نماد سایت مجله روانشناسی رابینیا

شبکه های اجتماعی

شبکه های اجتماعی
  • شبکه های اجتماعی

    کریس گری در حالی که در رختخواب بیدار بود به این که آیا بچه مرده است یا نه؟ فکر میکرد. او در آن زمان چنین تصور می کرد ، هنوز می تواند آن را زنده پیدا کند ، اما شاید او اشتباه می کرد.

    اگر مامور رسیدگی به پرونده کریس به این نتیجه برسد که کودک مرده است ، کریس یک قدم به اخراج شدن نزدیکتر میشود.

    بنابراین او تا دیروقت بیدار بود ، و برای حفظ شغل خود سعی میکرد راه هایی پیدا کند.

    این یکی از داستان‌هایی است که کریس با من در میان می‌گذارد، زیرا تلاش می‌کند تأثیری را که کار به‌عنوان مدیر محتوا برای فیس‌بوک بر سلامت روانش داشته است، توضیح دهد.

    او اکنون از این شرکت به دلیل آسیب روانی در دادگاه های ایرلند شکایت کرده است.

    بیایید یک قدم به عقب برگردیم: آخرین باری که به شبکه های اجتماعی خود نگاه کردید چه زمانی بود؟ احتمالا خیلی وقت پیش نیست.

    اما وقتی یه مدت که داخل فضای مجازی نباشید  چقدر فکرتان میرود به سمت مشاهده آن فیلم ها و مقالات؟

    هزاران مدیر روزهای کاری خود را صرف فیلتر کردن فیلم های ناپسند ، از جمله تجاوزهای جنسی ، خودکشی ،  پورنوگرافی ، و قتل سپری می کنند.

    شاید تعجب آور نباشد ، بسیاری از افرادی که اینگونه فیلم ها را منتشر میکنند حالشان خوب نیست. دکتر بکت معتقد است که بیشتر این افراد به نوعی اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) مبتلا می شوند.

    مطمئناً، کریس معتقد است که شغل او باعث اختلال PTSD شده است، اگرچه مدتی طول کشید تا این موضوع را بپذیرد. او به من می گوید: «من یک مرد بالغ هستم و تمام دنیا را گشته ام.

    هرگز به ذهن من خطور نکرد که این نوع چیزها می تواند آسیب زا باشد.’ پس از ترک شغل ، او علائم شدیدی مثل پرخاشگری، گریه و درگیری های مداوم را تجربه کرد که احتیاج به کمک داشت.

    حذف کردن

    برای کریس، یکی از سخت‌ترین بخش‌های کار، پست‌های آزاردهنده‌ای نبودند که او حذف کرد، بلکه پست‌هایی بود که معتقد بود نژادپرستانه هستند یا قصد برانگیختن نفرت را داشتند، اما از نظر فنی قوانین پلتفرم را زیر پا نمی‌گذاشتند.

    این معضلی است که من با دکتر جنیفر بکت مطرح می‌کنم که به این نکته اشاره می‌کند که تأثیرات آن برای کاربرانی که خودشان متعلق به یک گروه اقلیت هستند که در سایت مورد حمله قرار می‌گیرند بدتر است.

    سپس شما، به عنوان عضوی از آن گروه اقلیت، مجبور می شوید آن را ترک کنید. تصور کنید همه این آسیب‌ها، همه این چیزهای بد را می‌بینید، این یک کار روزانه دائمی است.

    و حالا مجبور می شوید چیزهایی را که برای افرادی مثل شما مضر است کنار بگذارید.

    طرف مقابل چطور؟ آیا همین عمل نگاه کردن به محتوای غیر اخلاقی می تواند منجر به آسیب دیدن خود کاربران شود؟ به گفته دکتر بکت، شواهدی وجود دارد که این اتفاق می افتد.

    تولید محتوا یک شغل عمدتاً کم درآمد است. افرادی که این کار را انجام می دهند غالباً در حال حاضر در وضعیت ذهنی ضعیفی قرار دارند: آنها احساس می کنند که حق نظر دادن ندارند ، خسته شده اند و در زندگی خود فاقد اختیار هستند. به طور خلاصه، محتوای غیر اخلاقی عامل اصلی آسیب هستند.

    اقدامات بیشتر

    واضح است که شرکت‌های رسانه‌های اجتماعی باید برای رسیدگی به این مشکل بسیار بیشتر تلاش کنند، مشکلی که کارشناسان معتقدند با افزایش تعداد کاربرانی که که حجم بیشتری از محتوای غیر اخلاقی را تولید می‌کنند بدتر می‌شود.

    رایان برودریک، روزنامه‌نگاری که فرهنگ وب را بررسی می‌کند، در ارزیابی خود بی‌تردید است: اگر یک شرکت رسانه‌های اجتماعی نتواند به اندازه کافی از کاربران و نیروی کار خود محافظت کند، شایسته وجود نخواهد بود.

    او رسانه‌های اجتماعی را با یک رستوران قیاس می کند. “اگر شما یک رستوران را اداره می کنید و نمی توانید به مردم بگویید که غذا آنها را بیمار نمی کند ، شما نمی توانید آن رستوران را داشته باشید!” این امر در مورد سایر مشاغل نیز صدق می کند.

    این مثال یک نکته جدی را بیان می کند: ما به این فکر افتادیم که شرکت های بزرگ رسانه های اجتماعی لزوماً موجود هستند ، گویی این یک قانون تغییر ناپذیر است.

    برای مطالعه در رابطه با 3 قانون جدید اینترنت کلیک کنید.

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای
    خروج از نسخه موبایل