رویکردهای روان درمانی

معرفی رشته روانشناسی تکاملی (Evolutionary psychology)

بررسی 0 تا 100 رشته روانشناسی تکاملی

  • معرفی رشته روانشناسی تکاملی (Evolutionary psychology)

    روانشناسی تکاملی یا فرگشتی (Evolutionary psychology)، که به صورت (EP) نیز شناخته می‌شود، رویکردی در علوم اجتماعی و طبیعی است که به بررسی صفات روانی نظیر حافظه، ادراک و زبان از طریق چشم‌اندازهای تکاملی نوین می‌پردازد.

    این شاخه به دنبال شناسایی این است که کدام صفات روانی انسان، در نتیجهٔ سازگاری فرگشت پیدا کرده‌اند و به این ترتیب از نتایج کارکردی انتخاب طبیعی یا انتخاب جنسی هستند.

    روانشناسی تکاملی رویکردی به‌نسبت جدید در روان‌شناسی است. از این دیدگاه، رفتار انسان و عملکردِ ذهنی او به انتخاب طبیعی نسبت داده می‌شود.
    روانشناسانِ تکاملی، فعالیت‌های مردان در جامعه را، بازتابِ رقابت ایشان در به‌دست آوردنِ منابع با هدفِ جذبِ زنان می‌دانند. زنانِ جامعه نیز در جریانِ تطور زیستی، کسی را به عنوانِ جفت ترجیح می‌دهند که از عهدهٔ تامینِ منابع برای آنها و فرزندان‌شان برآید.
    از این دیدگاه، مردان تمایل دارند برای اطمینان یافتن از قطعیت پدری شان و در نتیجه تامینِ منابع برای فرزندانِ زیستی (حقیقی) شان، بر تمایلات جنسیِ زنان نظارت و کنترل داشته باشند.
    دیدگاهِ فرگشتی همچنین عقیده دارد که گرایش به نظارت و کنترلِ زنان توسط مردان در تمامی فرهنگ‌ها مشترک است. به این ترتیب از این دیدگاه، تمایلاتیِ که طیِ تکامل در مردان به منظورِ جمع‌آوری منابع و کنترلِ میل جنسیِ زنان ایجاد شده‌است، مسئولِ تقسیم‌بندی جنسیتیِ موقعیت، قدرت و منابع در تمامیِ فرهنگ‌ها به شمار می‌آید.
    اندیشهٔ کلیدی در روانشناسیِ تکاملی این است که سازوکارهای روانی هم مثل سازوکارهای زیستی نتیجهٔ میلیون‌ها سال تکامل از طریقِ انتخابِ طبیعی است. به این ترتیب فرضِ روانشناسی تکاملی بر این است که سازوکارهای روانی مبنایی وراثتی دارند و در گذشته احتمالِ بقاء و تولید مثلِ نیاکانِ ما را افزایش داده‌اند.
    برای روشن‌تر شدنِ این نکته میل به خوردنِ شیرینی را در نظر بگیرید. این تمایل را می‌توان سازوکاری روانی که اساسی وراثتی دارد تلقی کرد، وانگهی بشر از این رو این تمایل را دارد که عملِ مزبور بختِ نیاکانِ ما را برای بقاء بیشتر کرده‌است: یعنی میوه‌ای که مزهٔ شیرین‌تری داشته از ارزشِ تغذیه‌ای بالاتری هم برخوردار بوده‌است، لذا با خوردنِ آن احتمالِ بقاء و دوامِ ژن‌های مربوط به این کار نیز افزایش یافته‌است.

    منشاء روانشناسی تکاملی

    150 سال پس از انتشار کتاب «منشاء انواع» چارلز داروین، هنوز تاثیرات نظریه تکامل او بر علوم و جامعه طنین‌انداز است. با وجودی که داروین در ابتدا بر درک گوناگونی موجودات مختلف در جهان تمرکز داشت امّا سرانجام به این باور رسید که تاثیر نظریه او از زیست‌شناسی فراتر می‌رود.
    بررسی آثار منتشر شده داروین آشکار می‌سازد که او علاقه عمیقی به روان‌شناسی داشته است. این علاقه‌مندی در بسیاری از یادداشت‌های منتشر نشده‌اش هم به چشم می‌خورد.
    برای مثال، یادداشت‌های «M» و «N» که هر دو در 1838 نوشته شده‌اند، حاوی مطالب جامعی از افکار داروین درباره «ماوراء طبیعت» (یعنی روانشناسی) است. در آن زمان، روان‌شناسی تازه داشت به عنوان حوزه جداگانه‌ای از فلسفه پدیدار می‌گشت.
    روانشناسی تکاملی

    نظریه تکامل طبیعت انسان 

    داروین با شناختی که از فلسفه کلاسیک داشت، در صدد یکپارچه‌سازی نظریه تکامل خود با اعتقادات ماوراء طبیعه قدیمی بود. او با به کار بستن تعدادی از روش‌های تطبیقی، سعی در کشف عناصر تکاملی رفتار انسان داشت.
    او ابتدا به مطالعه گیاهان پرداخت تا وفق‌پذیری‌های ساده رفتاری آن‌ها را کشف کند. سپس حدس زد که جلوه هیجانی (احساسی) و اخلاقیات هر دو محصول تکامل هستند و به مطالعه توارث الگوهای دستخط پرداخت تا ارتباط بین ژن‌ها و رفتار را کشف کند.
    داروین در کتاب معروف «منشاء انواع» چنین نوشته است: «در آینده دور، حوزه‌های باز برای پژوهش‌های مهم‌تر قابل رویت است. روان‌شناسی بر پایه بنیاد تازه‌ای شکل خواهد گرفت که نشانگر نقش تکامل در به دست آوردن ظرفیت و توانایی ذهنی خواهد بود. نوری بر منشاء پیدایش انسان و تاریخچه‌اش افکنده خواهد شد.»

    رشته روانشناسی تکاملی 

    امروز رشته روانشناسی تکاملی به عنوان یکی از شاخه‌های روان‌شناسی بر همان سوالاتی تمرکز دارد که داروین در یادداشت‌های 150 سال پیشش مطرح نموده است. روانشناسی تکاملی از اصول و نظریه‌های زیست‌شناسی تکاملی به عنوان ابزاری برای کشف ساختار و عملکرد ذهن انسان استفاده می‌کند.
    لیف کنر، روان‌شناس نروژی، در مقاله «بازبینی طبیعت انسان» در سال 2002، روان‌شناسی تکاملی را چنین تعریف می‌کند: «ترکیبی از نظریه‌های مدرن تکاملی، مطالعات رفتار انسان بر پایه (الهام گرفته از) نظریه تکامل، و روان‌شناسی شناختی که در آرزوی این است که نخستین الگوی واقعی متحد کننده نظریه‌های مختلف روان‌شناسی گردد.»
    پیشتازان این رشته لدا کاسمیدس و جان توبای هستند. آن‌ها روانشناسی تکاملی را به عنوان «رویکردی» به روان‌شناسی انسان بر پایه دانش شناخته شده زیست‌شناسی می‌دانند.
    آن‌ها می‌گویند که مغز انسان به صورت یک سیستم عمل می‌کند، شبیه به نحوه عمل یک رایانه. و عقیده دارند که مدارهای این سیستم، برای حل مسائلی که انسان‌های پیشین با آن روبرو بودند، از طریق تکامل انتخاب شده‌اند. کاسمیدس و توبای توضیح داده‌اند که محیط‌هایی که تکامل مغز را شکل داده‌اند کاملاً از محیطی که مغز در حال حاضر در آن عمل می‌کند، متفاوت بوده‌اند.

    چگونه نظریه‌های داروین به جنبش روانشناسی تکاملی انجامید

    چگونه تفکرات اولیه چارلز داروین در قرن نوزدهم به رشته روانشناسی تکاملی مدرن تبدیل شد؟ روانشناسی تکاملی خودش نیز محصول تکامل تدریجی ایده‌ها بوده است. پس از داروین، ایده‌های تازه و اصلاحاتی بر نظریه تکامل مطرح گشت و در دهه 1960، زیست‌شناسان شروع به استفاده از نظریه تکامل برای توضیح برخی عناصر متناقض رفتار انسان کردند.
    با انتشار کتاب «زیست‌شناسی اجتماعی» ادوارد ویلسون در سال 1975، توضیحات تکاملی رفتار حیوان و انسان مورد توجه بیشتری قرار گرفت. از آن زمان تا کنون، تعدادی از روان‌شناسان نظریه ویلسون را در روان‌شناسی امروزی به کار گرفته‌اند و روان‌شناسی تکاملی مدرن را به وجود آورده‌اند.
    برای مطالعه رویکرد زیست شناختی کلیک کنید.

    ظهور روانشناسی تکاملی

    روان‌شناسانی نظیر دیوید باس، لِدا کاسمیدس و جان توبای برای توضیح رفتار انسان از نظریه تکامل کمک گرفته‌اند. بدین ترتیب، رشته روانشناسی تکاملی پدید آمده است.
    روانشناسی تکاملی

    نظریه «زیست جامعه‌شناسی»

    روان‌شناسانی نظیر دیوید باس، لِدا کاسمیدس و جان توبای برای توضیح رفتار انسان از نظریه تکامل کمک گرفته‌اند. بدین ترتیب، رشته روان‌شناسی تکاملی پدید آمده است.

    این مطلب را هم ببینید  عوارض و اثرات آنتی هیستامین

    نظریه «زیست جامعه‌شناسی» (sociobiology) ادوارد ویلسون، مفهوم وراثت ژنتیکی ویژگی‌های رفتاری را مطرح ساخت. در روزهای اولیه، روانشناسی تکاملی بسیاری از ایده‌هایش را از زیست جامعه‌شناسی وام گرفت.

    در کتاب «مقدمه‌ای بر فلسفه زیست‌شناسی» که در سال ١٩٩٩ انتشار یافته است، روان‌شناسی تکاملی، شاخه جدیدی از زیست جامعه‌شناسی خوانده شده است. با وجودی که روانشناسی تکاملی بسیاری از پیشرفت‌هایش را مدیون زیست جامعه‌شناسی است امّا اینک به عنوان گرایش جدیدی در رشته روان‌شناسی نیز مطرح گشته است.

    انتخاب و شروع تست های روانشناسی

    اثرات انقلابِ شناختی

    در اواخر دهه ١٩٥٠، رفتارگرایی رو به افول گذاشت و روان‌شناسی شناختی رفته رفته محبوبیت یافت. کارهای نوام چامسکی و دونالد برادبنت پایه‌گذار چیزی شد که بعدها «انقلابِ شناختی» نام گرفت. دانشمندانِ شناختی با رد ایده‌های مطرح شده در رفتارگرایی، برای درک استعدادهای ذهنی انسان به مطالعه هوش مصنوعی و سامانه‌های رایانه‌ای پرداختند.

    ظهور رشته زیست‌ شناسی تکاملی

    روانشناسی تکاملی، همان طور که از نامش برمی‌آید، ترکیبی از تکامل و روان‌شناسی است. مفاهیم تکاملی موجود در زیست جامعه‌شناسی با فرضیات نظری انقلابِ شناختی در هم آمیخت و درک زیست‌شناسانه‌ای از رفتار انسان به وجود آورد.

    با وجودی که غالباً از کتاب «تکامل جنسی انسان» نوشته دونالد سایمون در سال ١٩٧٩، به عنوان نخستین کار در زمینه ظهور تکامل در روان‌شناسی نام برده می‌شود اما کارهای چند روان‌شناس مهم دیگر در دهه ١٩٨٠ و اوایل دهه ١٩٩٠، زمینه را برای بروز گرایش جدید روان‌شناسی تکاملی فراهم ساخت. این کارهای تأثیرگذار شامل کارهای دیوید باس در زمینه انتخاب همسر و کارهای لِدا کاسمیدس و جان توبای در زمینه نسل‌های فرهنگ می‌شود بنیان‌گذاران روانشناسی تکاملی تفکر منطقی و انتزاعی داشتند.

    این مطلب را هم ببینید  معرفی رشته روانشناسی تطبیقی (Comparative psychology)

    جالب است بدانید که بسیاری از دانشمندانی که در رشد و توسعه روانشناسی تکاملی نقش داشته‌اند گرایش خاصی به ریاضیات داشته‌اند. ویلیام همیلتون از طریق ریاضی به قانون «گزینش خویشاوند» دست یافت، رابرت ترایورز و دیوید باس استعداد فوق‌العاده‌ای در ریاضیات داشتند و لِدا کاسمیدس و جان توبای طرفدار مطالعه رفتار انسان بر پایه الگوهای الگوریتمی بودند.

    نکته جالب توجه این است که اغلب این دانشمندان در عالم هنر نیز دست داشتند. ترایورز طراح بود، دونالد سایمونز سرگرم پژوهش‌هایی درباره داستان‌های علمی، تخیلی است و باس علاقه‌مندی ثابتی به نوسندگی خلاقانه، از دوران کودکی داشته است. شاید این قابلیت توأم تفکر منطقی و انتزاعی به این دانشمندان اجازه داده است که رویکرد سیستماتیکی به چنین ایده‌های نظری (تئوری) داشته باشند.

    آینده روانشناسی تکاملی

    روانشناسی تکاملی به عنوان یک جریان نسبتاً آرام در روان‌شناسی باقی می‌ماند. و البته مطمئناً رشد خواهد کرد. در مقاله‌ای که در سال ١٩٨٩ درباره زیست جامعه‌شناسی و کردارشناسی منتشر شده آمده است: «روانشناسی تکاملی دوران جنینی را پشت سر می‌گذارد.» با وجودی که بیش از ٢٠ سال از آن تاریخ می‌گذرد این حوزه روان‌شناسی همچنان در حال رشد و توسعه است.

    به دلیل آن که روش‌ها و نتیجه‌گیری‌های روان‌شناسی تکاملی بحث‌انگیز است، به زمان بیشتری نیاز است تا آنچنان که طرفدارانش انتظار دارند، به صورت نیروی فراگیر و غالب در روان‌شناسی درآید. از آنجا که نظریه تکامل هر سال مورد پذیرش بیشتری قرار می‌گیرد، بنابراین زمان زیادی طول نخواهد کشید تا کتاب‌های درسی روان‌شناسی در برگیرنده توضیحات تکاملی درباره نظریه‌های جا افتاده روان‌شناسی گردند.

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای

    انجام تست عشق و ازدواج

    صبا دهقانپور

    خوشحالی محصول یه زندگی هدفداره، هدف رو از زندگی‌ بگیری، خوشبختی هم ازش گرفته میشه.

    نوشته های مشابه

    اشتراک در
    اطلاع از
    guest
    0 نظرات
    قدیمی‌ترین
    تازه‌ترین بیشترین رأی
    بازخورد (Feedback) های اینلاین
    مشاهده همه دیدگاه ها
    دکمه بازگشت به بالا
    0
    افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x