البته اعتماد به خود واقعی و خودشیفتگی متفاوت از هم هستند، چون با پاداش و تائید دیگران به دست نمی آید، بلکه با سخت کوشی و ایجاد عادتهای مناسب در افراد شکل می گیرد.
در این مطلب، 13 عادت مخرب را معرفی می کنیم که می تواند اعتماد به خود اصلی و حقیقیتان را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین به شما می گویید چگونه با کنار گذاشتن این عادات، به اعتماد به خدا که همیشه در آرزویش بودید، دست یابید.
●تکرار خودگویی های منفی
خودگویی های منفی باعث می شود از زندگی عقب بمانید و هر روز عزت دورنیتان کمتر شود. پس همان معلم درونی بداخلاقی که روزی انگیزه بخشتان بوده است، اکنون مانع بزرگی در سر راهتان است.
●توجه بیش از اندازه به نظرات دیگران
به دنبال تائید دیگران بودن، این تفکر را به وجود می آورد که شما نیاز به تائید و تصدیق آنها دارید، در حالی که عشق درونی شما کافی نیست. برای اهمیت ندادن به نظرات دیگران و اینکه بتوانید شخصیت خودتان را بسازید، از تلاش برای تحقق انتظارات مردم دست بردارید و قدر خود را بدانید.
●توجه به نقایص به جای دیدن فرصتهای موجود برای پیشرفت
تمرکز روی محدودیتها تنها باعث قدرت گرفتن آنها می شود. باید ضعف و کاستیهای موجود را به زمینهی پیشرفت خود تبدیل کنید و برای رسیدن به رشد هدفمند قدم بردارید.
●غرق شدن در گذشته
هر اتفاقی که در گذشته برایتان افتاده، اهمیت ندارد. باید تمام توجه خود را جلب امروزتان کنید و به دنبال ساخت آیندهای بهتر باشید.
●نگرانی درباره آینده
تنها راه رسیدن به آیندهای که به دنبالش هستید این است همین حالا مفید و کارآمد باشید. پس خیالها و رؤیاهایتان درباره آینده هیچ ارزشی ندارد، مگر اینکه همین حالا دست به اقدام بزنید و برای رسیدن به آنها تلاش کنید.
●پرسیدن نظر دیگران پیش از بیان نظر خود
باید به نظرات و تجربیات خود اهمیت دهید، موضع خود را داشته باشید و با پذیرش اطلاعات جدید، به دیدگاه دیگران هم گوش دهید. سعی کنید هیچ وقت در جایگاه منفعل و تسلیم قرار نگیرید.
●تمرکز زیاد روی جزئیات و فکر نکردن به مسائل کلی
باید چشم انداز متعادلی نسبت به کارهایتان داشته باشید تا بتوانید به پیشرفت برسید. دقیقا بدانید به کجا می خواهید برسید و اکنون چقدر جلو رفتهاید.
●به دنبال مقصر بیرونی بودن برای آرام کردن ناکامیهای خود
افراد با اعتماد به خود واقعی، از دردهای عاطفی خود آگاه هستند و با درمان این دردها یا دریافت آموزشهای لازم برای رفع آنها اقدام می کنند. کسانی که واقعاً اعتماد به خود دارند، گرفتار مکانیسمهای دفاعی و لذتهای موقتی نمی شوند که هیچ کمکی به رفع مشکل اصلی آنها نمی کند.آنها خود را مسبب مسایل خود میدانند نه دیگران را
●توجه به مشکلات کوچکی که هیچ اهمیتی ندارند
به دنبال توجه به مشکلات جزئی و استرسهای غیرضروری نباشید، زیرا با این کار تنها از انرژی ارزشمندی که باید روی رشد فردی و حرفهای تان سرمایه گذاری کنید، بیبهره می شوید.
●تمرکز روی اشتباهات و شکستها به جای تمرین شکرگزاری و قدرشناسی
اغلب مردم چیزی نیستند که دوست دارند باشند. افراد شاد و با اعتماد به خود واقعی، قدردان داشتههایشان هستند و این احساس قدرشناسی آنها باعث می شود به رشد بیشتر و ساختن زندگی رضایت بخش برای خود ادامه دهند.
●مقایسه دائمی خود با دیگران
حسادت کردن به زندگی دیگران، وقتی می توانید به ارزش واقعی خود پی ببرید، هیچ فایدهای برایتان ندارد. فرصتهای زیادی در زندگی وجود دارد و هرچقدر برای بهبود مهارتهایتان بیشتر تلاش کنید، اعتماد به خدا بیشتری نصیبتان می شود و زندگیتان رو به بهبود می رود.