فرآیند تغییر پس از اعتیاد
آیا تغییر در یک لحظه اتفاق نمی افتد؟ آیا خوب نیست که صبح از خواب بیدار شوید و فکر کنید: “من می خواهم غذا خوردن را بهتر شروع کنم.” و سپس انجام دهم یا تصمیم بگیرم، «”من سیگار را ترک می کنم” و دیگر سیگار نمیکشم
اما همه ما می دانیم که تغییر به این شکل انجام نمی شود. این یک رویداد یا یک اقدام واحد نیست-در عوض ، یک فرایند است. و هرچه بیشتر در مورد روند تغییر درک کنیم ، بیشتر می توانیم نسبت به خود و اطرافیانمان که به دنبال تغییر رفتار خود هستند ، همدلی ، حمایت و ابراز همدردی کنیم. روند تغییر چیست؟
مدل ماورایی نظری تغییر رفتار
مدل فرا نظری (TTM) ، که معمولاً به عنوان مدل مراحل تغییر نامیده می شود ، درک درستی از چگونگی تغییر ایجاد می کند (پروچاسکا و همکاران ، 1992).
که در اوایل دهه 80 بر اساس تحقیقاتی که با سیگاریهای سابق انجام شده بود، دریافتند که افرادی که با موفقیت تغییراتی را ایجاد میکنند، یک سری مراحل را در طول زمان طی میکنند.
برخلاف این فرض که تغییر با اصلاح رفتار،آغاز می شود ، پروچاسکا و دی کلمنته قبل از اقدام چندین مرحله را کشف کردند.
پنج مرحله تغییر
اولین مرحله از فرآیند تغییر با عدم آگاهی از یک مشکل مشخص می شود. این مرحله ، که به پیش از تأمل معروف است ، زمانی است که افراد نمی توانند رفتار خود را به عنوان یک مسئله تلقی کنند.
دیگران در زندگی خود ممکن است به آنها بگویند که نیاز به تغییر دارند ، اما آنها موافق نیستند و قصد ندارند در شش ماه آینده تغییری ایجاد کنند. فردی که در حال پیشاندیشه است ممکن است بگوید: «این نوشیدنی من نیست که باید تغییر کند، این شغل من است که باعث همه مشکلات من میشود.» پیش تفکر برای بسیاری از کسانی که سفر تغییر را آغاز می کنند، شروع مشترکی است.
دومین مرحله تغییر ، تفکر ، زمانی است که فرد از مشکل آگاه می شود ، اما در ایجاد تغییر دوسویه است. آنها مزایا و معایب تغییر را تقریباً برابر می دانند و بنابراین متعهد به تغییر نیستند.
آنها ممکن است در حال بررسی تغییر در شش ماه آینده باشند ، اما در حال حاضر آماده عمل نیستند. شخص در حال تفکر ممکن است بگوید: «میدانم که باید بیشتر غذا بخورم، اما خرید میوه و سبزیجات بسیار گران است.
نمیدانم چگونه میتوانم آن را عملی کنم.» مرحله تفکر با دوسوگرایی مشخص می شود و افراد می توانند ماه ها یا سال ها در این مرحله گیر کنند.
مرحله سوم تغییر، آماده سازی، با تعهد به تغییر مشخص می شود. فرد قصد دارد ظرف یک ماه آینده اقدامی انجام دهد و ممکن است در حال حاضر تغییرات کوچکی ایجاد کند (مثلاً کمتر فیلم های پورن تماشا کند).
شخصی که در حال آماده سازی است ممکن است بگوید: “من آماده ترک سیگار هستم. من قبلاً یک تکه نیکوتین خریدم و دیگر سیگار نخریده ام. ” افرادی که در حال آماده سازی هستند در آستانه اقدام هستند.
برای مطالعه در رابطه با افسردگی پس از ترک سیگار کلیک کنید.
پس از مرحله آماده سازی ، عمل انجام می شود ، که در آن افراد رفتار نادرست خود را اصلاح کرده و تغییر میدهند.
در این مرحله، تعهد قوی به تغییر وجود دارد، و تغییر عمدی است (یعنی خود هدایت میشود) نه اینکه توسط دیگران یا محیط تحمیل شود . شخصی در حال عمل ممکن است بگوید: «من این کار را کردم.
من نسخه دارویی که دکتر برایم نوشته بود را رعایت کردم و در هفته گذشته به طور مداوم از آن دارو استفاده می کردم. ” مرحله عمل تقریباً شش ماه طول میکشد زیرا تغییرات جدید در رفتار تقویت می شوند.
در نهایت ، پنجمین مرحله تغییر نگهداری است ، که در آن افراد تغییرات رفتاری خود را به طور نامحدود حفظ می کنند. در این مرحله ، تمرکز بر اجتناب از عود و ادغام کامل تغییر رفتاری در زندگی آنها است.
فردی که در حال نگهداری است ممکن است بگوید: “تقریباً یک سال از آخرین باری که کوکائین استفاده کرده ام می گذرد. من آموخته ام که چگونه هوس ها را کنترل کنم و در مواقع نیاز به حمایت دست پیدا کنم.
” در نگهداری ، افراد یاد می گیرند که تغییرات رفتاری خود را در فصول مختلف زندگی حفظ کنند.
روند تغییر به صورت مارپیچ
اگرچه پنج مرحله تغییر مانند پیشرفت طبیعی به نظر می رسند ، اما اغلب اینطور نیست.
هرکسی که قطعنامه سال نو را تا ماه فوریه ادامه داده باشد ، می داند که عود (یا بازگشت به الگوهای رفتاری قبلی) یک قاعده است نه یک استثنا.
TTM تشخیص می دهد که بازیافت از طریق مراحل قبل از رسیدن افراد به تعمیر و نگهداری پایدار امکان پذیر است (دی کلمنته، 2015) ، بنابراین روند تغییر بهتر است به عنوان یک مارپیچ و نه یک خط مستقیم درک شود.
علاوه بر این، افراد می توانند زمان های متفاوتی را در هر مرحله سپری کنند، بنابراین روند تغییر برای افراد مختلف متفاوت به نظر می رسد (پروچاسکا و دی کلمنته 2005).
هنگام تصور تغییر به عنوان یک فرایند ، هدف این است که فرد از هر مرحله ای که در حال حاضر در آن قرار دارد (مثلاً تأمل) به مرحله بعدی (به عنوان مثال ، آماده سازی) حرکت کند.
به این ترتیب ، مردم می توانند قدم های کوچک منتهی به تغییر (به عنوان مثال ، حرکت از مرحله ای به مرحله بعدی) را تصدیق کرده و تأیید کنند ، نه اینکه منتظر جشن نگهداری باشند.
ملاقات با افراد در مکان
نبوغ TTM اذعان به این است که افراد در یک مرحله از تغییر وظایف متفاوتی را نسبت به مراحل دیگر انجام می دهند (پروچاسکا و دی کلمنته 2005).
به عنوان مثال، یک فرد در مرحله پیش از تفکر از کسب بینش، اطلاعات و بازخورد برای افزایش آگاهی در مورد رفتار مشکل خود سود می برد، در حالی که فردی که در حال تفکر است از بررسی تأثیر رفتار خود بر دیگران، بررسی احساسات آنها و کار از طریق دوسوگرایی سود می برد.
به فرد در حال آماده سازی از ایجاد یک برنامه عملیاتی و عیب یابی سود می برد ، در حالی که یک فرد در حال عمل از بازسازی محیط خود برای جلوگیری از محرک ها و اجرای رفتارهای جایگزین سود می برد.
سرانجام ، فردی که از مزایای نگهداری برخوردار است از استراتژی های پیشگیری از عود و افزایش سلامت عمومی سود می برد (پروچاسکا و دی کلمنته 2005).
همانطور که یاد می گیریم تغییر را به عنوان یک فرآیند تصور کنیم ، می توانیم مرحله فعلی تغییر را شناسایی کنیم ، آنها را در جایی که هستند ملاقات کنیم و به آنها کمک کنیم تا نیازهای فعلی خود را برآورده کنند.
رسیدن به تغییر رفتار پایدار یک سفر است و هر چه بیشتر در مورد این فرآیند بدانیم، بیشتر می توانیم در این مسیر از یکدیگر حمایت کنیم.