کارگاه آموزشی روان تحلیلی و روابط ابژه

روانشناسی تحلیلی و روابط ابژه

مفهوم “آویژه” یا “شیء” یک اصطلاح در فلسفه نوین است که معمولاً به عنوان مقابل سوژه استفاده می‌شود. سوژه مشاهده‌کننده است و شیء یا ابژه آن چیزی است که مشاهده می‌شود. از دیدگاه فیلسوفان مدرن مانند رنه دکارت، آگاهی حالتی از شناخت است که شامل سوژه و چندین ابژه می‌شود که ممکن است وجود مطلق نداشته باشند یا به سوژه‌ای که آنها را مشاهده می‌کند وابسته نباشند.

توجه : این پکیج به صورت کارگاه ضبط شده میباشد.

اصطلاح “ابژه ” در روان‌شناسی رابطه‌های ابژه در متون روان‌کاوی، یک اصطلاح تخصصی است که به شخصی اشاره دارد که هدف یا میل فعالیتی قرار گرفته است. شیء آن چیزی است که سوژه به آن مرتبط می‌شود. احساسات و عواطفی به ابژه ها وابسته است. به عنوان مثال، من عاشق فرزندانم، از مارها می‌ترسم یا از رفتار دوستم عصبانی می‌شوم.

انسان‌ها شیء‌هایی را دارند. شیء‌هایی مثل گرسنگی و غذا ابژه های فیزیکی هستند و شیء‌هایی مثل جنسیت، به شخصیت شخص مرتبط است. فروید در بحث انگیزه‌های غریزی، در مورد شیء‌های نوزادان صحبت می‌کند که ابتدا پستان مادر، سپس خود مادر و در نهایت افراد و چیزهایی که نوزاد را رضایت می‌دهند، موضوعات می‌شوند. اصطلاح “بازنمایی” به نحوه تملک شخص بر یک ابژه اشاره دارد، یعنی نشان می‌دهد که چگونه شخص یک ابژه را به صورت روانی بازنمایی می‌کند.

افرادی که در مورد شیء می‌نویسند، به طور کلی بین دو دنیا یا چارچوب تفکیک قرار می‌دهند: دنیای بیرونی شیء‌های قابل مشاهده در محیط اجتماعی، به عبارت دیگر دنیای روزمره ما، و دنیای درونی که شامل تصورات و بازنمایی‌های ذهنی سوژه از دنیای بیرونی است، یعنی تجربه و نمایش سوژه از دنیای بیرونی.

دنیای بیرونی به شیء‌های قابل مشاهده اشاره دارد که در محیط اجتماعی و دنیای روزمره وجود دارند. دنیای درونی به تصورات و نمایش‌های ذهنی سوژه از دنیای بیرونی، به عبارت دیگر تجربه و نمایش سوژه از دنیای بیرونی اشاره دارد. هر کسی می‌تواند مادری که از فرزندش مراقبت می‌کند را توصیف کند، شیء بیرونی در اینجا به شخص واقعی یعنی مادر اشاره دارد.

در کاربرد اصطلاح “موضوع”، نظریه‌پردازان باید به دقت روشن کنند که به شخصیت بیرونی قابل مشاهده یا به موضوع درونی که بازنمایی ذهنی آن شخص قابل مشاهده بیرونی است، اشاره می‌کنند. تمرکز روان‌کاوی بر روی دنیای درونی نشان می‌دهد چگونه سوژه جهان را تجربه و بازنمایی می‌کند و روابط آن است، و فقط وقتی می‌توان در مورد روابط ابژه درونی فرد اطلاعات کسب کرد که فرد قادر باشد بر روابط و احساساتش تأمل کند و با دیگران گفتگو کند.

مانند اشاره شده، کودک شیء را به دو بخش تقسیم می‌کند: ابژه “خوب یا ارضا کننده” و شیء “بد یا ناکام کننده”. نظرات ملانی کلاین و فربرن، دو نظریه‌پرداز در رابطه با درونی کردن این دو بخش از شیء، تفاوت دارد.

ملانی کلاین باور دارد که کودک هر دو ابژه “خوب” و “بد” را درونی می‌کند. به نظر کلاین، ابژه های درونی ترکیبی از “خود” و ابژه های بیرونی هستند. ابژه های بیرونی به تنهایی اهمیت ندارند، بلکه از نظر کلاین، نقش ابژه های بیرونی در تعدیل تصویر از خود و نقش آن در ایگو (خود) است و بیشتر به تطبیق شکل‌دهی شده آن با احساسات نوزاد توجه دارد.

فربرن باور دارد که کودک تنها ابژه های “بد” را درونی می‌کند به منظور جبران ابژه های بد بیرونی، چرا که به عقیده فربرن، کودک ابژه های “خوب” و دسترسی‌پذیر در بیرونی واقعیت را درونی نمی‌کند. به نظر فربرن، ابژه های “بد” با درونی شدن، شکل می‌گیرند و درون شخصیت او، باعث فروپاشی ایگو می‌شوند و هر ابژه با بخش‌های مختلفی از ایگو ارتباط برقرار می‌کند.

روان تحلیلی و روابط ابژه

مقدمه

روان تحلیلی و روابط ابژه به عنوان دو حوزه مهم در درک و تحلیل رفتارهای انسانی در جهان امروز مورد توجه قرار می‌گیرند. این دو مفهوم نه تنها به درک عمیق‌تر از روابط اجتماعی انسان‌ها کمک می‌کنند بلکه بهبود ارتباطات فردی ما را نیز تسهیل می‌دهند.

درک روان تحلیلی

روان تحلیلی علمی است که بر روی تحلیل رفتارها، افکار و احساسات انسانی متمرکز است. این روش به ما کمک می‌کند تا درک عمیقی از پیچیدگی‌های ذهنی انسان‌ها پیدا کنیم و الگوهای رفتاری را تحلیل نماییم.

کاوش در روابط ابژه

روابط ابژه یا ارتباطات انسانی در محیط‌های مختلف مانند خانواده، کار و دوستانه به وجود می‌آیند. این روابط با ارتباطات بین فردی، ارتباطات عاطفی و ارتباطات اجتماعی سر و کار دارند.

تلاقی روان تحلیلی و روابط ابژه

زمانی که روان تحلیلی و روابط ابژه با یکدیگر تلاقی می‌یابند، ما قادر به درک عمیق‌تری از پویایی‌های ارتباطات انسانی می‌شویم. این ترکیب به ما امکان می‌دهد تا با استفاده از الگوها و تحلیل‌های روان تحلیلی، به بهبود ارتباطات و افزایش فهم متقابل دست یابیم.

کاربردها در زندگی روزمره

روان تحلیلی و روابط ابژه به طور گسترده در زندگی روزمره به ما کمک می‌کنند. از ارتباطات شخصی گرفته تا محیط‌های کاری، این دو مفهوم می‌توانند بهبود بخشیم و درک عمیق‌تری از دیگران پیدا کنیم.

تکنیک‌ها و تمرینات

برخی از تکنیک‌ها و روش‌های موثر در فهم و بهبود روابط ابژه شامل فراگیری مهارت‌های ارتباطی، تحلیل الگوهای رفتاری و تمرین در فهم عواطف انسانی می‌باشد.

مزایا و تأثیرات

با بهبود فهم از روابط انسانی و استفاده از روان تحلیلی، می‌توانیم بهبود‌های چشمگیری در ارتباطات و زندگی روزمره خود تجربه کنیم.

چالش‌ها و ابهامات

اگرچه روان تحلیلی و روابط ابژه ابزارهای قدرتمندی هستند، اما ممکن است با چالش‌ها و سوءتفاهماتی همراه باشند که نیازمند رویکردهای متفاوتی برای حل آن‌ها هستند.

مطالعه موارد و مثال‌ها

مطالعه موارد عملی و مثال‌های واقعی از استفاده از روان تحلیلی و روابط ابژه می‌تواند به ما کمک کند تا نحوه کاربرد این دو مفهوم را بهتر درک کنیم.

پیشرفت‌ها و آینده

با پیشرفت فناوری و تحقیقات، منتظریم که کاربردهای روان تحلیلی و روابط ابژه در زندگی روزمره و صنایع مختلف تغییرات و بهبودهای بیشتری را تجربه کنند.

نتیجه‌گیری

ترکیب مهارت‌های روان تحلیلی با فهم عمیق از روابط انسانی می‌تواند به ما کمک کند تا بهبود‌های قابل توجهی در زندگی شخصی و حرفه‌ای خود داشته باشیم.

همچنین شما میتوانید از پکیج آموزشی سایکوآنالیز استفاده نمایید.