صمیمیت مصنوعی در فضای مجازی
وقتی COVID-19 افراد زیادی را از کار بیکار کرد و به خانه فرستاد و بسیاری از تعاملات اجتماعی ما را به اینترنت منتقل کرد.
کودکان از طریق برنامه شاد یاد می گیرند ، ما تقریباً همه چیز را به صورت آنلاین خریداری می کنیم. و دوستی ها در فضای مجازی پررنگ تر میشود.
معاشرت در فضای مجازی دوره جدیدی را رقم زد: در کتاب جدیدم ، که امروز در نیمکره شمالی منتشر شده است ، من در مورد چگونگی اکوسیستم نوظهور دوستداران فضای مجازی بحث می کنم ، دوستان مجازی و همسازان الگوریتمی به آرامی در اطراف ما در حال رشد هستند ، که توسط انبوهی از داده ها تغذیه می شوند که کاربران هنگام چرخیدن در دنیای مجازی خود آنها را ترک می کنند.
میمون اهلی شده
ویژگیهایی که انسانها بیش از همه برایشان ارزش قائل هستند – از والدین فداکار گرفته تا پیوندهای محکم خانوادگی تا روابط عالی با دوستان و همسایگان ، همه در طول دورهای تکامل یافتهاند.
اجداد ما با دوری ، کشتن یا امتناع از خوابیدن با آنها که همکار نیستند ، هم گروهی های مخرب و خشن، اجداد ما به آرامی یکدیگر را همانند میمون اهلی شده، اهلی کردند و به فرهنگ مردم تبدیل کردند.
این رام کردن بشریت باعث تکامل بزرگتر شد، مغزهای اجتماعی بیشتر مجهز به درک و تولید زبان پیچیده است. این تکامل به ما کمک کرد تا با آن دوستی ایجاد میکنیم، وفاداریها را تقویت میکنیم و اقدامات را هماهنگ میکنیم.
اینترنت و رسانه های اجتماعی از شرایط کرونا استفاده کردند و خود را در جامعه پررنگ تر کردند و به تدریج با شیوع کرونا کافه ها و رستوران هایی که مردم در آنجا جمع می شدند تعطیل شدند.
همانطور که دنیای اجتماعی ما در طول بیماری همه گیر به صورت آنلاین بیشتر حرکت می کرد ،بنابراین داده ها و الگوریتم های یادگیری بیشتر شدند.
همانطور که ماشینها به ما کمک میکنند دنیای اجتماعی خود را بسازیم، آنها همچنین یاد میگیرند که چگونه این کار را انجام میدهیم، و آنچه را که نیاز دارند جمعآوری میکنند تا الگوریتمهایی را که با آن دوستی، صمیمیت و عشق ایجاد میکنیم، تقلید کنند.
داستان پردازی
وقتی ما پیشرفت متوسط خود را با داستان های خیالی مقایسه کنیم ، ممکن است آینده مصنوعی به نظر نرسد. ربات ها از انسانها در راه رفتن ، صحبت کردن تقلید می کنند.
دوستان مصنوعی کودکانه در فیلم Klara and the Sun اثر کازوئو ایشیگورو نه تنها با کودکان دوست می شوند، بلکه آنها می توانند نظریه های توطئه خود را نیز اختراع کنند.
یک سیستم عامل میتواند هزاران کاربر انسانی را دوست داشته باشد، و سپس، مانند یک معشوق دبیرستانی، از همه آنها سبقت بگیرد و ادامه دهد.
آیا فناوری هرگز به این پیشرفت خواهد رسید؟ احتمالا نه. حداقل نه به روشی که نویسندگان آنها تصور می کنند. اما مهم نیست.
صمیمیت مصنوعی مدت ها قبل از اینکه به آینده علمی تخیلی برسیم، بشریت را به چالش می کشد.
در سال 2018 ، روانشناس شری ترکل نوشت :” هرگز صمیمیت مصنوعی در فضای مجازی وجود نخواهد داشت ، “به ما یادآوری می کند که روباتها ممکن است بهتر از هیچ باشند، اما باز هم کافی نخواهند بود».
ماشینها ممکن است توانایی انجام همدلی را به دست آورند، اما بدون تجربه روابط انسانی فقط میتوانند از آن تقلید کنند، و هرگز آن چیزی را که روابط انسانی را ایجاد میکند، تکرار نمیکنند.
ماشینهایی که طوری برنامهریزی شدهاند که همدل به نظر برسند، ممکن است نیاز انسان به درک شدن را برآورده کنند. اما آنها نمی توانند به ما در آنچه ترکل می گوید “مبارزه برای همدلی واقعی خودمان” کمک کنند.
من مخالف نیستم آیا ماشین هایی که همدلی را تقلید می کنند ، ظرفیت همدلی ما را از بین می برند؟ آیا فناوری هایی که ما را وادار به دوست داشتن آنها می کند پایه های عشق را تضعیف می کند فقط به این دلیل که آنها نمی توانند ما را به یک شکل دوست داشته باشند؟ سوال جالبی است ، اما تنها آنها نیستند.
بین “واقعی” بودن عواطف انسانی و “جعلی بودن” شبیه سازی های ماشینی ، احساسات بسیار متنوع تری وجود دارد که در آن دوستی ، همدلی و عشق رشد می کند.
الگوریتم صمیمانه
به عنوان مثال ، صمیمیت یکی از آن احساساتی است که به صورت درجه ای وجود دارد. روانشناسی به ما می گوید که صمیمی بودن با دیگران به معنای ادغام حس ما در مورد آنها در احساس خودمان است .
وقتی یک دوست یا دوست صمیمی می میرد ، ما ناراحت میشویم زیرا بخشی از احساس خودمان نیز می میرد.
افراد از طریق الگوریتمی به صورت رفت و برگشتی برای افشای افکار درونی و آسیب پذیری خود با یکدیگر صمیمی می شوند.
روانشناسان آرتور و الین آرون به طور مشهور مجموعه ای از 36 سوال را ابداع کردند که الگوریتمی را برای افزایش خودافشایی و در نتیجه مسیری سریع برای صمیمیت ارائه می دهد.
در آزمایشگاه تحقیقاتی، آنها نشان دادند که سؤالات آنها می تواند صمیمیت بین دو نفر غریبه به صورت تصادفی ایجاد کند.
مثل همیشه، یک برنامه وجود دارد. چندین برنامه، در واقع، برای انجام بازی “36 سوال”. آنها به زودی زیاد خواهند شد.
هوش مصنوعی این قدرت را دارد که بسیار سریعتر از برنامه تحقیقات علمی پر زحمت آرونز، دقیقاً چه چیزی بپرسد، چگونه پاسخ دهد، و چه آسیب پذیری هایی را که یک فرد یا یک ماشین به بهترین وجه ممکن است برای ایجاد صمیمیت فاش کند، بیاموزد.
با این حال، یک ماشین آلات صمیمی مصنوعی صرفاً یک انتهای یک صمیمیت کاذب را نگه نمی دارد. همانطور که از پستهای کاربر در رسانههای اجتماعی و برنامههای پیامرسانی، و از «لایکها» و خریدهای آنلاین کاربر یاد میگیرد، الگوریتم یادگیری ماشین آلات، حس جدیدی از اینکه کاربر کیست ایجاد میکند.
ممکن است یک «حس» انسانی نباشد. در واقع، این موضوع نیست. اما «خود» الگوریتم یادگیری ماشینی با احساس در حال ظهور آن نسبت به ما تغییر میکند.
آنچه واقعاً حداقل برای کاربران انسانی اهمیت دارد، این است که ماشین آلات ها با حسی که نسبت به ما دارند چه میکنند.
در حالی که کاربران تنها با دوستان واقعی و مجازی چت می کنند و نیازهای حسی خود را با موسیقی، اخبار و ویدیوهای ارائه شده به صورت الگوریتمی برآورده می کنند، الگوریتم های یادگیری را با دیدی واضح و ناخودآگاه از این که چه کسی هستند، ارائه می کنند.
از این پس، بیشتر اکتشافات جدید در مورد رفتار انسان توسط الگوریتم های یادگیری به جای دانشمندان علوم اجتماعی انجام خواهد شد.
این اکتشافات ممکن است حتی برای محققین انسانی قابل تفسیر نباشند، اما در واقع برای صاحبان شرکتها بسیار مفید خواهند بود.
آنها بهتر میشوند آنچه را که ما فکر میکنیم و میخواهیم، و مهمتر از همه، آنچه را که تبلیغکنندگان میخواهند به ما ارائه دهند.
برای مطالعه در رابطه با تاثیر شبکه های اجتماعی بر خانواده کلیک کنید.