موضوع: پیش بینی تفکر خودکشی بر اساس سوگیری توجه در جمعیت بالینی و غیربالینی
مقدمه:
امروزه خودکشی یک پدیده و چالش جهانی محسوب میشود. آخرین آمار سازمان جهانی بهداشت 2 در سال 2019 حاکی از آن است که هر ساله نزدیک به 800 هزار نفر و هر 40 ثانیه یک نفر در جهان به علت خودکشی جان خود را از دست م یدهد.
در سال 2016 ، خودکشی هجده امین عامل اصلی مرگ و میر بوده و 1/4 درصد از کل مرگ و میر در سراسر جهان را به خود اختصاص داده است. بر اساس این آمار، خودکشی در مردان به مراتب بالاتر از زنان بوده و حدود 79 درصد از خودکشی ها در کشورهای کم درآمد و متوسط به وقوع پیوسته است.
اگرچه امکان وقوع خودکشی در سراسر طول عمر وجود دارد، اما در سال 2016 بین جمعیت 15 – 29 سال جهان، خودکشی دومین علت مرگ بوده است.
علاوه بر این آمار، شواهد نشان م یدهند که به ازای هر فرد بالغ که خودکشی کرده است، ممکن است بیش از 20 نفر دیگر اقدام به خودکشی کرده باشند. در ایران سیستم آماری دقیقی برای گزارش نرخ خودکشی وجود ندارد و این آمار بر اساس گزارش های سازمان پزشکی قانونی ایران مشخص میشود.
بر اساس آخرین گزارش این سازمان در سال 1396 ، مجموع مرگ و میر ناشی از خودکشی ها در کشور ۴۶۲۷ نفر بوده که نسبت به سال 1395 افزایش ۵ درصدی را داشته است.
پیش بینی افکار و رفتارهای خودکشی و روش های ارزیابی خطر خودکشی از جمله زمینه های مطالعاتی است که در ده های اخیر پژوهشگران و روا نپزشکان را با چالش رو به رو کرده است. روش های ارزیابی مستقیم از جمله مصاحبه های تشخیصی به دلیل روایی و پایایی آنها و نیز احتمال پنهان سازی قصد خودکشی و عدم درک شرایط توسط بیماران مورد انتقاد هستند .
از این رو سنجش های رفتاری و غیرمستقیم به عنوان مسیری جایگزین برای پیش بینی و تشخیص خطر خودکشی مورد توجه قرار گرفته است. سنجش های رفتاری امکان ثبت فرایندهای شناختی مرتبط با خودکشی، از جمله تفکر خودکشی گذرا را که خارج از هوشیاری فرد قرار دارد فراهم می کند.
چکیده:
اهداف پیش بینی تفکر خودکشی بر پایه سوگیری توجه در جمعیت بالینی و غیربالینی هدف پژوهش حاضر بود. مواد و روش ها شرکت کننده ها 120 نفر(77 زن و 43 مرد، دامنه سنی 18 – 40 سال) به صورت هدفمند در قالب سه گروه بالینی خودکشی، بالینی غیرخودکشی و غیربالینی انتخاب شدند (هر گروه 40 نفر)و در سنجش های آزمون استروپ خودکشی ( SST ) و مقیاس افکار خودکشی بک ( BSS ) شرکت کردند.
سه شاخص سوگیری توجه متشکل از زمان واکنش، تداخل زمان و نسبت تداخل محاسبه شد و داده ها با استفاده از آزمون تی جفت شده، ضریب همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون چندگانه در سطح اطمینان 95 درصد تحلیل شدند.
یافته ها بین میانگین زمان واکنش در انواع استروپ (مثبت، منفی و خودکشی) در مقایسه با استروپ خنثی تفاوت معنادار مشاهده نشد(p<0/05). تفکر خودکشی تنها با زمان واکنش کل نمونه در استروپ هیجانی مثبت (001 / r= 0/32 ،P< 0 )، استروپ هیجانی منفی (01 / ،P< 0 r=0/27 ) و استروپ خودکشی ( 01 / r= 0/28 , P< 0 ) و با تداخل زمان گروه غیربالینی در استروپ خودکشی ( 05 / r= 0/33 , P< 0 ) همبستگی معنادار داشت و در باقی موارد، روابط بین متغیرها از لحاظ آماری معنادار نبودند ( 05 / P< 0 ).
تحلیل رگرسیون بر اساس داد ههای کل نمونه نشان داد که سن( 253 / β= – 0 )، جنسیت ( 233 / β=0 )، داشتن شرایط بالینی ( 242 / β= 0 ) و اقدام اخیر به خودکشی ( 424 / β= 0 ) با تبیین 44 درصد از تغییرات، تعیی نکننده های معنادار تفکر خودکشی هستند و شاخص های مربوط به سوگیری توجه نقشی در پی شبینی تفکر خودکشی نداشتند ( 05 / .P< 0 )
نتیجه گیری به نظر میرسد که بروز سوگیری توجه در قبال اطلاعات مرتبط با خودکشی تابع شرایط بالینی نبوده و همبستگی سوگیری توجه و تفکر خودکشی از الگوی معینی تبعیت نمی کنند.
عواملی نظیر سن، جنسیت، شرایط بالینی و سوابق رفتارهای خودکشی گرایانه گذشته تعیین کننده های مهم تفکر خودکشی به شمار می روند، اما شاخص های سوگیری توجه ممکن است نقش تعیین کنند های در پیش بینی تفکر خودکشی نداشته باشند.
کلیدواژ ه ها: آزمون استروپ، سوگیری توجه، خودکشی، تفکر خودکشی، اقدام به خودکشی
Prediction of Suicide Ideation Based on the Attentional Bias in Clinical and Non-clinical Populations
Objectives This study aimed to predict the suicide ideation based on the attentional bias in clinical and non-clinical populations. Methods Participants were 120 individuals (77 women and 43 men, age range 18-40 years) who were purposively selected and divided into three groups of clinical-suicidal (n=40), clinical non-suicidal (n=40) and non-clinical (n=40). They were measured by Suicide Stroop Test and Beck Scale for Suicide Ideation (BSS).
Three indices of attentional bias including reaction time, time interference and interference ratio were calculated and the data were analyzed using paired-samples t-test, Pearson correlation coefficient and multivariate regression analysis at the 95% confidence level. Results There was no significant difference in the mean reaction time means between all types of Stroop test (positive emotional, negative emotional, and suicide) in comparison with the neutral Stroop (P<0.05).
Suicide ideation was significantly correlated with the overall reaction time in the positive emotional Stroop (r=0.32, P<0.001), negative emotional Stroop (r=0.27, P<0.01), suicide Stroop (r=0.28, P<0.01) and with the interference time of the non-clinical group in the suicide Stroop (r=0.33, P<0.05). In other cases, the relationships between variables were not statistically significant (P>0.05).
Regression analysis based on the overall mean scores showed that age (β=-0.225), gender (β=0.223), clinical conditions (β=0.224) and recent suicide attempt (β=0.424) explaining 44% of the variances, were significant predcitors of suicide ideation, while the attentional bias indices failed to play any significant role in predicting suicide ideation (P>0.05).
Conclusion It seems that the incidence of attentional bias towards suicide-related information is not related to clinical conditions, and the relationship between attentional bias and suicide ideation does not follow a certain pattern. Factors such as age, gender, clinical status, and past suicidal behaviors are important predictors of suicide ideation, but attentional bias indicators cannot predict suicide ideation
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.