نماد سایت مجله روانشناسی رابینیا

معرفی رشته روانشناسی شخصیت (personality psychology)

روانشناسی شخصیت
  • معرفی رشته روانشناسی شخصیت (personality psychology)

    رشته روانشناسی شخصیت به بررسی همه جانبه رفتار و شخصیت افراد می پردازد و از دیدگاه علمی آنها را مورد بررسی قرار می دهد. شخصیت شناسی یکی از بزرگ‌ترین و محبوب‌ترین شاخه‌های روانشناسی است.

    احتمالاً در زندگی روزمره با سؤالات این‌چنینی روبرو شده‌اید: چرا ما همیشه بر اساس ارزش‌های خود عمل نمی‌کنیم؟ رفتار یک فرد به‌خاطر شخصیت او بوده است، یا به دلیل محیط اطرافش؟ با مطالعه و پیگیری روانشناسی شخصیت می‌توان به پاسخ بسیاری از این سؤالات رسید و برای آن‌ها راه‌حلی پیدا کرد.

    برای شخصیت شناسی و درک مشکلات شخصیتی خود بهتر است با روانشناس حرفه‌ای و باتجربه مشاوره داشته باشید. روانشناس از طریق روش‌های مختلف شخصیت شما را ارزیابی کرده و ریشه مشکلات را پیدا می‌کند.

    روانشناسی شخصیت ابعاد مختلف شخصیت، جنبه های ادراکی، هیجانی، بدنی و چگونه سازگار شدن فرد با محیط مورد مطالعه و بررسی قرار میدهد. دانشجویانی که در این رشته تحصیل می کنند، الگوهای خاص تفکر، احساسات، رفتارهای افراد را مورد بحث قرار می دهند. روانشناسان این رشته معمولا در محیط های پژوهشی فعالیت دارند.

    روانشناسی شخصیت چیست؟

    کلمه شخصیت (personality) از کلمه لاتین persona نشأت می گیرد به ماسک تئاتری اشاره می کند که توسط هنرمندان به منظور نمایش نقش های مختلف یا پنهان کردن هویت آنها گذاشته می شود.

    شخصیت، الگوهای مشخص اندیشه‌ ها، احساسات و رفتارهایی است که فرد را منحصر به فرد می‌ کند. این باور وجود دارد که شخصیت از درون فرد ناشی می‌ شود و در طول زندگی نسبتا ثابت باقی می‌ ماند و تا حدودی وابسته به ژنتیک است.

    تعاریف متفاوتی از شخصیت وجود دارد، اکثرشان بر الگوی رفتارها و ویژگی هایی تمرکز می کنند که به پیش بینی و توضیح رفتار فرد کمک می‌ کند.

    شخصیت شامل همه افکار، الگوهای رفتاری و نگرش اجتماعی است که بر دیدگاه ما نسبت به خود و باور ما در مورد دیگران و جهان پیرامون تأثیر می‌گذارد.

    طبق تعریف متخصصان، شخصیت جنبه ی قابل رویت منش فرد است که بر دیگران تاثیر می گذارد. وقتی از واژه شخصیت استفاده می شود، ممکن است به جنبه های پایدار فرد نیز اشاره کنیم.

    بعضی‌ها شخصیت را مجموعه ای از رفتار و شیوه های تفکر می‌دانند که نسبتا با ثبات اند و قابلیت پیش بینی فرد را به ما می دهند.

    در تعریفی از شخصیت، گفته می شود که تفاوت در این ویژگی ها، باعث می‌شود که افراد مختلف با هم متفاوت باشند و بتوانیم از این طریق بین آنها تمایز قائل شویم.

    شخصیت شناسی چیست؟

    روانشناسان و محققان در سال‌های طولانی از طریق روش‌های مختلف به بررسی شخصیت انسان پرداخته‌اند. تکنیک‌های مختلفی در روانشناسی شخصیت استفاده شده است.

    با انجام آزمایش‌ها و تحقیقات بالینی نظریه‌هایی در رابطه‌ با شخصیت شکل گرفته است. روان‌شناسان برای شخصیت شناسی از این الگوها و روش‌های مختلف ارزیابی شخصیت استفاده می‌کنند، تا به نتیجه درستی برسند.

    شخصیت شناسی به روانشناس اجازه می‌دهد که واکنش شخص در موقعیت‌های خاص را پیش‌بینی کند. همچنین روانشناس در مورد ترجیحات شخص و ارزش‌های او اطلاعاتی به دست می‌آورد.

     

     

    مدل‌های تحقیقاتی در شخصیت شناسی

    بهتر است نگاه دقیق‌تری به نحوه مطالعه محققان و روانشناسان درباره شخصیت انسان بیندازیم. در شخصیت شناسی و پیدا کردن الگوهای رفتاری تکنیک‌های مختلفی وجود دارد. هر تکنیک دارای نقاط قوت و ضعف خاص خود است.

    چرا شناخت شخصیت اهمیت دارد؟

    یکی از دلایل بروز انواع اختلالات شخصیت به تنوع شخصیت در افراد مربوط می شود، با شناخت هر چه بیشتر روانشناسی شخصیت، بهتر می توانیم بر این اختلالات غلبه کنیم.

    رشته روانشناسی شخصیت با شیوه های مختلف سازماندهی، اندازه گیری و درک تفاوت های فردی می تواند به افراد کمک کند تا درک بهتری از خود داشته باشند و نحوه مقایسه آنها با دیگران را بیان می‌ کند،  اما جزئیات شخصیت به چیزی فراتر از تصور شخصی از خودش مربوط می شود.

    نحوه تفکر و رفتار مفاهیمی مانند موفقیت شخصی، سلامتی و رفاه و نحوه کنار آمدن افراد با دیگران را نشان می‌ دهند و به ویژگی ها و نتایجی مربوط می شوند که افراد بر اساس آنها با یکدیگر مقایسه می شوند.

    حتی به نظر می رسد خطر مرگ تا حدی با تفاوت در ویژگی های شخصیتی مرتبط است.

    نظریه‌های شخصیت شناسی

    شخصیت شناسی بر پایه مشهورترین نظریه‌های روانشناسی شخصیت شکل گرفته است. این نظریه‌ها توسط تعدادی از اندیشمندان مشهور مانند زیگموند فروید و اریک اریکسون مطرح شده است.

    برخی از نظریه‌ها تلاش می‌کنند، تا بخش خاصی از شخصیت را بررسی کنند. اما برخی دیگر سعی دارند، شخصیت را به شکل گسترده‌تری توضیح دهند. این نظریه‌ها با ۵ رویکرد بررسی شده‌اند.

    1. نظریه‌های بیولوژیکی

    رویکردهای بیولوژیکی ژنتیک را مسئول شخصیت می‌دانند. تحقیقات در مورد وراثت نشان می‌دهد که بین ژنتیک و ویژگی‌های شخصیتی ارتباط وجود دارد.

    یکی از روش‌های مطالعه در این رویکرد بررسی افراد دوقلو است. در این ارزیابی بررسی می‌شود که کدام ویژگی‌ها ممکن است با ژنتیک مرتبط باشد و کدام ویژگی‌ها مربوط به متغیرهای محیطی است.

    به‌عنوان‌مثال ممکن است، محققان تفاوت‌ها و شباهت‌های شخصیتی دوقلوهایی که کنار هم بزرگ شده‌اند با دوقلو‌های جدا از هم بررسی کنند.

    یکی از مشهورترین نظریه‌پردازان بیولوژیکی هانس آیزنک است که جنبه‌های شخصیتی را به فرایندهای بیولوژیکی مرتبط می‌دانست.

    2. نظریه‌های رفتاری

    نظریه رفتاری بیان می‌کند که شخصیت فرد نتیجه تعامل او با محیط است. این نظریه‌پردازان بر رفتارهای قابل‌مشاهده و قابل‌اندازه‌گیری مطالعه می‌کنند.

    نظریه‌پردازان رفتاری معتقدند، شرطی‌سازی (پاسخ‌های رفتاری قابل پیش‌بینی) از طریق تعامل با محیط رخ داده و در نهایت شخصیت را شکل می‌دهد.

    3. نظریه‌های روان پویایی

    نظریه‌های روان پویایی شخصیت به‌شدت تحت تأثیر آثار زیگموند فروید است. این نظریه بر تأثیر ذهن ناخودآگاه و تجربیات دوران کودکی بر شخصیت تاکید دارد. نظریه‌های روان پویایی شامل نظریه روان جنسی فروید و نظریه رشد روانی اجتماعی اریکسون است.

    4. نظریه‌های اومانیستی (انسان‌گرایی)

    نظریه‌های اومانیستی بر اهمیت اراده آزاد و تجربه فردی در رشد شخصیت تاکید دارند. از جمله نظریه‌پردازان انسان‌گرایی کارل راجرز و آبراهام مزلو هستند. این نظریه‌پردازان مفهوم خودشکوفایی را مطرح می‌کنند. خودشکوفایی نیاز ذاتی رشد شخصیت بوده و این رشد باعث ایجاد رفتار می‌شود.

    5. نظریه‌های صفات

    صفات شخصیتی یکی از مهم‌ترین قسمت‌های روانشناسی شخصیت است. بر اساس این نظریه شخصیت از چندین ویژگی گسترده تشکیل شده است. از جمله مهم‌ترین نظریه‌های صفت نظریه سه‌بعدی آیزنک و نظریه پنج عاملی شخصیت است.

    آیزنک از آزمایش‌های خود نتیجه گرفت که شخصیت سه بعد اصلی دارد. برون‌گرایی، روان‌رنجوری و روان‌پریشی. محققان بعدی پیشنهاد پنج بعد شخصیتی را مطرح کردند. گشودگی (پذیرش تجربه‌های جدید)، وظیفه‌شناسی، برون‌گرایی، سازگاری و روان‌رنجوری.

     

     

    نظریه چهره‌های مشهور روانشناسی شخصیت

    برخی از مشهورترین شخصیت‌های روانشناسی اثری ماندگار و مهم در شخصیت شناسی به جا گذاشته‌اند.

    1. نظریه شخصیت زیگموند فروید

    زیگموند فروید بنیان‌گذار نظریه روانکاوی بود. نظریه‌های او بر اهمیت ضمیر ناخودآگاه، تجربیات دوران کودکی، رویاها و نمادگرایی تاکید دارند. نظریه رشد روانی _ جنسی فروید نشان داد که کودکان طی یک سری مراحل پیشرفت می‌کنند.

    در هر مرحله انرژی لیبیدینال (نیرویی که همه رفتارهای انسان را کنترل می‌کند.) بر قسمت‌های مختلف بدن متمرکز می‌شود.

    تکمیل موفق‌آمیز یک مرحله به فرد اجازه می‌دهد، تا به مرحله بعدی رشد برسد. شکست در هر مرحله منجر به اصلاحاتی می‌شود که در شخصیت بزرگسالی تأثیر دارد.

    این نظریه از شناخته‌شده‌ترین و بحث‌ برانگیزترین نظریه‌ها است.

    2. نظریه شخصیت اریک اریکسون

    اریک اریکسون روانشناسی بود که توسط آنا فروید آموزش دیده بود. نظریه روانی _ اجتماعی اریکسون نحوه رشد شخصیت را در طول عمر توصیف می‌کند.

    برخی از جنبه‌های نظریه اریکسون همانند نظریه فروید توسط محققان امروزی منسوخ شده است.

    اریکسون ۸ مرحله روانی اجتماعی را توصیف می‌کند. هر مرحله نقش مهمی در رشد شخصیت و مهارت‌های روانی فرد ایفا می‌کند:

    1. اعتماد در برابر بی‌اعتمادی
    2. استقلال در برابر شرم و تهدید
    3. ابتکار در برابر احساس گناه
    4. سخت‎کوشی در برابر حقارت
    5. هویت در برابر سردرگمی
    6. صمیمیت در برابر انزوا
    7. زایندگی در برابر رکود
    8. انسجام در برابر ناامیدی

    در طول هر مرحله شخص با یک بحران رشدی روبرو می‌شود که به‌عنوان نقطه عطفی در رشد عمل می‌کند. تکمیل موفقیت‌آمیز هر مرحله باعث رشد شخصیت سالم می‌شود. اریکسون بیشتر به تأثیر تعاملات اجتماعی بر رشد شخصیت علاقه‌مند بود.

    3. نظریه شخصیت آبراهام مزلو

    آبراهام مزلو روان‌شناس اومانیستی (انسان‌گرا) بود. این روان‌شناس نظریه‌ای بر پایه سلسله مراتب نیازها مطرح کرد.

    او معتقد بود که برخی نیازهای ذاتی در هدایت رفتار افراد تأثیرگذارند. مانند نیاز به عشق و محبت، نیازهای فیزیولوژیکی، نیاز به ایمنی و امنیت، نیاز به عزت‌نفس و خودشکوفایی.

    4. نظریه شخصیت آیزنک

    آیزنک نظریه شخصیتی را بر اساس عوامل بیولوژیکی ارائه داد. او معتقد بود افراد نوعی سیستم عصبی را به ارث می‌برند که بر توانایی آن‌ها بر یادگیری و سازگاری با محیط تأثیر می‌گذارد.

    زمانی که آیزنک در بیمارستان روانپزشکی در لندن کار می‌کرد، مجموعه‌ای از سؤالات مربوط به رفتار را جمع‌آوری کرد.

    با استفاده از این سؤالات ۷۰۰ سرباز را که درگیر اختلالات عصبی بودند، ارزیابی کرد. او متوجه شد، بین پاسخ‌ها به طور طبیعی ارتباط وجود دارد.

    آیزنک از تکنیکی به نام تحلیل عاملی استفاده کرد. این تکنیک رفتار را به تعدادی از عوامل محدود می‌کند. او دریافت که می‌توان رفتار را با سه بعد نشان داد:

    1. برون‌گرایی / درون‌گرایی
    2. روان‌رنجوری / ثبات
    3. روان‌پریشی

    برای مطالعه مقاله بهترین پرسشنامه‌های درون‌گرایی و برون‌گرایی بودن کلیک کنید.

    5. نظریه شخصیت صفات 16 عاملی کتل (PF)

    کتل با دیدگاه آیزنک مخالف بود. او معتقد بود که نمی‌توان شخصیت را تنها با دو یا سه بعد رفتار درک کرد. برای به‌دست‌آوردن تصویر واضحی از شخصیت فرد باید ویژگی‌های بیشتری بررسی شود.

    او با بررسی و ارزیابی داده‌ها توانست ۱۶ عامل شخصیتی مشترک را برای همه افراد پیدا کند:

    عامل شخصیتی امتیاز در حد پایین امتیاز در حد بالا
    صمیمیت سرد و خودخواه حمایتی و آرامش‌بخش
    استدلال استدلال عینی و ناپایدار استدلال انتزاعی
    هیجان عدم ثبات عاطفی آرام و باثبات
    پرخاشگری متواضع کنترل‌کننده و سخت
    شادابی غمگین و مهارشده سرزندگی و عاشق سرگرمی
    وظیفه‌شناسی سرکش تطبیق با شرایط
    قاطعیت خجالت‌زده جسورانه
    حساسیت غیراحساسی و یک‌دنده حساس و نرم‌خو
    پارانوئید خوش‌باور و اعتماد کننده بدگمان و شکاک
    درون‌گرایی برون‌گرا با روابط دوستانه درون‌گرایی و تمایل به سکوت
    اضطراب اطمینان کامل بی‌اعتمادی به خود
    تجربه‌گرایی محافظه‌کار تجربه‌گرا
    استقلال خودکفا متکی به دیگران
    کمال‌گرایی بی‌نظم و آشفته منظم و کامل
    تنش آرام مضطرب
    وجدان باوجدان مصلحت‌گرا

    نظریه‌ های نوع در شخصیت شناسی (Type Theories)

    نظریه‌ های نوع که به آنها type theory هم گفته می شود، دیدگاه‌ های اولیه شخصیت هستند. این تئوری‌ ها پیشنهاد دادند تعداد محدودی از “تیپ‌ های شخصیتی” وجود دارد که مربوط به تاثیرات بیولوژیکی هستند، از جمله:

    نظریه‌ های صفت (Trait Theories) در روانشناسی شخصیت

    نظریه های صفات (trait theory) تمایل به مشاهده شخصیت به عنوان نتیجه ویژگی‌ های داخلی دارند که مبتنی بر ژنتیک است و شامل موارد زیر می‌ باشند:

     

     

    روانشناسی اختلال شخصیت

    روان‌شناسان با کمک متدهای شخصیت شناسی مشکلات و اختلالات شخصیتی را مطالعه می‌کنند. اختلالات شخصیتی به‌عنوان اختلالات روانی مزمن و فراگیر توصیف می‌شوند. این اختلالات می‌توانند رفتار، افکار و عملکرد بین‌فردی را به‌طورجدی تحت تأثیر قرار دهند.

    طبق گزارش مؤسسه ملی سلامت روان (NIH) تقریباً 9.1% از جمعیت بزرگسال در ایالات متحده آمریکا هرساله علائم یکی از اختلالات شخصیتی را تجربه می‌کنند.

    شاید تشخیص اختلال شخصیت برای بسیاری از افراد ناخوشایند باشد. اما برای این اختلالات درمان‌هایی وجود دارد. با کمک مشاوره روانشناس یا روانپزشک حرفه‌ای می‌توان منشأ این مشکلات را شناسایی کرده و استراتژی مقابله با آن‌ها را پیدا کرد.

    بسته به تشخیص پزشک ممکن است، از روش‌های مختلفی مانند روان‌درمانی، آموزش مهارت، دارودرمانی و یا ترکیبی از سه روش استفاده شود. اختلالات شخصیتی به‌طورکلی به ۳ گروه یا خوشه تقسیم می‌شوند.

    خوشه A

    این‌گونه اختلالات با رفتارهای عجیب یا غیرعادی مشخص می‌شوند. افرادی که دارای اختلالات شخصیتی خوشه A هستند، در روابط مشکلات عمده‌ای پیدا می‌کنند. زیرا رفتار آن‌ها ممکن است، عجیب یا مشکوک به نظر برسد. اختلالات خوشه A شامل موارد زیر می‌شود:

    خوشه B

    این گروه دارای رفتارهای چشمگیر یا نامنظم هستند. این افراد احساسات بسیار شدیدی را تجربه می‌کنند. همچنین ممکن است، رفتار‌های نمایشی، بسیار بی‌پروا یا قانون‌شکنی از خود بروز دهند. این اختلال شامل موارد زیر است:

    خوشه C

    اختلالات شخصیتی این افراد با اضطراب مشخص می‌شود. این افراد تمایل دارند، اضطراب فراگیر یا ترس را تجربه کنند. خوشه C شامل موارد زیر می‌شود:

    انواع روانشناسی شخصیت

    از دید علمی، انواع روانشناسی شخصیت به بررسی انواع تیپ های شخصیتی افراد می پردازد که هر کدام ویژگی های خاصی دارند.

    از دید روانشناسی ۵ نوع تیپ شخصیتی اصلی وجود دارد که هر کدام در فردی دیده می شوند. برای نمونه:

    1. افراد مثبت و پذیرا
    2. افراد وظیفه شناس
    3. شخصیت برون گرا
    4. افراد موافق و همراه
    5. افراد روان رنجور و ناراحت

    در واقع انواع روانشناسی شخصیت بر مبنای این ۵ تیپ شخصیتی شکل می گیرد.

    برنامه های کاربردی در رشته روانشناسی شخصیت

    تحقیقات در مورد شخصیت می تواند بینش های جذابی را در مورد چگونگی رشد و تغییر شخصیت در طول زندگی به ارمغان آورد. این تحقیق همچنین می تواند کاربردهای عملی مهمی در دنیای واقعی داشته باشد.

    برای مثال، ارزیابی‌ های شخصیت اغلب برای کمک به مردم برای یادگیری بیشتر در مورد خودشان و نقاط قوت، ضعف و اولویت‌ها مورد استفاده قرار می‌ گیرند

    برخی ارزیابی‌ ها ممکن است به نحوه رتبه‌ بندی افراد در ویژگی‌ های خاص، از جمله این که آیا آنها برون گرا، وظیفه‌شناس هستند، می‌ پردازند.

    ارزیابی های دیگر ممکن است چگونگی تغییر جنبه های خاص شخصیت را در طول رشد اندازه گیری کنند. چنین ارزیابی های شخصیتی می تواند برای کمک به افراد در تعیین مشاغل مورد علاقه، عملکرد خوب آنها در برخی از مشاغل یا تأثیر روان درمانی موثر باشد.

    نوع شخصیت نیز می تواند ارتباطی با سلامت شما داشته باشد، از جمله اینکه چند بار به مشاور روانشناس آنلاین یا حضوری مراجعه می کنید و چگونه با استرس کنار می آیید. محققان دریافتند که برخی ویژگی های شخصیتی ممکن است با بیماری و رفتارهای سلامتی مرتبط باشد.

    اهمیت روانشناسی شخصیت

    این شاخه از روانشناسی می تواند به کم تر شدن مشکلات روانی و اختلالات شخصی در جامعه کمک شایانی کند!

    بیشتر مشکلات روانی افراد و مشکلات عجیبی که با آن روبرو هستند، بین تمام افراد مشترک است. یعنی بسیاری از مردم از مشکلات مشابه رنج می برند و دلیل اصلی آن، عدم شناخت از خود و ویژگی های فردی است.

    این عدم شناخت آنها را در مسیری قرار می دهد که به سمت استرس، نگرانی و مشکلات روانی عجیب سوق می دهد. اما کاربرد روانشناسی شخصیت این است تا افراد را با ماهیتت درونی خود آشنا کرده و بخشی از آنها را نمایان کند که تا به حال از آن اطلاع نداشته اند.

    اینجاست که انواع روانشناسی شخصیت به کمک متخصصین و مراجعین می آید تا بتوانند بر اساس الگوهای مشخص، ویژگی های شخصیتی افراد را تحلیل کرده و راهکارهای اختصاصی برای برون رفت از وضعیت فعلی و رسیدن به شرایط پایدار ارائه دهند.

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۲ رای
    خروج از نسخه موبایل