پاسخ به غم و اندوه دیگران
یک غروب تاریک جمعه در سال 1979، پدری با حالتی وحشتناک به خانه بازگشت. تا به سه فرزندش که در خانه بودند بگوید مادر 43 ساله آنها آن روز پس از مبارزه طولانی با سرطان درگذشت.
من از این سه نفر کوچکتر بودم. تاریخ 2 نوامبر – چهل و دو سال پیش در چنین روزی بود. با گذشت زمان، من با آن تجربه کار کرده و در مورد آن فکر کرده ام تا به مکانی با آرامش نسبی برسم.
تقریباً 5 درصد از کودکان در اوایل زندگی والدین خود را از دست می دهند که این امر در میان همسالان نادر و از نظر اجتماعی چالش برانگیز است.
کودکانی که زودتر از موعد والدین خود را از دست می دهند، بیشتر احتمال دارد مشکلات مختلفی را از جمله خطر بیشتر افسردگی و اضطراب، مشکل با خودتنظیمی با غذا، الکل و مواد و در روابط تجربه کنند.
از دست دادن زودهنگام یک رویداد نامطلوب عمده دوران کودکی است و ممکن است هم با واکنشهای پس از سانحه و هم با پاسخهای انعطافپذیر همراه باشد که با رشد پس از سانحه مشخص میشود.
یک تجربه مشترک
از دست دادن پدر و مادر با افزایش سن بیشتر و بیشتر می شود. همان پاسخهای مقابلهای که در یک زمان به خوبی به ما کمک میکنند – رها شدن از احساسات، تمرکز بر حرکت رو به جلو – ممکن است بعداً منجر به مبارزه شود زیرا این سازگاریها به طور مشخص موانعی برای خودآگاهی و ارتباط با دیگران ایجاد میکنند.
سوگواری سالم نه تنها مستلزم استفاده از منابع شخصی است، بلکه به دریافت حمایت مناسب از اطرافیانمان نیز نیاز دارد. این شامل پاسخ های فرهنگی به مرگ می شود.
یکی از مشکلات رایج، ننگ شرمگاهی نسبت به افرادی است که غم و اندوه به خصوص غم و اندوه شدید را تجربه می کنند.
با توجه به اینکه سوگ شدید ممکن است به یک نگرانی تبدیل شود، یازدهمین ICD (طبقه بندی بین المللی بیماری) و DSM-5 آمریکایی (راهنمای تشخیصی و آماری) شامل اختلال غم طولانی مدت (PGD، به نام مجتمع پایدار اختلال سوگ در DSM-52 ) به عنوان یک تشخیص است .
با برخی اختلاف نظرها در مورد نگرانی ها در مورد “آسیب شناسی” غم و اندوه در حالی که تشخیص می دهد که افرادی با واکنش های قوی و پایدار به از دست دادن تداخل در زندگی آنها نیاز به کمک بیشتری دارند.
PGD حدود 1 نفر از هر 10 نفر را تحت تاثیر قرار می دهد که آسیب قابل توجهی را تجربه می کنند، و از بسیاری جهات مشابه PTSD است.
تحقیق در مورد نگرش نسبت به اندوه طولانی مدت
بهمنظور درک بهتر تأثیر داغ دل بر افرادی که سوگوار هستند، محققان دنیس، ایسما و برین (2021) آزمایشی را طراحی کردند که در مجله بیماری های عصبی و روانی منتشر شد که در آن شرکت کنندگان هشت تصویر را که افرادی را که اخیراً از دست داده بودند را به تصویر می کشیدند، مرور کردند.
خلاصهها (متن کامل زیر3) تنها چند فاکتور متفاوت داشتند، با تمرکز بر سطوح مختلف سوگ: اینکه آیا مرگ ناگهانی بوده یا مورد انتظار و اینکه آیا شرکتکننده به اختلال غم طولانی مدت (PGD) مبتلا بوده است یا خیر. ).
195 شرکتکننده شرحها را خواندند و یک سری اقدامات نظرسنجی در مورد داغ دل عمومی را تکمیل کردند:
- مقیاس واکنش های عاطفی: در مورد سه واکنش عاطفی اصلی می پرسد: خشم، ترس، و واکنش های “مثبت اجتماعی” (اجتماعی مثبت).
- اسنادهای منفی: شخص موجود در عکس ها از نظر خواننده چگونه به نظر می رسد؟ تا چه حد به آنها به عنوان: صالح، خونگرم، از نظر عاطفی پایدار، وابسته و حساس تلقی می شوند؟ این پیش بینی ها یا اسناد خوانندگان را می سنجد، نه ویژگی های شخصیت اصلی.
- مقیاس فاصله اجتماعی: این ابزار، که در مطالعات غم و اندوه رایج است، تخمین میزند که خواننده چقدر میخواهداز شخص موجود در تصویر، یا از نظر اجتماعی فاصله بگیرد، با سؤالاتی مانند «در مورد معرفی فرد در تصویر چه احساسی دارید. داستان برای یک دوست؟»
یافته های مطالعه
تجزیه و تحلیل نشان داد که غم و اندوه طولانی مدت با افزایش آماری معنی دار داغ دل مرتبط است. PGD واکنشهای اجتماعی بیشتر را برانگیخت، اما همچنین نسبتهای ترس و خشم بیشتری را به سوگواران برانگیخت.
شرکتکنندگان نشان دادند که به دنبال فاصله اجتماعی بیشتر با افرادی هستند که واکنشهای غمگینی قویتری دارند.
افرادی که در داستانها به تصویر کشیده میشوند بهعنوان افراد بی کفایت، از نظر احساسی سردتر و از لحاظ عاطفی پایدار تلقی میشوند. جنسیت و مرگ ناگهانی به طور قابل توجهی معیارهای بدنامی عمومی را تغییر نداد.
برای مطالعه در رابطه با تاثیرات غم و اندوه بر یادبود عزیزانمان کلیک کنید.
کمک به یکدیگر در مواقع ضروری
این تحقیق یک مطالعه اولیه مهم در درک چگونگی دیده شدن افراد داغدیده توسط اطرافیانشان است.
کسانی که واکنشهای شدید و مداوم دارند، مخصوصاً با PGD تشخیص داده میشوند، با داغ دل بیشتر دیده میشوند و از نظر اجتماعی بی کفایت و مطلوبتر و با سردی عاطفی و بیثباتی دیده میشوند.
در حالی که مطالعهای در دنیای واقعی درباره نحوه واکنش افراد به فقدان واقعی در نزدیکانشان انجام نشده است، این الگوی آزمایشی پذیرفته شده استفاده از عکس نوشتهها برای بررسی نگرشها نشان میدهد که ننگ و ادراک مشخصی نسبت به افراد مبتلا به اندوه شدید وجود دارد.
این نتایج تجربی با تجربیات افرادی که دچار فقدان شده اند مطابقت دارد – از یک طرف، دیگران تمایل به همدردی دارند، در حالی که در عین حال اغلب ناجور به نظر می رسند و فاصله خود را حفظ می کنند.
کار آینده میتواند این یافتههای اولیه را گسترش دهد تا به نحوه نشان دادن داغ دل در روابط واقعی، محیطهای مدرسه و محل کار و همچنین تجزیه و تحلیل تأثیر داشتن یک برچسب تشخیصی در مقابل نشان دادن واکنشهای شدید بدون تشخیص نامبرده بپردازد.
توجه به واکنش خودمان نسبت به کسانی که سوگوار هستند مهم است. از دست دادن دیگران احساسات ما را در مورد مرگ دیگران برمی انگیزد و محدود بودن شخصی خود را به ما یادآوری می کند و “برجستگی مرگ و میر” را افزایش می دهد.
غم و اندوه، به ویژه غم شدید، اغلب مورد داغ دل میباشد و دیگران را ناراحت میکند، و آنها را به تصورات عمومی و غالباً نادرست در مورد درگذشتگان سوق میدهد و به طور کلی در معرض خطر بدتر کردن اوضاع هستند.
ملاقات با هر فردی در جایی که هستند، پیدا کردن نیازهای او و پیگیری پاسخ های خود به ما این امکان را می دهد که در زمان وقوع تراژدی بهترین واکنش را نشان دهیم.