تغییرات پس از طلاق بر زنان
با توجه به فرهنگ جامعه ما، آسیبهای زیادی برای زنان وارد میشود که این آسیب و گزند نسبت به مردان پس از طلاق بیشتر است. در مسیر طلاق و جدایی، زنان به دلیل عدم استقلال مالی، حضانت فرزند، وابستگی عاطفی و … به شدت از آینده میترسند که باعث شده اقدام به طلاق نکنند. بسیار ضروری است که چه زنان و چه مردان نسبت به طلاق آگاهی داشته باشند و با توجه به آثار و پیامدها تصمیم به جدایی بگیرند.
چه عواملی باعث طلاق میشود؟
امروزه آمار طلاق به شدت درحال افزایش است که عمده ترین دلیل آن نداشتن شناخت کافی میان زوجین همچنین ضعیف بودن در مهارت زندگی مشترک و عدم درک متقابل است. در برخی زندگیها، به جز طلاق هیچ راه چارهای نمیماند و زوجین مجبور به جدایی هستند. طلاق آسیبهای متفاوتی را به روی افراد را دارد که بیشترین آسیب برای زنان جامعه است. این نکته قابل ذکر است که منکر چنین آسیبهایی برای مردان و فرزندان نمیشویم.
آسیبهای بعد از طلاق برای زنان جامعه
سردرگمی و نداشتن تصوری روشن از آینده، بیشترین ترس را برای زنان بعد از طلاق ایجاد میکند. نگاه جامعه به زن مطلقه بسیار بدتر از مردی است که طلاق گرفته است. برچسب زن مطلقه، منشا بسیاری از مشکلات زندگی برای خانم میشود. در ادامه برخی از چالشهای زنان بعد از طلاق را بررسی می کنیم:
1. عدم پذیرش خانواده از آثار طلاق بر زنان
باتوجه به فرهنگ عموم جوامع، طلاق مسئله ای زشت و ناپسند به شمار میرود. از این رو بسیاری از خانواده ها اجازه جدایی را به دخترشان نمیدهند و حتی در مواردی هم او را تهدید میکنند که اگر جدا شود، هیچگونه حمایتی از سمت خانواده دریافت نخواهند کرد. حالا این عدم حمایت میتواند به دلیل مشکلات مالی و یا ترس از آبرو باشد.
2. نیازهای عاطفی، جنسی و ازدواج مجدد
ممکن است زنانی که پشتیبانی مالی یا عاطفی ندارند، برای تأمین نیازهای عاطفی و جنسی خود، تن به ازدواج مجدد یا حتی ازدواجهای موقت و ازدواج سفید دهند. چون این ازدواجها ثبات ندارد، میتواند آسیبهای مجددی برای زن و حتی جامعه داشته باشد. معمولا زنان بعد از طلاق به دلیل آسیبهایی که دیدهاند، توانایی اعتماد به مرد دیگری را ندارند، اما به دلیل تنهایی و مشکلات زندگی حتی ممکن است به ارتباط با مردی که اصلا شرایط مناسبی ندارد، راضی باشند. نگاه جامعه به زنی که طلاق گرفته، باعث میشود که مردانی که شرایط مشابهی مثل او دارند به او درخواست ازدواج دهند، حتی اگر زن در سنین پایین جدا شده باشد.
3. مشکلات مالی زنان بعد از طلاق
اکثر زنان به همسرانشان وابستگی مالی دارند. از دیدگاه خانوادههای سنتی، تامین هزینههای زندگی به عهده مرد بوده و زنان خانهداری که از همسر خود جدا میشوند با مشکلات مالی مواجه شده که شرایط سختی را پیش رو دارند به خصوص اگر حضانت فرزند با آنها باشد.
4. مشکلات مرتبط با فرزندان
تربیت فرزند بدون پدر امری بسیار سخت است که از جمله نگرانیهای مادران به شمار میرود. فشارهای روانی وارد شده به مادر باعث میشود تا در ایفای نقش مادری نتوانند به درستی عمل کنند. بزرگ شدن فرزندان بدون پدر تعارضات و چالشهای بسیاری را برای مادر به همراه دارد. علاوه بر آن برخی ازمردانی که سرپرستی فرزندان را بر عهده دارند، اجازهی دیدار مادر با فرزندش را نمیدهند؛ این موضوع فشار روانی زیادی را برای مادر به همراه دارد.
5. احساس عدم امنیت
حس امنیت با تفکر به آینده ای که نامعلوم است فشار روانی زیادی را به زنان وارد میکند خصوصا اگر وابسته مالی به همسر باشد. در این زمان، نگرانی و اضطراب آینده فرزندان فشارهای زیادی را به مادر وارد میکند. تمام این مشکلات روحی، باعث تأثیر بر وضعیت جسمی زن شده و ممکن است ابتلا به بیماریهای جسمانی را در پی داشته باشد. بیماریهای جسمانی ناشی از فشارها و آسیبهای روانی را بیماریهای روانیتنی مینامند.
6. امنیت اجتماعی
فقر فرهنگی باعث شده تا زنانی که طلاق گرفتهاند امنیت کافی نداشته و مدام در معرض پیشنهادات ناجوانمردانه قرار بگیرند و بسیاری از مردان درخواستهای بیشرمانه از آنها داشته باشند. آنها به راحتی در هر مکانی نمیتوانند مشغول به کار شوند و حتی منزلی برای خود بگیرند. همه این مشکلات اگر زن از سمت خانواده مورد حمایت قرار نگیرد چندبرابر میشود.
7. مشکلات روحی
افسردگی و عذاب وجدان از مشکلات روانشناختی و روحی است که برای زنان بعد از طلاق رخ میدهد. در بعضی موارد زن خود را در بهم خوردن زندگی و طلاق مقصر دانسته و دچار احساس گناه میشوند. زمانی که فرزند داشته باشند این مشکلات چندین برابر میشود. زنان رویاهای خود را در ازدواج دنبال میکنند و طلاق برای آنها احساس شدید ناامیدی به همراه خواهد آورد. اینکه دیگر زندگی آنها قابل پیشبینی نیست، هدفهایی که داشتند برای آنها بیمعنی شده است؛ همه اینها باعث ایجاد علائم افسردگیهای طولانی مدت در زنان میشود.
وظیفه جامعه در مقابل زنان
تغییر نگاه مردان جامعه به زنان مطلقه بسیار مشهود است. بسیاری از مردان به زنان مطلقه به عنوان رفع کننده نیاز جنسی نگاه میکنند و در این باورند که بدون محدودیت میتوانند با آنها رابطه داشته باشند. به دلیل برخی نیازهای زنان ممکن است که به این نوع روابط تن دهند و خیلی بیشتر از قبل آسیب میبینند. زنان متاهل هم نسبت به زنان مطلقه دیگاه منفی دارند چون آنها را باعث تزلزل زندگی خود میدانند. جامعه باید در زمینه تامین شغل و منزل به زنان مطلقه سهولت را برای آنان فراهم کنند تا مشکلات اینچنینی برای آنها به وجود نیاید. یک حامی قوی باید زنانی که طلاق را پشت سر گذاشتهاند را حمایت کنند.
اثرات مثبت و کمک کننده به ترمیم آسیبهای طلاق
برای کاهش آسیبهای طلاق در قدم اول باید قبل از طلاق به استقلال مالی برسید تا تکیهگاهی بعد از طلاق داشته باشید. مهریه میتواند پشتوانه خوبی برای زن باشد، که منطقی و عادلانه به واسطه مرد پرداخت نمیشود.
در ادامه راهکارهایی برای سهولت زندگی پس از طلاق برای شما آوردهایم :
1. فعالیتهای اجتماعی
پیوستن به فعالیتهای گروهی و اجتماعی خیلی در پذیرش طلاق میتواند به زن کمک کند. فعالیتهای فرهنگی، هنری، ورزشی یا حتی خدمات خیرخواهانه و انسان دوستانه به زندگی جدید آنها معنا میدهد و کمک میکند تا احساس گناه و بی ارزشی آنها بعد از طلاق از بین برود و احساس مفید بودن کنند.
2. گسترش شغل و یا مهارت
پیشرفت در کار، برای زنانی که قبل از طلاق هم شاغل بودهاند به چشم میخورد به این دلیل که آنها دیگر درگیر خانه داری و درگیر امور فرزندان نیستند و حالا با آرامش و اطمینان خاطر بیشتری به کار خود مشغولند.
3. آزادی و کاهش آثار طلاق بر زنان
جدای از تأثیرات منفی طلاق روی یک زن، اگر او بدون خشونت و توافقی از زندگی خارج شود در بلند مدت ممکن است شادتر باشد. اگر زن در چارچوب سختگیرانه و محدود همسر خود گرفتار شده باشد، میتواند در زندگی خود آزادانهتر تصمیم بگیرد و برای پیشرفت خود با آرامش بیشتری تصمیم گیری کند. البته هنوز ممکن است به کمکهای حرفه ای و تخصصی برای جلوگیری از تصمیمات اشتباه نیاز داشته باشد.