انتظارات غیر منطقی در زندگی پس از ازدواج
انتظارات غیر منطقی در زندگی پس از ازدواج عامل خطری ست که به سرعت یک ازدواج را تا مرز جدایی و طلاق پیش خواهد برد. هر فردی از ازدواج انتظاراتی دارد و با دید خودش به زندگی مشترک نگاه میکند. برآورده کردن این انتظارات غیر منطقی که از جمله رایجترین مشکلات روابط زناشویی به شمار میآیند، توسط همسر میسر نیست.
بالا بودن سطح توقعات به مرور زمان باعث ایجاد احساس اضطراب، یاس و افسردگی در شما میشود؛ از طرفی به خشم و عصبانیت در همسرتان منجر میگردد و به پایه زندگی مشترک لطمه میزند.
مشاوره روانشناسی فرصتی مناسب برای بهبود رابطه زناشویی و حل تعارضات است و به شما کمک میکند تا با برطرف کردن سو تفاهمها در مورد زندگی مشترک، پروراندن انتظارت واقع بینانه از رابطه زناشویی و آگاهی از نقش هر یک از زوجین در این مسیر پر چالش بتوانید به ازدواجی موفق دست یابید.
مهم ترین انتظارات غیر منطقی پس از ازدواج
هر فردی بر اساس خواستهها، نیازها، انگیزهها و انتظاراتی که دارد، اقدام به ازدواج میکند. آرزوها و انتظارات غیر منطقی که به دور از واقعیت هستند، باعث میشود که در همان ابتدای زندگی شوک زیادی به شما وارد شود چرا که گمان میکنید هیچ چیز آنطور که میخواستید نیست.
در ادامه به بررسی برخی از مهم ترین انتظارات غیر منطقی در زندگی پس از ازدواج میپردازیم.
1. رابطه ای که رضایت بخش است، هرگز تغییر نمی کند!
افراد با گذشت زمان به فرآیند رشد و تکامل خود ادامه میدهند، در نتیجه انگیزهها، هدفها، اولویتها و خواستههایشان نیز به تناسب آن، دچار دگرگونی و تغییر میشود.
با توجه به اینکه افراد در هر بازه زمانی با بحرانهایی روبهرو میشوند، ارزیابی مجدد گذشته، آرزوها و ناکامیها باعث میشود که تغییراتی در روند زندگی خود ایجاد کنند. در نتیجه روابط زناشویی شان نیز دستخوش تغییراتی میشود.
دختر و پسری را در نظر بگیرید که پسر به دلیل ترفیع شغلی درگیر مسئولیتهای کاری و مشغلههای پی در پی میشود؛ اما همسرش به این دلیل که کمتر او را میبیند، احساس دلتنگی میکند. مسلما در این شرایط مرد نمیتواند همانند گذشته برای همسرش وقت و انرژی بگذارد یا ممکن است رابطه جنسی حین بارداری کیفیت قبل را نداشته باشد.
پس همیشه باید برای تغییرات آینده آماده بود. مشکل اصلی اینجا این است که آینده را به طور واقع در نظر نگیرید و انتظاراتتان بر اساس گذشته تعیین شود. پس همیشه باید برای تغییرات آینده آماده بود.
2. همسرتان، مسئول شادکامی شماست!
برخی از افراد به ازدواج به عنوان عاملی برای رسیدن به آرامش و شادکامی نگاه میکنند و انتظار دارند تمام تفریحات و خوشیهایی که در زمان مجردی از آن غافل بودند، پس از ازدواج به آن دست یابند.
این یکی از انتظارات غیر منطقی در زندگی زناشویی ست که باعث میشود نه تنها فرد به شادکامی نرسد؛ بلکه پس از عدم برآورده شدن آن، یاس و ناکامی فراوانی را تجربه کند. این عقیده که همسرتان بایستی تمام خواستههایتان را برآروده کند، علاوه بر اینکه همسرتان را تحت فشار زیادی قرار میدهید در نهایت منجر به کاهش کیفیت زندگیتان میشود؛ چرا که باعث احساس خشم و عصبانیت در دو طرف میگردد.
زوجین لازم است برای تجربه رابطه با نشاط در درجه اول به درک متقابل نسبت به نیازها و خواستههای یکدیگر برسند و تلاش کنند رضایت یکدیگر را تا جایی که برایشان مقدر است فراهم کنند.
با تشکر و قدردانی از رفتارهای محبت آمیز همسرتان نشان بدهید که به او توجه دارید. در این صورت او نیز برای فراهم کردن موجبات شادی شما بیشتر تلاش خواهد کرد.
3. خوشبخت ماندن تا آخر عمر به همان شدت روز های اول عاشقی!
عاشق شدن در واقع جنونی موقتی است؛ چرا که وقتی از شدت عشق سر از پا نمیشناسید، چشمهایتان روی عیبهای طرف مقابل تان بسته میشود. به عبارتی همه چیز معشوق برای شما دوست داشتنی است و در هر صورت میخواهید که با او باشید.
این پدیده دارای دلایل روان شناختی است. اکسی توسین، دوپامین و سروتونین (نوروترانسمیترهای شادی در مغز) در ادغام با هورمونهای جنسی از جمله استروژن و تستوسترون موجب تحریک میل جنسی نسبت به طرف مقابل و سرمست شدن از عشق میشوند.
اما این فعل و انفعالات پایدار نیستند و چیزی که باقی میماند، زن و شوهری هستند که باید با واقعیات زندگی روزمره روبرو شوند. این دقیقا همان جایی است که سختی کار شروع میشود.
کاملا طبیعی است که بعد از گذشت دوران ماه عسل در بین زوجین اختلافاتی پیدا شود. شاید بسیاری از خصوصیات و ویژگیهایی که قبلا برایتان جذاب بود اکنون برایتان عادی شود یا حتی به سوهان روحتان تبدیل گردد. همین امر سبب به وجود آمدن تنشهای مکرر بین زوجین خواهد شد.
اما خبر خوب این است که همه مشاجرهها صرفا مشکل ساز نخواهند بود. همین گفتوگوها هستند که به زن و مرد یاد میدهند که چگونه با هم رفتار کنند و به اختلافاتشان چگونه خاتمه بدهند. همچنین فرصت مناسبی است تا یاد بگیریند تا در هنگام عصبانیت چگونه همسرشان را آرام کنند.
نقش انتظارات غیر منطقی در زندگی پس از ازدواج در تباهی یک رابطه
انتظارات غیر منطقی که افراد در مورد ازدواج و زندگی زناشویی در ذهن خود میپرورانند، مانند سرابی است که معمولا جز عطش رسیدن به آن هیچ پیامد مثبت دیگری ندارد. مسلما در شرایطی که کماکان بخواهید به این خواستهها دست یابید، دستاوردی جز ناکامی و مایوس شدن بیشتر خودتان و دلسرد شدن همسرتان نخواهد داشت.
مشاوره جنسی و زناشویی فرصتی مناسب است تا بتوانید به تعارضهای خود و تناقضهای پیش آمده پایان دهید و با یادگیری مهارتهای عشق بازی با همسر، ارتباط صحیح با همسر، افزایش حس همدلی، احترام و درک متقابل به زندگی رویایی خود نزدیکتر شوید.
تبدیل انتظارات غیر منطقی در زندگی پس از ازدواج به انتظاراتی واقع بینانه
بد نیست کمی با خودتان فکر کنید و ببینید که چه انتظاراتی از ازدواج با همسرتان دارید. طرز رفتار شما با همسرتان چگونه است؟ به نظرتان در یک ازدواج موفق چه چیزهایی باید رعایت شود؟ اگر جواب این سوالات را دادید، از خودتان بپرسید که ریشه باورهای شما در مورد ازدواج از کجا نشات میگیرد؟
در نهایت به این نتیجه میرسید که بسیاری از انتظارات کوچک و بزرگ شما از مقولهای پیچیده مانند ازدواج، میتواند تاثیرات منفی زیادی بر کیفیت زندگی زناشویی شما داشته باشد.
پس با پایین آوردن سطح توقعات خود و داشتن انتظاراتی واقع بینانه از زندگی زناشویی میتوانید آرامش و لذت بیشتری را تجربه کنید. در این راه میتوانید با بهره بردن از مشاوره روانشناسی تا حد زیادی این مشکلات را کاهش داده و احساس بهتری نسبت به قبل را تجربه نمایید.
سوالی که ممکن است سوال شما باشد!
انتظارات غیر منطقی در زندگی زناشویی با چه آسیبهایی همراه است؟
این مسئله به مرور میتواند بهداشت جسمی و روانی شما را به خطر بیاندازد و در کنار بیماریهای روحی از جمله افسردگی، آسیبهای جسمانی مانند فشار خون بالا، سردردهای عصبی و مشکلات قلبی را به وجود آورد. در نتیجه این مسائل باعث مشکلات بسیاری در زندگی و روابط زناشویی میشود و ممکن است به طلاق منجر گردد.