها و اهداف روانشناسی دین

    ریشه‌ها، اهداف و جهت‌گیری های متنوع در این حوزه از روانشناسی، فرایند بالندگی را به نوعی هدایت کرده است که امروزه ماهیتی «بین رشته‌ای» پیدا کرده است.

    روانشناسان (دیندار، ملحد، و بی‌طرف) و تا حدّی نیز متألّهان، دو قطب گسترده ای هستند که به این گستره روی‌ آورده‌اند و در عینِ استفاده از این یافته‌ها جهت اهداف خود، روانشناسی دین را نیز گسترش می دهند.

    به طور کلی روانشناسی دین و الهیات به طور متقابل برای یکدیگر مسأله می‌ سازند. ماهیّت بین رشته‌ای امروزی روانشناسی دین موجب شده که علاوه بر تخصص در روانشناسی، ورود به این حوزه به شرط کسب دانش در الهیات، متافیزیک، اخلاق، و اسطوره ‌شناسی باشد.

    پیدایش این حوزه از روانشناسی را به کار یک فرد یا گروهی از اندیشمندان نمی توان نسبت داد. از سویی سخت است که بتوان از تولد و پیدایش دفعی این حوزه سخن به میان آورد.

    می‌توان گفت که روانشناسی دین از فضای خاصی است که در آن، روش علمی و دین ‌پژوهی به نحوی پیش رفتند که چون هر دو در معرض پرسش های مختلفی قرار گرفتند به یکدیگر نزدیک شدند. به این صورت روانشناسی دین مورد توجه دین ‌پژوهی و روانشناسی قرار گرفت.

    روش‌ شناسی روانشناسی دین

    پیچیدگی رفتار و تجارب مذهبی، روانشناسان را مجبور کرده است تا از ابزارهای اندازه‌ گیری گوناگونی بهره گیرند. اعم از: تجزیه و تحلیل گزارشات و درون‌ نگری‌ های شخصی، مشاهدات بالینی، طبیعی و مشارکتی، استفاده از نظر سنجی‌، پرسش‌ نامه‌ و مصاحبه شخصی دقیق.

    بهره گیری از اسنادی مانند: دفترچه خاطرات و زندگی‌ نامه های شخصی افراد مذهبی، استفاده از آزمون‌ های شخصیت، مطالعه اسناد و مدارک مذهبی مانند کتاب مقدّس و به کار بردن فنون آزمایشگاهی.

    مطالعه علمی مذهب همواره در حال پیشرفت است. این پیشرفت آهسته و مشکل انجام می‌ گیرد. زیرا تعاریف و سنجش های دقیقی از پدیده‌ های مذهبی همچون «ایمان»، «اعتقاد»، «روی آوردن به دین» و «تعهد» به صورتی آسان بیان نشده است.

    تفاوت روانشناسی دین با روانشناسی دینی

    باید توجه داشت که روانشناسی دین با روانشناسی دینی متفاوت است. در روانشناسی دین که رشته‌ای فرعی از روانشناسی است.

    روا‌شناسی به منزله مبنایی برای ارائه تفسیر از پدیده‌های دینی در نظر گرفته می‌شود. مثلاً یک پدیده دینی مثل عزاداری، ممکن است هم تبیین روانشناختی داشته باشد و هم تبیین جامعه شناختی و تبیین هایی از انواع دیگر، اما در این گستره این پدیده را فقط از دید روانشناختی تبیین میکنیم.

    در مقابل، در روانشناسی دینی که شاخه‌ای از علم دینی است باورهای مذهبی به منزله اصل و منبع قرار می‌گیرند و روا‌نشناسی در چارچوب آن باور‌ ها جستجو می‌شود.

     

     

    مسائل روانشناسی دین

    برخی مسائل که در روا‌نشناسی دین مورد مطالعه و تحقیق قرار می‌گیرند عبارتند از:

    1. منشأ پیدایش دین و فرایند تحول دینداری

    دانشمندان پیشگام در روانشناسی دین، در این مورد به تبیین ریشه‌های تاریخی دینداری آدمی پرداختند. روانشناسان‌ دین امروزی به جای پرداختن به ریشه‌های تاریخی پیدایش دین به فرایند تحول دینداری در یک انسان می‌پردازند.

    ایمان دینی یک کودک به موازات تحول وی و درک او از ارزش های اخلاقی و مفاهیم قدسی و اعمال دینی متحول می‌شود. به بیان دیگر، تحول روانشناختی فرد از تولد تا مرگ، دیدگاه وی نسبت به خدا و جهان را نیز دگرگون می‌سازد.

    2. تجربه دینی

    تجربه دینی یکی از اساسی ترین مسائلی است که در روانشناسی دین، بررسی می شود. تجربه‌ های دینی در همه فرهنگ‌ها، توصیفات مشترکی چون قابل بیان نبودن، آغشتگی به استعاره‌ها و نماد‌ های گوناگون و همراهی با شادی، شعف و هیجان‌های ژرف و مثبت، دارند. روانشناسی دین با نظر به تجربه دینی، زوایای گوناگون و وسیعی را در این حوزه مورد بررسی قرار می‌دهد.

    ماهیت روانشناختی مراقبه، مفهوم های دینی در رؤیا، بصیرت یافتن فرد، اثر بخشی دارو در تحریک تجربه دینی، تأثیر دین در آسیب‌ شناسی روانی، شوریدگی،‌ قدرت و اثرِ احساس بخشیده شدن و التیام اختلالات جسمانی و روانشناختی بر اثر تجربه دینی، از جمله مباحثی می باشند که در تجربه دینی مطالعه و بررسی می شوند.

    3. ارتباط دین و شخصیت

    در این زمینه از دو محور بحث می‌شود. از طرفی تأثیر دین بر ابعاد مختلف شخصیت مورد مطالعه قرار می‌گیرد. از طرفی دیگر اینکه چه اشخاصی با چه نوع شخصیتی مجذوب دین می‌شوند، بررسی می‌شود.

    4. دین و مداخلات درمانی

    از آن جا که باورهای دینی در شخصیت افراد جایگاه ویژه‌ ای دارد.‌ متخصصین مشاوره و روان‌ درمانی، با بهره ‌گیری از این باورها می‌توانند در فرایند روان‌ درمانی تسریع کنند.

    5. پویایی رفتار مذهبی

    پاول پرویسر در کتابی مهم تحت عنوان روانشناسی پویای دین، اظهار داشت که مذهب بر ادراک فرایندهای عقلی، تفکر، کنش‌های زبانی، هیجان، رفتار حرکتی، روابط بین شخصی و رابطه فرد با اشیا، عقاید، و خود تأثیر می‌گذارد و از آن‌ها تأثیر می‌پذیرد.

    در حال حاضر، هرچند این موضوعات حجم کمی از روانشناسی دین را به خود اختصاص داده‌اند. اما رابطه بین روانشناسی و مذهب از ظرفیت بالایی برای پژوهش‌ های آینده برخوردار است.

    6. سنجش دینداری

    پس از پیدایش روانشناسی آماری از زمان گالتون، دانشمندان در پی بدست آوردن راهی دقیق برای سنجش دینداری افراد برآمدند.

    نخستین وظیفه اصلی روانشناسان آماری دین، ایجاد ابزارهای دقیق و قابل اعتماد برای سنجش دینداری فردی است.

    دومین وظیفه اصلی آن ها، جستجو در ویژگی‌های شخصیتی، نگرش ها و دیگر متغیرها برای یافتن همبسته‌ های مذهبی است.

    کارکرد‌ های روانشناسی دین

    روانشناسان دین با استفاده از روش های علمی و حتی آزمایشگاهی امروزه فواید بسیاری برای دینداری ثابت کرده‌اند. پاره‌ای از کارکرد‌ های روانشناختی دین و دینداری عبارتند از:

    بازار کار روانشناسی دین

    جمع بندی

    در مجموع شاخه ی روانشناسی دين يكی از شاخه های علم روانشناسی و اديان است. كه در كشور ما به دليل عدم اختصاص رشته ای مستقل در تحقيقات دانشگاهی، كم تر شناخته شده و به شكلی درخور مورد توجه واقع نشده است.

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای
    خروج از نسخه موبایل