درمان و علل بیماری کربوفوبیا
کربوهیدرات چیست؟
کربوهیدرات ها یکی از سه منبع اصلی دریافت انرژی و کالری بدن و موادغذایی پرمصرفی هستند و بدن به تنهایی قادر به تولید این عنصر نیست و سوخت لازم برای سیستم عصبی مرکزی و انرژی کافی برای عملکرد ماهیچه ها را آماده می کنند و با افزایش سوخت و ساز چربی، مانع از هدر رفتن پروتئین بعنوان منبع انرژی میشوند ولی اشخاص مبتلا به اختلال« کربوفوبیا» این گروه غذایی را موادغذایی منفور می دانند، در حالیکه در عمل کربوهیدرات ها از دسته های تغذیه پایه و ضروری برای زندگی سالم هستند و منبع اصلی انرژی بدن شناخته می شوند.
کربوهیدرات ها در سلامت روان هم بسیار مفید هستند، کربوهیدرات ها نقش بسیار مهمی در عملکرد مغز، مهارت های شناختی، عضلات، خلق و خو و حافظه دارند. استفاده کم کربوهیدرات ها سبب خستگی، کم حوصلگی ، استرس و کاهش قدرت یادگیری می شود و در صورتی که اشخاص به ميزان کافی کربوهیدرات استفاده کنند احساس قدرت در آنها افزایش و بیماری افسردگی و سندروم قبل از قاعدگی در آنها کاهش خواهد یافت.
دلیل بروز کربوفوبیا
فوبیا یا ترس و هراس، نوعی عکس العمل ترس شدید، غیرمنطقی و بیمارگونه است. با تغيير در مدل زندگی، فوبیای جدید بشر« کربوفوبیا» یا ترس از استفاده ی کربوهیدرات ها است.
کربوفوبیا چیست؟
با بالا رفتن رژیم های غذایی گوناگون و موقت و فشار زیاد اجتماعی در خصوص پیدا کردن راهی برای کاهش وزن و تناسب اندام ، جریان فکری اشتباهی آغاز شده که بعضی اشخاص طبق آن تمامی کربوهیدرات ها را برای تناسب اندام ، زیان آور می دانند و نسبت به خوردن هر گونه کربوهیدرات وحشت دارند، كه به آن کربوفوبیا گویند.
دلایل بروز کربوفوبیا
هیجان پذیری منفی، بازداری رفتاری پایین( علل سرشتی)، پشتیبانی افراطی والدین، فوت والدین، طلاق عاطفی یا رسمی والدین، اسیب جسمی و جنسی( علل محیطی) هم از دلیل های پیدایش کربوفوبیا در اشخاص به شمار میرود که در صورت دوام این فوبیا ناراحتی و نقص چشمگیری در کارکرد خانوادگی، جسمی، اجتماعی و شغلی او بروز می یابد.
روش درمان کربوفوبیا
برای درمان این فوبیا بررسی خانواده و سابقه زندگی شخص بسیار دارای اهمیت است. بر اساس مطالعات گروه درمانی شناختی، رفتاری یعنی تلفیقی از هر دو درمان شناختی و رفتاری به این اشخاص در رویارویی با ترس هایشان کمک می کند.
در این شیوه درمانی با تغيير الگوهای فکری ناسالم بیمار با افکار سالم و مثبت، شخص به تعادل شناختی بیشتری دست پیدا می کند و از طريق فنون و روش های رفتاری مثل آرام سازی عضلانی و تجسمی، یادگیری رفتار جرات مند و رویا رویی با منبع برانگیزاننده اضطراب، ایفای نقش، یادگیری مهارت های حل مسأله و… میتواند با کمک روان شناس علایم این بیماری را از جنبه رفتاری کاهش دهد البته پژوهش های زيادي نشان داده گروه درمانی بیش از مشاوره های فردی تاثیرگذار است.
با توجه به این که ترس های خاص انواع متنوعی دارند و هراس های جدید در حال حاضر رو به افزایش هستند و تمامی اختلال های روانی با هم« همبود» دارند، بنظر میرسد بدون تشخیص دقیق متخصصان امکان برچسب زنی بر اشخاص وجود نخواهد داشت. لذا احتیاج است با مشاهده این موارد هرچه زودتر و پیش از مزمن شدن اختلال با متخصصان کارآزموده مشورت شود تا مشاوران آن ها را ارزیابی و پیش از تبدیل شدن شرایط به بحران این مشکلات را رفع کنند.