شاخه ها و رشته های اصلی روانشناسی
شاخه ها و رشته های اصلی روانشناسی کدامند ؟ با مشاهده دقیق ، روانشناسان در سراسر جهان ارتباطات بین ذهن ، رفتار و محیط پیرامون خود را مطالعه می کنند.
مستقل از فلسفه که از اواخر قرن نوزدهم به رسمیت شناخته شده ، رشته روانشناسی به سرعت خود را به عنوان یکی از گسترده ترین رشته های علمی معرفی کرد . روانشناسان از تحقیق در مورد رفتارهای غیرمعمول گرفته تا کمک به ورزشکاران در افزایش عملکرد خود ، در طیف گسترده ای از زمینه ها فعالیت می کنند. این تنوع احتمالاً به همین دلیل است که روانشناسی یکی از سریعترین رشدها را در ایالات متحدهداشته و مشاغل موجود در بسیاری از زیر مجموعه های آن موجود است.
شاخه ها و رشته های روانشناسی
در این راهنما ، با 16 رشته انتخابی در روانشناسی ، گزینه های شغلی روانشناسی ، مزایا و معایب روانشناسی و روانشناسان معروف یا اکتشاف های علمی در هر مورد را یاد خواهید گرفت. با داشتن تمام اطلاعات موجود ، تعیین این که کدام رشته یا شاخه روانشناسی را می خواهید برای مطالعه انتخاب کنید ، برای شما بسیار ساده تر خواهد بود.
20 نکته در روانشناسی را می توانید در رابینیا بخوانید.
روانشناسی رفتارهای غیر عادی / نابهنجاری –Abnormal Psychology
روانشناسی رفتارهای غیر عادی به بیمارانی که رفتار یا تفکر غیر طبیعی نشان می دهند اختصاص داده شده است. رفتار نابهنجار ، رفتاری در نظر گرفته می شود که با هنجارهای اجتماعی مطابقت ندارد ، که می تواند شامل بیماری های روانی مانند بولیمیا (پُرخوری عصبی / جوع عصبی) یا اسکیزوفرنی باشد. روانشناسان در این زمینه سعی دارند درک کنند که چه عواملی باعث ایجاد رفتارهای غیرمعمول در افراد می شود ، خواه ناشی از منشا بیولوژیکی (طبیعت – nature) باشد یا از طریق تجربیات (تربیت – nurture ) آموخته شود.
مقاله روانشناسی پیشنهادی
مدیریت و کاهش استرس و اضطراب در ویروس کرونا (کوید – 19)
علم روانشناسی : تعاریف ، هدف و اهمیت علم روانشناسی
تفاوت بین روان درمانگر و روانشناس
اصطلاحات روانشناسی که به غلط استفاده می شود.
مطالعه BMC PSYCHIATRY در سال 2010 نشان داد که زنانی که ماهی سه تا چهار بار ماهی می خورند در مقایسه با زنانی که هیچ وقت ماهی نخورده اند ، 53 درصد کاهش علائم روانی را نشان می دهد ، چندین مطالعه در مورد چگونگی تأثیر رژیم بر رفتار این موضوع را تایید می کنند.
روانشناسی رفتاری – Behavioral Psychology
روانشناسانی که ارتباط بین ذهن و رفتارهای بعدی را مطالعه می کنند ، روانشناسان رفتاری هستند. روانشناسان رفتاری ، بیماران مبتلا به اختلالات رفتاری را تشخیص ، مشاوره و معالجه می کنند. با درک بهتر رفتارها ، روانشناسان امیدوارند پیش بینی می کنند که رفتار مردم در موقعیتهای مختلف چگونه خواهد بود. روانشناسان رفتاری به بررسی چگونگی شکل گیری عادات در افراد می پردازند ، و اینکه ذهن چگونه در یک واکنش جسمی نقش دارد.
بنیانگذار اولیه روانشناسی رفتاری ، جان ب. واتسون (John B. Watson) است که به احتمال زیاد بیشتر از همه برای آزمایش آلبرت کوچولو شناخته شده است. در طول این آزمایش ، یک کودک نوپا با نام آلبرت کوچک آموزش داده شد تا هر زمان که با اشیاء کرکی بازی می کرد ، انتظار سر و صدایی بلند و دلخراش را داشت. این آزمایش برای فرایند یادگیری که به عنوان شرط سازی کلاسیک شناخته می شود ، این ایده که حیوانات را می توان شرطی کرد به صورتی که با ارائه یک وضعیت خاص ، نتیجه خاصی را انتظار داشته باشند. مطالعه شرط سازی کلاسیک می تواند چگونگی ایجاد فوبیا یا سایر ترس ها یا عقاید غیرمنطقی را توضیح دهد.
روانشناسی بالینی – Clinical Psychology
روانشناسی بالینی از شاخه ها و رشته های از روانشناسی است که به طور مستقیم خدمات درمانی کامل را برای بیمارانی که از بیماری روانی رنج می برند ارائه می دهند. روانشناسان بالینی قبل از تشخیص ، با مشاهده ، مصاحبه و آزمایش با بیماران در تعامل هستند و طرحی برای مقابله با علائم بیماری روانی ارائه می دهند. بسیاری از روانشناسان در این زمینه از روانکاوی ، یک تئوری روانشناختی و شکل درمانی برای معالجه اختلالات روانی در بیماران استفاده می کنند. روانشناسان در طی مراجعه های متعدد ، به احساسات و تجربیات یک بیمار می پردازند تا بینشی در مورد بیماری ارائه دهند.
دکتر باربارا رابرتز ، روانشناس بالینی ، پس از خواندن درباره چگونگی پایان نوشیدن یک بازیکن در یک تصادف اتومبیل ، یکی از اولین روانشناسانی بود که بازیکنان در لیگ ملی فوتبال (NFL) را معالجه کرد. اکنون ، رابرتز با بازیکنانی در سراسر لیگ همکاری می کند که در معرض خطر استفاده یا در حال حاضر از مواد مخدر استفاده می کنند.
روانشناسی شناختی – Cognitive Psychology
در رابطه با فرآیندهای ذهنی ، روانشناسان شناختی فرآیند تفکر انسان و چگونگی دستیابی ، پردازش و ذخیره اطلاعات در مغز را مطالعه می کنند. این روانشناسان آزمایشات و تحقیقاتی را برای مطالعه حافظه ، ادراک و یادگیری انجام می دهند. آنها برای درک بهتر ذهن و یافتن راه حل هایی برای از دست دادن حافظه ، ناتوانی در یادگیری و سایر مشکلات شناختی تلاش می کنند. در حالی که بسیاری از روانشناسان شناختی عمدتاً در تحقیق و مطالعه مغز فعالیت می کنند ، برخی از آنها درمانی را برای بیماران ارائه می دهند ، مانند کسانی که از زوال عقل یا DEMENTIA رنج می برند.
تئوری چشم انداز THEORY PROSPECT ، که توسط روانشناسان Kahneman و Amos Tversky ساخته شده است ، تلاش می کند تا نحوه تصمیم گیری افراد بین دو گزینه را که خطری در آن دخیل است ، تصمیم بگیرند و نتایج آن ناشناخته است. Kahneman و Tversky دریافتند که برخلاف نظریه اقتصادی کلاسیک ، که فرض می کند افراد همیشه تصمیمات منطقی می گیرند ، مردم به احتمال زیاد تصمیم می گیرند نتیجه ای بالقوه با یقین به اینکه می تواند مقداری ریسک داشته باشد. به عنوان مثال ، یک فرد احتمالاً 50 دلار با ریسک ناچیز یا بدون ریسک را خواهد پذیرفت ، تا پیشنهادی با 50 % احتمال بدست آوردن 100 دلار را .
روانشناسی مشاوره – Counseling Psychology
به بیمارانی که در لحظات استرس زای زندگی رنج می برند ، می توان به یک روانشناس مشاوره توصیه کرد. روانشناسان مشاوره بیمارانی که دچار فشار عاطفی ناشی از عوامل اجتماعی یا جسمی هستند ، را معالجه می کنند. در طبقه بندی شاخه ها و رشته های روانشناسی ، روانشناسی مشاوره از روانشناسان بالینی که بیماران مبتلا به اختلالات روانی را تشخیص و درمان می کنند ، متفاوت هستند. مشاوران ازدواج و غم و اندوه بخشی از روانشناسی مشاوره به حساب می آیند. مشاوران بیماران را ارزیابی می کنند و سپس با یک برنامه شخصی برای بهبود بهزیستی و کاهش استرس به آنها توصیه می کنند.
نظریه درماندگی آموخته شده – Learned Helplessness Theory ، که توسط روانشناس مشهور مارتین سلیگمن (Martin Seligman) ، توسعه یافته است ، بیان می کند که افراد و حیواناتی که مشروط به انتظار پاسخ های منفی هستند ، فرض می کنند پاسخ منفی دیگری در انتظار آنها خواهد بود ، حتی در شرایطی متفاوت ، و بعید است که تلاش کنند. برای تغییر وضعیت آنها این تئوری به پزشکان و روانشناسان کمک کرده است که بهتر درک کنند که چگونه افسردگی شکل می گیرد. کارهای بعدی سلیگمن در زمینه خوشبختی نیز توسط مشاوره روانشناسان بسیار مورد استفاده قرار گرفته است.
روانشناسی رشد – Developmental Psychology
روانشناسان رشد به ما کمک کرده اند که درک بهتر چگونگی بالغ شدن افراد در طول زندگی ، چه از نظر عاطفی و چه از نظر جسمی داشته باشیم ، و پیشرفت انسان را از بدو تولد تا پیری مطالعه کنیم. به طور خاص ، روانشناسان نگاهی عمیق به رشد بیولوژیکی بدن ، رشد شناختی و بلوغ عاطفی و دیگر زمینه های مطالعه دارند. در هنگام کار با بیماران ، روانشناسان رشد برای درمان موضوعات مختلف مانند تأخیر در رشد در کودکان ارزیابی و تشخیص می دهند. برخی از این تاخیرها متداول هستند و یک روانشناس می تواند برای کمک به کودک با در گرفتن یا فقط مشاهده ، تشخیص دهد که چگونه کودک به تنهایی بهبود می یابد.
یکی از مشهورترین روانشناسان رشد JEAN PIAGET است. نظریه این استاد سوئیسی در مورد رشد شناختی در کودکان در سراسر جهان عملی شده است. پیاژه این تئوری را مطرح كرد كه كودكان از طریق تجربه ، بهترین چیزها را یاد می گیرند ، به طور فعال اكتشاف و كشف موارد و پیامدهای جدید برای ذخیره در بانك های حافظه خود و استفاده از آنها به عنوان بلوك های ساختمانی برای اكتشاف بیشتر در آینده را انجام می دهند. در دوران معاصر، نظریه پیاژه منجر به افزایش کلاسهای آموزشی برای افزایش یادگیری در دوران کودکی شده است.
روانشناسی آموزشی – Educational Psychology
روانشناسان آموزشی عوامل مؤثر بر یادگیری ، از جمله روش های یادگیری و نحوه پردازش و جذب اطلاعات ، را مطالعه می کنند. حافظه ، مفاهیم و تفاوتهای فردی همه بر نحوه یادگیری فرد تأثیر می گذارد. روانشناسان در تحقیق در مورد این فرایندها ، تئوریهای مربوط به رشد انسان را به کار می گیرند تا بهتر بتوانند روند بهبود آموزشی را درک کنند.
روانشناسان آموزشی، که می توانند در طیف گسترده ای از جمله در مدارس ابتدایی و متوسطه و همچنین دانشگاه ها کار کنند ، قادرند به دانش آموزانی که برای یادگیری با اختلالاتی نظیر اختلال کمبود توجه بیش فعالی (ADHD) یا دیسلکسیا (dyslexia) می پردازند ، مشاوره دهند. ADHD می تواند بر تمرکز دانش آموز روی کارهای مهم در کلاس تأثیر بگذارد ، در حالی که دیسلکسیا می تواند از جمله علائم دیگر بر تسلط خواندن ، درک مطلب و املایی تأثیر بگذارد.
در اوایل دهه 1900 ، جان دیویی اظهار داشت كه آموزش و یادگیری اساساً فرآیندهای اجتماعی و تعاملی هستند. او معتقد بود كه با مقایسه آنچه دانش آموزان در كلاس آموخته اند با تجربیات گذشته خود پیوند محكمی در بانك حافظه مغز ایجاد كرده نموده اند. نوشته ها و نظریه های آموزش دیوی هنوز در مدارس سراسر کشورها استفاده می شود.