مشاوره کنترل کودکان ناسازگار و بهترین روش برخورد
کودکان ناسازگار و لجوج اغلب به گونهای رفتار میکنند که والدین خود را ناراحت میکنند، حتی زمانی که به محبت والدین نیاز دارند. رفتار آنها شبیه به این است که کسی رژیم دارد و در عین حال شکلات میخورد. شما میدانید که این کار نادرست است، ولی نمیتوانید خودتان را کنترل کنید.
علت ناسازگاری کودکان چیست؟
علتهای آن عبارتند از:
- عدم آشنایی پدر و مادر با مبانی تربیتی صحیح
- وجود ناپدری یا نامادری
- محبت بیش از حد والدین به خواهر و برادر، و بیمهری و بیتوجهی نسبت به کودک، و نقصهای جسمانی او، نقص عضو و زشتی بودن
- بیتوجهی اطرافیان به کودک
- محیط مضطرب
- فشارهای بیش از حد برای حفظ سلامت کودک
- دادن آزادیهای غیر منطقی
- سرکوفت زدن
- محرومیت کودک از بازیهای مورد علاقهاش
عواقب ناسازگاری کودکان عدم توجه به آنها و زیاندهی به آنها است و موجب تباهی آنها میشود.در ادامه به بررسی عوامل مرتبط با ناسازگاری کودکان پرداخته و در نهایت به اهمیت مشاوره کودک پرداخته خواهد شد.
عواقب ناسازگاری کودکان عبارتند از:
- واکنشهای غیر انسانی و ناپسند
- انحرافهای جنسی، فحشا و تجاوز به جنس مخالف در آینده
- اعتیاد به مواد مخدر
- دزدی، خیانت در امانت و تجاوز به اموال دیگران در بزرگسالی
- آدمکشی، جنایت و چاقوکشی
- کلاهبرداری، جعل اسناد
- تجاوز به حقوق دیگران
- رشوهخواری و …
برای خواندن مقاله با کودک لجباز چه کنیم در مجله رابینیا کلیک کنید.
درمان و کمک به کودکان ناسازگار رابطه دوستانه میان کودکان و آموزگاران و بررسی مشکلات زندگی آنها به درمان ناسازگاری کودکان کمک میکند. رفتار برخی کودکان را نباید به بیشعوری، تنبلی، بیعقلی و … نسبت داد. جزئیات اختلالات رفتاری آنها را باید بررسی کرد و با کمک والدین از میان برد.
نوزادان گریه میکنند، کودکان نوپا عصبانی میشوند. در برخی مواقع، والدین انتظار دارند فرزندانشان شروع به مدیریت احساسات خود بدون فروپاشی حماسی کنند. با این حال، یادگیری برای تنظیم احساسات یک فرآیند پیچیده است. پاملا کول، دکترای روانشناسی دانشگاه ایالتی پن، که تنظیم هیجان را در اوایل کودکی مطالعه میکند، میگوید: “تنظیم احساسات به مهارتهای بسیاری از جمله توجه، برنامهریزی، رشد شناختی و رشد زبان نیاز دارد.”
روانشناسان میگویند کودکان این مهارتها را در زمانهای مختلف توسعه میدهند. توانایی آنها در مدیریت احساسات منفی به ژنتیک، خلق و خوی طبیعی آنها، محیطی که در آن رشد میکنند و عوامل بیرونی مانند میزان خستگی یا گرسنگی آنها بستگی دارد. اما والدین، معلمان و سایر مراقبان همگی نقش مهمی در کمک به کودکان برای یادگیری مدیریت احساسات خود دارند.
کودکانی که احساسات خود را به خوبی مدیریت میکنند، بیشتر در مدرسه موفق میشوند و با دیگران کنار میآیند. در اینجا راهبردهای آزمایش شده علمی وجود دارد که والدین و مراقبان میتوانند از آنها برای آموزش این مهارتهای مهم به کودکان استفاده کنند: جان لاچمن، دکترای ABPP، روانشناس در دانشگاه آلاباما که برنامههای پیشگیری از پرخاشگری را مطالعه میکند، گفت: “نوزادانی که سریع واکنش نشان میدهند و به سختی تسکین مییابند، زمانی که بزرگتر میشوند، بیشتر در مدیریت احساسات دچار مشکل میشوند.
کودکان در معرض خطر هستند، اما همه بچهها از آموزش احساسات سود میبرند. وقتی فرزندانشان هنوز نوزاد هستند، مراقبان میتوانند درباره احساسات صحبت کنند. به زمانی که شخصیتهای کتاب یا فیلم احساس غمگینی، شادی، عصبانیت یا نگرانی میکنند، اشاره کنید.
والدین دفت کنید: کمتر تنبیه کنید، بیشتر تحسین کنید. عواقب رفتار بد وسوسهانگیز است، اما تنبیه شدید رفتار را بدتر میکند نه بهتر. لاچمن میگوید: “وقتی فرزندپروری خشن است، کودکانی که در مدیریت احساسات خود مشکل دارند، معمولاً با پرخاشگری بیشتر واکنش نشان میدهند. تحقیق نشان میدهد که شما باید چهار یا پنج تعامل مثبت برای هر توبیخ منفی داشته باشید.
به عبارت دیگر، مراقبان باید زمان زیادی را صرف تمرکز بر توجه مثبت، تمجید و پاداش برای رفتار خوب کنند. کازدین به مراقبان توصیه میکند برای رفتارهایی که میخواهند اصلاح کنند، درباره «تضادهای مثبت» فکر کنند. اگر کودک شما همیشه هنگام ترک زمین بازی فریاد میزند، او را به خاطر طغیان تنبیه نکنید.
ویژگی حسادت و ناسازگاری در کودکان
حسادت در کودکان در مراحل مختلف رشد، به شکلهای متفاوتی ظاهر میشود. البته، این موضوع به سن و پسزمینه فرد، و حتی ویژگیهای ژنتیکی آن بستگی دارد. اما به طور کلی، در کودکان تکفرزند، این ویژگی بیشتر دیده میشود و شدت بیشتری دارد؛ زیرا قبل از ظهور او، تمام توجه به فرد مورد نظر بوده و رقبایی برای توجه و محبت وجود نداشته است.
حسادت و ناسازگاری در کودکان معمولاً به شکل غیر ارادی در رفتارهایی مثل ناخوشایندی در خوردن، مشکلات در استفاده از توالت، داد و فریاد و حتی برخورد با کودکان تازه وارد، گاهی به صورت خشونتآمیز نمایان میشود.
با این حال، نیاز به نگرانی زیادی وجود ندارد، زیرا این مسائل معمولاً با کمک والدین و همکاری اطرافیان نزدیک مانند پدربزرگ و مادربزرگ و خاله و… بهبود پیدا میکند و کودک توانایی مقابله با این موقعیتها را پیدا میکند. حتی علاقه و محبت نیز پس از مدتی به کودک جدید نمایان میشود که با مطالعه و مشاوره با روانشناسان ماهر در این زمینه میتوان بهبود را فراهم کرد.
کودکان ناسازگار، کودکانی هستند که از هوش عادی و یا حتی هوشبهرهای بالاتری برخوردارند، اما با رفتار نامتعارف و غیرمعمول همراه هستند و نمیتوانند بهطور عادی روابط خود را با دیگران حفظ کنند.آمار صحیحی از تعداد کودکان ناسازگار موجود نیست؛
برخی از روانشناسان دستهبندیهایی را برای ناسازگاری رفتاری ارائه کردهاند که در اینجا به چند نوع آن اشاره میکنیم.
نوع اول: شامل رفتارهایی است که به منظور جلب توجه از افراد صورت میگیرد، مانند ایجاد صداهای بلند، تقلید مداوم، خشونتهای بدنی و زبانی. برای مثال، دانشآموزی که بدون دلیل مشخصی بهطور مداوم فریاد میزند و از جای خود بیرون میرود و اظهارات ناپسندی میکند.
در واقع، این دانشآموزان با این رفتارها توجه معلم و دیگران را به خود جلب میکنند، اگرچه این توجه اغلب منفی است، اما ممکن است تنها راهی باشد که دانشآموز به معلم اعلام کند که “من هستم”.
نوع دوم: شامل رفتارهایی است که با اضطراب و گوشهگیری همراه است؛ مانند حساسیت زیاد، احساس حقارت، عدم اعتماد به نفس، ترس و واهمه. این دسته از رفتارها کودکانی را شامل میشود که بهجای رفتارهای بد، رفتارهای کمرفتاری انجام میدهند، که گرچه برای دیگران مزاحمتی نیست، اما مشکلات آنها نیز کم نیست.
نوع سوم: شامل ویژگیهای رفتاری مانند بیعلاقگی، کندی و عدم فعالیت مناسب، خواب آلودگی، بازی با اشیاء و صدادرآوری، خط کشیدن روی میز و صندلی و… است. این رفتارها ممکن است در کودکان بزرگتر نشانه تأخیر در رشد رفتاری باشد. اختلالات عاطفی-هیجانی و بیماریهای روانی کودکان معمولاً از طریق اختلالات رفتاری نمایان میشود و اگر به طور کامل مداوم شود، ممکن است رشد طبیعی را متوقف کند یا به تأخیر بیندازد.
کودکانی که این ویژگیها را دارند، معمولاً نمیتوانند بهراحتی نیازها و مشکلات خود را بیان کنند و از رعایت مقررات و احترام به قوانین دشواریهایی دارند. به همین دلیل، تربیت و آموزش این کودکان برای والدین، معلمان و مربیان نسبت به دیگران چالشهای بیشتری را ایجاد میکند.
راهحلهایی برای مقابله با حسادت و ناسازگاری کودکان بزرگتر در برابر فرزند جدید چیست؟
حسادت و ناسازگاری کودکان امری شناخته شده در علم روانشناسی است. اغلب حسادت در کودکان کوچک زمانی شروع میشود که عضو جدیدی به خانواده اضافه میشود و این امر به نسبتی طبیعی است. اما واکنشهای مثبت طرفین میتواند به شدت در کنترل این احساس کمک کند. در این زمان یا حتی قبل از تولد فرزند جدید، باید کودک را برای این تغییر آماده کنیم.
با توجه به سن کودک، باید به او کمک کنیم تا با این شرایط کنار بیاید. اگر فرزندان قبلی دارای فاصله سنی کمی باشند و هنوز در ردهسنی تا سه سالگی هستند، اطلاع دادن به آنها از آمدن فرزند جدید و اختصاص دادن زمان تنها با هر یک از آنها به عنوان فرزند بزرگتر، همراه با حفظ توجه قبلی به او و ایجاد تنوعات جذاب برایش میتواند مفید باشد.
همچنین، لازم است والدین به تنهایی توجه زیادی به فرزند جدید نکنند تا کودک بزرگتر به تدریج با زندگی جدید و حضور نوزاد آشنا شود.
اگر کودک بزرگتر است، با اعطای احساس مسئولیت و ارتباط با او و حفظ توجهات قبلی به او، میتوان او را با شرایط جدید آشنا کرد. البته، ممکن است در اولین روزها و ماههای اولیه مشکلاتی پیش آید، اما با تمرین، حوصله و راهنمایی از روانشناسان ماهر در این زمینه، میتوان مشکلات حسادت و ناسازگاری در کودک را حل کرد.
درمان ناسازگاری کودکان
اگرچه کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای، ویژگیهای چالشبرانگیز و اذیتکنندهای دارند، اما از سوی دیگر آنها میتوانند باهوش، خلاق و در قبال دیگران بسیار مسئول باشند. بنابراین با کمی صبوری و به کمک مداخلات حمایتکننده از جانب والدین، رفتار این بچهها میتواند به مرور بهبود یابد. باید بگوییم گرچه درمان کودک ناسازگار کار سادهای نیست، اما بدون شک برای درمان ناسازگاری در کودکان نیز راهحلهایی وجود دارد ازجمله:
توجه مثبت را فراهم کنید
اگر کوچولوی وروجک شما به اختلال نافرمانی مقابلهای مبتلا باشد، ممکن است متوجه شوید که رفتار او دیگران را عصبی و ناراحت میکند. در نتیجه، بسیاری از تعاملات فرزندتان با بزرگسالان ممکن است منفی باشند، این بدین معناست که او نمیتواند با دیگران در جهت مثبت ارتباط برقرار کند. کودکان مبتلا به این اختلال معمولاً دستورات، توبیخها و تنبیهات بیشتری نسبت به سایر همسنوسالانی که از این مشکل رنج نمیبرند، دریافت میکنند.
مبذول کردن توجه مثبت آن هم به صورت روزانه و مستمر، میتواند راهکاری کلیدی برای درمان ناسازگاری کودکان و نیز جلوگیری از بروز رفتارهای ناخواسته در فرزندتان باشد. صرف نظر از اینکه دلبند شما در هر روز چگونه رفتار میکند، حداقل برای ۱۵ دقیقه توجه خود را به او معطوف کنید. برای انجام دادن این کار شما میتوانید با هم بازی کنید، برای یک گردش خانوادگی به بیرون بروید و یا با همکاری هم یک پروژه انجام دهید.
ارائه توجه به شیوهای مثبت به فرزند کوچکتان، تلاش او برای جلب توجه شما از طریق رفتارهای ناخواسته را کاهش میدهد. بنابراین مؤلفه زمان را به عنوان یک سرمایهگذاری برای درمان ناسازگاری کودکان در طولانیمدت در نظر بگیرید و از آن نهایت استفاده را ببرید.
قوانینی شفاف و واضح ایجاد کنید
کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای دوست دارند تا درباره قوانین بحث کنند. در صورتی که اوضاع و کارها به نظر این بچهها عادلانه نباشند، نگرانی خود را ابراز کرده و به دنبال راههای گریز از آن شرایط هستند. اما شما با وضع قوانین شفاف و مشخص خانوادگی میتوانید احتمال ایجاد برخی از این استدلالها و سروکلهزدنها را کاهش دهید.
به یاد داشته باشید که قوانین را روی یخچال یا مکان برجسته دیگری در خانه قرار داده تا همواره در معرض دید باشند و در صورت لزوم به راحتی به لیست خود مراجعه کنید. به عنوان مثال وقتی فرزندتان گفت: “من نمیخواهم فعلاً تکالیفم را انجام دهم”، میتوانید به این نکته اشاره داشته باشید:”طبق قوانین زمان انجام تکالیف از ساعت ۴:۰۰ شروع میشود و باید حتماً در این زمان آنها را انجام دهید.”
برای افزایش اثربخشی، قوانین را به صورت ساده تعریف کرده و لیست را خیلی طولانی نکنید. فراموش نکنید که برخی از قوانین بسیار مهم بوده و حتما باید به آنها توجه شود، از جمله مسائلی مانند تکالیف مدرسه، کارهای خانه، زمان خواب و احترام به دیگران.
یک برنامه رفتاری ایجاد کنید
برای رسیدگی به مسائل رفتاری خاص فرزندتان، یک برنامه رفتاری ایجاد کنید. این موارد ممکن است شامل پرخاشگری، بدحرفی، امتناع از انجام تکالیف و یا بداخلاقی باشند. بنابراین برای فرزند دلبندتان مشخص کنید که در صورت نقض قوانین، چه نتیجهای را خواهد دید و عواقب و پیامدهای این کار را نیز به صورت روشن برایش توضیح دهید.
به علاوه بهتر است برایش شرح دهید که در صورت انجام دادن رفتارهای مناسب، چه پیامدهای مثبتی در انتظار او خواهد بود. سیستمهای پاداش و جزا، به ویژه سیستم “token economy” (یکی از سریعترین و موثرترین راهها برای تشویق کودکان به پیروی از قوانین است که در آن برای هر رفتار خوب، پاداشی تعیین میشود، هر چند که این رفتار کوچک باشد)، میتوانند ابزار موثری برای تربیت بچههای مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای به شمار بروند.
برای عملی کردن عواقب کار اشتباه فرزندتان، قاطع باشید
کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای به دلیل انجام رفتارهای ناخواسته و ناپسند، اغلب تنبیه شده و به صورت مداوم با پیامدهای منفی رفتارشان روبرو میشوند. شاید به همین دلیل برای فرزند کوچک خود احساس دلسوزی کرده و به او اجازه دهید که گاهی از عواقب زیرپا گذاشتن قوانین در امان بماند. اما با این کار، رفتار او نه تنها بهبود نخواهد یافت، بلکه احتمال تشدید و بدتر شدن آنها نیز وجود دارد.
اگر کودکتان متوجه شود یک درصد این شانس وجود دارد که شما در هنگام مشاجره تسلیم شده و در مقابل او کوتاه بیایید، احتمالاً تصمیم خواهد گرفت که این کار ارزش امتحان کردن را دارد. با گذشت زمان و کسب موفقیتهای بیشتر از این روش، شرایط چالشبرانگیزتر هم خواهد شد و دیگر به راحتی نمیتوانید او را کنترل کنید.
از مبارزات قدرتطلبی پرهیز کنید
بچههایی که از اختلال نافرمانی مقابلهای رنج میبرند، در تحریک بزرگسالان با انجام بحثهای طولانی مهارت دارند. بنابراین این بسیار مهم است که برای اجتناب و دوری از درگیریهایی که هدف آنها اثبات قدرتمندی طرفین است و به هیچ عنوان مفید و اثربخش هم نیستند، گام بردارید.
اگر به فرزندتان میگویید اتاق خود را تمیز کند و او با شما بحث میکند، در مقابل بحث و گفتگو مقاومت کنید. هرچه این مشاجره بیشتر زمان ببرد، او با زرنگی برای مدت طولانیتری میتواند نظافت اتاق خود را به تأخیر بیندازد. در عوض، به کودک خود دستورالعملهای مشخص و واضحی بدهید و اگر تصمیم گرفت که این کار را انجام ندهد، پیامدهای این سرکشی را برایش عملی کنید.
در جهت درمان ناسازگاری کودکان هرگز سعی نکنید فرزند خود را مجبور به انجام کاری کنید. شما نمیتوانید وروجکتان را مجبور کنید اتاقش را تمیز کند و یا تکالیفش را بنویسد. مشاجره، نق زدن و داد زدن راهکارهای موثری نیستند.
برای درمان ناسازگاری کودکان به جای این رفتارها، اگر فرزندتان کاری را که خواسته اید، انجام نداد، نتیجه اش را برای او ناخوشایند کنید. البته قبل از این کار، حتما به دلبندتان هشداری بدهید که به وضوح برایش مشخص کند اگر او آنچه را که شما خواسته اید انجام ندهد، چه اتفاقی برایش خواهد افتاد.
به خاطر داشته باشید که درک دلایل رفتار فرزند شما بسیار مهمتر از ناخوشایند کردن کارها برای او است. وقتی بفهمید چه چیزی مانع انجام یک کار یا پیگیری دستورالعملها است، بهتر میتوانید با جگوگوشه خود ارتباط برقرار کرده و به او در بهبود رفتارهایش کمک کنید.
به این مثال دقت کنید:
“عزیزم هنگامی که کامپیوتر را خاموش کردی و تکالیف مدرسه را انجام دادی، دوباره میتوانی با کامپیوتر بازی کنی.” استفاده از زبان مثبت و تأکید بر ارتباط میتواند به شکلی واقعی پویایی میان والدین و کودک آنها را تغییر دهد.
دریافت پشتیبانی
اگر دلبند کوچک شما به طور مداوم کمکهای حرفهای پزشکی را دریافت نمیکند، بهتر است این مورد را نیز در نظر داشته باشید. آموزش والدین غالباً قسمت عمدهای از درمان کودکان ناسازگار است و یک مشاور حرفهای میتواند شما را در زمینه تکنیکهای اصلاح رفتار در خانه یاری کند.
کمک گرفتن از گروههای پشتیبانی نیز یک اقدام بسیار مفید است. زیرا تربیت کودکی که اختلال نافرمانی مقابلهای دارد، برای والدین او میتواند امری طاقتفرسا باشد و صحبت با والدین دیگری که با آنها هم درد هستند، ممکن است به تسهیل این روند کمک کند.
بنابراین مهمترین کاری که به عنوان پدر و مادر چنین بچههایی برای درمان ناسازگاری کودکان باید انجام دهید، این است که هرچه بیشتر و بیشتر در مورد اختلال نافرمانی مقابلهای آموزش ببینید. درک این اختلال کلیدی طلایی است که به شما اجازه میدهد تا به دلبندتان در یادگیری مهارتهای جدید برای مدیریت و بهبود رفتار خود کمک کنید.
راههای کنترل کودکان ناسازگار
کودکان ناسازگار معمولاً مشکلاتی را برای خودشان و دیگران ایجاد میکنند. واقعیت این است که آنها نمیدانند چگونه به اهداف خود برسند. برخوردهای نادرست با کودکان و نوجوانان میتواند منجر به سوءاستفاده شود.
روش بهتر برای تشویق یک کودک یا نوجوان این است که به او فرصت داده شود. به جای نادیده گرفتن اشتباهات، بر رفتارهای مثبت تأکید کنید.
از فرزندانتان بخواهید که از مدرسه یا در اوقات فراغت، رویدادهای روزمره را با شما به اشتراک بگذارند و در مواقع خوشایند یا ناخوشایند، با شما در میان بمانند. از چیزهایی که از فرزندانتان میآموزید، شگفتزده خواهید شد.
به کودکان هدایا و تجارب ارزشمند بدهید. متأسفانه بسیاری از والدین و معلمان تمام وظایف را بر عهده خود میگیرند.
اگر کودکان و نوجوانان در فعالیتهای مختلف شرکت کنند، احساس وابستگی پیدا میکنند.
حل مشکلات را در جلسات خانوادگی با احترام و همکاری انجام دهید. در این جلسات، احترام و مهربانی فضای مطبوعی را ایجاد میکنند و کودکان و نوجوانان مهارتهای اجتماعی، مسئولیتپذیری و همکاری را یاد میگیرند.
تصمیمگیری و انجام کارها را با همکاری همه اعضای خانواده به اشتراک بگذارید.
وظایف مختلف هفته را روی کاغذهای جداگانه بنویسید و آنها را در جعبهای مشترک قرار دهید تا همه بتوانند به آنها دسترسی داشته باشند. همیشه یک نفر به تنهایی همه کارها را انجام ندهد.
کودکان و نوجوانان را برای شرکت در تصمیمگیریها در خانواده تشویق کنید. این کار باعث افزایش انگیزه و علاقه آنها خواهد شد.
همچنین شما میتوانید از مشاوران رابینیا به صورت آنلاین وقت مشاوره دریافت نمایید.