رویکردهای روان درمانی

معرفی رشته روانشناسی مرضی (Abnormal psychology)

بررسی 0 تا 100 رشته روانشناسی مرضی

  • معرفی رشته روانشناسی مرضی (Abnormal psychology)

    روانشناسی مرضی (Abnormal Psychology) شاخه‌ای از علم روانشناسی که روانشناسان در آن با  آسیب شناسی روانی و رفتارهای غیرعادی سروکار دارند.

    این اصطلاح طیف گسترده‌ای از اختلالات را شامل می شود، از افسردگی و وسواس فکری عملی تا اختلالات شخصیتی.

    مشاوران، روانشناسان بالینی و روان درمانگران به صورت مستقیم در این زمینه فعالیت می کنند.

    روان‌شناسی مرضی که به آن “آسیب شناسی روانی” یا “روان‌شناسی رفتارهای غیرعادی” اطلاق می‌شود به منزله شاخه‌ای از روان‌شناسی است که به بررسی رفتار نابهنجار یا مرضی می‌پردازد.

    به عبارت دیگر باید آن را، علم بررسی‌های روان‌شناختی بر مبنای مشاهده نابهنجاری‌ها در بیماران روانی و یا افراد سازش نایافته دانست.

    انتخاب و شروع تست های روانشناسی

    و در معنای محدودتر، دانشی است که یکی از پایه‌های اصلی روان‌پزشکی و روان‌شناسی بالینی را تشکیل داده و به شناخت رفتار غیرعادی انسان می‌پردازد.

    گستره روان‌شناسی مرضی تابع میدان نظریه‌ها و روش‌هایی است که در قلمرو شناخت اختلال‌ها بکار بسته می‌شوند؛ یعنی عملا تابع بررسی‌هایی است که به منظور توصیف نشانه شناسی(semiology)، دستیابی به دلایل ایجاد علت شناسی(etiology) و آگاهی از سیر تحول پدیدآیی مرضی(pathogenesis) انجام می‌شوند. و سرانجام پایه‌های هر نوع طبقه بندی را تشکیل می‌دهند.

    آن ‌چه در روان‌شناسی مرضی حایز اهمیت است، تقسیم رفتارها به دو بخش بهنجار و مرضی نیست، بلکه مهم ارزشیابی میزان خطر نیروهای بالقوه بیماری زاست و این گونه ارزشیابی مستلزم در نظر گرفتن چندین محور ردیابی است؛ محورهایی که باید اقدامات روان‌شناس بالینی بر اساس آن تنظیم گردد.

    از دیدگاه آسیب شناسی، رفتار نابهنجار نتیجه حالتی مرضی و یا اختلالی است که بر اساس نشانه‌های بالینی قابل تشخیص باشد.

    این دیدگاه به دو نتیجه منتهی می‌شود:

    1. وجود علامت‌ها یا نشانه‌های مرضی، دلیلی بر نابهنجاری است. در حالی که تجربه نشان می‌دهد تعداد افرادی که، بخصوص تحت شرایط تنیدگی، کاملا فاقد نشانه‌های مرضی باشند، بسیار کم است.
    2. فقدان نشانه‌های مرضی دلیلی بر بهنجاری است در حالی که در خلال فرایند بسیاری از بیماری‌ها، نشانه‌های مرضی مشاهده نمی‌شود.
    این مطلب را هم ببینید  معرفی رشته عصب روانشناسی (Neuropsychology)

    معمولا مردم، کسی را غیرعادی می‌دانند که رفتار، تفکر، و عواطف او عجیب و غیر معمول بوده و از این حیث با دیگران تفاوت‌های محسوس داشته باشد.

    رفتار غیرعادی ممکن است ذهنی یا عینی و خفیف باشد، یا بصورت اختلال در فعالیت‌های شناختی یا کنش‌های عاطفی ظاهر گردد، و یا نابهنجاری‌هایی در سیستم ادراکی، انگیزشی، حسی و حرکتی، کلامی و روابط بین فردی و اجتماعی را شامل شود.

    علل نابهنجاری‌های روانی نیز متنوع و پیچیده است که عبارتند از: عوامل ارثی، عضوی، اجتماعی، فرهنگی، عقلی و عاطفی که هر یک به تنهایی یا در ارتباط با یکدیگر می‌تواند سبب بروز رفتارهای غیرعادی گردد.

    اگر چه رفتارهای نابهنجار افراطی و شدید، غالبا به آسانی قابل بازشناسی است، لکن بسیاری از رفتارهای نابهنجار، بخصوص آن‌ها که تجلی خارجی آشکار ندارند، از نابهنجاری‌های دیگر قابل تشخیص و تفکیک نبوده و تمیز آن‌ها از رفتارهای عادی و سالم نیز دشوار است.

     

    انجام تست عشق و ازدواج

    روانشناسی مرضی

     

    تاریخچه روانشناسی مرضی

    زمان‌هایی وجود داشتند که نابهنجاری به خشم خدایان یا تسخیر شیاطین نسبت داده می‌شد.

    در زمان‌ها و مکان‌های دیگر، زلزله‌ها، جزر و مدها، میکروب‌ها، بیماری‌ها و تعارض میان فردی برای توضیح علت‌های نابهنجاری بکار می‌رفتند.

    برخی یونانیان و رومیان، نابهنجاری را به علت‌های جسمانی نسبت می‌دادند.

    در اروپای قرون وسطی و رنسانس، کسانی که از پریشانی روانی رنج می‌بردند اغلب تسخیر شده تلقی می‌شدند.

    در اواسط قرن هجدهم، بتدریج پی بردند که اختلال‌های روانی در اصل روان‌شناختی هستند و با روش‌های روان‌شناختی می‌توان آن‌ها را درمان کرد.

    بنابراین، این ‌که شناخت ما از نابهنجاری تا چه اندازه‌ای روشن باشد، مشخصا به اعتقاداتی که در یک فرهنگ و دوران غالب هستند بستگی دارد.

    روان‌شناسی مرضی بصورتی که امروزه با آن مواجه هستیم، طی دوره‌هایی، شکل‌گیری‌های مختلفی را پشت سر گذاشته است: در گام نخست، روان‌شناسی مرضی به منزله همتا یا جانشینی برای آسیب شناسی روانی شکل گرفت.

    این مطلب را هم ببینید  بیماری پزشکی و مبارزه عاطفی

    اما این حرکت در گام‌های بعدی، ابتدا تحت تأثیر بررسی‌ها و نظریه‌های جدید در روان‌شناسی و روان‌پزشکی، راه خود را در عرصه ارائه اختلال‌های کودکی و نوجوانی در پیش گرفته و سپس در گام کنونی، با استقرار روزافزون نظریه‌های تحولی در قلمرو مسائل روانی بصورت روان‌شناسی مرضی تحولی در آمده است.

    تست های شغلی

    انواع روانشناسی مرضی

    چندین دیدگاه مختلف در مورد روانشناسی مرضی وجود دارد.

    در حالی که ممکن است برخی از روانشناسان یا روانپزشکان بر یک دیدگاه خاص تمرکز داشته باشند و برای درمان بیماری و تشخیص از آن استفاده کنند.، ولی  بسیاری از متخصصان بهداشت روان برای درک بهتر و درمان اختلالات روانشناختی از دیدگاه مختلف کمک می گیرند.

    این دیدگاه به شرح زیر است:

    1. رویکرد روانکاوی

    این دیدگاه ریشه در نظریه‌های زیگموند فروید (Sigmund Freud) دارد.

    در رویکرد روانکاوی بسیاری از رفتارهای غیر طبیعی ناشی از افکار، خواسته‌ها و خاطرات ناخودآگاه است.

    با جود اینکه این احساسات خارج از آگاهی افراد است، اما بر اعمال آگاهانه اشخاص تاثیرگذار است.

    درمانگرانی که با توجه به این رویکرد به تشخیص و درمان بیماری می پردازند، معتقدند که با تجزیه و تحلیل خاطرات، رفتارها، افکار و حتی رویاها افراد می توان برخی از احساسات آنها که منجر به رفتارهای ناسازگار می شود را تشخیص داد و از این طریق مشکل روانی آنها را درمان کرد.

    2. رویکرد رفتاری

    این رویکرد در روانشناسی مرضی از طریق مشاهده رفتارهای افراد بیماری را تشخیص و آن را درمان می کند.

    در رفتار درمانی، به جای اینکه تمرکز اصلی بر روی از بین بردن رفتارهای غیر طبیعی باشد، تمرکز روی تقویت رفتارهای مثبت است.

    رویکرد رفتاری فقط بر روی خود رفتار تمرکز می کند و هیچ توجه به دلایل ایجاد رفتار غیر عادی در افراد ندارد.

    هنگام برخورد با رفتارهای غیر طبیعی، یک درمانگر رفتاری ممکن است برای درمان از استراتژی‌های مانند شرطی سازی کلاسیک و شرطی سازی عملیاتی استفاده کند.

    این مطلب را هم ببینید  معرفی رشته روانشناسی سلامت (health Psychology)

    تا از طریق این روش‌های درمان رفتارهای ناخواسته  بیمار را از بین ببرد و به او رفتارهای جدید را آموزش دهد.

    3. رویکرد پزشکی

    در این رویکرد روانشناسی مرضی، تاکید بر این است که دلیل اصلی بیماری که ممکن است بخاطر وراثت ژنتیکی، بیماری‌های جسمی مرتبط، عفونت‌ها، عدم تعادل شیمیای و یا علل بیولوژیکی باشد کشف شود.

    درمان‎‌های پزشکی اغلب ماهیت دارویی دارند، البته داروها اغلب همراه با نوعی روان درمانی نیز هست.

    4. رویکرد شناختی

    رویکرد شناختی روانشناسی مرضی بر چگونگی تاثیر افکار، ادراک و استدلال‌های درونی در اختلالات روانشناختی متمرکز می شود.

    درمان‌های شناختی معموله به افراد کمک می کند که افکار یا واکنش‌های خود را در برابر برخی از رفتارها تغییر دهند.

    شناخت درمانی نیز معمولا همراه با روش‌های رفتاری برای درمان اختلالات استفاده می شود. به ترکیب شناخت درمانی و رفتار درمانی، درمان شناختی رفتاری (CBT) گفته می شود.

     

    روانشناسی مرضی

     

    انواع اختلالات روانشناختی

    اختلالات روانشناختی به الگویی از علائم رفتاری گفته می شود که بر زمینه‌های مختلفی زندگی تاثیر می گذارد. این اختلالات روانی برای بیمار یک سری پریشانی‌های ایجاد می کند.

    در دفترچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی که توسط انجمن روانپزشکی آمریکا نوشته شده است و توسط متخصصان بهداشت روان مورد استفاده قرار می گیرد.

    در این راهنما لیستی از اختلالات روانپزشکی، کدهای تشخیصی، اطلاعات در مورد شیوع هر اختلال و معیارهای تشخیصی وجود دارد. برخی از دسته‌های اختلالات روانشناختی عبارتند از:

    • اختلالات اضطرابی مانند اختلال اضطراب اجتماعی، اختلال هراس یا وحشت زدگی و اختلال اضطراب فراگیر
    • اختلالات خلقی مانند افسردگی و اختلال دو قطبی
    • اختلالات رشد عصبی مانند ناتوانی ذهنی یا اوتیسم
    • اختلالات عصبی شناختی مانند هذیان
    • اختلالات شخصیتی مانند اختلال شخصیت مرزی، اختلال شخصیت دوری‌گزینی و اختلال شخصیت وسواسی جبری
    • اختلالات مصرف مواد

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای

    صبا دهقانپور

    خوشحالی محصول یه زندگی هدفداره، هدف رو از زندگی‌ بگیری، خوشبختی هم ازش گرفته میشه.

    نوشته های مشابه

    اشتراک در
    اطلاع از
    guest
    0 نظرات
    بازخورد (Feedback) های اینلاین
    مشاهده همه دیدگاه ها
    دکمه بازگشت به بالا
    0
    افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x