زندگینامه اپرا وینفری؛ ۱۰ توصیه موفقترین زن کارآفرین دنیا
اگر اخبار هنرمندان و افراد مشهور خارج از کشور را دنبال میکنید، حتما با خانم اپرا وینفری آشنا هستید. بانویی آفریقایی-آمریکای تبار، مجری بزرگترین برنامههای تلویزیونی، هنرپیشه و یکی از موفق ترین زنان کارآفرین جهان. وقتی صحبت از برنامههای گفتگومحور تلویزیونی میشود، این زن رقیبی ندارد. شهرت اپرا وینفری علاوهبر حضورش در رسانه بهخاطر شرکت بزرگش موسوم به هارپو (Harpo) نیز هست. در این مقاله شما را با زندگینامه و فعالیتهای حرفهای اپرا وینفری و همچنین ۱۰ توصیه اپرا وینفری برای موفقیت آشنا خواهیم کرد.
اپرا و دوران کودکی سخت او
اپرا با نام کامل اپرا گِبل وینفری در مزرعهای دورافتاده در کازیسکوی میسیسیپی بهدنیا آمد. مادر او خانم ورنیتا لی بود و پدرش هم آقای وِرنون وینفری نام داشت. نام اپرا درواقع، اُرپا بوده و از روی انجیل انتخاب شده، اما بهدلیل اینکه تلفظ این نام کمی دشوار است، از همان بدو تولد، اُرپا به اوپرا تبدیل شده است. والدین اپرا بعد از تولد او از هم جدا میشوند و سرپرستی نوزاد به مادربزرگ مادریاش میرسد.
از همان دوران کودکی، بازی و سرگرمی موردعلاقهی اپرا، اجرای برنامه برای حیوانات مزرعه بوده است و در ۲ سال و نیمگی بهمدد تلاش و سختگیریهای مادربزرگش مهارت خواندن را یاد میگیرد. از همان کودکی، مهارتهای اپرا در زمینهی صحبت کردن در جمع بهوضوح مشخص بوده؛ مثلا روزی در کلیسا از رستاخیز مسیح در روز عید پاک برای جمع صحبت کرده است.
وینفری در روز نخست مهدکودک به مربی خود نامهای مینویسد و اعلام میکند که باید به کلاس اول برود و مهد کودک جای او نیست. نکته جالب این است که بعد از آن سال، بهصورت جهشی به پایهی سوم فرستاده میشود. او را در ۶ سالگی به شمال آمریکا، نزد مادر و ۲ برادر ناتنیاش میفرستند تا در محلهای بهشدت فقیرنشین و خطرناک در میلاوکی (Milwaukee) زندگی کند. او در ۱۲ سالگی هم نزد پدرش فرستاده میشود. در کنار پدر، دورهای کوتاه از امنیت و شادی را میگذراند و در همان دوران دوباره شروع به سخنرانی در اجتماعات و کلیساها میکند. مثلا یک بار برای سخنرانی، پانصد دلار بهدست میآورد. از آنجا به بعد متوجه میشود که میتواند و مایل است از این مهارت سخنوری خود کسب درآمد کند.
بعد از مدتی زندگی کردن با پدر، اپرا دوباره باید نزد مادر بازگردد و با امنیتی که در دورهی کوتاه زندگی با پدر کسب کرده، خداحافظی کند. سبک زندگی شهری فقیرانهی اپرا، اثرات منفی بر دوران نوجوانی او داشت. او در ۹ سالگی موردتجاوز یکی از افراد مورداعتماد خانوادهی خود قرار میگیرد و این موضوع بر شمار مشکلاتش میافزاید. متأسفانه، این تجربهی تلخ باز هم برای او تکرار میشود. مادر او در زمینهی خدمات و نظافت منازل کار میکرد و زمان کافی برای نظارت و همراهی با اپرا را نداشت. بعد از سالهای زندگی سخت و تلخ، اپرا مجددا برای زندگی نزد پدرش به نشویل بازمیگردد.
نقطهعطفی تأملبرانگیز
وینفری معتقد است که پدرش ناجی زندگی او بوده و با سختگیریهایش به او مسیر زندگی، چهارچوبها، قوانین و البته دنیای کتاب را معرفی کرده است. پدر اپرا وینفری از دخترش میخواسته تا بهصورت هفتگی کتاب بخواند و گزارش خواندههایش را در پایان هفته به او ارائه کند. یکی دیگر از تلاشهای مفید و سختگیرانهی آقای وینفری این بود که دخترش را، روزانه مجبور به یادگیری ۵ لغت جدید میکرده و درصورتیکه اپرا، این برنامه را اجرا نمیکرده از شام خبری نبوده است.
وینفری در دوران مدرسه بسیار فعال بوده و علاوهبر حضور موفق در کلاس درس در برنامههای جانبی نظیر گروه نمایش، گروه بحث و تبادل نظر و مشاوره نیز حضوری فعال داشته است. در یک مسابقهی سخنرانی او موفق به دریافت بورسیهی کامل دانشگاه دولتی تنسی میشود. در سالهای بعد، به کنفرانسی دربارهی جوانان در کاخ سفید دعوت میشود و همانجا توسط یکی از رادیوهای محلی نشویل موسوم به میس فایر پرِونشن بای دابلیو-وی-ال-اُ (miss fire prevention by wvlo) برای خواندن اخبار عصرگاهی انتخاب و استخدام میشود.
در سالهای اول دانشجویی، اپرا بهعنوان دختر شایسته رنگینپوست نشویل و تنسی انتخاب میشود. در آن دوران، شبکه CBS هم به او ۲ بار پیشنهاد کاری میدهد که اپرا این پیشنهادها را نمیپذیرد، اما نهایتا با مشورت با استاد سخنرانی خود نظرش عوض میشود. استاد اپرا به او یادآوری میکند که کار کردن در شبکه CBS یکی از دلایل مهم بسیاری از دانشجویان برای رفتن به دانشگاه و ادامه تحصیل است، پس چرا این پیشنهاد را قبول نکند. اپرا هر روز در تلویزیونWTVF-TV برنامه اجرا میکند و اولین زن آمریکایی-آفریقایی است که مجری اخبار عصرگاهی است. در آن سالها، اپرای ۱۹ ساله در سال دوم دانشگاه به سرمیبرد.
زندگی حرفهای
بعد از فارغالتحصیلی، تلویزیون WJZ در بالتیمورِ مریلند از اپرا برای اجرای اخبار محلی و رویدادهای تازه دعوت میکند و او خیلی زود به برنامهی گفتوگومحور صبحگاهی منتقل و وظیفهی اجرای برنامه را بهصورت مشترک با ریچارد شِر (Richard SHer) عهدهدار میشود. بعد از ۷ سال حضور در این برنامه، مدیر تلویزیون WLS، شبکهی ABC شیکاگو، ویدئویی از اجرای اپرا میبیند که تهیهکنندهی اپرا یعنی دِبرا دیمایو (Debra Dimaio) برای بررسی و بهعنوان نمونهکار برای او فرستاده بوده است. آمار خوب برنامهی اپرا و دبرا در بالتیمور که از برنامههای مشابه و معروف دیگر پیشی گرفته بوده، باعث استخدام هر دو نفر در شبکهی ABC میشود.
در ژانویهی سال ۱۹۸۴، اپرا وینفری به ایلینوی شیکاگو نقلمکان میکند و بهعنوان مجری در برنامهی گفتوگومحور A.M شیکاگو فعالیت خود را ادامه میدهد. این برنامه نیز بسیار موفق بوده و آمارهای بازدید خوبی کسب میکرده است. بعد از مدتی، اپرا تصمیم میگیرد موضوعات موردبحث برنامه را از موضوعات متداول و سنتی زنانه خارج کند و وارد حیطههای بهروزتر و بحثبرانگیزتری شود. بعد از گذشت ۱ ماه از اجرایی کردن این تصمیم، محبوبیت و اقبال برنامه با معروفترین برنامهها مانند برنامه دوناهو (Donahues) برابری میکند و بعد از ۳ ماه حتی از آن هم پیشی میگیرد. در سپتامبر ۱۹۸۵ نام برنامه به «شوی اپرا وینفری» تغییر میکند و مدت آن هم افزایش یافته و ۱ ساعته میشود. ضمن اینکه برنامه دوناهو نیز در رقابت با اپرا به نیویورک منتقل میشود.
در سال ۱۹۸۵، کنسی جونز (Quincy Jones) بهعنوان تهیهکنندهای در سینما، اپرا را در تلویزیون میبیند و با خود فکر میکند که احتمالا این فرد میتواند در فیلم جدید او و استیون اسپیلبرگ، کارگردان بزرگ سینما، نقشی ایفا کند. فیلم مذکور براساس رمان آلیس واکر (Alice Walker) به نام «رنگ بنفش» ساخته میشود. تا آن زمان تنها تجربهی بازی اپرا وینفری، حضور در برنامهای زنانه موسوم به «تاریخ حضور زنان رنگینپوست در نمایش و آواز» بود که در طول جشنواره تئاتر آمریکایی-آفریقاییتبارها در سال ۱۹۷۸ اجرا شده بود.
شهرت اپرا وینفری
شهرت اپرا بعد از موفقیت فیلم «رنگ بنفش» بیشتر و بیشتر شد و در سال ۱۹۸۵، شرکت تهیهکننده و پخش معروف برنامههای تلویزیونی کینگورلد (king world)، حق پخش برنامههای اپرا را خریداری و برنامه را در ۱۳۸ شهر توزیع کرد. این رقم برای اولین بار برای یک برنامه تلویزیونی مطرح میشد. در آن سال، برنامهی معروف دوناهو نیز در ۲۰۰ شبکه پخش میشد، اما اپرا با داشتن تعداد بینندگانی دوبرابر برنامهی نامبرده و میزان بازدیدی بسیار زیاد در دستهی ۱۰ بازار معروف برنامههای تلویزیونی آمریکا قرار گرفت.
در سال ۱۹۸۶، وینفری بهخاطر نقش و حضورش در جوامع هنری شهری از آکادمی شیکاگو جایزهای ویژه دریافت کرد و ازسوی سازمان ملی زنان آمریکا نیز عنوان زن موفق را به خود اختصاص داد. برنامهی اپرا چندین جایزه اِمی (Emmy Awards) را برای بهترین برنامه از آن خود کرده است.
تولید و تهیه کنندگی
در آگوست ۱۹۸۶، وینفری، شرکت خود با نام هارپو (Harpo) را راهاندازی کرد و تلاش کرد تا برنامههای موردعلاقهاش را تهیه و تولید کند. برای نمونه، مجموعهنمایشی کوتاهی از زندگی گلوریا نایلور (Gloria Naylor) نویسندهی رنگینپوست و نویسندهی اثر «زنان مجله برستِر» تهیه کرد که خود بههمراه سیسیل تایسون، روبین گیوِنز، اولیویا کُل، جَکی، پُل کِلی و لین وایتفیلد در آن حضور داشتند. این مجموعهی کوتاه در مارس ۱۹۸۹ پخش میشد و در ماه مه سال ۱۹۹۰ نیز مجموعهای دیگر بهنام برستِر پلِیس (Brewster place) با بازی اپرا در شبکهی ABC روی آنتن میرفت. علاوهبراین فعالیتها، اپرا حق پخش برنامهی کافیرز بوی (kaffir boy) را که زندگینامهی مارک ماتابان (Mark Mathabane) بود و به شرایط سخت زندگی و رشد در سایهی تبعیض نژادی در جنوب آفریقا میپرداخت و «دلبند» اثر تونی موریسون را نیز از آن خود کرد.
در سپتامبر ۱۹۹۶، اپرا وینفری اقدام به راهاندازی باشگاه مطالعه در برنامهی تلویزیونی کرد. در ۱۷ سپتامبر آن سال، اپرا اعلام کرد که می خواهد کشور را مجبور به مطالعه بیشتر کند. او از طرفداران خود میخواست که به کتابفروشیها بروند و کتابهایی را که معرفی میکند، خریداری کنند تا باهم دربارهی هر کتاب در برنامه صحبت و گفتوگو داشته باشند. نتیجهی این کار هم بسیار موفقیتآمیز بود. مثلا ۶۸ هزار نسخه از کتاب «پایان عمیق اقیانوس» تا ماه ژوئن بهفروش رفت.
در فاصلهی هفته آخر آگوست یعنی زمانی که اپرا از نیت خود با ناشران صحبت کرد تا سپتامبر که این برنامه در تلویزیون اعلام شد، انتشارات وایکینگ ۹۰ هزار نسخهی دیگر از کتاب را هم منتشر کرد. بحث و گفتوگو دربارهی کتاب در ۱۸ اکتبر صورت گرفت و ۷۵۰ هزار نسخه دیگر نیز زیر چاپ قرار داشت. این کتاب به پرفروشترین کتاب تبدیل شد و ۱۰۰ هزار نسخهی دیگر هم قبل از فوریه ۱۹۹۷ راهی بازار شد.
این برنامهی کتابخوانی، اپرا را به قدرتمندترین زن در حوزهی بازاریابیکتاب در آمریکا بدل کرد. تلاش او برای ترغیب به خرید کتاب و کتابخوانی از تمام مقالات، برنامهها و… مؤثرتر و موفقتر بود. اما بعد از ۶ سال، در بهار سال ۲۰۰۲، اپرا تصمیم گرفت که دیگر برنامهی معرفی و بحث کتاب ماهیانه را تمام کند.
آینده و افقهای پیش رو
وینفری یکی از موفقترین زنان کارآفرین جهان و پردرآمدترین تهیهکننده در حوزهی سرگرمی و برنامهسازی در جهان است و در برنامههای خیرخواهانه و کمک به سازمانهای عامالمنفعه نیز بسیار درخشان و فعال عمل میکند. ازجمله سازمانهای خیریهای که او با آنها در ارتباط است، باید به این موارد اشاره کرد: مُرهاوس کالج، کتابخانهی هارولد واشینگتن، یونایتد نِگرو کالج فاند و دانشگاه دولتی تنسی.
اپرا وینفری ۶۴ ساله، همچنان باهوش، قدرتمند و باخرد به فعالیت خود ادامه میدهد. او زنی است که مدام بهدنبال ارتقای بیوقفهی خود در زندگی میگردد. اپرا در مصاحبه با افراد مشهور و بزرگ دنیا نظیر دالایی لاما، نلسون ماندلا و مایا آنجلو پرسشهایی درباره درسهای زندگی آنها، شیوهی مبارزه با چالشها و رسیدن به آرامش درونی و صلح مطرح میکند و دوست دارد که تجربههای ارزشمند مهمانان بزرگ خود را به مخاطبان منتقل کند. اپرا همیشه دانستههای خود در زندگی را با دیگران بهاشتراک میگذارد و از شکست ها و موفقیت ها در کنار امید و خوشبختی میگوید.
بسیاری از افراد دنیا در زمان رویارویی با چالشها و ازدستدادن امید در زندگی از راهنماییها، روشنگریها و انگیزههایی که اپرا به دیگران میدهد، الگوبرداری میکنند. بهخاطر ویژگی همراهی و بهاشتراکگذاری تجربهها، اپرا یکی از مردمیترین افراد و چهرههای جهان بهشمار میرود. خرد و هوش اپرا و گفتوگوهای اپرا با افراد بزرگ و مشهور باعث شده تا میلیونها نفر در سراسر دنیا مدیریت زندگی خود را بهدست گرفته و رویاهایشان را دنبال کنند.
توصیه های اپرا وینفری
درادامه، ۱۰ توصیهی اپرا وینفری که در خلال تجربههای کار و زندگی بهدست آورده است، مطرح میشود:
۱. همیشه نهایت تلاش خود را بهکار بگیرید
اپرا همیشه شانس را تلاقی فرصتها با آمادگی شخصی تعریف میکند. اپرا میگوید: «فلسفهی من در زندگی این است که نهتنها هر شخص مسئول زندگی خود است، بلکه باید در هر لحظه بیشترین تلاش خود را کرده و آیندهی خود را به بهترین شکل بسازد».
۲. همه موفق میشویم، اما در زمانهای مختلف
اپرا معتقد است که همهی ما به موفقیت دست پیدا میکنیم، اما زمانهای رسیدن به مقصد برای افراد گوناگون متفاوت است. مثلا نظرجالب او دربارهی تجربهی کاهش وزن و رعایت رژیم غذایی مناسب این است که میگوید: «در رعایت تعادل برای خوردن هم با چیزی مانند رسیدن به آرزوها روبهرو هستیم. برای رژیم گرفتن هم میتوانیم هر چیزی که میخواهیم بخوریم فقط در زمانهای متفاوت.» او میگوید: «من میتوانم هر چه که میخواهم بخورم، اما نه بهشکل همزمان».
۳. شخصیت افراد را بهموقع بشناسید
اپرا معتقد است، کلیدهای رفتاری را که افراد از شخصیت خود بروز میدهند، باید سریعا شناسایی کرد. وقتی وجه و بُعدی از شخصیت یک فرد را میبینیم، باید حساب کار دستمان بیاید و همان زمان به شناخت و درک از آنها برسیم. در شناخت دیگران باید هوشیاری بهخرج داد و هر کس را بهموقع شناخت.
۴. راه خودتان پیدا کنید
منظور او این است که شخصیت و اهدافتان باید با هم همخوانی داشته باشند؛ دراینصورت هیچکس نمیتواند شما را از مسیرتان منحرف کند.
۵. منبع الهام و قدرت درونیتان را کشف کنید
اپرا میگوید بعد از تمام شدن برنامهی تلویزیونیاش، خیلی از مردم به او میگفتند که دیگر قدرت و اثرگذاری گذشته را نخواهد داشت، اما چنین چیزی از نظر او صحت ندارد. بهنظر او، واقعیت این است که من خودم را میشناسم و قدرتم به چیزی در درون خودم گره خورده است، نه عوامل خارجی نظیر برنامه یا هر چیز مادی دیگر. بنابراین همه باید منبعی از انرژی، خلاقیت، لذت و موفقیت را در درون خود رشد بدهند. قدرت واقعی، چیزی در درون وجود ما است.
۶. زندگی بالا و پایین دارد و این اصلا بد نیست
ازنظر وینفری، زندگی بالا و پایین دارد و طبیعی است که هر روز ایدهآل نباشد و خوش نگذرد. اما هر روز فرصتی دوباره برای رشد و تغییر است.
۷. به حس خود اعتماد کنید
اپرا در دورههای آموزشی خود تلاش میکند دستاورد بزرگ خود در زندگی را در طی چند ساعت مطرح کند. یکی از ارزشمندترین توصیههای او این است که اگر در هیاهوی جهان پیرامونمان غرق شویم، از شنیدن ندای درونی و شهود خود غافل خواهیم شد. پس باید تمام نفرتها و خاماندیشیها را کنار بگذاریم و به ندای قلبی خود گوش فرادهیم.
۸. قدرشناسی را تمرین کنید
اپرا وینفری به حقشناسی اهمیت زیادی میدهد. او به حقشناسی بهعنوان یکی از بنیانهای مهم زندگی اشاره دارد و در پایان برنامههای خود همیشه میگوید: «بهخاطر چیزهایی که دارید شکرگزار باشید، در این صورت نعمتهای بیشتری نصیبتان میشود. اگر روی نداشتههایتان تمرکز کنید، هیچگاه هیچچیزی بهدست نخواهید آورد».
۹. از شکست نهراسید
اپرا وینفری در سال ۲۰۱۳ در راهاندازی شبکهی خود دچار چالشهایی شد که بوی شکست میدادند، اما سبک زندگی او با تسلیم شدن میانهای ندارد؛ بههمینخاطر معتقد است: «باید شبیه یک ملکه فکر کرد. ملکهها از شکست نمیهراسند». بهعقیدهی او شکست یکی از ابزارهای بزرگی و موفقیت است.
۱۰. از اشتباهات درس بگیرید
اپرا در بیشتر مصاحبهها و سخنرانیهای خود میگوید که باید زخمها را چون نشانی ارزشمند دانست و با درس گرفتن از آنها، زخم را بدل به خرد و هوش کرد.