کهن الگوهای یونگ
از نظریات روانشناسی که بسیار مورد بحث قرار میگیرد، نظریه یونگ است. کهن الگوهای یونگ در بین مفاهیم مختلفی که در نظریه او مطرح شده است اهمیت بسیاری دارد.کهن الگوها در واقع بخشی از ضمیر ناهشیار هستند که در تمامی افراد، در تمام کشورها و فرهنگهای مختلف و همچنین در طول دورانهای مختلف وجود داشتهاند.
همه ما بدون احتیاج به یادگیری، آنها را در ذهن داریم و عملکرد آنها به سازماندهی برخی تجارب در ذهن فرد کمک میکنند. سایه، پرسونا، خود، آنیما و آنیموس از جمله معروفترین کهن الگوهای یونگ هستند. همراه ما در سایت آموزشی و پژوهشی رابینیا باشید تا در خصوص این کهن الگوها بیشتر توضیح دهیم.
ناهشیار جمعی یونگ
از پیروان نظریه روان تحلیلگری فروید، میتوان به یونگ اشاره کرد. موضوع ناهشیار جمعی که برای اولین بار توسط یونگ مطرح شد، یکی از اختلافاتی بود که راه فروید و یونگ را از هم جدا کرد.
یونگ، اگرچه نظر فروید در ارتباط با وجود ناهشیار شخصی را میپذیرفت و همانند فروید معتقد بود که ناهشیار شخصی، محل قرار گرفتن آرزوها و امیال فردی است که سرکوب شدهاند؛ با این حال او معتقد بود که بشر علاوه بر داشتن ناهشیار شخصی، ناهشیار جمعی نیز دارد.
با بررسی اساطیر در فرهنگهای مختلف، اعتقاد یونگ به وجود ناهشیار جمعی شروع شد. او با بررسی نشانهها دریافت که بسیاری از فرهنگها حتی آنهایی که از وجود هم مطلع نبودند، در داستانهای خود از اساطیر یکسانی استفاده میکردند.
این موضوع نشان میدهد که همه ما در برخی اطلاعات تاریخی باهم اشتراک داریم. از دیدگاه یونگ تنها به صورت به وراثت رسیدن از نسلی به نسل دیگر، معنا پیدا میکرد.
کهن الگو چیست؟
در واقع همان اساطیری که یونگ در فرهنگهای مختلف با آنها آشنا شد، کهن الگوها هستند. یونگ دریافت که آنها در همه فرهنگها حضوذ دارند.
از نظر یونگ کهن الگوها ذاتی، جهانی و ارثی هستند به این معنا که همه ما بدون احتیاج به یادگیری، آنها را در ذهن داریم و عملکرد آنها به سازماندهی برخی تجارب در ذهن فرد کمک میکند.
کاربرد کهن الگو
به طور کلی ناهشیار، بخشی از ذهن است که بدون آگاهی ما، بر روی رفتارمان تاثیر میگذارد. کهن الگوها که بخشی از ناهشیار جمعی هستند نیز همین کارکرد را دارند و به رفتارها و تجارب فرد سامان میدهند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص روانشناسی بالینی کلیک کنید.
وجود کهن الگو در همه افراد
مطالعاتی که یونگ بر روی اساطیر فرهنگها و زمانهای مختلف انجام داد، او را به این نتیجه رساند که برخی مفاهیم درتمامی فرهنگها و زمانها تکرار شدهاند. در حالی که هیچ ارتباطی میان این دو فرهنگ وجود نداشته است.
برای مثال وجود یک قهرمان، خردمند، مراقب یا اهریمن در تمامی اسطورهها دیده میشود. یونگ به این نتیجه رسید که کهن الگوها از طریق ناهشیار جمعی از نسلی به نسل دیگر، به افراد به ارث میرسند.
انواع کهن الگوهای یونگ
در ادامه به بررسی انواع کهن الگوهای یونگ در رابینیا میپردازیم.
1.خردمند (پیرمرد دانا)
خردمند فردی است که دانش بالایی داشته و معمولا برای انواع مشکلات راهکاری را ارائه میدهد. حکیم یا فرزانه نامهای دیگری است که به این کهن الگو داده میشود.
2.دوشیزه (معصوم)
معصومین معمولا افراد مهربان و دوست داشتنی هستند که عاری از هر بدی و ناراحتی بوده، همواره به دنبال شادی هستند و میخواهند که دیگران را نیز شاد نگه دارند.
3.مادر (مراقب)
کهن الگوی مادر یا مراقب فردی است که نسبت به دیگران احساس قدرت و مسئولیت بیشتری داشته و سعی میکند تا در مقابل خطرات از دیگران مراقبت کند.
4.پرسونا
لغت پرسونا یا ماسک، در اصل به معنای ماسکهای نمایشی است که بازیگران در گذشته و برای اجرای نمایش بر روی چهره خود میزدند. کاربرد این ماسکها در این بوده است که هنرپیشههای نمایش، چهره واقعی خود را پنهان کرده و آنچه دوست دارند مردم در ارتباط با آنها باور کنند را نشان میدادند.
یونگ به صورت سمبولیک، نام کهن الگویی که به دنبال انجام رفتارهای اجتماعی مطلوب و جلب تایید دیگران است را پرسونا گذاشت. پرسونا جنبهای از وجود هر شخص است که سعی میکند با انجام رفتارهای مورد پسند جامعه، خود را به عنوان فردی قانون مدار و هنجاری به دیگران نشان دهد و به همین میزان تمایلات و رفتارهای ناپسند خود را از آگاهی جمع دور نگه دارد.
5.کاوشگر
کاوشگر معمولا فردی کمال خواه است که همواره در حال تلاش برای شناسایی ناشناختهها و دست یابی به کمال میباشد. کاوشگر اکثر عمر خود را در سفر و در جستوجو برای یافتن حقیقت است.
6.قهرمان
محوری ترین موضوع درکهن الگوی قهرمان، قدرت است. آنها همه تلاش خود را به کار میگیرند تا به قدرت یا افتخار دست پیدا کنند.
7.سایه
بخشی از ضمیر ناخودآگاه جمعی که از نقاط ضعف، غرایز، ایده های سرکوب شده، کاستی و خواستهها تشکیل شده سایه است. در اصل سایه، بخشی از ناهشیار است که در تضاد کامل با پرسونا قرار دارد. تمایلاتی که در سایه وجود دارند، نظیر خشم، حسادت، غرور یا طمع، ویژگیهایی هستند که نه تنها از نظر جامعه بلکه برای اصول اخلاقی خود فرد نیز قابل اغماض نیستند.
از این رو معمولا از سایه به عنوان تاریک ترین بخش وجود صحبت میشود. از نظر یونگ، سایه میتواند در رویاها، نمایشنامهها یا سایر شرایطی که امکان تجلی نمادین داشته باشد به صورت مار، هیولا، دیو، اژدها و یا چهرههای تاریک و عجیب و غریب ظاهر شود.
8.خود
خود (متفاوت از مفهوم ایگو در روان تحلیلگری)، کهن الگویی است که میتواند بخشهای مختلف شخصیت را در کنار یکدیگر قرار داده و مجموعه واحد و یکپارچهای را ایجاد کند. به اعتقاد یونگ، نهایتا با ادغام هشیار و ناهشیار و جنبههای متضاد آنها در کنار یکدیگر، خود ایجاد میشود.