معرفی کتاب من اثر مل تامپسون
من کی هستم؟’ در جهانی که تصادف و شانس زندگی را گذرا و غیرقابل پیش بینی می کند، دین، روانشناسی و فلسفه همه به روشهای مختلف خود سعی کرده اند به این سوال پاسخ دهند و به انسان معنا و انسجام دهند. این که ما چگونه باید “من” را معنی دار بسازیم – و زندگی او را حس کنیم – سوالی است که در قلب کتاب روشنگر مل تامپسون وجود دارد.
اگرچه تامپسون با کاوش در مغز شروع به کار می کند ، اما او نشان می دهد که ذات خود ، برای بحث در مورد مواردی مانند چگونگی ارتباط ذهن با ماده یا اینکه آیا علوم اعصاب می تواند به طور کامل آگاهی را توضیح دهد ، کافی نیست. چنین رویکردی نمی تواند عدالت را نسبت به خودی که ما تجربه می کنیم و خودهایی که با آنها در اطراف خود مواجه هستیم، برقرار کند.
ما باید با پرسش های وجودی و شخصی تری درگیر شویم: چگونه زندگی خود را درک کنم؟ و آیا من در قبال شخصی که به آن تبدیل شده ام مسئول هستم؟ تامپسون فاصله بین آنچه هستیم و آنچه دیگران از ما تصور می کنند را بررسی می کند تا بفهمد آیا ما موجوداتی کاملا شناخته شده هستیم یا خیر.
او این معضل اصلی را بررسی می کند که چگونه می توان ایده مستقیمی از “من” برای شکل دادن و هدایت زندگی خود داشت وقتی که در دنیایی با تغییراتی مداوم زندگی می کنیم که هر لحظه اتفاقات آن ایده ثبات را از ما می گیرند. تامپسون می پرسد شاید بهتر باشد که نیاز به “من” را کنار بگذاریم، اما آیا زندگی بدون خویشتن ممکن یا مطلوب است؟
با استفاده از نوشته های ادبیات ، فلسفه ، دین و علم و همچنین تأملات شخصی و حکایات ، تامپسون یک اثر جذاب و تأمل برانگیز نوشته است که مفهوم “من” را از دانشمندان علوم اعصاب بازپس می گیرد و آن را در قلب یافتن مکانی در جهان قرار می دهد.
کتاب من برای چه کسانی مناسب است؟
اگر میخواهید مسائل فلسفی را به زبانی ساده یاد بگیرید، این کتاب به شما پیشنهاد میشود.
برای دریافت خلاصه صوتی کتاب من و دهها کتابی که هر فرد باید در زندگی خود خوانده باشد، فقط کافیست پکیج 180 خلاصه کتاب توسعه فردی رابینیا را تهیه کنید.
درباره نویسنده کتاب من
مل تامپسون (Mel Thompson) (زاده ۱۹۴۶ در انگلستان) یک فیلسوف، استاد دانشگاه، نویسنده، معلم، منتقد و فعال اجتماعی بریتانیایی است. او که در بریتانیا به دنیا آمد و تحصیل کرد در سال ۱۹۷۹ دکترای فلسفه گرفت و از آن زمان تا کنون به تدریس و تألیف اشتغال داشته است.
مل تامپسون (Mel Thompson) در حوزه فلسفه و اخلاق تبحر دارد و بیشتر پژوهشها و مقالاتش نیز در خصوص فلسفه، سیاست، اخلاق و مذهب است. فیلسوفان بدکردار و آشنایی با فلسفه ذهن از کتابهای ترجمه شده تامپسون در ایران محسوب میشوند.
بخشی از کتاب من
اگر افلاطون زنده بود و ظهور اینترنت را میدید، حتما تصدیق میکرد که قرن بیست و یکم به قصه انگشتر گوگس که او در جلد دوم کتاب جمهوری نقل کرده، به کلی معنای تازهای بخشیده است.
گوگس چوپانی بود در خدمت پادشاه. یک روز که گله را به چرا برده بود، طوفانی درگرفت و زلزلهای شد و زمین شکاف برداشت. در میان شکاف اسبی برنزی را دید و در آن جسد برهنه مردی را یافت که فقط یک انگشتر به دستش بود؛ انگشتر را برداشت و به دست کرد. وقتی پیش چوپانهای دیگر رفت، تصادفا انگشتر را چرخاند و فهمید که با چرخاندن انگشتر غیب میشود و با چرخاندن دوبارهاش ظاهر میشود.
با فهمیدن راز انگشتر نقشهای کشید و به عنوان پیک وارد کاخ پادشاه شد. در آنجا با استفاده از قدرت غیب شدنش نزد ملکه رفت و او را اغوا کرد. در قصه نیامده که چطور این کار را کرد اما جذابیت جنسی نهفته در نامرئی بودن کنجکاوی آدمی را برمیانگیزد.
به کمک ملکه پادشاه را کشت و صاحب تاج و تخت او شد. قصد افلاطون از بیان این قصه مقایسه رفتار انسانها در چنین موقعیتی است.