فیلم خیزش هانیبال
خیزش هانیبال (به انگلیسی: Hannibal Rising) فیلمی وحشتناک/هیجان آور به کارگردانی پیتر وبر, محصول سال ۲۰۰۷ آمریکا میباشد. این فیلم با داستانی به قلم توماس هریس میباشد.
داستان فیلم خیزش هانیبال
فیلم ابتدا هانیبال را در سن هشت سالگی در سال ۱۹۴۴ و در زمان جنگ جهانی دوم نشان میدهد که هانیبال فرزند ارشد یک خانواده ثروتمند یهودی در لتونی که پدر و مادرش بر اثر حمله متحدین کشته شدند . او و خواهرش ، میشا به یک کلبهای در جنگل پناه میبرند.مشکل از آنجا شروع میشود که نیروهای متحدین نیز به همان کلبه روی میآورند.پس از مدتی گرسنگی آنقدر به آنها فشار میآورد که سربازان مجبور به خوردن میشا میشوند.در لحظه قتل میشا هانیبال با فریاد میگوید :
من انتقامت رو می گیرم
تماشای فیلم خیزش هانیبال :
هانیبال به یک روشی فرار میکند و به شهر میرود و از آنجا پیش خانم موراسکی شیکیبو میرود و هنر های رزمی رو از اون یاد می گیره. و گاهی در اوقات فراغت به نقاشی پناه میبرده.
هانیبال ماجرای خواهرش را فراموش نمیکند و کم کم کسایی که خواهرش را خورده بودن پیدا می کند و به بی رحمانه ترین شکل(مثل غرق کردن,خفه کردن با طناب, کله بریدن و …می کشد. زمانی که یکی مونده به اخرین نفر، خانم موراسکی رو می دزدند و هانیبال برای نجات او میرود و زمانی که به آنها میرسد به هر جفت پای دزد چاقویی فرو میکند. و به موراسکی میگوید، من دوستت دارم , و او رویش را از او برمیگرداند و میگوید :”مگه چیزی هم برات مونده که به خوای منو دوست داشته باشی؟(منظور احساس او بوده).”
بعد از آن وقتی که بیرون میرود هانیبال از شدت ناراحتی و خشم یه طرف صورت دزد را به شکلی گاز می گیرد که پوست و گوشتش کنده می شود و زمانی که پلیس ها به صحنه میرسند هانیبال رفته بود.
صحنه ی اخر فیلم هم جایی است که هانیبال رفته سراغ اخرین نفر که او یک مغازه پوست و موی حیوان دارد و تعدادی کله ی حیوان را به نمایش گذاشته و او برای انتقام سر او را از تنش جدا میکند.