اختلالات شخصیت

سازوکار یا مکانیسم دفاعی چیست؟

مکانیزم های دفاعی، شکلی از رفتار بهنجار هستند، مشروط بر اینکه در کاربرد آنها زیاده‌روی نشود؛ زیاده‌روی و تکرار مداوم آنها باعث می‌شود به عادت تبدیل شوند.

  • سازوکار یا مکانیسم دفاعی چیست؟

    مکانیسم های دفاعی فرایندهای خودکار ذهن برای فرونشاندن اضطراب‌های ناشی از تعارضات هستند. مکانیزم‌ها زمانی فعال می‌شوند که بالا آمدن سطوح اضطراب منجر به آسیب‌های روانی شود.

    طبق نظریه فروید در واقع ذهن یک روش ناخودآگاه (ناهشیار) برای سازگاری با موانع اخلاقی و اجتماعی و از طرف دیگر میل و خواسته‌های درونی اش استفاده می‌کند.

    به بیان ساده‌تر مکانیسم دفاعی یک واکنش ناخودآگاه است که در برابر اضطراب‌ها به کار برده می‌شود تا فرد بتواند اضطراب را کاهش، شرایط را کنترل و خودش را با محیط سازگار کند. همهٔ انسان‌ها در طول زندگی از ساز و کارهای دفاعی بهره‌برداری می‌کنند.

    ساز و کارها می‌توانند سودمند یا آسیب‌زا باشند و این بستگی به این دارد که در چه شرایطی و چه اندازه این مکانیزم‌ها به کار برده می‌شوند.

    ویژگی مکانیسم های دفاعی

    • نوعی آرامش‌بخش به شمار می‌آیند.
    • معمولاً به طور ناخودآگاه کار می‌کنند.
    • معمولاً کمک می‌کنند فرد با شرایط سازگار شود.
    • به‌کارگیری پیاپی آن‌ها فرد را از واقعیت دور می‌کند.

    انواع مکانیسم های دفاعی

    نخستین بار زیگموند فروید در نوشته‌هایش از سازوکارهای دفاعی یاد کرد. پس از او برخی از روان‌شناسان به معرفی ساز و کارهای تازه‌ای پرداختند.

    انتخاب و شروع تست های روانشناسی

    دکتر جورج ایمان ویلانت (George Eman Vaillant) روان‌پزشک آمریکایی مکانیسم های دفاعی شناخته شده را به ۴ بخش، دسته بندی کرد.

    دفاع آسیب‌زا (Pathological):

    • فرافکنی هذیانی
    • انکار
    • پاره‌سازی
    • تحریف
    • تبدیل

    دفاع نابالغ (Immature):

    • خیال‌پردازی
    • فرافکنی
    • درون‌فکنی
    • همانندسازی فرافکنانه
    • جسمانی کردن
    • ایده‌آل‌سازی
    • خودبیمارانگاری
    • پوچ‌اندیشی
    • پرخاشگری منفعلانه
    • برون‌ریزی

    دفاع روان‌نژند (Neurotic):

    • واپس‌رانی یا سرکوب
    • جابه‌جایی
    • گسستگی
    • توجیه عقلی
    • واکنش وارونه
    • دلیل‌تراشی
    • بازگشت یا واپس‌روی
    • جداسازی
    • باطل‌سازی
    • گوشه‌گیری

    دفاع بالغ (Mature):

    • نوع‌دوستی
    • آینده‌نگری
    • شوخ‌طبعی
    • والایش
    • فرونشانی
    • پذیرش
    • دلیری
    • خودتنظیمی عاطفی
    • بخشش
    • سپاس‌گزاری
    • فروتنی
    • هم‌ذات‌پنداری
    • رحمت
    • ذهن‌آگاهی
    • میانه‌روی
    • شکیبایی
    • احترام
    • تاب‌آوری

    نکته: لازم ب ذکر است که این ساز و کارها پیش از ویلانت نیز وجود داشته اما به این شکل طبقه‌بندی نشده بود. ساختار این بخش‌بندی پابرجا مانده ولی مکانیزم‌های دیگری نیز به آن افزوده شده است.

    ۱- دفاع آسیب‌زا یا خودشیفته (Pathological)

    این ساز و کارها فرد را در سازگاری با شرایط و درک واقعیت دچار مشکل می‌کند. فرد در این حالت به بازسازی و بازآفرینی واقعیت‌ها دست می‌زند. این واکنش‌ها از دید دیگران غیر منطقی و دیوانه‌وار است.

    ممکن است این مکانیسم‌ها در کوتاه‌مدت به بهبود شرایط فرد کمک کند اما در بلندمدت زمینه را برای بروز اختلال روانی فراهم می‌کند.

    فرافکنی هذیانی (Delusional Projection)

    نسبت دادن اندیشه‌ها و باورهای غیر قابل پذیرش، تقصیر‌ها و اشتباه‌های خود به دیگران برای احساس آرامش را فرافکنی هذیانی می‌گویند.

    در این ساز و کار تصور فرد اینگونه است که ویژگی‌های منفی‌ او به اندازه‌ای اغراق‌آمیز است که حتی خودش را هم تهدید می‌کند.

    انجام تست عشق و ازدواج

    مثلا فرد به اندازه‌ای از دیگران متنفر است که احساس می‌کند، دیگران به اندازه‌ای از او نفرت دارند که ممکن است او را به قتل برسانند.

    انکار (Denial)

    در این ساز و کار دفاعی، فرد توانایی پذیرش برخی از واقعیت‌ها را ندارد و پذیرش آن‌ها برای فرد اضطراب‌آور است. با استفاده از انکار به گونه‌ای رفتار می‌کند که انگار چنین مشکل یا شرایطی اصلا وجود ندارد.

    مثلا کسانی که هنگام مرگ عزیزان نمی‌توانند بپذیرند که او مرده است و می‌گویند او خواب است و یا زمانی که فرد به بیماری سرطان دچار شده اما این بیماری را نمی‌پذیرد. حتی فردی که اعتیاد دارد بر این باور است که او معتاد نیست.

    برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص مکانیسم انکار کلیک کنید.

    پاره‌سازی یا دونیم‌سازی (Splitting)

    فرد دیگران را در دو گروه بسیار خوب و بسیار بد جای‌گذاری می‌کند. دیگران برای او سیاه یا سپید هستند. به این ساز و کار دفاعی، «همه یا هیچ» هم گفته می‌شود.

    نکتهٔ مهم این است که هنگامی که فرد دونیم‌سازی را به کار می‌گیرد جایگاه دیگران را به طور پیاپی در این دو گروه جابه‌جا می‌کند.

    یعنی فردی که یک زمان بسیار خوب بوده ناگهان از دید او بسیار بد خواهد شد و حتی برعکس. این حالت به خاطر ناتوانی فرد در سازگاری با احساسات دوسوگرا است.

    تحریف (Distortion)

    فرد واقعیت را به گونه‌ای که با نیازهای درونیش سازگار باشد تغییر می‌دهد.

    تبدیل (Conversion)

    فرد به طور ناخواسته تکانه‌های سرکوب شده و تعارضات روانی را به نشانه‌های جسمانی تبدیل می‌کند تا اضطراب خود را به حداقل برساند.

    این نشانه‌های جسمانی می‌توانند مثل: نابینایی، ناشنوایی، فلج شدن، تشنج خستگی، تیک‌های عصبی، سردرد شدید و… باشند. در این حالت فعالیت‌های حسی و حرکتی فرد دچار وقفه می‌شود.

    تست های شغلی

    ۲- دفاع نابالغ (Immature)

    ساز و کار دفاعی نابالغ در بزرگسالان و کودکان کاربرد دارد. به‌کارگیری این ساز و کارها رفتارهای ناپسند و غیر قابل پذیرش از دید جامعه را شامل می‌شود.

    این مطلب را هم ببینید  مکانیسم دفاعی فرونشانی

    به خاطر غیر قابل پذیرش بودن از سوی جامعه بزرگسالان کم‌تر این ساز و کارها را به کار می‌برند. به کارگیری پیاپی این مکانسیم‌های دفاعی فرد را در سازگاری با شرایط و درک واقعیت ناتوان می‌کند.

    از نگاه دیگران کسانی که از این ساز و کارها بهره‌گیری می‌کنند بلوغ نایافته هستند و رفتارهایشان کودکانه و نسنجیده به شمار می‌رود.

     

     

    تخیل اسکیزوئیدی (Schizoid Fantasy) یا خیال‌پردازی (Fantasy)

    برای فرار از اضطراب و شرایط سخت و رنج‌آور فرد به خیال پردازی گرایش پیدا می‌کند. در این حین، آرزوها و خواسته‌هایی را که دست نیافتنی است را به قوه تخیل می‌سپارد.

    فرد به کمک تخیل اسکیزوئیدی برای کاهش کشمکش‌های درونی و بیرونی به خیال‌پردازی پناه می‌برد تا بتواند خودش را سازگار کند.

    فرافکنی (Projection)

    فرد احساسات، افکار، آرزوها و تکانه‌های غیر قابل پذیرش خود را به دیگران نسبت می‌دهد. در این سازوکار، فرد دو کار انجام می‌دهد:

    اول: دیگران را مسئول رفتارهای ناشایست و اشتباهات خود می‌داند و آن‌ها را سرزنش می‌کند.

    دوم: تکانه‌ها، افکار و تمایلات غیر قابل پذیرش خود را با نسبت دادن به دیگران از خود دور می‌کند تا اضطراب خود را به حداقل برساند.

    درون‌فکنی (Introjection)

    درون‌فکنی نقطهٔ مقابل فرافکنی است. در این ساز و کار فرد خود را مسئول همهٔ مشکلات و اشتباهات می‌داند و مسائل گوناگون را نتیجهٔ کارهای خودش می‌داند حتی اگر در آن نقشی نداشته باشد.

    همانندسازی فرافکنانه (Projective Identification)

    فرد جنبه‌ای از خود را به فرد دیگری فرافکنی می‌کند و به گونه‌ای رفتار می‌کند که با آن مورد همانندسازی کند و مطابق با بخش فرافکنده شده رفتار کند؛ سرانجام فرد فرافکن و فرد دریافت‌کنندهٔ فرافکنی، همسان‌بودن می‌کنند.

    همانندسازی فرافکنانه، روی روابط میان‌فردی در بزرگسالان تأثیرگذار است. بر خلاف فرافکنی‌ ساده (Introjection) که ممکن است فقط در دنیا خیال روی رخ دهد، همانندسازی فرافکنانه فقط در دنیای واقعی (به ویژه در روابط میان فردی) رخ می‌دهد.

    مثلا، همسری که به شدت دنبال کنترل دیگران است اما خودش از این موضوع ناراحت می‌شود، این احساس را روی همسرش فرافکنی می‌کند. و همسر خود را سلطه‌جو و کنترل‌کننده می‌بیند.

    این فرد، بدون آن‌که خودش بخواهد، تلاش می‌کند تا کاری کند که همسرش سلطه‌جو شود و کنترل برخی از کارها را در دست بگیرد. حتی در برخورد با همسرش رفتارهای به شدت سلطه‌پذیرانه و فرمان‌برداری از خود نشان می‌دهد.

    جسمانی کردن (Somatization)

    فرد در این سازوکار دفاعی، تعارضات روانی خود را به شکل نشانه‌های جسمی بروز می‌دهد. در جسمانی کردن مشکلات و بیماری‌های جسمانی به دلیل بروز مسائل روانی در فرد پدید می‌آید و نمی توان آن را با بیماری جسمانی شناخته شده‌ای توجیه کرد یا آن را به علت مصرف ماده یا دارو دانست.

    خودبیمارانگاری با جسمانی کردن تفاوت دارد. در خودبیمارانگاری فرد به طور غیرمنطقی نسبت به بروز بیماری جسمانی یا روانی نگران است ولی در جسمانی کردن فرد دچار مشکلات جسمانی می‌شود.

    برون‌ریزی یا کنش‌نمایی (Acting Out)

    به کمک برون‌ریزی فرد به جای تاب‌آوری و مدیریت تکانه‌ها و اضطراب، واکنشی بروز می‌دهد که معمولاً ضد اجتماعی است و آسیب به خود یا دیگران را به همراه دارد.

    فرد به کمک برون‌ریزی تلاش می‌کند آرامش خود را به دست آورد. برون‌ریزی از واکنش سازنده به شرایط کنونی جلوگیری می‌کند.

    ایده‌آل سازی (Idealization)

    به کمک آرمانی‌سازی فرد ویژگی‌های منفی را نادیده می‌گیرد و دربارهٔ ویژگی‌های مثبت و توانمندی‌ها اغراق می‌کند.

    پرخاشگری منفعلانه (Passive Aggression)

    فرد خشم خود نسبت به دیگران و موقعیت‌ها را به خودش منتقل می‌کند و با رفتارهایی مثل شکست خوردن، رفتارهای نسنجیده و تحریک‌آمیز به دنبال اذیت و آزار رساندن به خودش است.

    خودبیمارانگاری (Hypochondriasis)

    خودبیمارانگاری یا هیپوکندریا حالتی است که در آن فرد به شدت و به طور غیر منطقی، نگران این است که دچار یک یا چند بیماری جسمانی یا روان‌شناختی باشد.

    فرد با خودبیمارانگاری همانند کودکی تلاش می‌کند تا از زیر بار مسئولیت‌ها فرار کند. فرد می‌تواند به کمک نشانه‌های جسمانی، نقش یک بیمار را برای مقابله با مشکلات بازی کند.

    نگاه خانواده و جامعه به یک فرد بیمار با دلسوزی و مراقبت همراه است میل به مراقبت، دوست داشتن و عاطفهٔ مثبت عاملی است که می‌تواند زمینه‌ساز بروز این ساز و کار شود.

    این مطلب را هم ببینید  درمان اختلال شخصیت ضد اجتماعی

    پندار آرزومندانه پوچ‌اندیشی (Wishful thinking)

    پوچ‌اندیشی یعنی پدید آمدن باورهای غیر منطقی و تصمیم‌گیری برپایهٔ چیزهایی که برای فرد خوشایند است، ولی به دور از واقعیت و منطق هستند.

     

     

    ۳- دفاع روان‌رنجور روان‌نژند (Neurotic)

    این ساز و کارها در بیش‌تر مردم دیده می‌شود. ساز و کارهای روان‌نژندانه اگر به اندازه و برای دورهٔ کوتاه به کار برده شود سودمند است اما اگر پیاپی به کار برده شود نابسامانی در زمینه‌های گوناگون زندگی (فردی، خانوادگی، شغلی، اجتماعی و…) به همراه خواهد داشت و به اختلال روان‌شناختی می‌انجامد.

    واپس‌رانی یا سرکوب (Repression)

    واپس‌رانی یا سرکوب اصلی‌ترین ساز و کار دفاعی به شمار می‌رود. سرکوب برای جلوگیری از انتقال افکار، آرزوها، تجربه‌های رنج‌آور، خواسته‌های ناپسند و شرم‌آور به سطح هشیار (خودآگاه ذهن) به کار گرفته می‌شود.

    به کمک سرکوب، فرد می‌خواهد چیزهایی که برای او رنج‌آور و آزاردهنده است را فراموش و از خودش دور کند. واپس‌رانی با انکار یک تفاوت مهم دارد. انکار در برخورد با مشکلات بیرونی بروز پیدا می‌کند ولی واپس‌رانی مربوط به موارد درونی است.

    جابه‌جایی (Displacement)

    در جابه‌جایی فرد مشکلات، احساس هیجانی یا روانی را از چیزی یا کسی، به چیز یا کسی دیگر منتقل می‌کند.

    مثلا فردی در محیط کار با مدیرش دعوا کرده است و در آن محیط توان حل موضوع را نداشته است پس هنگامی که به خانه بازمی‌گردد با همسرش دعوا می‌کند و ناراحتی خود را از جای دیگر بر سر او خالی می‌کند.

    گسستگی (Dissociation)

    تفکیک افکار و فعالیت‌های آسیب‌زا از سطح هشیار و گریز روانی از شرایط ناخوشایند به کمک جدا کردن خود از واقعیت ممکن است تغییر عمده و موقتی در شخصیت و یا هویت ایجاد کند.

    در این زمان فرد روندهای رفتاری و هیجانی خود را از الگوی رفتاری یا هویت معمول خود جدا می‌سازد.

    توجیه عقلی (Intellectualization)

    فرد به کمک توجیه عقلی، برای جلوگیری از احساسات آزاردهنده و اضطراب، به طور بیش از اندازه از تفکر و منطق بهره‌برداری می‌کند و احساساتش را نسبت به موضوع در نظر نمی‌گیرد.

    فرد به طور غیر منطقی اجازهٔ بروز احساسات را در این حالت از خود می‌گیرد و تلاش می‌کند همه چیز را با تجزیه و تحلیل حل کند.

    واکنش وارونه یا واکنش‌سازی (Reaction Formation)

    فرد احساسات و هدف خود را به‌طور اغراق‌آمیزی بر خلاف آن‌چه که بوده نشان می‌دهد. در این حالت ویژگی‌های خلقی و رفتاری فرد برعکس تمایلات درونیش است.

    دلیل‌تراشی (Rationalization)

    فرد با دلیل‌تراشی به دنبال این است که توجیهی برای تمایلات و رفتارهای ناپسندش پیدا کند. این توجیه باید بیرونی باشد و نشان دهد که فرد در بروز این رفتار بی‌گناه است.

    در این حالت فرد احساسات، افکار و انگیزه‌هایش را دربارهٔ چیزی تغییر می‌دهد و آن‌ها را به احساسات، هیجانات، افکار و انگیزه‌هایی نسبت می‌دهد که قابل پذیرش و مناسب باشند.

    فرد با این روش احساس رنج و اضطراب ناشی از انگیزه و فکر اصلی را از خود دور می‌کند.

    بازگشت یا واپس‌روی (Regression)

    با ساز و کار دفاعی بازگشت فرد می‌تواند به زمان گذشته برگردد و به مرحله‌ای از زندگی برود که در آن مسئولیت‌های کمتر و سبک‌تری داشته است. به‌کارگیری این مکانیسم دفاعی با هدف کاهش اضطراب انجام می‌شود و راهی برای سرپوش‌گذاری روی کمبودها، نارسایی‌ها و کاستی‌های فرد است.

    جداسازی (Isolation)

    به کمک جداسازی فرد بخشی از جنبه‌های هشیار را از دیگر بخش‌ها جدا می‌کند. فرد جنبه‌های هیجانی فکر یا موضوع را حذف می‌کند یا یک خاطره را با جزئیاتش بدون توجه به حالت هیجانی همراه آن یادآوری می‌کند.

    مثلا مرد درستکاری که از پس دادن کتاب به کتابخانه خودداری می‌کند. یا دزدی که در خانواده‌اش رفتار مهربانانه و درستکارانه دارد.

    باطل‌سازی یا خنثی کردن (Undoing)

    هنگامی که فرد رفتار و افکار شرم‌آور یا رفتار ناشایستی داشته به کمک این ساز و کار دفاعی، رفتار یا کارهایی انجام می‌دهد تا اشتباهاتش را جبران کند با این کار فرد می‌خواهد فشار روانی و اضطرابش را کاهش دهد. مانند: پذیرش اشتباه، ابراز پشیمانی، درخواست بخشش یا پذیرش تنبیه.

    گوشه‌گیری (Withdrawal/Solitude)

    فرد به طور ناخودآگاه و برای کاهش اضطرابش از دیگران کناره‌گیری می‌کند و گوشه‌گیر می‌شود. او تنهایی را مانند سپری برای پشتیبانی از خود در نظر می‌گیرد و بر این باور است که با گوشه‌گیری آسیب کم‌تری خواهد دید.

    ۴- دفاع بالغ (Mature)

    این ساز و کارها از سوی بزرگسالان انجام می‌شود و به‌کارگیری آن‌ها می‌تواند به سلامت روان فرد کمک کند. اما نباید فراموش کرد که به‌کارگیری بیش از اندازهٔ ساز و کارهای دفاع نابالغ هم می‌توانند زیان‌بار باشند. ولی به طور کلی ساز و کارهای دفاع بالغ، مثبت ارزیابی می‌شوند.

    این مطلب را هم ببینید  آنتی سایکوتیک ها (Antipsychotic)

    نوع‌دوستی (Altruism)

    کمک و خدمت به دیگران که احساس خشنودی را به دنبال دارد. فرد از واکنش و بازخورد مثبت دیگران خشنود می‌شود و احساس خوبی پیدا می‌کند.

    پیش‌بینی یا آینده‌نگری (Anticipation)

    فرد تمام تلاش خود را می‌کند تا با در نظر گرفتن شرایط و موقعیت‌های آینده به دنبال راه حل واقع‌گرایانه برای مشکلاتی که هنوز بروز پیدا نکرده باشد.

    او با پیش‌بینی رویدادهایی که ممکن است در آینده رخ دهد و به کمک مهارت حل مسئله از اضطراب خود می‌کاهد.

    شوخ‌طبعی (Humour)

    فرد با احساس شوخی و طنزگونه در تلاش است تا با عوامل اضطراب‌‌آور کنار بیاید و خودش را سازگار کند.

     

     

    والایش (Sublimation)

    فرآیندی ناخودآگاه است که فرد اهداف و تمایلات ناپسندش را به کمک کارهای مورد پسند و پذیرش جامعه حل می‌کند. در این حالت تمایل فرد از هدف اصلی منحرف می‌شود و در فعالیت‌های مورد پسند جامعه بروز پیدا می‌کند.

    فرونشانی یا جلوگیری (suppression)

    فرآیندی خودآگاه و ارادی است که در آن فرد خواسته‌ها و انگیزه‌های خود را کنترل و مهار می‌کند، یا این‌که برای یک دورهٔ کوتاه یا بلند مدت خاطرات ناراحت‌کننده را کنار می‌گذارد و به آن‌ها نمی‌اندیشد.

    تفاوت فرونشانی و سرکوب در این است که سرکوب به طور ناخودآگاه انجام می‌شود و فرد نسبت به آن آگاهی ندارد اما فرونشانی به طور خودآگاه انجام می‌شود.

    پذیرش (Acceptance)

    توانایی قبول واقعیت یک وضعیت، شناخت فرآیند یا شرایط (معمولا یک وضعیت دشوار یا رنج‌آور) بدون تلاش برای تغییر، اعتراض یا برون‌رفت از آن را پذیرش می‌گویند.

    دلیری (Courage)

    توانایی روانی و گرایش به رویارویی با کشمکش‌ها، ترس، درد، خطر، عدم اطمینان، ناامیدی و موانع زندگی است. دلیری دو زمینهٔ جسمانی و روانی دارد.

    دلیری جسمانی برای ادامهٔ زندگی زیستی و بقای انسان نیاز است. اما دلیری روانی و اخلاقی برای نگه‌داری آرمان‌های فرد کاربرد دارد.

    خودتنظیمی عاطفی (Emotional self-regulation)

    خودتنظیمی عاطفی سازوکاری است که با آن فرد می‌تواند نوع، شدت و مدت زمان بیان احساسات گوناگونش را کنترل و اصلاح کند. توانایی پاسخگویی به خواسته‌های پیاپی احساسی به روشی که از نظر اجتماعی قابل پذیرش باشد.

    بخشش (Forgiveness)

    پایان دادن به آزردگی، برافروختگی و خشمی که در نتیجهٔ یک خطا، رفتار ناشایست، اختلاف نظر را بخشش می‌گویند. بخشش با پایان مجازات و عدم درخواست جبران همراه است.

    سپاس‌گزاری (Gratitude)

    سپاس‌گزاری احساس شادمانی را به همراه دارد و استرس و افسردگی را کاهش می‌دهد. احساس قدردانی و سپاس‌گزاری از بخش گستردهٔ مردم و رویدادها را سپاس‌گزاری می‌گویند.

    فروتنی (Humility)

    ساز و کار دفاعی فروتنی یک احترام به خود به گونه‌ای هوشمندانه است و کمک می‌کند که فرد کاستی‌های خود را ببیند و دچار غرور کاذب نشود.

    هم‌ذات‌پنداری (Identification)

    الگوسازی ناخودآگاه از راه اتصال و ارتباط خود با یک فرد، گروه و یا سازمانی که مهم به شمار می‌روند هم‌ذات‌پنداری است. این کار با هدف افزایش احساس ارزشمندی و رضایت از خود انجام می‌شود.

    رحمت (Mercy)

    رفتار دلسوزانه و از روی مهر که افراد نیرومند انجام می‌دهند.

    ذهن‌آگاهی (Mindfulness)

    این ساز و کار دفاعی، پرورش آگاهی و هوشیاری و تمرکز بدون قضاوت به رخدادها، افکار، هیجانات و احساسات در زمان حال را دربرمی‌گیرد.

    ساز و کار دفاعی ذهن‌آگاهی به فرد کمک می‌کند تا توجه خودآگاهانه و هدفمند به تجربیات زمان حال داشته باشد.

    میانه‌روی یا اعتدال (Moderation)

    در این سازوکار دفاعی فرد به دنبال این است که در احساسات، خواسته‌ها و امیالش از اعتدال را رعایت کند. سازو کار میانه‌روی با هدف پرهیز از افراط و تفریط انجام می‌شود.

    شکیبایی (Patience)

    تحمل شرایط دشوار (تأخیر، تحریک، انتقاد، حمله و…) برای مدت زمانی خاص، پیش از نشان دادن واکنش منفی نسبت به شرایط و موضوع مورد نظر را شکیبایی می‌گوییم.

    احترام (Respect)

    تمایل به نشان دادن توجه و قدردانی از فرد را احترام می‌گوییم.

    تاب‌آوری (Toleration)

    به کمک تاب‌آوری فرد می‌تواند خود را با شرایط تطبیق دهد و مشکلات را پشت سر بگذارد.

    به کمک سازوکار دفاعی تاب‌آوری فرد می‌تواند در برابر شرایط تهدیدآمیز و آسیب‌زا سازگاری داشته باشد و تعادل زیستی و روانی داشته باشد.

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۲ رای

    مهسا پیرمحمدی

    بِه رویاهای خود باور داشته باشید، آنها به دلیلی به شما داده شدند 👌💎

    نوشته های مشابه

    اشتراک در
    اطلاع از
    guest
    0 نظرات
    بازخورد (Feedback) های اینلاین
    مشاهده همه دیدگاه ها
    دکمه بازگشت به بالا
    0
    افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x