روان درمانی حمایتی چیست؟
” نوعی روان درمانی که به منظور کمک به بیماران در جریان بحرانهای ناشی از مسایل اجتماعی یا بیماری جسمی مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین به منظور رفع ناراحتیهای ناشی از بیماری روانی و جسمی طولانی یا نقصهای فیزیکی بکار برده می شود .”
اگر قبلاً در مورد روان درمانی حمایتی نشنیده اید، این یک فرصت عالی تا اخر این مطلب با ما در سایت آموزشی و پژوهشی رابینیا همراه باشید.
ثابت شده است که این روش درمانی برای کمک به بسیاری از افراد برای حفظ سلامت روان ضروری است. این شامل بسیاری از تکنیک های درمانی و روش های حمایتی است.
روان درمانی حمایتی شیوه اصلی مورد استفاده در طب عمومی و توانبخشی است و اغلب برای تقویت اقدامات خارج از روان درمانی نظیر تجویز دارو برای سرکوب علایم، استراحت برای خارج کردن بیمار از تحریکات مفرط و یا بستری کردن برای ارائه محیط درمانی ساختاریافته، محافظت و کنترل بیمار به کار میرود.
از روان درمانی حمایتی هم به عنوان درمان اصلی هم به عنوان درمان کمکی میتوان استفاده کرد. در دیدگاه کلی روان درمانی حمایتی (اغلب به عنوان بخشی از رویکرد درمانی تلفیقی) از لحاظ سبب شناختی بیشتر بر وقایع بیرونی تاکید میشود تا رویدادهای درون روانی و بخـصوص به تاثیرات محیط استرسزا و روابط بین فردی بر روی خودِ به شدت آسیب دیده توجه میشود (سادوک و سادوک، 2007، ترجمه رضاعی، 1387).
بسیاری از افرادی که با یک بیماری روانی یا مشکلات عاطفی زندگی می کنند ممکن است در زندگی روزمره با چالش هایی روبرو شوند. زمانی که سلامت روانی شما در وضعیت مناسبی قرار ندارد ادامه حرکت رو به جلو می تواند دشوار باشد.
به همین دلیل، بسیاری از افراد به روان درمانی حمایتی نیاز دارند. این امر به ویژه برای بیمارانی که سیستم حمایت عاطفی خارجی قوی ندارند، صادق است.
همه افراد کسانی را ندارند که به صورت مداوم در شرایط سخت بتوانند به آنها مراجعه کنند. همین امر باعث میشود آشفتگیهای عاطفی و دورههای افسردگی سختتر بهبودی پیدا کنند.
خوشبختانه، نوعی درمان وجود دارد که برای کمک به بهبودی افراد و حمایت از آنها طراحی شده است. این به عنوان روان درمانی حمایتی شناخته می شود.
روان درمانی حمایتی شامل چه مواردی است؟
روان درمانی حمایتی نوعی از درمان است که به بیماران کمک می کند تا مشکلات خود را به طور مؤثرتری مدیریت کنند. بسیاری از بیماران در زمانهای خاصی دچار پریشانی عاطفی شدید میشوند.
همین رخداد می تواند زندگی روزمره را برای آنها دشوار کند. یک درمانگر حمایتی می تواند در کنار بیمار باشد تا به او آرامش دهد.
روان درمانی حمایتی شکلی از گفتار درمانی است که در آن بیمار تشویق می شود که تخلیه کند. یک درمانگر به صحبت های بیمار گوش می دهد و سپس می تواند توصیه های مهمی در مورد نحوه برخورد با وضعیت ارائه دهد.
روان درمانی حمایتی بسیار دلسوزانه است و برای تشویق طراحی شده است. ایده ارائه حمایت عاطفی برای بیمارانی است که دوران سختی را پشت سر می گذارند.
روان درمانی حمایتی به بیماران این توانایی را می دهد که آنچه را که در زندگی خود می گذرد بیان کنند. آنها خروجی خواهند داشت که در آن می توانند در مورد نارضایتی های خود صحبت کنند و می توانند وضوح را به دست آورند و امیدوارم با آنچه آنها را به چالش می کشد کنار بیایند.
یک درمانگر حمایتی ممکن است بخواهد گاهی اوقات گوش دهد تا بینش بیشتری نسبت به شرایط و احساسات شما در مورد آنها به دست آورد. توصیههایی که یک درمانگر میتواند ارائه دهد نیز برای کمک به بیماران برای عبور از این شرایط نیز مهم است.
روان درمانی گروهی حمایتی در عمل، ملاقات گروهی از افراد همدرد است، در جلسات منظم که طی آن شرکتکنندگان درباره شرایط خاص و دشواریهای که در آن قرار دارند، مشکلات و مسایلی که با آنها روبرو هستند و تجربههای شخصی خود در خصوص شیوههای روبرو شدن و حل این مسایل و مشکلات با یکدیگر گفتگو و تبادل نظر میپردازند، اطلاق میشود.
روان درمانی حمایتی در مقابل بینش درمانی
بسیاری از درمانگران بین روان درمانی حمایتی و بینش درمانی تمایز قائل می شوند. در روان درمانی حمایتی بیشتر با بیمار صحبت شده و مورد حمایت قرار میگیرد.
در اشکال سنتی درمان، درمانگر ممکن است تمایل بیشتری داشته باشد تا برخی رفتارها را اصلاح کند یا بیمار را به سمت افکار یا رفتارهای سالم تر راهنمایی کند. این همیشه در طول جلسات روان درمانی حمایتی صدق نمی کند.
عقیده روان درمانی حمایتی این است که به بیماران راهی داده شود این امکان را داشته باشند تا غم، شادی، امید و ناامیدی خود را بیان کنند.
برخی از مراجعان برای غلبه بر بعضی از مشکلات زندگی فقط نیاز دارند کسی را در کنار خود داشته باشند. داشتن یک درمانگر اختصاصی که مایل به گوش دادن و حضور فعال در آنجا باشد، اغلب برای ایجاد تغییر بزرگ در زندگی مراجع کافی است.
به همین دلیل است که درمانگرانی که روان درمانی حمایتی را انجام میدهند، اغلب قبل از تصمیم به مداخله به دقت فکر میکنند.
سبک های درمانی که در مورد مشاوره به بیمار هستند را می توان بینش درمانی در نظر گرفت. گاهی اوقات بینش درمانی و حمایتی دست به دست هم می دهند.
اگرچه همیشه اینطور نیست. این امکان وجود دارد که یک بیمار به سادگی نیاز به دریافت حمایت عاطفی داشته باشد تا به او در عبور از یک مشکل خاص کمک کند. در این مورد، بینش ممکن است عنصر ضروری نباشد.
بینش درمانی فواید زیادی دارد. درمانگران می دانند که چگونه به هدایت بیماران در مسیری مطلوب تر، سالم تر یا پایدارتر کمک کنند. توصیه هایی که یک درمانگر می تواند به بیمار بدهد ممکن است منجر به مدیریت بهتر علائم منفی خود شود.
کمک به بیماران با روان درمانی حمایتی
روان درمانی حمایتی همچنین در مورد کمک به بیماران برای مدیریت علائم است. برخی از بیماران ممکن است دوره هایی مانند حملات پانیک را تجربه کنند و این می تواند مانع از آن شود که نتوانند زندگی خود را بدون درد زندگی کنند.
برای مطالعه اختلال وحشت زدگی پانیک کلیک کنید.
برخی از درمانگران حمایتی بیشتر از درمانگران سنتی در دسترس بیماران خود خواهند بود. ممکن است مواردی وجود داشته باشد که بیمار به حمایت بیشتری نسبت به حالت عادی نیاز داشته باشد، بنابراین برای دریافت این حمایت باید اغلب به او کمک کند.
زمانی که یک بیمار دوران سختی را پشت سر میگذارد و موقتی به کمک نیاز دارد، یک درمانگر حمایتی مناسب او نیست.
در هر صورت، درمانگران حمایتی تمام تلاش خود را می کنند تا به بیماران کمک کنند تا علائم خود را مدیریت کنند. اگر بیمار اضطراب شدیدی را تجربه میکند، ممکن است مداخله کند تا روشهایی را برای کمک به تحت کنترل درآوردن آن به او آموزش دهد.
به همین ترتیب، کسانی که دچار افسردگی می شوند می توانند از مکانیسم های مقابله ای خاصی بهره مند شوند. همچنین می تواند مفید باشد که به سادگی روی ایجاد بهبودها و تغییرات در شرایط زندگی خود کار کنید.
برخی از درمانگران ممکن است تغییرات قابل توجهی در زندگی را در تلاش برای کمک به بیمار در جهت پیشرفت پیشنهاد دهند.
نمونه هایی از تغییرات بزرگ زندگی می تواند تغییر در رژیم غذایی بیمار و توصیه به ورزش بیشتر باشد. حتی فعالیتهایی مانند ورزش میتواند راه بسیار خوبی برای بهبود خلق و خوی بیمار باشد و میتواند چیزهای خوشحال کنندهای را به او بدهد.
یک درمانگر همچنین ممکن است بیمار را به سمت انجام کارهایی راهنمایی کند که این امکان را برای او فراهم کند تا افراد جدیدی را وارد زندگی خود کند.
یکی از دلایلی که افراد به دنبال روان درمانی حمایتی هستند، نداشتن افراد حمایت کننده یا ثابت کافی در زندگی خود است.
از این رو ممکن است بیمار تشویق شود تا دوستان جدیدی پیدا کند. آنها همچنین ممکن است تشویق شوند تا سرگرمی های جدید را امتحان کنند و کارهای جدید انجام دهند تا سرگرم شوند.
ترویج مثبت اندیشی و شادی بخش بسیار مهمی از روان درمانی حمایتی است. می تواند به بهبود زندگی اجتماعی بیمار منجر شود و این می تواند به بسیاری از مشکلات بیمار کمک کند.
تکنیک های روان درمانی حمایتی
تکنیک های روان درمانی حمایتی با هدف ایجاد یک محیط تسهیل کننده در درمان انجام می شود. این تلاش می کند فضایی فراهم کند که بیمار احساس راحتی کند و نگرانی ها و نگرانی های خود را آزادانه بیان کند.
بنابراین ، بیشترین تکنیک های مورد استفاده در این نوع روان درمانی عبارتند از: فرمول بندی مورد ، گوش دادن فعال ، اتحاد درمانی و قاب بندی .
1. فرمول بندی مورد
هنگامی که بیمار در مصاحبه های مختلف به طور مفصل گوش داده شد ، پرونده وی فرموله می شود. فرمول بندی پرونده شامل مجموعه ای از فرضیه ها در مورد دلایل ، رسوبات و تأثیراتی که مشکلات بیمار را حفظ می کند.
بنابراین این یک ایده پردازی از پرونده وی است ، فراتر از تشخیص یا آسیب شناسی روانی.
2. گوش دادن فعال
اگرچه واضح به نظر می رسد ، این در مورد گوش دادن است ، اما انجام آن با کیفیت. به سکوت ها احترام بگذارید ، عناصری را فراهم کنید که به بیمار اجازه می دهد از شنیده شدن خود مطلع شود، تماس چشمی و غیره را حفظ کنید به طور خلاصه ، با احترام و توجه به بیمار گوش کنید. این عنصری است که در هر نوع روان درمانی وجود دارد.
با گوش دادن فعال کافی ، بیمار احساس آزادی ، ابراز احساسات ، ترس و درگیری خود را به روش خود احساس می کند.
3. اتحاد درمانی
به گفته سیگموند فروید ، اولین وظیفه هر درمانگر “آوردن بیمار هم به خود درمان و هم به شخص درمانگر است”. اتحاد درمانی در مورد درجه ای است که بیمار رابطه را با درمانگر به عنوان یک جامد و مفید تجربه می کند. برای رسیدن به اهداف درمانی خود.
بوردین (1979) اتحاد درمانی را به سه عنصر تقسیم می کند:
- توافق بین بیمار و درمانگر در مورد اهداف روان درمانی.
- توافق بین بیمار و درمانگر در مورد وظایف روان درمانی که در حال انجام است.
- پیوند بین بیمار و درمانگر و درک اینکه یک تعهد مشترک و درک متقابل وجود دارد فعالیتهای روان درمانی
4. قاب بندی
این مربوط به بیان هوشیارانه (با عناصر ناخودآگاه) ، داوطلبانه و هدفمند لحظه ، مکان و پایان درمان است. این چارچوب مشخص می کند که چه کسی ، چرا یا برای چه چیزی ، کی ، کجا ، چگونه و با چه قیمتی بیمار و درمانگر خواهد بود. یعنی “شرایط” درمان.
ساختار قاب بندی و به روان درمانی و درمانگر احساس اعتماد می کند.
نیاز به روان درمانی حمایتی
تعیین اینکه آیا به روان درمانی حمایتی نیاز دارید یا نه بسیار ساده است. اگر با مشکلات سلامت روانی دست و پنجه نرم می کنید که بر زندگی شما تأثیر منفی می گذارد، احتمالاً از درمان سود خواهید برد.
افرادی که کسی را برای حمایت عاطفی ندارند، امکان دارد نیاز به حمایت بیشتر از حد معمول از یک درمانگر داشته باشند، بنابراین یک درمانگر حمایتی ممکن است انتخاب مناسبی برای شما باشد.
بسیاری از روش های درمانی سنتی از چند روش درمانی حمایتی برای کمک به بیماران استفاده می کنند.
ترکیب روشهای درمانی سنتی با تکنیکهای حمایتی زمانی که بیمار به آن نیاز دارد، برای یک درمانگر غیرعادی نیست.
درمانگران بسیار مراقب و همدل هستند. آنها می توانند چیزهای زیادی در مورد یک بیمار بگویند و می توانند از غریزه خود برای گرفتن بهترین تصمیمات ممکن برای بهبود شما استفاده کنند.
اگر احساس می کنید به درمان نیاز دارید، ممکن است تحقیق در مورد برخی از گزینه های موجود برای شما مفید باشد.
اینکه آیا به روان درمانی حمایتی نیاز دارید یا انواع سنتیتر درمان را میتوان پس از شروع مشخص کرد. نکته مهم این است که به سادگی بدانید که تنها نیستید و می توانید پیشرفت کنید.
زندگی ممکن است آن چیزی نباشد که شما در حال حاضر می خواهید. این بدان معنا نیست که نمی تواند بهتر شود. نترسید که امروز با یک درمانگر حرفه ای تماس بگیرید تا کمکی را که شایسته آن هستید دریافت کنید.
افرادی که میتوانند از روان درمانی حمایتی استفاده کنند، عبارتند از:
- بیمارانی که نقائص شناختی و علایم جسمانیشان آنها را آسیب پذیر نموده و به همین دلیل مناسب رویکرد بینش مدار نیستند.
- افرادی که از لحاظ روانی انگیزه لازم را ندارند، اما از لحاظ روحی لزوماً در برابر یک رویکرد عمیق مقاومت نمیکنند
- کسانی که در یک بحران حاد یا حالت موقت آشفتگی و ناتوانی مدارا به سر میبرند.
- بیماران دچار آسیب شدید مزمن با عملکرد ایگوی معیوب یا شکننده