نماد سایت مجله روانشناسی رابینیا

نقد روانشناسی فیلم جری مگوایر + تماشای آنلاین

  • فیلم جری مگوایر

     

    هر دفعه که با خودم فکر می‌کنم هالیوود به جایی رسیده است که دیگر شانسی برای نجات‌دادنش وجود ندارد، فردی در هالیوود و سیستم آن تصمیم می‌گیرد تا فیلمی مثل « جری مگوایر » ( Jerry Maguire ) درست کند تا امید من به سیستم را بازیابی کند. ظاهرا خلاقیت در جریان اصلی بازار سینما نمرده است، حداقلش نه به طور کامل. این سبک فیلم‌ها هستند که به یاد من می‌آورند چرا در ابتدا نقد فیلم‌ها را شروع کردم. « جری مگوآیر » جادویی در سینما محسوب می‌شود؛ بدیع، بامزه، رمانتیک و با ریتم تند و سریع. شما به هنگام ترک کردن سالن سینما قطعا لبخندی بر روی لب‌های خود خواهید داشت و شاید هم حتی قطره‌ی اشکی بر گوشه‌ی چشمانتان قرار بگیرد.

    به شخصه هیچ‌وقت نتوانسته‌م که از بازی « تام کروز » در نقش اصلی فیلم « ماموریت غیرممکن » ( Mission Imposibble ) خوشم بیاید. اگرچه اما در این فیلم، او به نقطه‌ی اوج و قدرت خود رسیده است، نقطه‌ی اوجی که اتکای کمتری به ترشح تستوسترون دارد. شاید بهتر باشد که او انفجارها و بدلکاری‌ها را به امثال « شوارزتنیگر » و « استالونه » واگذار بکند. « تام کروز » زمانی در بهترین حالت خود قرار دارد که سربه زیر و آرام بوده و گاه و بیگاه یک لبخندی می‌زند. و در این اثر او در میان بازیگران فراعی خیلی خوبی قرار گرفت است که توانایی‌های او را به اوج می‌رسانند. فیلم « جری مگوایر » به این دلیل موفقیت‌آمیز می‌شود که ما با شخصیت اصلی ارتباط عمیقی برقرار می‌کنیم و با او سمپاتی داریم و دلیل این اتفاق هم بازی خیلی خوب « کروز » است که ارتباط بین بینندگان و شخصیت روی پرده را ضمانت می‌کند.

     

    تماشای فیلم جری مگوایر :

     

    در شروع فیلم ما با « جری مگوایر » آشنا می‌شویم، ایجنت ورزشی‌ای که با بحران عذاب وجدان مواجه شده است ( اینکه او پس از مدت‌های طولانی کار کردن در چنین محیط مادی‌گرا و منفی‌ای هنوز هم عذاب وجدانی دارد خودش معجزه محسوب می‌شود). او با این پرسش مواجه شده که به چه شخصی بدل گشته است؛ « صرفا یک کوسه‌ی دیگر در کت و شلوار؟». او می‌فهمد که از خودش و موقعیتی که در دنیا دارد متنفر است و فکر می‌کند که علی‌رغم اینکه چیزهای زیادی برای گفتن دارد اما هیچ‌کس به حرف‌های او گوش نخواهد کرد.

    بنابراین در شبی از شب‌ها، او یادداشتی می‌نویسند با عنوان:« چیزهایی که فکرش را می‌کنیم و به زبان نمی‌آوریم: آینده‌ی تجارت ما». این مقاله به تجارت ایجنت‌های ورزشی حمله می‌کند و خواستار رویکرد انسانی‌تری می‌شود. روز بعد یک کپی از آن به تمامی افراد اداره داده می‌شود. و اگرچه که همکاران « جری » شجاعت او را تحسین می‌کنند ( « یک نفر بالاخره حرفی که باید زده می‌شد را زد») رئسای او احساس توهین می‌کنند و به همین خاطر « جری » شغلش را از دست می‌دهد. تنها یکی از موکلان او یعنی « راد تیدول » ( کوبا گودینگ جونیور ) از تیم « آریزونا کاردینالز » تصمیم می‌گیرد تا همچنان به همکاری با جری ادامه بده. همچنین یک مادر تنهای ۲۶ ساله یعنی « دوروتی بوید » ( رنه زلوگر ) هم به او پیوسته است، او کسی است که نامه‌ی « جری » خیلی بر رویش تاثیر گذاشته است و به همین خاطر مایل است تا شغل امن خود را کنار بگذارد و بخشی از این ماجراجویی جدید باشد.

    در دورانی که کاهش نیروها و افراد، سخت نیست که تصور کنیم چه بلایی قرار است به سر « جری » بیاید. او حرف دلش را می‌زند که جست‌وجوی درک شدن و اهمیت دادن است که در نهایت هم همه او را پس می‌زنند. به او لقب « بازنده و لوزر » می‌دهند چرا که جرئت بر خلاف آب شنا کردن را دارد. « جری » ناگهان خودش را در میانه‌ی موج‌های ناآرام می‌یابد اما روحیه‌ی خستگی‌ناپذیر او و ترکیب آن با حمایتی که از سوی « راد » و « دوروتی » دریافت می‌کند باعث می‌شود تا راه خود را گم نکند.

    فیلم « جری مگوایر » درباره‌ی رستگاری و عشق است. فیلم درباره‌ی این است که روح و قلب یک انسان را در محیط کاری‌ای که قصد دارد هر دو را از شما جدا بکند پیدا کنیم. نویسنده و کارگردان این اثر یعنی « کمرون کرو » که قبلا فیلم « هر چیزی که می‌خواهی بگو » ( Say Anything ) را ساخته بود هم توانسته تا احساس راستی‌نمایی و همچنین ذکاوت خاصی را به فیلم اضافه بکند. حتی زمانی که فیلم به نقطه‌ی اوج خود می‌رسد هم بامزگی خود را همچنان حفظ می‌کند.

    « کرو » نه تنها علاقه‌ی مفرطی به ساخت شخصیت‌های چند وجهی برای کاراکترهای فرعی دارد بلکه او از فرمول‌های سنتی و قدیمی به سبک‌های جدید و خاص استفاده می‌کند. برای مثال یک کلیشه‌‌ی رایج دنیای ورزشی که در فیلم « جری مگوایر » هم به گونه‌ای تصویر شده که اصلا سطح پایین و تکراری به نظر نمی‌رسد. این مسئله هدف فیلم نیست، فقط یک قسمت دیگر این پازل است.
    « کروز » که همیشه در گیشه‌ طرفداران زیادی داشته است، در این اثر به خوبی نشان می‌دهد که دلیل مقبولیت بالایش در آن چی است. او با یک بازی خوب توانسته تا اجرای مختلف ساخت این اثر را با یکدیگر هماهنگ کند و آن‌ها به هم بچسباند. البته اینکه فیلم بازیگران فرعی خوبی دارد هم به کیفیت بالای این کار کمک کرده است.

    « کوبا گودینگ جونیور » که سال‌ها پیش در فیلم « رفقا در محله » ( Boyz ‘N the Hood ) دوران کاری خود را شروع کرده بود و البته از آن زمان دیگر کارهای زیادی انجام نداده است، شخصیت « راد » را با انرژی و شور و شوق زیادی ایفا کرده است. و اگرچه که عبارت مورد علاقه‌ی او « پول رو نشونم بده! » است، خیلی سریع متوجه می‌شویم که دلیل علاقه‌ی اصلی او نه پول بلکه عشق خانواده‌ش است. « رجینا کینگ » هم در نقش همسر حمایت‌گر « راد » کم‌نظیر است و با اجرایی بی‌نظیر توانسته تا نقشی که خیلی خرد است را به شخصیتی مهم بدل کند.
    سپس اما « رنه زلوگر » را داریم، کسی که بلاشک اعتبار زیادی به خاطر ایفای نقش « دوروتی » خواهد گرفت؛ زنی مقتدر و مصمم که هدف خود را دنبال می‌کند. « زلوگر » ترکیب جذابی از قدرتمندی و آسیب‌پذیری را به تصویر می‌کشد و رابطه‌ی او با « کروز » تقریبا بی‌نقص است. اولین صحنه‌ی رمانتیک آن‌ها در کنار یکدیگر با اروتی*م جذابی همراه شده است. تنها یک نقطه‌ی منفی درباره‌ی بازی این شخصیت در این فیلم وجود دارد و آن هم این است که زمان حضور او در کل فیلم کم است.

    در حالی که رابطه‌ی رمانتیک بین « جری » و « دوروتی » جذاب‌ترین عنصر این فیلم است اما باقی فیلم هم جذابیت کافی و لازم را دارد تا بتواند توجه ما را به خود جلب کند. کارگردان که اثر ضعیفی در کارنامه‌ی خود ندارد توانسته تا اثر موفق دیگری بسازد. در حقیقت می‌شود گفت که با توجه بسیار زیاد او به جزئیات، بازی‌های سطح بالا و مفاهیم جهانی این اثر، « جری مگوایر » بهترین فیلم او تا به امروز است. برای هر کسی که احساسات بی‌نظیر برخواسته از فیلم را فراموش کرده است، تماشای « جری مگوایر » توصیه می‌شود.

     

     

    خلاصه نظر منتقدان:

    Entertainment Weekly ( امتیاز ۹.۱ از ۱۰)
    فیلم به طرز بی‌رحمانه‌ای درگیرکننده است.

    الویس میچل – The New York Times ( امتیاز ۹ از ۱۰ )
    فیلم « جری مگوایر » پر است از لحظات درخشان، بامزه و مواجهه‌های مهربانانه‌ی شخصیت‌ها با یکدیگر؛ شخصیت‌هایی که بسیار مهربان اند و رفتار گرمی از خود نشان می‌دهند.

    الیزابت ویتزمن – New York Daily News ( امتیاز ۸.۸ از ۱۰ )
    « کرو » با کار بر روی فیلمنامه‌ی اختصاصی خودش توانسته تا داستانی بسیار پیچیده و غیرقابل انتظار بسازد.

    شان مینز – Film.com ( امتیاز ۸ از ۱۰ )
    شاید گفتن این نکته کمی مضحک به نظر برسد اما نقطه‌ی ضعف « جری مگوایر » این است که کمی زیاد از حد است؛ یعنی اتفاقات خیلی زیادی همگی در یک زمان در حال روی دادن اند و بیننده نمی‌تواند همزمان تمام آن‌ها را هضم بکند. اما با وجود مجموعه‌ی بازیگرانی چنین جذاب، بیش از حد بودن چیز چندان بدی نیست.

    تاد مک‌کارتی – Variety ( امتیاز ۸ از ۱۰ )
    یک کمدی رمانتیک استثنایی و کاملا هماهنگ با مذاق مخاطب.

    مارجوری بامگارتن – Austin Chronicle ( امتیاز ۷.۸ از ۱۰ )
    چیزی ک شگفت‌انگیز است، این نکته بوده که « تام کروز » می‌تواند تا این حد انسانیت و عمق شخصیت « جری » را به تصویر بکشد و همچنین سخاوتمندی این بازیگر در برابر دیگر شخصیت‌های داستان؛ سخاوتمندی‌ای که به دیگر بازیگران اجازه‌ی درخشش داده تا بتوانند شخصیت‌های به‌یادماندنی خلق بکنند.

    الن جانسون – San Francisco Examiner ( امتیاز ۶.۳ از ۱۰ )
    اگر « راد تیدول » شخصیت اصلی می‌بود و « جری مگوایر » شخصیت فرعی، آن فیلم بسیار تماشایی‌تر میشد.

    ریک گروئن – The Globe and Mail (Toronto) (امتیاز ۶.۳ از ۱۰ )
    « کرو » بیش از حد کارمند خوبی است که بتواند به این اثر آن تمامیت و شدت مورد نیازش را بدهد. شاید فیلم خیلی قانع‌کننده‌تر میشد اگر که او ابتدا می‌توانست خودش را راضی بکند.

    آن هوراندی – Baltimore Sun ( امتیاز ۵ از ۱۰ )
    بذارید بلند و صریح بگویم؛ « جری مگوایر » یک فیلم ورزشی نیست.

    فرانک لووکی – TV Guide Magazine ( امتیاز ۴ از ۱۰ )
    یک داستان سطحی و متوسط درباره‌ی رستگاری روحانی

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۲ رای
    خروج از نسخه موبایل