خودشیفتگی و نشانه های آن در خانواده
یکی از گیجکنندهترین و دشوارترین مسائلی که بسیاری از کودکان بزرگسال والدین خودشیفته با آن روبرو هستند این است که چگونه روابط بین فرزندان و والدین خود را هدایت کنیم.
حتی پس از شناسایی اختلال در عملکرد والدین و اذعان به بی توجهی و سوء استفاده ای که با آن بزرگ شده ایم، ممکن است فرضیات نادرستی در مورد والدین خود به عنوان پدربزرگ و مادربزرگ داشته باشیم که می تواند عواقب جدی برای خود و فرزندانمان داشته باشد.
فرض های نادرست درباره والدین خودشیفته به عنوان پدربزرگ و مادربزرگ
1. پدر و مادر من با فرزندانم بهتر از آنها خواهند بود.
این ایده که والدین خودشیفته ما بیشتر به بچههایمان اهمیت میدهند یا بهتر از ما با آنها رفتار میکنند، نوعی خیال بافی است که نشاندهنده سرزنش اساسی خود برای کمبودهای والدینمان است.
معمولاً کودکان بزرگسال همچنان آگاهانه یا ناخودآگاه این باور را دارند که ما ذاتاً دوستداشتنی نیستیم و به خاطر راههایی که والدینمان به ما آسیب رساندند مقصریم.
ما ممکن است فکر کنیم که فرزندانمان محبتی را از والدین ما به دست خواهند آورد که ما نتوانستیم. هر کودکی دوست داشتنی است و شایسته مراقبت و حمایت است.
افرادی که خودشیفته هستند به انسانیت هیچکس اهمیت نمی دهند و به آن احترام نمی گذارند و این برای فرزندان شما بیشتر از شما تغییر نخواهد کرد.
2. پدر و مادرم احتمالاً با افزایش سن آرام شده اند.
بعضی از افراد با افزایش سن به بلوغ می رسند، خودآگاه تر، متمرکزتر، با درک و بخشنده می شوند.
این به ندرت در مورد خودشیفته شخصیت اتفاق می افتد. در عوض، خودشیفتهها تمایل دارند به زیانها و آسیبپذیریهای ناشی از افزایش سن واکنش نشان دهند و در انکارها و فرافکنیهای عمدیشان عمیقتر شوند و مهارت های خود را افزایش دهند.
3. رابطه پدربزرگ و مادربزرگ / نوه باید حفظ شود.
همانطور که احتمالاً چیزهایی وجود دارد که والدین ما به ما داده اند که ارزشمند هستند، ممکن است راه های مثبتی نیز وجود داشته باشد که والدین ما می توانند برای فرزندانمان نشان دهند.
اما بسیار مهم است که بدانیم برای افراد خودشیفته، روابط همیشه مثل معامله است. همانطور که با شما این کار را می کنند، والدین شما به فرزندان شما برای وضعیت یا کار هایی که برای آنها انجام می دهند علاقه نشان می دهند.
و اگر آنها از کودک یا فرزند شما مراقبت میکنند یا از نظر مالی کمک می کنند، همیشه بهایی برای پرداخت وجود دارد، هم برای شما و هم برای فرزندانتان.
برای مطالعه در رابطه با اختلال شخصیت خودشفته کلیک کنید.
4. فرزندان من تحت تأثیر مشکلاتی که با والدینم دارم، قرار نخواهند گرفت.
کار اصلی دوران کودکی یادگیری نحوه ارتباط با دیگران و پرورش خود است و بچه ها الگو های خود را از والدین و سایر اعضای بزرگتر خانواده می گیرند.
اگر فرزندان شما وقت خود را با پدربزرگ و مادربزرگ خود بگذرانند، نگرش ها و رفتار خود و همچنین نقش هایی که شما و شریک زندگی تان در سلسله مراتب خانواده خودشیفته بازی می کنید، درونی می کنند.
فرزندان شما ماهیت ناامن و مشروط «عشق» را از جانب پدربزرگ و مادربزرگ خود احساس خواهند کرد و در شکل دادن به هویت آنها نقش خواهد داشت.
5. من می توانم فرزندانم را از خودشیفتگی والدینم محافظت کنم.
بسیاری از والدین بر این باورند که میتوانند از فرزندانشان بخواهند زمان مثبتی را با پدربزرگ و مادربزرگ خودشیفته خود بگذرانند و در عین حال از آنها در برابر اثرات منفی بالقوه محافظت کنند.
در حالی که میتوانیم از انعطافپذیری فرزندانمان حمایت کنیم و برخی از تأثیرات را از بین ببریم، واقعیت این است که نمیتوانیم خوبیها را بدون بدی نیز بگذاریم.
افراد خودشیفته نسبتاً با همه خصومت دارند و با دیگران رفتار رقابتی، فرصت طلبانه و حتی بدون همدلی، اغلب به خصوص کودکان دارند.
اگر مادر خودشیفته شما احساسات شما را نادیده گرفت و آسیب شناسی کرد، وقتی نوه هایش نیازها یا احساساتی داشته باشند که او را ناراحت می کند، همین کار را با او انجام می دهد.
اگر پدر خودشیفته تان شما را شرمنده کرد، فرزندان شما را شرمنده می کند یا آنها را به شرمساری دیگران دعوت می کند.
خودشیفتگی یک اختلال نسلی است که تأثیرات آسیب زا بر هر فردی که در معرض آن قرار می گیرد دارد. خودشیفتگان منفعل پرخاشگر یا سلطه جویانه قلدرانی هستند که از بی ارزش کردن و استثمار دیگران انرژی می گیرند.
تأثیری که آنها بر اطرافیان خود می گذارند یک واکنش ترس بی ثبات کننده است – نوعی از برانگیختگی بیش از حد، که ممکن است ظریف یا شدید باشد، که رشد سالم مغز را مختل می کند و بدن را از منابعش در طول زمان به روش های ویرانگر تخلیه می کند.
کارهای رایج پدربزرگ و مادربزرگ خودشیفته
پدربزرگ ها و مادربزرگ های خودشیفته تمام کارهای بی توجه و توهین آمیز را انجام می دهند که خودشیفته ها در هر سنی انجام می دهند، اما الگوهای خاصی برای این نقش وجود دارد. چه رفتارهای زیر آشکار یا ظریف باشند، مستقیماً بیان شده باشند یا ضمنی، هدف یکسان است:
- درباره نظر خود و/یا شریک زندگی خود قضاوت میکنند
- ارزش ها و قوانین خانوادگی خود را نادیده میگیرند
- هدایا، شام، تعطیلات، عضویت، و غیره را با پول کنترل میکنند.
- انجام بازی های مورد علاقه بین خواهر و برادر
- انجام بازیهای مورد علاقه بین خانواده های خواهر و برادر
- اعضای خانواده را در دو دسته قرار مبدهید
- غذا و هدایا را به سلاح تبدیل میکنند
- بین شما و فرزندانتان اختلاف ایجاد میکنند
- میان شما و شریک زندگیتان اختلاف ایجادمیکنند.
- از شما/فرزندانتان برای نشان دادن و/یا جلب همدردی دوستان و آشنایان استفاده میکنند
- در رابطه با ارث و میراث تهدیداتی میکنند
بعضی از کودکان بالغ والدین خودشیفته/ توانمند برای محافظت از فرزندان و خود، تماس را محدود یا قطع می کنند. دیگران راه هایی برای ساختاربندی و محدود کردن زمان بین فرزندان و والدین خود پیدا می کنند که به اندازه کافی مثبت به نظر می رسد تا جنبه های منفی اجتناب ناپذیر را توجیه کند.
در هر صورت، این یک ضرر برای همه اعضای خانواده است. و این واقعیت غم انگیز خودشیفتگی است.