اهمیت کارهای روزمره در رسیدن به اهداف
من با آرامش به مایک گفتم: “گاهی اوقات احساس تنبلی هم می کنم.”
متوجه لبخندش شدم همراه با نفس راحتی که کشید.
خود افشاگری من پس از چندین جلسه شنیدن سرزنش مایک به وجود آمد که فکر میکرد «انگیزه ای» ندارد یا «با زندگی من کاری انجام نمیدهد».
به گفته مایک، او باید درآمد بیشتری کسب کند و فعالانه موسیقی بسازد.
به نظر می رسید او به طور انتخابی موفقیت های زندگی خود را نادیده می گرفت.
برای ما عادی است که علیرغم سطح بالای توانایی، بهره وری خود را پایین بیاوریم.
به یاد آوردم که چگونه مایک در گذشته علیرغم تلاش من برای واقعی بودن، به ظاهر از من بت می ساخت.
او گاهی اوقات در مورد اینکه چگونه “شما صاحب کسب و کار خود هستید” و “شما کتاب نوشته اید” اظهاراتی می کرد.
من میل داشتم که با مایک مناظره کنم و او را از دستاوردهای زیادش آگاه کنم.
با این حال، تصمیم گرفتم که ارتباط بیشتری داشته باشم. توضیح دادم که با وجود اینکه همیشه انگیزه ندارم، هنوز می توانم کارها را انجام دهم.
من به اشتراک گذاشتم که انگیزه زودگذر و غیرقابل اعتماد است.
چه اتفاقی میافتد وقتی خبر بدی دریافت میکنیم یا روز سختی را پشت سر میگذاریم؟
مفهوم انگیزه در طول تاریخ تکامل یافته است .
با این حال، من از این اصطلاح به معنای حرکتی استفاده می کنم که ما را به سمت یک خواسته یا هدف سوق می دهد.
آخرین باری که احساس کردید انگیزه داشتید و چقدر طول کشید را در نظر بگیرید.
داشتن برنامه های روزانه که به ما در رسیدن به اهدافمان کمک می کند مفیدتر است.
کارهای روزمره شامل مجموعه ای از اقدامات است که ما به طور مداوم در طول زمان انجام می دهیم بدون توجه به اینکه آیا می خواهیم آنها را انجام دهیم یا نه.
تکیه کردن بر اقدامات کوچک و مداوم در مقابل انفجارهای ناگهانی الهام آسان تر است.
من همیشه برای انجام کارها انگیزه ندارم، اما آنها را انجام میدهم زیرا برای پیشرفت من ضروری هستند.
تصور کنید که با یک جراح قلب مشورت می کنید که به شما گفته است: “وقتی انگیزه داشته باشم می توانم جراحی های موفقیت آمیزی انجام دهم.”
با این امید که متخصص پزشکی شما در روز عمل شما انگیزه داشته باشد، سلامتی خود را به خطر نمی اندازید.
درعوض، بهتر است این روش توسط فردی انجام شود که کارهای روزمرهشان را بدون در نظر گرفتن احساسی که دارند، موفق میشوند.
در اینجا دلایل بیشتری وجود دارد که چرا کارهای روزمره مهم هستند:
کارهای روزمره سلامت روان را بهبود می بخشد.
موری، گوتلیب و سوارتز (2021) ادعا میکنند که کارهای روزمره به تثبیت خلق کمک میکنند.
هو، لای، بن-ازرا و گودوین (2020) همچنین به اهمیت داشتن روزمرگی های منظم برای بهبود سلامت روان اشاره می کنند.
این مقاله هم به کارهای روزمره اولیه که شامل زندگی روزمره (بهداشت، خواب، خوردن و غیره) است .
همچنین به روزمرگی های ثانویه که شامل اهداف و فعالیتهای اوقات فراغت هستند (فعالیتهای اجتماعی، ترجیحات، کار، و غیره) میپردازد.
کارهای روزمره به کاهش بیش از حد فکر کردن کمک می کنند.
مک کان (2008) اشاره می کند که داشتن برنامه های معمول می تواند تفکر بیش از حد را برای ورزشکاران کاهش دهد و منجر به نتایج بهتر شود.
افراط در تفکر اغلب می تواند منجر به احساسات منفی – مانند نگرانی – و رفتارهایی شود که عملکرد را مختل می کند.
این موضوع برای افراد غیر ورزشکار نیز صادق است.
به عنوان مثال، یک مقاله نشان می دهد که کارهای روزمره افزایش عملکرد می تواند اثربخشی بالینی پزشکان جوان را بهبود بخشد.
کارهای روزمره حس کنترل را ارائه می دهند.
ایلام، ایزهر و مورت (2011) پیشنهاد میکنند که تشریفات به کاهش استرس و اضطراب به دلیل تقویت حس کنترل کمک میکنند.
آداب و رسوم و روالها کمی متفاوت هستند، زیرا مناسک گاهی معنادارتر تلقی میشوند.
با این حال، اصل یکسان است.
داشتن مجموعهای از اقدامات منظم که به طور مداوم انجام میدهیم باعث میشود احساس کنیم که کنترل خود را در دست داریم، نه اینکه زندگی را به شیوهای ارتجاعی طی کنیم.
برخی از برنامه روزانه من عبارت است از نوشتن 300 کلمه، مدیتیشن به مدت ده دقیقه (این را می توان با نشستن در سکوت تکمیل کرد.)
ایجاد یک لیست از کارهای انجام شده و نوشتن یک چیز جدید که برای آن روز یاد گرفتم.
برخی از “موفق ترین” افراد را مشاهده کنید و متوجه کارهای روزمره قوی خواهید شد که در طول زمان نتایج مثبتی را به دنبال دارند.
انتظار برای انگیزه به این معنی است که گاهی اوقات شما موثر خواهید بود و گاهی اوقات اینگونه نیست.
کارهای روزمره فراتر از کمک به ما برای موفقیت است.
آنها همچنین به بهبود سلامت روان ما نیز کمک می کنند.
برای اطلاعات بیشتر در خصوص مفهوم تمرکز حواس کلیک کنید.