آیا «معاشرت» نقطه مقابل حسادت است؟
خودتان را در سناریوی زیر تصور کنید:
سناریوی 1: شما در یک ضیافت جوایز هستید که در آن شریک زندگی شما به دلیل موفقیت های چشمگیر در زمینه خود مورد تجلیل قرار می گیرد.
همراه با این جایزه، به شریک زندگی شما نیز ارتقاء قابل توجهی پیشنهاد شده است.
در مسیر بازگشت به خانه، شریک زندگیتان به شما از تعهدش به رابطه اطمینان میدهد، اما به شما میگوید ارتقای شغل برایشان بسیار مهم است و از درک شما که برای مدتی بسیار مشغول خواهند بود، قدردانی میکنند.
لحظه ای به این فکر کنید که در این موقعیت چه احساسی خواهید داشت.
اگر مانند بسیاری از مردم هستید، احتمالاً برای شریک زندگی خود احساس خوشحالی خواهید کرد، اگرچه ممکن است از این فکر که نمی توانید به اندازه معمول وقت خود را با او بگذرانید کمی ناامید شوید.
اکنون خود را در این سناریو تصور کنید:
سناریو 2: شما در یک مهمانی با شخص مهم خود هستید که به فردی از جنس مخالف که به تازگی ملاقات کرده است علاقه زیادی نشان می دهد.
آن دو برای مدتی به یک فضای خصوصی می روند. در بازگشت به خانه، شریک زندگیتان به شما اطمینان میدهد که به این رابطه پایبند است، اما به شما میگوید که رابطه عاشقانه جدیدشان برایشان بسیار مهم است، و از درک شما که برای مدتی بسیار مشغول خواهند بود، قدردانی میکنند.
لحظه ای به این فکر کنید که در این موقعیت چه احساسی خواهید داشت.
اگر مانند اکثر مردم هستید ، احتمالاً احساسات مختلفی را تجربه خواهید کرد که همه آنها منفی هستند ، از حسادت به خشم و از احساس خیانت گرفته تا ترس از رها شدن.
غیر همسری و همفکری اجماعی
این دو سناریو برای اکثر مردم احساسات بسیار متفاوتی را برمی انگیزد. و با این حال، این دو موازی هستند. در سناریوی 1، شریک زندگی شما به رسمیت شناخته شده و یک فرصت شغلی جدید دریافت می کند.
در سناریو 2، آنها علاقه عاشقانه و یک فرصت صمیمیت جدید دریافت می کنند. چرا در اول برای آنها خوشحال هستید اما در دوم از دست آنها عصبانی هستید؟
به گفته روندا بالزارینی، روانشناس دانشگاه ایالتی تگزاس و همکارانش، این به این دلیل است که بسیاری از ما می خواهیم که شریک زندگی خود اهداف شغلی خود را دنبال کنند، اما انتظار داریم که از نظر جنسی وفادار باشند.
بنابراین حسادت احساسی است که زمانی برانگیخته میشود که از دست دادن یکی دیگر از افراد مهم خود ترسیم
اما در نظر بگیرید که در سناریوی 2، شریک زندگی شما تعهد خود را به رابطه تایید می کند. فقط این است که آنها مدتی زمان می خواهند تا یک علاقه عاشقانه اضافی را با شخص دیگری کشف کنند.
آیا راهی وجود دارد که با آن احساس راحتی کنید؟
در واقع چنین افرادی وجود دارند، و آنها به هر دو سناریو مشابه پاسخ می دهند. اینها افرادی هستند که درگیر غیرتک همسری توافقی یا به اختصار CNM هستند.
اگرچه پیکربندی های زیادی برای روابط CNM وجود دارد ، اما رایج ترین آنها عبارت است از ، ازدواج باز(گونهای از ارتباط میان فردی است که در آن افراد میخواهند با هم باشند ولی بر روی نوعی رابطه با بیش از یک شریک (همسر) توافق میکنند.) ، و چند همسری.
به جای احساس حسادت در موقعیتی مانند سناریو 2 ، آنها احساسی را تجربه می کنند که به آن “معاشرت” می گویند. این احساس شادی آفرین است که بدانید یک شخص مهم در زندگی شما در حال تجربه شادی است.
افرادی که روابط CNM را تمرین می کنند گزارش می دهند که نسبت به دیگر روابط صمیمانه شریک زندگی خود احساس آرامش می کنند.
در واقع ، این اصطلاح عمدتا در زمینه صمیمیت های خارج از ازدواج استفاده می شود. اما من می گویم که سناریو 1 نیز به عنوان نمونه ای از معاشرت محسوب می شود ، زیرا به همین ترتیب شامل احساس شادی برای شادی شریک زندگی شما می شود.
به عبارت دیگر ، معاشرت فقط احساسی نیست که افرادی که CNM را تمرین می کنند می توانند تجربه کنند.
همدلی و حسادت می توانند با هم اتفاق بیفتند
آیا دلسوزی متضاد حسادت است؟ این فرضیه ای بوده است که اکثر دانشمندان علوم روابط تاکنون مطرح کرده اند.
با این حال، بالزارینی و همکارانش در عوض استدلال میکنند که حسادت و دلسوزی متضاد نیستند، بلکه دو احساس جداگانه هستند که حتی میتوان هر دو را همزمان تجربه کرد.
دوباره سناریو 1 را در نظر بگیرید. شما از خوشحالی شریک زندگی خود (همدلی) خوشحال هستید، اما در عین حال از اینکه او زمان زیادی را با شما نمی گذراند (حسادت) ناراضی هستید.
در این مورد می توانیم احساسات دوسوگرا را تجربه کنیم.
بالزارینی و همکارانش استدلال می کنند که دوگانگی عاطفی در موقعیت های اجتماعی کاملاً متداول است.
این جمله معروف شکسپیر از رومئو و ژولیت را در نظر بگیرید: “فراق غم شیرینی است.»” در این مورد، دو عاشق در حال گفتن شب بخیر هستند، غمگین از اینکه در حال حاضر یکدیگر را ترک می کنند، اما با خوشحالی منتظر دیدار دوباره در روز بعد هستند.
ما در بسیاری از موقعیت های اجتماعی دیگر نیز احساسات تلخ و شیرینی را تجربه می کنیم. به عنوان مثال ، وقتی یک دوست خوب برای یک فرصت شغلی جدید از شما دور میشود ، احتمالاً این احساس را خواهید داشت.
و والدین آن را به طور مکرر تجربه می کنند زیرا فرزندانشان سطوح جدیدی از استقلال را ایجاد می کنند.
درسهایی از غیر همسری اجماعی
بالزارینی و همکارانش خاطرنشان می کنند که زوج های CNM وقتی شریک زندگی شان معشوقه جدیدی پیدا می کند ، میتوانند هم دلسوزی و هم حسادت را تجربه کنند.
اما آنها با حسادت از طریق ارتباط آشکار در مورد آن برخورد می کنند نه از طریق “ترفندهای کثیف” که بسیاری از شرکای حسود انجام می دهند.
در حقیقت ، تحقیقات زیادی نشان می دهد که ارتباطات باز و در حد بالا هوش هیجانی کلیدهای موفقیت آمیز روابط CNM هستند.
این زوج ها می دانند که هیچ چیز نمی تواند پنهان بماند ، آنها باید از رضایت شریک خود برای برقراری رابطه ثانویه برخوردار شوند و باید در مورد مرزهای مشخص توافق شود.
علاوه بر این ، زوج های CNM نیاز به بینش خوبی در مورد احساسات خود و توانایی انتقال این احساسات به روشنی دارند.
توافق بین عموم مردم و بسیاری از روانشناسان این است که روابط خارج از ازدواج نمی توانند به اندازه روابط متاهلی شاد باشند.
با این حال ، داده ها این فرض را به چالش می کشند. در عوض ، CNM برای برخی از زوج ها خوب عمل میکند، که رضایت از رابطه خود را حتی بیشتر از اکثر زوج های متاهل ارزیابی می کنند ، هرچند که البته، دیگران تجربیات متغیرتری دارند.
صرف نظر از سبک رابطه ای که برای شما و شریک زندگی تان مناسب است، درس مهمی وجود دارد که باید از زوج های موفق CNM آموخت.
به عبارت دیگر، اگر می خواهید یک رابطه رضایت بخش داشته باشید، به بینش خوبی در مورد احساسات خود نیاز دارید.
هم دلسوزی و هم حسادت احساساتی هستند که به ناچار تجربه خواهید کرد، اما نکته کلیدی این است که به جای واکنش کورکورانه به آنها، درک کنید که این احساسات در شرایط فعلی چه معنایی دارند.
برای مطالعه در رابطه با انتظارات عاشقانه در روابط کلیک کنید.