نماد سایت مجله روانشناسی رابینیا

3 سبک فرزندپروری طبق نظریه بامریند

سبک فرزندپروری
  • فرزندپروری چیست؟

    فرزندپروری یا تربیت فرزند، فرآیندی است که در آن والدین یا نگهدارندگان با فراهم کردن محیط، ارزش‌ها، انگیزه‌ها و الگوهای رفتاری، به کودکان کمک می‌کنند تا در زندگی رشد کرده و مهارت‌ها، اراده، و ارزش‌های لازم را برای زندگی موفق بیاموزند. فرزندپروری همچنین شامل ارائه حمایت، راهنمایی، و توجیهات برای کودکان در مواجهه با چالش‌ها و مسائل زندگی است.

    سبک فرزندپروری، شیوه‌ای است که والدین یا نگهدارندگان از آن برای تربیت و رشد فرزندان خود استفاده می‌کنند. این سبک‌ها معمولاً بر اساس نگرش‌ها، انتظارات، و رفتارهای والدین نسبت به فرزندان تعریف می‌شوند. چندین سبک فرزندپروری وجود دارد که هرکدام ویژگی‌ها و تأثیرات خود را دارند.

    این فرآیند به شکل مستمر و در طول دوران کودکی و نوجوانی ادامه می‌یابد. ابتدا، والدین مسئولیت تأمین نیازهای اساسی فیزیکی و امنیتی را بر عهده دارند، ولی با گذشت زمان، فرزندپروری شامل آموزش ارزش‌ها، اخلاق، مسئولیت، و مهارت‌های اجتماعی نیز می‌شود.

    فرزندپروری نقش بسیار مهمی در شکل‌گیری هویت، شخصیت، و توسعهٔ کودکان و نوجوانان ایفا می‌کند و بر تأثیرات آیندهٔ آنان در جامعه و زندگی شخصی تأثیرگذار است.

    برای مطالعه مقاله نکات اصلی در تربیت فرزندان در مجله روانشناسی رابینیا کلیک کنید.

    فرزندپروری طبق نظریه بامریند

    نظریهٔ بامریند یکی از دیدگاه‌های روانشناسی است که به بررسی تأثیر محیط و فرایندهای اجتماعی بر رشد و توسعهٔ فرد می‌پردازد. در این نظریه، فرزندپروری یکی از عوامل مهم در شکل‌گیری هویت و شخصیت فرد محسوب می‌شود. بر اساس بامریند، فرزندپروری به عنوان یک فرایند اجتماعی و فرهنگی، نقش بسیار مهمی در تعیین مسیر رشد و توسعهٔ هویت فرد دارد.

    بامریند به تأکید بر اهمیت ارتباطات میان والدین و فرزندان، تأثیر مثبت یا منفی آن بر رفتارها و ویژگی‌های فردی، و نقش مداخلات متناسب در فرایند فرزندپروری توجه دارد. این نظریه معتقد است که فرزندان از طریق تعامل با محیط اجتماعی و خانواده، از جمله والدین و سایر افراد نزدیک، مهارت‌ها، ارزش‌ها، باورها و الگوهای رفتاری را یاد می‌گیرند.

    طبق نظریه بامریند، 3 سبک فرزندپروری در والدین مشاهده می‌شود: مستبدانه، مقتدرانه، آسان‌گیر. بنابراین، در نظریهٔ بامریند، فرزندپروری به‌عنوان یک فرایند تعاملی و دوسویه، از اهمیت بسزایی برخوردار است و نقش بنیادینی در شکل‌گیری هویت و رشد فرد دارد.

     

     

    3 سبک فرزندپروری طبق نظریه بامریند

    نظریه بامریند سه سبک اصلی فرزندپروری را تعریف کرده است. این سبک‌ها به شیوه‌های مختلفی که والدین با فرزندان خود برخورد می‌کنند، اشاره دارند. توجه به این سبک‌ها در فرزندپروری می‌تواند تأثیرات زیادی بر رشد و توسعهٔ هویتی فرزندان داشته باشد. این چهار سبک به شرح زیر هستند:

    1. سبک فرزندپروری مستبدانه

    سبک فرزندپروری مستبدانه یا سلطه‌گری، یک شیوه فرزندپروری است که در آن والدین به طور زیادی از قدرت و کنترل بر فرزندان استفاده می‌کنند و معمولاً احترام به نظرات و احساسات کودکان را نادیده می‌گیرند. در این سبک، والدین به عنوان حاکمان بی‌تردید و بدون مشارکت فرزندان در تصمیم‌گیری‌ها، تعیین کننده همه مسائل زندگی فرزندان هستند.

    این سبک می‌تواند تأثیرات منفی بر رشد و توسعهٔ احساسات اعتماد به نفس، استقلال فردی، و ارتباطات اجتماعی داشته باشد. فرزندان ممکن است در معرض فشارهای روانی و احساس عدم امنیت قرار گیرند. از طرف دیگر، آن‌ها ممکن است در مواجهه با تصمیم‌ها و مسائل زندگی کمتر مهارت‌های تصمیم‌گیری و مسئولیت‌پذیری را تجربه کنند. این سبک ممکن است موارد زیر را شامل شود:

    1. عدم مشارکت فرزندان: در سبک مستبدانه، والدین معمولاً تمایل دارند که تصمیم‌های مهم خود را بدون مشارکت فرزندان اعمال کنند. این ممکن است باعث کاهش استقلال و مهارت‌های تصمیم‌گیری در فرزندان شود.
    2. کنترل بی‌رویه: والدین در این سبک تمایل دارند که به صورت مستمر و بی‌رویه بر تمام جنبه‌های زندگی فرزندان کنترل داشته باشند، از جمله تصمیمات تحصیلی، اجتماعی، و حتی سلایق شخصی.
    3. عدم احترام به نظرات فرزندان: در سبک مستبدانه، والدین به طور کلی احترام کمتری به نظرات و احساسات فرزندان نشان می‌دهند. این ممکن است باعث افزایش تنش و کاهش اعتماد به نفس در کودکان شود.
    4. استفاده از ترس به عنوان ابزار کنترل: برخی از والدین‌ها در این سبک از ایجاد ترس در فرزندان به عنوان راهی برای کنترل رفتارها استفاده می‌کنند، که ممکن است منجر به احساسات ناامنی و مشکلات روانی شود.

    سبک فرزندپروری مستبدانه می‌تواند تأثیرات منفی بر رشد و توسعهٔ روانی و اجتماعی فرزندان داشته باشد. کودکانی که در محیط مستبدانه بزرگ شوند، ممکن است با مشکلات ارتباطی، اضطراب، و افتقار به مهارت‌های اجتماعی مواجه شوند.

    برای سلامت روانی و اجتماعی بهتر فرزندان، توصیه می‌شود که والدین از شیوه‌های فرزندپروری مثبت و مشارکتی استفاده کنند.

    2. سبک فرزندپروری مقتدرانه

    سبک فرزندپروری مقتدرانه یا فرزندپروری دیکتاتوری، شیوه‌ای از تربیت کودکان است که در آن والدین بر اساس قدرت و کنترل شدید، نظرات و تصمیمات خود را به فرزندان اعمال می‌کنند. در این سبک، احتمالاً والدین به عنوان حاکمان بی‌تردید و با نقد نادیده گری، تصمیمات در زمینه‌های مختلف زندگی فرزندان را می‌پذیرند. برخی ویژگی‌های این سبک عبارتند از:

    1. کنترل شدید: والدین در این سبک به طور فزاینده‌ای به کنترل تمامی جنبه‌های زندگی فرزندان پرداخته و ممکن است حتی در مسائل کوچک نیز دخالت کنند.
    2. عدم احترام به استقلال فرزندان: در فرزندپروری مقتدرانه، احتمالاً استقلال و استقلال فرزندان کمتر اهمیت داده می‌شود و آن‌ها ممکن است تصمیمات برایشان تعیین شود.
    3. انتظارات بسیار بالا: والدین در این سبک ممکن است انتظارات بسیار بالا و نامعقولی از فرزندان داشته باشند و از آن‌ها انتظار کنند که به تمام این انتظارات پاسخ دهند.
    4. ترس و فشار روحی: کودکان ممکن است به دلیل ترس از تنبیه یا فشار روحی، احساسات ناامنی تجربه کنند و این ممکن است به مشکلات روانی و اجتماعی منجر شود.
    استفاده از فرزندپروری مقتدرانه ممکن است به طور معکوس باعث کاهش اعتماد به نفس، انگیزه و همچنین مهارت‌های اجتماعی در فرزندان شود.

    3. سبک فرزندپروری آسان‌گیر

    سبک فرزندپروری آسان‌گیر، یک شیوه فرزندپروری است که در آن والدین تمایل دارند تا فشارها و تنش‌ها را از روی شانه‌های فرزندان خود کاهش دهند و به آن‌ها احساس راحتی و آسایش بیشتری بدهند. در این سبک، والدین معمولاً از مواجهه با موقعیت‌های دشوار و ایجاد مرزهای محدود کننده برای فرزندان خود خودداری می‌کنند.

    ویژگی‌های اصلی سبک فرزندپروری آسان‌گیر شامل موارد زیر می‌شود:

    1. اعطای حقوق بیش از حد: در این سبک، والدین ممکن است به فرزندان حقوق بیش از حدی بدهند و از آن‌ها تقاضای انجام وظایف کمتری داشته باشند.
    2. اجتناب از تربیت مسلط: والدین در این سبک ممکن است از ایجاد محدودیت‌ها و مراقبت مستقیمی خودداری کرده و به فرزندان اجازه آزادی بیشتری بدهند.
    3. اهمال در ارائه ساختار و قوانین محدود کننده: در این سبک، ممکن است قوانین محدود کننده و ساختار مشخصی برای رفتارهای فرزندان وجود نداشته باشد.
    4. اجتناب از مواجهه با مسائل: والدین در این سبک ممکن است از مواجهه با مسائل ناخوشایند یا اجتناب از حل مسائلی که نیاز به تصمیمات دشوار دارد، خودداری کنند.

    استفاده از سبک فرزندپروری آسان‌گیر ممکن است باعث کاهش فشارها و تنش‌ها در خانواده شود، اما در عین حال ممکن است منجر به کاهش اهمیت یادگیری مهارت‌ها، مسئولیت‌پذیری، و ایجاد مرزهای سالم برای فرزندان شود. برای توسعه بهتر فرزندان، ترکیبی از حمایت و ساختار مناسب می‌تواند مفید باشد.

    برای انجام تست سبک های فرزندپروری بامریند (PSI) در رابینیا کلیک کنید.

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای
    خروج از نسخه موبایل