اگر از خانواده های افراد مبتلا به اسکیزوفرنی در رابطه با شروع حالات و رفتارهای آنها سوالاتی بپرسید، هیچ کدام از خانواده ها شروع مشابهی را به شما توضیح نخواهند داد و هر فردی علائم و رفتارهای خاص خودش را دارد.
در بیشتر مواقع نشانه ها کم کم و به مرور زمان به وجود آمدند و پر رنگ شده اند البته گاهی اوقات هم میتوانند به شکل ناگهانی بروز کند.
بسیاری از نشانه های ابتدایی اسکیزوفرنیا اغلب ظریف و کمرنگ هستند و در طول یک دوره طولانی نوسان خواهد داشت. یک فرد میتواند یک روز صبح احساس خوبی داشته باشد و کاملا رفتار آن مناسب باشد ولی در شب ظاهرا روانی و غیر نرمال به نظر بیاید و فردا صبح مجدد حالت طبیعی داشته باشد. هنگامی که با یک فرد زندگی میکنید و یا او را هر ورز می بینید احتمال اینکه این تغییرات ظریف را مشخص کنید بیشتر هست.
دیگر عوامل تاثیر گذار:
شما تمایل دارید که بهترین حالت را همیشه در نظر بگیرید، اگر علائم و نشانه های شخص برای مدتی ناپدید شوند فکر میکنید که دیگر این علائم برنخواهند گشت. حتی اندیشیدن به گذشته ممکن است برایتان دشوار باشد.
“اولین شکست” اصطلاحی است که برای شروع اسکیزوفرنی استفاده میشود و این شکست معمولا با علائم متفاوتی مشخص میشود و به اندازه کافی شدید هستند که به درمان نیاز داشته باشند و در بیشتر مواقع احتیاج به بستری کردن فوری بیمار است.
تشخیص اسکیزوفرنی ممکن است دشوار باشد زیرا احتمال دارد “اولین شکست”، با سالهای آشفتگی نوجوانی همپوشانی داشته باشد. در نوجوانان اولین نشانه های اسکیزوفرنی ممکن است به طرز مبهمی و یا خیلی آهسته ظاهر شود و به علت همراهی با حالات حساس نوجوانی تشخیص احتمالا سخت باشد.
دوره نوجوانی به علت فشار همسالان و افزایش هورمونها و حالات شروع بلوغ امکان خجالتی بودن برای افراد وجود دارد و گاهی نیز بسیار علاقه دارند که رفتارهای چرخاشگرانه داشته باشند، مانند امتحان کردن مواد مخدر و یا الکل.
به طور متوسط تشخیص علائم اسکیزوفرنی در نوجوانی برای والدین و معلمان و اطرافیان ممکن است دشوار باشد. به ویژه زمانی که این علائم همراه با سوء مصرف مواد باشد. برای همین خیلی از این والدین ادعا میکنند که هرگز این اختلال را درک نمیکردند و نشانه های آن را تا مدتها بعد از تشخیص نمی توانستند متوجه شوند.
قبل از بروز آشکار علائم روانپزشکی، در دوره ایی که اغلب تحت عنوان فاز پیش آگهی مراجعه میکنند، این افراد ممکن است چند نشانه غیر روانشناختی داشته باشند که برخی از اینها نشانه های اولیه اسکیزوفرنی هستند. مانند:
افزایش تمایل به تنها بودن
افت عملکرد در مدرسه و محیط کار
ناتوانی در تمرکز و از دست دادن انگیزه
افزایش اضطراب، افسردگی و یا تحریک پذیری
سوءظن
غفلت از ظاهر فیزیکی
اختلال در الگوهای خواب
وجود این علائم به طور قطع نشانه اسکیزوفرنی نیست ولی باید به عنوان یک پرچم قرمز در نظر گرفته شود. اگر این افراد نشانه های خودکشی را داشتند و یا علامتی جهت اقدام انجام دادند باید سریعا اقدام به درمان و مراجعه به متخصص شود .
یک روانشناس بالینی میتواند قضاوتهای دروغین را با در نظر گرفتن چندین اختلال روحی دیگر و تشخیص صحیح از بین ببرند.
فوبی اجتماعی: ترس شدید در هر شرایطی که میتواند باعث خجالت فرد در جامعه شود، افراد مبتلا به این بیماری احساس میکنند که مردم همیشه آنها را میبینند و قضاوتشان میکنند.
اختلال شخصیت: احساس میکنند که دیگران قابل اعتماد و دوستانه نیستند، این افراد بی اعتمادی عمیقی نسبت به همه از جمله اعضای خانواده و دوستان خود احساس میکنند
اختلال دوقطبی: اختلال روانی رایجی که در آن فرد به شدت تغییرات خلق را تجربه میکنند.
در ابتدا یک روانپزشک ممکن است آزمایش خون انجام دهد تا اطمینان حاصل شود که علائم ناشی از تاثیر مواد مخدر و یا الکل نباشد. گاهی نیز تصویربرداری های مغزی انجام میشود زیرا برخی از علائم اسکیزوفرنی ممکن است ناشی از اختلالات مغزی مانند آسیب مغزی، تومور یا نقایص مادرزادی باشدو در این شرایط از CT SCAN و یا MRI استفاده میشود.
معمولا از شروع علائم و نشانه ها تا شروع درمان مدت زیادی میگذرد و ممکن است بین 6 تا 8 سال زمان ببرد و این تاخیر به چند دلیل اتفاق می افتد، از جمله:
بدبینی نسبت به اختلالات روانی
هزینه بالای درمان همراه با فقدان بیمه درمانی
باورهای اشتباه و دانش محدود در مورد اختلالات روانی
بر خلاف بسیاری از اختلالات روانی یا جسمی، اسکیزوفرنی تقریبا هرگز به سرعت تشخیص داده نمیشود. حتی اگر اعضای خانواده در مورد علائم و نشانه های روانی عجیب و غریب اطلاعی هم داشته باشند و سریع به دنبال درمان باشند همیشه امیدوار هستند که این علائم در نهایت سریع حل شوند.
این مسئله ای بسیار غم انگیز برای خانواده و اطرافیان و پزشکان میباشد ولی اگر علائمی در فرزند خود دیدید و یا احساس کردید چیزی در مورد آن اشتباه است او را چک کنید و حتما نزد یک روانشناس و یا یک روانپزشک برای ویزیت ببرید.
تشخیص سریع و دقیق گام اول در کمک گرفتن است و نگذارید که ترس و یا انکار این مسئله مانعی برای مراجعه به متخصص باشد.