فیلم 8 مایل
برخلاف این روزها، در سالهای قبل، رپر شدن کار آسانی نبود. رپرهای مطرح سیاهپوستهایی بودند که حتی حرف زدن عادی و روزمره آنها شبیه به رپ کردن بود. سیاهپوستهایی که غولهای بزرگ دنیای رپ بودند و به اینکه یک سفیدپوست بخواهد وارد دنیای رپ و رقابت با آنها شود به چشم یک شوخی مینگریستند. شانس موفقیت برای یک سفیدپوست آنقدر کم بود که قطعا سبکی به جز رپ برای خود انتخاب میکرد.
فیلم هشت مایل راه رسیدنِ امینم به این هدف دشوار را نشان میدهد. فیلم اگرچه شبیه به یک فیلم در سبک بیوگرافی است اما بیشتر تمرکزش بر مشکلات امینم به مطرح شدن در دنیای رپ بود.
امینم بازی جالب و قابل قبولی داشت اما فیلم به هیچ عنوان بین منتقدین جایگاهی نداشت. ولی با این وجود برای طرفداران سینه چاک امینم، فیلمی خاطره انگیز است که خاطرهاش بعد از گذر اینهمه سال هنوز زنده است.
امینم برای این فیلم اسکار بهترین آهنگ را برنده شد و بعد از این آهنگ بود که سیاهپوستها ظهور امینم بهعنوان یک نابغه را بین خودشان پذیرفتند.
درواقع این فیلم قبل از آنکه یک فیلم باشد معرفی یک ستاره است آنهم نه ستارهای سینمایی بلکه ستارهای در دنیای رپ.
زندگی سخت امینم در این فیلم هم به نمایش گذاشته میشود اما جالب اینجاست که در چند کلیپ از موزیک ویدئوهای خود امینم که فیلمهای زندگی خصوصی خود را منتشر میکند، رنج و سختی زندگی امینم بیشتر محسوس است تا در این فیلم که به طور حرفهای ساخته شده.
فیلم رقابت عجیب سیاهپوستها را برای رپر شدن به خوبی به نمایش میگذارد. لحظاتی تلخ که سیاهپوستها دور هم جمع میشوند تا با کلمات رپ و با انرژی رپرها، با فریادهایشان و با تکستهایی که از مشکلاتشان میگویند همصدا شوند و خود را رها کنند. زیرزمینهایی که در دل خود استعدادهای عجیبی را جای دادهاند.
در فیلم میبینیم امینم برای بار اول که در چنین جایی ظاهر می شود با چه واکنش خشنی رو به رو میشود. جماعتی سیاهپوست که رپ را برای همین جامعهی سیاهپوستی میبینند. وسیلهای برای ابراز احساسات و مشکلات خودشان! ورود امینم به آنجا را نوعی تجاوز تلقی میکنند.
امینم در آنجا میماند با تمام کتکها فحشها طردشدنها بالاآوردنها و اذیت و آزارها. چون امینم برای رپ به دنیا آمده. جای دیگری ندارد که برود.
فیلم لحظات زیبایی دارد از شروع رقابت امینم با دیگر رپرهای سیاهپوست. وقتی در مقابل هم مسابقه میدهند گویی چند بوکسور حرفهای وسط رینگ به جان هم افتادهاند و مبارزه میکنند درحالیکه هر کدام فقط یک میکروفون در اختیار دارند.
حقیقتا کارگردان در این لحظات درخشیده است و نشان داده که امینم برای رپر شدن مثل یک قهرمان جنگیده.
زندگی امینم به اندازهی کافی پرمشغله و دردناک بوده حالا در دنیای حرفهای هم باید بجنگد. مادری با بیماری روانی که هیچ لطفی در حق او نمیکند و ناپدری خشن و فقر و فلاکت.
اینکه خودت در فیلم بیوگرافیات زندگی کنی جالب است. حتی خودت هم نمیتوانی نشان دهی چه زندگی سختی داشتهای.
در این فیلم میبینیم که افراد درگیر رپ قشر محروم جامعه هستند و فیلم در اکثر دقایق در محلههای فقیرنشین میگذرد. برخلاف این روزها که هرکسی به سادگی وارد این حرفه میشود و پولدار میشود.
یکی از نکات مهمی که فیلم به آن اشاره دارد شیوهی خلق تکستها(متن شعرها) است. امینم متن تکستهای خود را در خلال زندگی روزمرهاش آرام آرام بیرون میکشد. متن آهنگهایی که امینم به خاطر آنها معروف شده و در واقع آهنگهای ماندگار امینم، دربارهی زندگی شخصی خودش همسرش و دخترش است و مشکلات خود را به شکل زیبا و تاثیرگذاری به شعر درآورده و رپ کرده.
در واقع کاری که امینم برای دنیای رپ کرد همین تغییر ملموس متن ترانهها بود. رپی که با فحشهای رکیک عجین بود کمکم به کمک امینم رنگ و بویی اجتماعی گرفت و از شدت فحش و هذیانگویی در آن کاسته شد.
برای کسانی که رپ حرفهای را دنبال میکنند واضح است که امینم با همه استعداد و نبوغش هنوز در مقابل خیلی از سیاهپوستها مثل توپاک، حرفی برای گفتن ندارد اما چیزی که باعث شد امینم از آنها محبوبتر شود همین نوع ترانهها و تکستهایش بود.
هرچند که امینم در سالهای بعد شیوههای متفاوتی در پیش گرفت اما برعکس خیلی از ستارهها او روزهای اول قویتر و حرفهای تر بود.
در فیلم به یکی از دوستهای سیاهپوست امینم که در مطرح شدن او نقش زیادی داشت به نام پروف هم اشاره شده. در سالهای بعد امینم بعد از جریانی مبهم که باعث مرگ پروف شده بود، به شدت افسرده شد تا جایی که چند سال طرف میکروفون نرفت و بعد از آن با آلبوم ریکاوری برگشت.
خیابانهای سرد، زندگی بیروح، تنهایی و رنج، و البته کوهی از پشتکار و جنگجویی، خلاصهی زندگی امینم قبل از معروف شدن بود و کارگردان تا حد قابل قبولی آنها را به مخاطب منتقل کرد.
فیلم نشان داد گاهی یک اثر هنری ماندگار میشود فقط به خاطر عشقی که مردم به ستارهاش دارند. امینم!