از کجا بفهمم بیماری دو قطبی دارم
یکی از نمونه های اختلال روانی اختلال دو قطبی نیز است که در سنین نوجوانی نشانه های اولیه ان بروز میکند. اختلال نوسانات و تغییرات شدید خلقی یکی از ویژگی های اصلی این اختلال است. اختلال دو قطبی خود انواع مختلفی دارد که از مهم ترین آن ها دوقطبی نوع یک و دو است. بیشتر در دوره شیدایی تفاوت این دو نمونه مشخص میشود که در نوع دوم دوره شیدایی ضعیف تر است.
اختلال دو قطبی با دوره افسردگی معمولا شروع میشود و بعد از مدتی شیدایی نمایش داده میشود برای بیشتر افراد این سوال پیش می اید که از کجا بفهمم بیماری دو قطبی دارم،برای فهم، درک و شناخت اختلالات روانی به روانپزشک و متخصص مراجعه کنید ولی این اختلال نشانه های مشخصی دارد که با بررسی آن ها در وجود خود می توانید حتی به آن پی ببرید.
در ادامه به سوالات زیر پاسخ خواهیم داد:
- اختلال دو قطبی چیست؟
- نوسانات خلقی در اختلال دوقطبی
- چرخه های افسردگی
- اختلال دوقطبی و خودکشی
- انواع اختلال دوقطبی
- علائم و نشانه های شیدایی در اختلال دو قطبی
- اقدامات شخصی در درمان دو قطبی
اختلال دو قطبی چیست؟
برای اینکه متوجه بشم اختلال دو قطبی دارم، باید عنوان داشت که از نمونه های اختلالات خلقی، اختلال دو قطبی است که با دوره های شدیدی از بروز احساسات مشخص می شود. سه مرحله ی خلقی برای این اختلال در نظر گرفته شده است که شامل مانیا یا جنون و هیپومانیا،افسردگی. دوره های هیپومانیا و افسردگی را بیشتر اختلال دو قطبی در بر میگیرد .
این اختلال، علائم و نشانه های گوناگون و متفاوتی دارد که در ادامه نوشتار از کجا بفهمم بیماری دو قطبی دارم، مهم ترین آن ها را توضیح داده ایم. با بررسی نشانه های روانی و جسمی، رفتاری در خود می توانید به سوال از کجا بفهمم بیماری دو قطبی دارم پاسخ دهید.
نوسانات خلقی در اختلال دوقطبی
از اولین و اصلی ترین نشانه های اختلال دو قطبی، نوسانات خلقی است که شدت آن در افراد مختلف، متفاوت است. به این نکته توجه داشته باشید که بعضی از افراد به دلایل دیگر مثل تغییرات هورمونی، نوسانات خلقی را تجربه می کنند و نباید این موارد را با اختلال خلقی اشتباه گرفت. اگر تغییرات خلقی علت فیزیولوژیکی نداشته باشند، همیشه تکرار شوند و در زندگی روزانه باعث به وجود امدن اختلالاتی و همچنین خواب فرد شوند، می توانند در فرد علائمی از بروز بیماری دو قطبی باشند.
چرخه های افسردگی
همه افرادی که مبتلا به اختلال خلقی دوقطبی هستند، دوره هایی از افسردگی و بعد از آن دوره هایی از شیدایی را تجربه می کنند. غمگین بودن ، بی فایده بودن و احساس بی کفایتی، ناامیدی، درماندگی،احساس گناه از نشانه های مراحل افسردگی هستند. افراد دیگر علاقه ای به انجام کار هایی که قبلا برایشان لذت بخش بوده در این دوره ندارند و حتی امکان دارد که افکار خودکشی به سراغشان بیاید.
بیشتر افرادی که در مراحل افسردگی قرار دارند ، ممکن است تشخیص اشتباه بگیرند و به جای اختلال دو قطبی، تنها افسرده تشخیص داده شوند.در برابر نمایش نشانه های افسردگی همیشه نشانهی وجود اختلال دوقطبی نیست؛ بعضی از افرادی که به این اختلال مبتلا هستند مراحل افسردگی را تجربه نمیکنند و فقط به جنون و هیپومانیا یا همان شیدایی دچار می شوند. اگر نشانه های افسردگی چند هفته طول بکشد و بعد از ان دوره های شیدایی به طور متناوب اتفاق بیفتد، ممکن است در فرد اختلال خلقی وجود داشته باشد.
داشتن انرژی بیش از حد
دارا بودن انرژی بیش از حد از دیگر نشانه های افراد مبتلا به اختلال دوقطبی در دوره های شیدایی یا مانیا است. افرادی که در این مرحله قرار دارند امکان دارد به طور ناگهانی تصمیم های بزرگ بگیرند و برای آن ها برنامه ریزی کنند. جوری که از توان واقعی آن ها خارج است. افراد مبتلا به دو قطبی نوع دوم دوره های کمتری از هیپومانیا را تجربه می کنند.
بر همین اساس امکان دارد دقت افزایش انرژی خود نداشته باشند ولی تغییرات رفتاری آن ها از نظر اطرافیانشان مشهود است. مبتلایان در این دوران بسیار کم می خوابند.
بروز رفتارهای پرخطر از نشانه های بیماری دوقطبی
هنگامی که دوره های شیدایی و جنون نمایش داده میشوند،افرادی که مبتلا هستند بیشتر از افراد معمولی دست به کارها و رفتاری پر خطر می زنند. امکان دارد این افراد در تفریح کردن و پول خرج کردن زیاده روی کنند،سرمایه گذاری هایی با ریسک بالا انجام دهند و گاهی به قمار بپردازند.
اکثرا کارای خطرناک که باعث در خطر قرار دادن خود و دیگران میشوند انجام دهند مثل بی احتیاطی در رانندگی و با سرعت زیاد ، ممکن است به طور ناگهانی تصمیماتی بگیرند که هزینه های اجتماعی و شغلی گزافی را برای آن ها به همراه داشته باشد. ارتباطات و روابط شخصی آن ها با دیگران نیز در این دوران تحت تأثیر قرار می گیرند. امکان دارد وارد رابطه های عاطفی با چند نفر همزمان بشوند. بروز رفتارهای پر خطر جنسی در دوره شیدایی احتمال بروز دارد.
خودبزرگ بینی از نشانه های اختلال دوقطبی
عواملی مانند اعتماد به نفس زیاد و شدید در انجام تمام کارها از دیگر نشانه های اختلال دوقطبی است که سازمان روانپزشکی امریکا آن را تایید کرده است. افرادی که مبتلا به این اختلال هستند ، نسبت به بزرگی خود احساس اغراق آمیزی دارند و باور شدیدی به توانایی های خود دارند. در سایر اختلالات روانی خود بزرگ بینی مثل اختلال شخصیت خودشیفته نیز دیده می شود و در عین حال نشانه ای از اختلالات دو قطبی می تواند باشد. در ادامه مبحث از کجا بفهمم بیماری دو قطبی دارم، نشانه های دیگر اختلالات دوقطبی راتوضیح خواهیم داد.
صحبت کردن سریع
اکثر افرادی که به اختلال دو قطبی مبتلا هستند و در دوران شیدایی به سر میبرند ، و بلندتر از حد طبیعی صحبت می کند. این افراد نمونه های نامناسب و نامنظم گفتاری دارند. به عنوان مثال؛ وسط حرف دیگران می پرند و صحبت های آن ها را قطع می کنند، بیش از اندازه صحبت می کنند و در حرف زدن از موضوعی به موضوع دیگر می روند. اصطلاحا از شاخه ای به شاخه ی دیگر می پرند.
تحریک پذیری زیاد در بیماری دوقطبی
افرادی که مبتلا به اختلالات خلقی هستند ، تحریک پذیری بالایی دارند و اغلب در مقابل کوچک ترین محرک ها واکنش نشان می دهند. در مراحل شیدایی که شامل مانیا و هیپومانیا میشود سریع عصبانی و پریشان میشوند و سر هر موضوع یا مسئله ای به هم میریزند. هنگامی که تحریک پذیری و اضطراب در کودکان با هم اتفاق بی افتد، وجود اختلال دوقطبی به میزان زیادی وجود دارد.
مشکل داشتن در تمرکز
از دیگر نشانه های بارز اختلال دو قطبی نداشتن تمرکز و یا تمرکز بسیار پایین است که علاوه بر دوره های افسردگی در دوره های شیدایی هم احتمال بروز دارد. افراد به دلیل کمبود هایی مثل حوصله و انرژی در دوره های افسردگی دچار کاهش تمرکز میشوند و به علت انرژی زیاد در دوره های شیدایی ،حواسش همیشه به عناوین مختلف پرت می شود و بر یک موضوع خاص نمیتواند تمرکز کند.
خواب نامنظم
همراه با نشانه های توضیح داده شده ، هر گونه مشکل در خوابیدن نشانه ای از اختلال خلقی میتواند باشد. افراد در دوره های شیدایی با فعالیت هایی مثل خوابیدن احساس میکنند وقتشان تلف میشود و اکثرا کمتر از حد معمول میخوابند. ولی با وجود تمام اینها همچنان انرژی زیادی دارند. برخلاف دوره های افسردگی امکان دارد همان افراد بیشتر از حالت طبیعی بخوابند و باز هم احساس کسالت و بی حوصلگی کنند.
تغییر در اشتها، کاهش یا افزایش وزن
افرادی که به اختلال دو قطبی مبتلا هستند در دوره های شیدایی به دلیل تحرک و فعالیت زیاد و کمبود خواب و غذا،امکان دارد وزن از دست بدهند و لاغر شوند. علاوه بر این، بعضی از دارو ها این توانایی را دارند که منجر به کاهش اشتها و از دست دادن میل به غذا خوردن شوند. کاهش اشتها و اختلال در غذا خوردن به همراه سایر علائم، نشانه ای بر تشخیص اختلال روانی دوقطبی است. همچنین طبق بیانیه سازمان ملی بهداشت، افزایش وزن و پرخوری در دوره های افسردگی بروز پیدا می کند.
اختلال دو قطبی حاوی طیف وسیع و متفاوتی از نشانه ها است و امکان اینکه در هر فرد به روش های مختلف بروز پیدا کند وجود دارد. به عنوان مثال امکان دارد یک نفر تمام علائم را نداشته باشد و علائم با شدت کم و زیاد تجربه می شوند. اگر در خود یا دیگران متوجه بعضی از نشانه های بیماری شدید، در مرحله اول به روانپزشک مراجعه و با او مشورت کنید
داشتن اعتماد به نفس زیاد
طبیعتا ، داشتن اعتماد به نفس لازم و ضروری است البته عواملی مثل اعتماد به نفس در افرادی که دچار اختلال دو قطبی هستند میتواند مشکل ساز باشد و باعث میشود که به کار های بزرگ ختم شود. بیماران مبتلا به دو قطبی، حس اعتماد به نفس بیش از حدی دارند و خود بزرگ بین هستند.
در دوره هایی مانند شیدایی معمولا فرد به عواقب کار های خود فکر نمیکند، امکان دارد خیانت کنند، برای رسیدن به اهداف بزرگ هزینه های زیادی کنند و به کار های نامتناسب دست بزنند. با توجه به این دلایل چنین افرادی لازم است تحت نظر روانپزشک و مشاور باشند و همیشه یکی از اعضای خانواده همراه آن ها باشد تا رفتارهای زیانبارشان را کنترل کند.
اختلال دوقطبی و خودکشی
فرد به میزان زیادی مستعد خطر بروز افکار و رفتارهای خودکشی در وهله ی افسردگی اساسی میباشد. در این دوران از اختلال دو قطبی، افسردگی به شکل متفاوتی از افسردگی در افراد عادی بروز پیدا می کند و فرد را به سمت خودکشی و کشتن خود هدایت میکند این علائم در افرادی که سوابقی مثل مصرف الکل و مواد مخدر داشتند و هم دوره های ترکیبی خلقی را تجربه کرده اند، بیشتر اتفاق می افتد.
و دارا بودن سوابق خودکشی در اعضای خانواده امکان این عمل را در فرد بیشتر می کند. نشانه های خودکشی را در افرادی که با شما نسبتی دارند و مبتلا به اختلالات خلقی هستند بهتر است شناسایی کرده و قبل از به وجود امدن اتفاقی به آنها کمک کنید.افرادی که تمایل به خودکشی دارند اکثر اوقات در رابطه با مرگ صحبت میکنند.
حس هایی مانند ناامیدی در زندگی دارند ، همیشه حس حقیر و بی ارزش بودن میکنند و به مردن علاقه دارند ،امکان دارد جمع را به صورت ناگهانی ترک کنند و دچار تغییر خلق شوند، تنهایی را ترجیح میدهند و دنبال ابزاری هستند که با استفاده از ان ابزار خودرا از بین ببرند. برای دانستن این که از کجا بفهمم بیماری دو قطبی دارم، باید با انواع اختلال دو قطبی آشنا شد.
انواع اختلال دوقطبی
اختلال دو قطبی نوع یک
تجربه ی دوره کامل شیدایی مقدم بر افسردگی از ویژگی های اصلی این اختلال در نوع اول آن است. امکان دارد افسردگی در این دوره بروز پیدا کند. شیدایی یا مانیا دوره ای است که در آن فرد، خلق و خوی غیر طبیعی دارد، نشاط گسترده، تحریک پذیری و شادی و انرژی زیادی را تجربه می کند.
همیشه به فعالیت میپردازند در حالیکه انرژی ثابتی در طول روز دارند. این نشانه ها هر روز و حداقل به مدت یک هفته ثابت هستند. بروز حملاتی مثل افسردگی و شیدایی با دیگر اختلالات مانند سکیزوافکتیو، اختلالات هذیانی، اسکیزوفرنی فرم، اختلال اسکیزوفرنی و سایر اختلالات طیف اسکیزوفرنی نباید توجیه بهتری برای آن ها وجود داشته باشد.
اختلال دو قطبی نوع دو
اختلال دو قطبی نوع دوم شامل یک یا چند دوره حملات افسردگی اساسی به همراه حداقل یک دوره هیپومانیا را میشود. که تفاوت ان در این است که دوره شیدایی به صورت کامل رخ نمیدهد. دوره هیپومانیا ضعیف تر از دوره مانیا است و نشانه های بیماری با شدت کمتری بروز پیدا می کنند.
اختلال دو قطبي با تناوب سريع
فرد نوسانات خلقی و روحی را در این نوع از اختلال دوقطبی بیش از چهار بار در یک سال تجربه می کند. ده درصد افرادی که به اختلال دو قطبی مبتلا هستند از این نوع هستند و بیماری آن ها امکان دارد با یکی از اختلالات نوع اول یا دوم همراه باشد.
اختلال خلق ادواری
در این نمونه ازاختلال،نوسانات خلق به اندازه ی سه نوع قبلی نیست اما نشانه ها مدت زمان طولانی تری ادامه می یابند. این حالت ها به مرور زمان امکان دارد تبدیل به اختلال نوع اول یا دوم شوند.
از کجا بفهمم بیماری دو قطبی دارم؟
یکی از بهترین و اصلی ترین شیوه برای تشخیص اختلال دو قطبی این است که نزد روانشناس یا روانپزشک یا متخصصین سلامت روان مراجعه کنید . روانپزشک با توجه به یک مصاحبه بالینی کامل و تست هایی که از شما می گیرد، نشانه ها و شدت میزان انها را مورد برسی قرار داده و در تشخیص و درمان بیماری دوقطبی، کمکتان می کند.
با وجود تست ها و روش های مستند زیادی در این زمینه ولی آنها فقط شیوه های تکمیل کننده مصاحبه بالینی هستند و بر آن ها نمی توان به تنهایی نکیه کرد. تست های تشخیصی و شخصیت را نمی توان جایگزین مصاحبه و ارزیابی بالینی قرار داد. اختلال دوقطبی مانند دیگر اختلالات روانی، نیز با هیچ آزمایش خون و یا دیگر آزمایش های بیولوژیکی قابل تشخیص نیست.
زمانی که فرد در هیپومانیا سطح بالایی از انرژی، تحریک پذیری و دمدمی بودن را تجربه می کند،رغبت به حس و حال خوب دارد.بنابراین حتی زمانی که اطرافیان و به خصوص خانواده تشخیص می دهند که وارد دوره شیدایی شده است ، خود فرد این موضوع را تکذیب میکند و تظاهربر اینکه هیچ مشکلی وجود ندارد میکند.
یکی از تشخیص های افتراقی این است که اختلال دوقطبی با سایر اختلالات روانی توجیه پذیر نباشد. نشانه های افسردگی اساسی و دوره شیدایی، زندگی روزمره فرد را در جنبه های کاری و اجتماعی و جنبه های مختلف تحصیلی نابه سامان می کند. و نشانه هایی که در این نمونه از اختلال بروز پیدا می کنند، ممکن است ناشی از مصرف مواد مخدر یا الکل و داروها باشند.
علائم و نشانه های شیدایی در اختلال دو قطبی
قدرت قضاوت ضعیف- اعتماد به نفس کاذب- – سرخوشی بیش از حد- سریع و تند تند صحبت کردن- افزایش فعالیت بدنی و تحرک- رفتارهای پرخاشگرانه- رفتارهای پرخطر-تحریک پذیری بالا- هزینه های مالی غیر معقول و زیانبار- تمایل زیادی برای رسیدن به اهداف خود دارند.- افزایش میل جنسی- پریشانی و آشفتگی زود هنگام- نیاز به خواب اندک- غیبت مکرر در مدرسه یا محل کار و یا فرار از مدرسه- مصرف بی رویه مواد مخدر و یا الکل- توهمات و یا فرار از واقعیت (سایکوز)- عملکرد ضعیف در محل کار یا مدرسه
غمگینی بیش از حد و گریه کردن بی دلیل- احساس نا امیدی و پوچی- نشانه ها و علائم افسردگی در اختلال دوقطبی- عملکرد ضعیف در محل کار یا مدرسه- احساس گناه- تجربه اضطراب بیش از حد- بروز افکار یا رفتار خودکشی- خستگی زیاد و بدون دلیل- مشکلات در خوابیدن- ی علاقگی به انجام فعالیت هایی که در گذشته لذت بخش بوده اند.- کم اشتهایی و یا افزایش اشتها- اختلال در تمرکز کردن- کج خلقی در تمام طول روز- درد مزمن بدون علت- غیبت مکرر در مدرسه یا محل کار
علت و ریشه ابتلا به اختلال دوقطبی
علت یا عوامل مشخص و دقیقی برای به وجود امدن این اختلال هنوز یافت نشده است ولی عوامل مختلفی زمینه ساز آن می تواند باشد.
این عوامل شامل:فرق های هورمون ها، بیولوژیکی، وراثت و عوامل محیطی و انتقال دهنده های عصبی
تفاوت های بیولوژیکی:
با توجه به بررسی های انجام شده این موضوع را نشان میدهد که در مغز افرادی که به اختلال دو قطبی مبتلا هستند تفاوت و تغییراتی وجود دارد که در مغز سایر افراد دیده نمی شود. تاثیری که این تفاوت ها و تغییرات بر شکل گیری بیماری میگذارد هنوز کاملا مشخص نیست اما در کشف ریشه اصلی بیماری میتواند کمک کند.
انتقال دهنده های عصبی:
در تغییرات خلق و خو به هم ریختن تعادل مواد شیمیایی موجود در مغز یا همان انتقال دهنده های عصبی نقش پررنگی دارند.
هورمون ها:
از دیگر عوامل بروز اختلال و یا تحریک و پیشرفت روند آن می توان تغییرات هورمونی را نام برد.
وراثت:
با توجه به بررسی های انجام شده میتوان متوجه شد که افرادی که دچار اختلال دو قطبی هستند امکان بروز در خانواده و بستگان نزدیک شخص وجود دارد.
عوامل محیطی:
عواملی که زمینه را برای بروز و بیشتر شدن بیماری فراهم میکند عبارتند از: استرس شدید، از دست دادن عزیزان در سنین کودکی، تربیت نادرست کودکان ،تجربه وقایع ناخوشایند و تلخ مانند تجاوز.
درمان اختلال دوقطبی
درمان بلند مدت:
مراحل درمان اختلال دو قطبی بلند مدت است. به دلیل اینکه بیماری اختلال دو قطبی بیماری مزمن و قابل بازگشتی است. حتی زمانی که این احتمال داده میشود که فرد سلامتی خود را به دست اورده است، روند درمان تا مدت ها و به صلاح دید پزشک نباید متوقف شود . خط مقدم درمان دارو درمانی است و برای جلوگیری از بازگشت افراد به دوره های این بیماری، مراجعه به روانپزشک ضروری است.
درمانهای غیردارویی:
درمان هایی که با دارو انجام میشود به تنهایی تاثیر نخواهد گذاشت و البته مصرف دارو ها پیامد های زیاد و تأثیرات کوتاه مدت دارند. بر همین اساس پیشنهاد میشود که از ترکیب داروها به همراه تغییرات در سبک زندگی و روش های روان درمانی استفاده شود. نکات مهم در درمان عبارتند از:لزامات درمان و ماندن در مراحل آن،استفاده ویژه از مشاور و روانپزشک است. چرا که دوقطبی اختلال پیچیده ای است.
اقدامات شخصی در درمان دو قطبی
عواملی که در درمان اختلال دوقطبی اهمیت زیادی دارند. تصمیم های هوشمندانه ای است که در رابطه با درمان صورت میگیرد. عواملی که بیشترین تاثیر را بر فرایند درمان دارد، راه و روش زندگی عادت های روزانه فرد است.
بدست اوردن اطلاعات دقیق در رابطه با نشانه ها و عوامل نمونه های موجود در درمان برای درک بهتر بیماری به فرد و خانواده او کمک میکند در نتیجه کنترل ان اسان میشود. ورزش و فعالیت های جسمانی هدفمند برای کاهش تنش ها و آشفتگی های اختلال استفاده کرد. نمونه هایی از این ورزش ها عبارتند از:ایروبیک که در آن پاها و دست ها به طور مرتب در حرکت هستند، سیستم اعصاب و مغز تقویت می شود.
نمونه های دیگر ورزش ها عبارتند از:شنا، پیاده روی و کوهنوردی ، دو، نیز می توانند مفید باشند. از میحط های دارای استرس زا و تنش دوری کنید و تا جای امکان سعی کنید تا روش های ارامش بخش مثل مدیتیشن ، یوگا و تمرین های تنفسی را یاد بگیرید و آن ها را در موقعیت های مناسب به کار گیرید.
با استفاده از تمریناتی که منجر به آرامش میشود، کمک شایانی به کنترل اختلال و تنش های بیماری کمک زیادی میشود. برای سریع تر شدن روند درمان، سعی کنید از همراهی و حمایت اطرافیان و خانواده استفاده کنید.
بسیاری از افراد که به این بیماری دچار هستند از حرف زدن در مورد مشکل خود فرار می کنند و تمایلی به اینکه کسی از بیماری انها چیزی متوجه شود ندارند. آن ها درد و دل کردن را نشانه خواری می دانند. اگر در جلساتی که درمان به صورت گروهی انجام بشود میتوانید با افرادی که شبیه به شما هستند، می تواند برایتان قوت قلب باشد.
حضور در جمع کسانی که به شما اهمیت می دهند و نگران سلامتی شما هستند، احساسات مثبتی را ایجاد می کنند و همین موضوع اراده و اشتیاقتان را برای پیگیری مداوم جلسات درمان و عمل به برنامه ی درمانی افزایش می دهد. الگوهای رفتاری مناسب،خواب کافی، تغییر عادات و تغذیه سالم، شما را در مسیر شادی و سلامتی بیشتر قرار می دهد.