زندگینامه دیوید آوزوبل
دیوید آوزوبل (25 اکتبر 1918 – 9 ژوئیه 2008) روانشناس ، مربی و محقق آمریکایی بود که در زمینه هایی مانند روانشناسی قومی و زمینه یادگیری کار می کرد. وی در سال 1918 در بروکلین ، نیویورک متولد شد و تمام عمر خود را در ایالات متحده با کار در دانشگاه ها و مراکز درمانی مختلف گذراند.
از نظر دیوید آوزوبل، افراد دانش ما را بیشتر به جای ساختن فعالانه اطلاعات ، در معرض اطلاعات جدید قرار می دهند. بنابراین ، ایده های او نزدیکتر به ایده های رفتارگرایی است تا ایده های جریان های دیگر که تأکید بیشتری بر اراده خود دارند ، مانند روانشناسی شناختی.
دیوید آوزوبل به ویژه به لطف نظریه یادگیری معنادار ، اعتبار زیادی کسب کرد ، گرچه او همچنین چندین اثر در موضوعات مرتبط دیگر و بیش از 150 مقاله علمی را که در مجلات با کیفیت بالا پذیرفته شده بود ، منتشر کرد.
در سال 1976 ، وی به دلیل کمکهای مهمی که در زمینه آموزشی داشت ، جایزه Thorndike را از انجمن روانشناسی آمریکا دریافت کرد.
دیوید پل آوزوبل در 25 اکتبر 1918 در بروکلین ، نیویورک متولد شد. وی در اولین سالهای تحصیل خود در دانشگاه پنسیلوانیا تحصیل کرد و در آنجا تحصیل پزشکی و روانپزشکی را آغاز کرد و در پایان در رشته روانشناسی تخصص یافت.
وی پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه میدلکس ، در حال گذراندن دوره کارآموزی آموزشی خود در بیمارستان Gouveneur بود که در سمت شرقی منهتن ، در نزدیکی محله هایی مانند ایتالیای کوچک و محله چینی ها واقع شده بود. در این مدت ، اوسوبل علاقه زیادی به درمان اعتیاد به مواد مخدر داشت ، زمینه ای که او ساعتهای زیادی از مطالعه و درمان را به آن اختصاص داد.
بعداً دیوید آوزوبل به عنوان یک نظامی در خدمات بهداشت عمومی ایالات متحده خدمت کرد و به یک بخش سازمان ملل در اشتوتگارت آلمان منصوب شد تا با پناهندگان و دیگر افراد آسیب دیده از جنگ کار کند. این دوره زندگی وی را تا حد زیادی مشخص کرد و علایق شغلی وی تا حدودی به دلیل همین زمان تغییر کرد.
پس از دوره حضور در اروپا ، دیوید آوزوبل به عنوان یک روانپزشک مقیم در مراکز درمانی مختلف در ایالات متحده شروع کرد: خدمات بهداشت عمومی کنتاکی ، مرکز روانپزشکی بوفالو و مرکز روانپزشکی برانکس. در همان زمان دکترای روانشناسی رشد را از دانشگاه کلمبیا گرفت.
دیوید آوزوبل هنگام تمرین روانپزشکی ، تدریس کلاسهای روانشناسی را در مراکز مختلف آموزشی از جمله دانشگاه لانگ آیلند و یشیوا آغاز کرد. چند سال بعد ، در سال 1950 ، وی رئیس گروه تحقیقات آموزشی در دانشگاه ایلینوی شد.
در سال 1957 ، آوزوبل کمک هزینه تحقیقاتی فولبرایت دریافت کرد تا بتواند مطالعات مختلفی را در نیوزیلند انجام دهد ، جایی که او می خواست با انجام تحقیقات بین فرهنگی با جمعیت مائوری های کشور ، نظریه های خود را در مورد رشد روانشناختی متضاد کند. در این مدت او بذر آنچه را که می تواند تئوری یادگیری معنادار وی باشد ، کاشت.
در این زمان دیوید آوزوبل چندین کتاب نوشت، در میان آنهاسرخس ها و تیکی ، چشم انداز آمریکایی ها از نیوزیلند(1960) وجوانان مائوری ، یک مطالعه روانشناختی و قومی در مورد محرومیت فرهنگی(1961).
وی در کتابهای خود اعتقاد خود را مبنی بر اینکه مشکلات آموزشی مائوری می تواند ناشی از آنچه “محرومیت فرهنگی” خوانده بود ، ابراز داشت. از طرف دیگر ، وی معتقد بود كه لازم است تفاوتهای فرهنگی مردم در تحقیقات روانشناختی مورد توجه قرار گیرد ، زیرا در غیر این صورت نتایج هرگز كاملاً قابل اعتماد نیستند.
احتمالاً مهمترین سهم دیوید آوزوبل در زمینه روانشناسی نظریه یادگیری معنی دار وی، یکی از ارکان سازه گرایی بود. ایده های او مربوط به مفهوم یادگیری بود ، که برای او چیزی بیش از روندی نبود که مردم سعی می کنند معنایی برای آنچه در اطراف ما است بسازند.
در سال 1973 آوزوبل زندگی آکادمیک را رها کرد تا خود را کاملاً به روانپزشکی اختصاص دهد. علایق وی در این زمینه شامل مواردی مانند رشد خود ، آسیب شناسی عمومی روان ، روان پزشکی قانونی ، یا اعتیاد به مواد مخدر است.
در طول سالهای گذشته او چندین کتاب و تعداد زیادی مقاله تخصصی منتشر کرد که باعث شد وی جایزه مهمی از APA را از آن خود کند.
در سال 1994 دیوید آوزوبل کاملاً از زندگی حرفه ای بازنشسته شد و آخرین سالهای زندگی خود را به نویسندگی اختصاص داد. از این لحظه تا زمان مرگش در سال 2008 چهار كتاب دیگر نوشت و منتشر كرد.
برای کسب اطلاع از زندگینامه آلفرد آدلر کلیک کنید.
نظریه یادگیری معنی دار
یکی از زمینه هایی که دیوید آوزوبل بیشتر به آن کمک کرد، یادگیری بود ، منطقه ای که تحت تأثیر ایده های ژان پیاژه بسیار قرار گرفت. هر دو نویسنده معتقد بودند كه یادگیری به طور معمول از طریق حفظ كامل اتفاق نمی افتد ، اما لازم است كه مفاهیم و ایده های جدید با آنچه كه در مغز وجود دارد مرتبط شوند.
این اساس تئوری یادگیری معنادار وی است: اعتقاد به این که ما فقط وقتی ایده و دانش جدیدی کسب کنیم که برای ما مهم باشد. بنابراین ، برای آوزوبل عاملی که بیشترین تعیین کننده آنچه را که فرد می آموزد تعیین می کند ، نوع دانش وی از قبل است.
طبق این نظریه ، کسب ایده های جدید با مشاهده وقایعی که قبلاً از طریق آنها رخ داده ایم ، آغاز می شود. تمام مفاهیمی که در ذهن داریم در نقشه ها سازمان یافته اند و دانش جدیدی که به دست می آوریم به روشی منسجم و منطقی به آنها اضافه می شود.
از طرف دیگر ، برای آوزوبل ، کارآمدترین روش یادگیری ، برخلاف اکتشاف خودمختار ، پذیرش بود. به گفته این نویسنده ، یادگیری کشف می تواند برای به دست آوردن دانش مفید باشد ، اما یک روند بسیار آهسته و با شکست های فراوان خواهد بود.
نظریه دیوید آوزوبل عمدتاً بر تفاوت بین یادگیری معنی دار و آن چیزی است که از طریق حافظه ناب رخ می دهد. به گفته وی ، برای اینکه فرد بتواند دانش جدید را به اندازه کافی بدست آورد ، لازم است که آن را با نقشه های مفهومی که قبلاً در ذهنشان شکل گرفته اند مرتبط کند.
این ایده ارتباط زیادی با نظریه رشد پیاژه دارد ، زیرا به گفته این نویسنده ، گذر از مراحل مختلفی که کودک از بدو تولد تا بزرگسالی طی می کند ، مربوط به کنار گذاشتن یک مدل ذهنی و ایجاد دیگری جدید
آوزوبل نظریه یادگیری معنادار خود را با مقایسه آن با حفظ ، که در آن دانش جدید سعی می شود بدون ارتباط آن با دانش قبلی ذخیره شود ، توضیح داد. در نتیجه ، ذخیره آنها در حافظه طولانی مدت بسیار دشوارتر است و با گذشت زمان فراموش می شود.
از طرف دیگر ، دیوید آوزوبل معتقد بود که دانش به صورت سلسله مراتبی سازمان یافته است ، برخی از مفاهیم بیش از بقیه در ذهن ما مطرح هستند. اگر اطلاعات جدید مربوط به مفاهیمی باشد که وزن بیشتری در حافظه دارند ، ذخیره می شوند.
یکی دیگر از مهمترین قسمتهای تئوری یادگیری معنی دار ، استفاده از سازمان دهندگان پیشرفته است. اینها سازوکارهایی هستند که به فرد کمک می کنند ایده های جدیدی که به آنها ارائه می شود را با ایده هایی که در طرح های ذهنی آنها وجود دارد مرتبط کند ، به گونه ای که ادغام آنها برای آنها آسان تر باشد.
سازمان دهندگان پیشرفته می توانند دو نوع باشند: مقایسه ای و نمایشی. مورد اول برای کمک به فرد در به خاطر سپردن اطلاعاتی که قبلاً ذخیره شده اند و ممکن است مربوط به وضعیت یادگیری باشد ، مورد استفاده قرار می گیرد اما بلافاصله در قسمت آگاه حافظه موجود نیست.
از طرف دیگر ، برگزارکنندگان نمایشگاه زمانی مورد استفاده قرار می گیرند که دانش جدید رابطه ساده ای با دانش موجود نداشته باشد و آنها پلی بین ایده های جدید و کسانی هستند که در طرح ذهنی حضور دارند.
نظریه انگیزه
آوزوبل در مطالعات خود درباره یادگیری ، همچنین بر اهمیت ایجاد انگیزه در دانش آموزان در کسب دانش جدید تأکید کرد. عقاید وی در مورد انگیزه کاملاً متفاوت از سایر نویسندگان است و از آنجا برجسته می شوند که تا حدی بر روی عوامل داخلی دانش آموزان تمرکز می کنند.
به عنوان مثال ، برای آوزوبل نیاز به حل مشکلات یا تمایل به خودسازی از فاکتورهای مهمی است که تفاوت انگیزه بین دانش آموزان را توضیح می دهد ، و بنابراین همچنین تفاوت های هنگام یادگیری.
این امر در آن زمان امری غیرمعمول بود ، زیرا بقیه روانشناسان سازنده و رفتاری تصور می کردند که عوامل داخلی به سختی اهمیت دارند و تنها چیزی که در نتایجی که افراد بدست آوردند تأثیرگذار بود محیط آنها بود.