افراد وابسته می توانند از لحاظ احساسی و ارتباطی آزار دهنده و خفه کننده باشند.سوال این است که آیا شما می توانید برای همیشه با چنین فردی زندگی کنید؟ مسئله ای که باید در نظر بگیرید این است: آیا همسرتان نسبت به ماهیت ارتباطی شما استرس دارد؟احتمالاً پیشگیری و تشخیص برای این گونه افراد ، به این خاطر است که آیا انگیزه ای برای تغییر بینشی نسبت به رفتارشان دارند؟
افرادی که چنین مشکلی دارند، نسبت به مشکلات شان بینش محدودی دارند و زمانی که کارها خوب پیش نمی رود، دیگران را سرزنش می کنند.همسر شما ممکن است مسئولیت کمی را برای عواقب رابطه بپذیرد.افراد مبتلا به بیماری شخصیتی در این مورد نگرانند که همسرشان آنها را نپذیرد و از طرد شدن می هراسند .زمانی که همسرتان متوجه می شود شما ناراحتید ، بدترین ترس او تایید می شود که شما نمی توانید به تضمین بی قید و شرط رابطه با او ادامه دهید، یا اینکه در فکر ترک او هستید.این ممکن است باعث شود که همسرتان دچار بحران شود، یا حتی تحریک می شود که وارد رابطه ی دیگری شود که نیاز های وابستگی اش را تأمین کند
افراد وابسته می توانند از لحاظ احساسی و ارتباطی آزار دهنده و خفه کننده باشند.سوال این است که آیا شما می توانید برای همیشه با چنین فردی زندگی کنید؟ مسئله ای که باید در نظر بگیرید این است: آیا همسرتان نسبت به ماهیت ارتباطی شما استرس دارد؟احتمالاً پیشگیری و تشخیص برای این گونه افراد ، به این خاطر است که آیا انگیزه ای برای تغییر بینشی نسبت به رفتارشان دارند؟
افرادی که چنین مشکلی دارند، نسبت به مشکلات شان بینش محدودی دارند و زمانی که کارها خوب پیش نمی رود، دیگران را سرزنش می کنند.همسر شما ممکن است مسئولیت کمی را برای عواقب رابطه بپذیرد.افراد مبتلا به بیماری شخصیتی در این مورد نگرانند که همسرشان آنها را نپذیرد و از طرد شدن می هراسند .زمانی که همسرتان متوجه می شود شما ناراحتید ، بدترین ترس او تایید می شود که شما نمی توانید به تضمین بی قید و شرط رابطه با او ادامه دهید، یا اینکه در فکر ترک او هستید.این ممکن است باعث شود که همسرتان دچار بحران شود، یا حتی تحریک می شود که وارد رابطه ی دیگری شود که نیاز های وابستگی اش را تأمین کند
تغییر واقعی، زمان می برد و مستلزم تلاش است و تمرین و پشتکار زیادی نیاز دارد. یک ضرب المثل قدیمی که می گوید: ” پلنگ نمی تواند خال های پوستش را تغییر دهد ” مطمئناً اینجا صدق می کند. به هر حال شخص وابسته می تواند کمی آ نها را کمرنگ تر کند.براساس تجربه، مشاهده کرده ایم هنگامی که یکی از زوجین ، شخصیت وابسته دارد و برای درمان پیش مشاوره خانواده مراجعه می کند، دچار آشفتگی و اضطراب می شود. شخص وابسته به خاطر احساس از دست دادن رابطه، اضطراب دارد و از احساس ناامیدی و نیازمندی هم خسته شده است.احتمال اینکه این فرد، از لحاظ بالینی افسرده شود کم نیست.مسئله این است که استرس اغلب قبل از تغییرات می آید. به طور کلی وقتی کارها خوب پیش می رود، افزایش تغییرات به ندرت رخ می دهد.ممکن است فقط برای خوشایند شما به دنبال تغییر برود که رویکردهای مبنی بر تبعیت و تسلیم، برای تغییر به ندرت ثمر بخش است.
دنیای همسرتان را باز کنید.
در روابط وابسته، محافل اجتماعی نسبتاً محدود می شوند.شخص وابسته اغلب دوستان نزدیک و روابط کمی دارد که سطح صمیمیت و مراقبت مطلوب را تأمین می کند .نتایج بررسی ها نشان می دهد که هرچه محفل اجتماعی شخص و شبکه ی حمایتی اش بزرگتر باشد افراد، سالم تر و شادتر هستند.اگر همسر شما سیستم حمایتی وسیعی دارد، ممکن است احساس کند که نیازهایش در مکان های چندگانه بیشتر تأمین می شود و در نتیجه تقاضایش از شما کمتر شود.به همسرتان کمک کنید تا دوستان بیشتری پیدا کند و در برخی فعالیت های جدید برای وسیع تر کردن محیط اجتماعی اش درگیر شود.در انجام این کار متوجه می شوید که افراد جدیدی را ملاقات کرده و خروجی اجتماعی بیشتری ایجاد می کنید.
پس از ازدواج انتظار می رود که زوج زندگی مستقلی داشته باشند و تصمیمات بر اساس مشورت دو نفره گرفته شود. اما مشکل وابستگی به خانواده می تواند باعث شکست ازدواج شود. وابستگی به هر شکلی، از نوع مالی یا روانی، استقلال زوج را تحت تاثیر قرار می دهد و موجب تشدید نارضایتی می شود.
یکی از چالش های مهم در زندگی بعضی از زوجین قبل و بعد ازدواج، میزان وابستگی آنها به خانواده است. دختران و پسران بدون اطلاع در مورد پیامدهای وابستگی به خانواده در ازدواج، زندگی خود را شروع می کنند. بی توجهی به این مورد مهم باعث شکست در ازدواج خواهد شد.
انواع وابستگی به خانواده
این نوع وابستگی به دو بخش مالی و معنوی تقسیم می شود. هر دو نوع آن بسیار خطرناک است و باعث اختلال در زندگی و روابط زناشویی خواهد شد.اگر وابستگی مالی باشد در صورت نبود خانواده فرد نمی تواند گلیم خود را از آب بیرون بکشد. در صورتیکه وابستگی بیش از حد معنوی باشد نمی تواند با همسرش روابط خوبی داشته باشد و دوست دارد مدام کنار خانواده اش باشد. بدون اجازه آن ها آب نمی خورد و مدام از آن ها دستورمیگیرد. بدون اینکه برای همسر خود ارزش و احترام قائل باشد. قطعا بهترین همسران هم از این وضعیت خسته می شوند.
فرد وابسته در زندگی زناشویی بسیار بی مسئولیت می شود
یکی از پیامدهای وابستگی به خانواده در ازدواج بی مسولیتی در خانواده است. این فرد نمی تواند نقش همسری را به خوبی انجام دهخد و در نتیجه همسرش از زندگی دلزده می شود و افسردگی می گیرد. روی این فرد نمی توان به هیچ عنوان حساب باز کرد. این فرد به اصطلاح بچه ننه است. تا در زندگی به مشکل کوچکی بر می خورد به خانواده اش رجوع می کند و از کمک می خواهد. این شخص روی همسرش حساب باز نمی کند و اگر حساب باز کند تمام مسئولیت ها را به او واگذار می کند. اگر خانواده او نباشند دیگر از پس اداره زندگی بر نمی آید.
از دیگر پیامدهای وابستگی به خانواده در ازدواج عدم استقلال در زندگی شخصی است. مستقل نبودن در زندگی باعث می شود که هیچ کس روی شما حساب باز نکند. این شخص در انجام کارهای کوچک نیز ناتوان است. فرد وابسته قطعا نمی تواند پدر یا مادر خوبی در اجتماع باشد. نه همسر و نه فرزندانش توجهی به او ندارند و گاهی به خاطر وابستگی اش او را مسخره می کنند. شخصیت ضعیف او در پای دخالت های بی جای خانواده اش را در زندگی زناشویی باز می کند. زیرا مدام باید مطیع فرمان های خانواده اش باشد و آن ها دستور بگیرد. از این رو جرقه ی دعوا و کشمکش از این نقطه آغاز می شود. این فرد بدون خانواده اش مستاصل می شود. زندگی این فرد قطعا با شکست مواجه خواهد شد مگر اینکه خود یا همسرش تصمیمی جدی بگیرند.
عدم داشتن مهارت های زندگی در شخص وابسته
نداشتن مهارت های لازم برای اداره زندگی از پیامدهای وابستگی به خانواده در ازدواج است. افراد مستقل بالطبع مهارت هایی را در زندگی پیش از ازدواج آموزش دیده اند. می دانند که در شرایط سخت چه کنند. چگونه پول در بیاورند. چگونه نیازهای همسر و فرزندشان را تامین کنند. چگونه بهترین تصمیم را در زندگی بگیرند و چگونه بر حسب تغییرات مهارت های جدید بیاموزند. اما فرد وابسته از همان ابتدا به دلیل بی مسئولیتی هیچ مهارتی را برای شروع زندگی ندارد. به همین دلیل قطعا از لحاظ مالی وابستگی شدیدی به خانواده اش پیدا می کند. این معضل به لحاظ روحی و روانی خانواده را دچار مشکل می کند. همسر این فرد مجبور است برای گذراندن زندگی تنها از مهارت خود برای زندگی استفاده کند.