نقش مدرسه در شکل گیری شخصیت کودک
مدرسه چه ثاثیری روی شخصیت کودک دارد؟ مدرسه در شکل گیری شخصیت کودک چه نقشهایی دارد؟ مدرسه محیط اجتماعی و سالمی برای شروع کودک است و می توان روی رفتار فرد نقش مهمی داشته باشد و در این محیط آموزشی شخصیت کودک شکل میگیرد. همیشه این خاطره نقش اصلی در زندگی کودک و دوران تحصیلی فرد دارد, در رفتار و تربیت فرد اثر بخش است و در آینده و در مراحل سنی بسیار ارزشمند است همه ما خاطرات خوب و بد بسیاری از دوران تحصیل خودمان داریم.
در شروع دوران تحصیل همه از ابتدا باید مقاطع ابتدایی را سپری کنن و با آموزش و روش های مختلف و شخصیت کودک به طور معمول از سن 6 تا 12 سالگی را شامل می شود، آشنا می شویم.
کودک کیست؟
کودک به معنای دختر و پسر بودن و طفل خردسال است و قانون جهانی بین المللی هر انسان زیر 18 سال کودک به حساب آمده و براساس روش های علمی و در حقیقت کودک در یه سنی به رشد عقلی و روانی نرسیده و به همین صورت نیازمند مراقب و حمایت های که مناسب حقوقی قبل از تولد نیز محسوب میشود.
جمعی شدن تجربه مهم است که در دوران کودکی و مرحله اصلی برای یادگیری محسوب میشود و ارتباط با و والدین پایه و اولین رابطهای که ارتباط قابل توجه مهارت زندگی و اجتماعی مراحل بعدی زندگی و همسالان خود وارد رابطه و بازی میشود و این مهارت در وجود خود وارد رابطه و بازی می شود در صورتی که با توجه به آموزه های علوم روانشناسی و تربیتی به خوبی و اصولی و زندگی خوب و درستی به همراهی داشته باشد.
فرزندان از ابتدای تولد تا 21 سالگی به لحاظ تربیت از محیط خانواده که از نظر جسمی و رفتاری به بلوغ نسبی در نظر گرفت در کل میشود سه دوره آموزشی در نظر گرفت.
حقوق قانونی و انسانی کودک
رعایت حقوق وظیفه انسانی است که سرپرست کودک مستقیم در حفظ تامین نیازهای کودک از قبیل آموزش و تربیت و از نظر روحیات برطرف شود. در مراحل بعدی وظیفه نهادههای مردمی و فرهنگی،خانواده بر ای حمایت از کودک به رسیدن بلوغ کاملا از نظر جسمی و مادی بر عهده نهاد و خانواده میباشد. از زمان جنین الگوی رشد در اندیشه و عقاید فرد شکل میگیرد.
کودک دارای حقوقی است که رعایت این حقوق وظیفه تمامی انسانها و جوامع است. والدین و یا سرپرستان کودک مسئول اصلی و مستقیم تامین و حفظ سلامت روان و جسم او هستند. والدین باید تمام نیازهای کودکان از قبیل مسکن، خوراک، پوشاک، آموزش، بهداشت، سرگرمی و نیازهای روانی او را برطرف نمایند.
شکل گیری شخصیت کودک
شخصیت مجموعه باور ها، ارزش هاجوامع رویا ها، تفکرات و رفتار هر فرد است که برای هر فردی منحصر به فرد است و افراد اغلب با ویژگی های آن شناخته می شوند. دو عامل کلیدی وراثت و محیط در شکل گیری شخصیت کودک نقش مهمی دارند. با این وجود که وراثت نقش اصلی در زمینه هوش دارد، محیط و شرایط برخاسته از آن، شخصیت کودکان را، که هوش نیز جزء آن است، جهت می دهند. این محیط می تواند شامل همه چیز مثل رسانه، دوستان، خانواده و… است.
محیط و محله تاثیرگذاری انکار ناپذیری در شخصیت کودک دارد، از مواردی که برای تاثیرگذاری بیشتر محیط بر شخصیت به آن اشاره کرد تفاوت کودکان کار با دیگر کودکان است. تفاوت میان این دو به صورت مشهودی قابل مشاهده است.
هر دو گروه کودکان دارای توانایی ها و مهارت های ذاتی انسانی اند. ولی در یک طرف، وسایل و امکانات پیشرفت و شکوفایی استعداد ها و تبدیل شدن به فردی بالغ و قوی وجود دارد. در صورتی که طرف دیگر، هنوز درگیر رفع ابتدایی ترین نیاز های خود بوده و هر لحظه مورد تهدید فقر در ابعاد گوناگون زندگی هستند.
کودک از ابتدای تولد در وضع تغییر ابدی قرار میگیرد. شرایط متغیری که تحت تاثیر عوامل مادی و ذهنی به وجود میآیند. منظور از عوامل مادی تمام چیزهایی است که به سلامت، تغذیه، محیط طبیعی، درآمد خانواده و امکانات آموزشی مربوط میشوند. عوامل ذهنی، تمامی آنهایی است که به فرهنگ، دین، عقاید و محتوای تحصیلی و آموزشی ارتباط مییابند.
برای مطالعه اختلال شخصیت در کودکان کلیک کنید.
نقش مدرسه در شکل گیری شخصیت کودک
همه این عوامل لازمه تامل شخصیت کودک هستند. تاثیر عوامل مادی در تکامل کودک بسیار هویدا است. بچههایی که با کمبود و فقر غذایی، شرایط بهداشتی نامناسب ، درآمد کم خانواده و کمبود امکانات آموزشی مواجه هستند و از نیازهای اساسی کودک محروم اند، شادی و لذت دروان کودکی ندارند. آنها در جستوجوی کار و غذا و در رقابت سخت و ظالمانه برای بقا باید مانند یک بزرگسال تلاش کنند.
سن 4 الی 7 سالگی و قبل از مدرسه زمان شکل گیری اولیه شخصیت کودک به شمار میرود. از سن 7 الی 12 سالگی رشد شخصیت ادامه پیدا میکند. بر این اساس به این نتیجه میرسیم که مدرسه به خصوص دوران ابتدایی در روند ثبات شخصیت کودک نقش بسیار مهمی را ایفا میکند. ادامه رشد شخصیت و همچنین شکل گیری هویت در مثاطع بعدی شکل میگیرد.
در همه جوامع کودکان ابتدا در مهدکودک و یا پیش دبستانی شروع به فعالیت میکنند. زمانی که درصورت اجرای دقیق قوانین بر آن ها و تربیت مربیان با مدارک دانشگاهی مرتبط، نقش مهمی بر رشد ذهنی و شخصیتی دانش آموزان پایه اول ایفا می کنند. مربيان پیش دبستانی و مهد کودک هر روز مدت زيادي را با كودكان مي گذرانند.
از این رو آنها میتوانند به خوبی در مورد پاسخ های آنها به محرک های محیطی پیش بینی درستی داشته باشند. در مورد ميزان رشد عاطفی و اجتماعی و ذهنی و رشد شناختی کودک برای ورود به دبستان اطلاعات مفید و لازمی را به مدرسه ارایه بدهند. مربیان می توانند در مورد ميزان دقت و تمركز كودك و آمادگی او براي يادگيری به والدين اطلاعاتی دهند. والدين با يك صحبت دقيق با مربی فرزندشان اطلاعات كاملی را بدست می آورند و از مربیان برای پرورش کودک خود راهکار و همکاری دریافت کنند.
مدرسه و هدف آن
بعد از نهاد خانواده، نقش مدرسه در شکل گیری شخصیت کودک بسيار مؤثر و مهم است. اهمیت خانواده در رشد شخصیت افراد کاملا آشکار است. تعاریف زیادی برای مدارس وجود دارد یکی از این تعاریف عبارت است از: مکانی آموزشی که برای آموزش دانش آموزان، تحت نظر معلمین و مسئولین مربوطه طراحی می شود.
آماده سازی و توانمندی نسل آینده یعنی کودکان امروزی، هدف اصلی مدارس است. امروزه بيشتر از قبل، آموزش و فراگیری در زندگي افراد اهمیت و تاثیر دارد. چرا که بيشتر مردم چند سالي از عمر خود را در حال تحصیل مي گذرانند. به طوري كه مي توان گفت در حدود سه چهارم زندگی هر فردی را یادگیری تشکیل می دهد وآن ها این مدت زمان را در آموزشگاه ها سپری می کنند.
ضرورت وجود مدرسه
امروزه همه به آموزش و تربیت نیاز دارند. بر اساس نظام آموزشی همه کشورها شرکت در مدارس الزامی است. برای برقراری ارتباط ذهنی و فکری کودک با دیگران، باید مهارت خواندن و نوشتن را فرا بگیرید و در تمامی مراحل زندگی از آن به درستی استفاده کند. از مهم ترین عوامل در پرورش مهارت های ذهنی و اجتماعی در یک جامعه میتوان به نظام آموزشی اشاره کرد.
این موضوع در بررسی دقیق مقوله نقش مدرسه در شکل گیری شخصیت کودک نیز نمایان است .در این نظام از لحظه شروع تا آخرین لحظه تحصیل، اخلاق علمی، اجتماعی، شیوه برخورد با مشکلات آموزشی ارایه می گردد. تدریس یکی از عناصر اصلی فرآیند آموزش و پرورش است که در کارایی نظام آموزشی و درس خواندن کودکان نقش موثری دارد.
آموزش و پرورش نیاز همیشگی انسان
یادگیری فقط به سن، مراکز تحصیلی و آموزشگاهها محدود نیست بلکه در تمام طول زندگی و در هر زمان و مکان یادگیری امکان پذیر است. هرآنچه که فرد میآموزد فقط بخشی از سازگاری او با محیط است چرا که ریشه و اساس زندگی هرفرد بر یادگیری و استعداد او ایجاد میشود.
دانش آموزان در دوران تحصيل به خصوص در دوره دبستان و راهنمایی در حال رشد هستند و به طور دائم تغييراتي در آن ها ايجاد مي شود. پس اهمیت اصلی وجود یادگیری و استفاده از آن در کودکان و نوجوانان در جهت سازش با همین تغییرات است. در حقیقت نقش مدرسه در شکل گیری شخصیت کودک و در رشد اجتماعی، عاطفی، عقلانی، شخصیتی و حتی در رشد جسمی و استعداد یابی کودکان تاثیر مهم و انکارناپذیری دارد.
ارتباط مدرسه و خانواده
تصور غلط بسیاری از خانوادهها این است که فقط وظیفه دارند فرزندشان را در مدرسه ثبت نام کنند و دیگر نیاز به مشارکت در آموزش و تریبیت فرزند خود ندارد. در صورتی که برای تربیت و آموزش درست، باید خانواده نیز با مسئولین مدرسه مشارکت کنند.
مدرسه هرگز به تنهایی نمی تواند از عهده آموزش و پرورش دانش آموزان برآید و همه کمبود ها را جبران و رفع کند. بنابراین نمی توان از نقش خانواده ها و نهاد های دیگر سلب مسئولیت کرد و بار سنگین تعلیم و تربیت را تنها بر دوش معلمان و نهاد مدرسه قرار داد.
مدرسه در ایران
در قرن 12 و 13 قمری آموزش در مکتب خانه و مدارس دینی صورت میگرفت. آموزشی که به کودکان در آن زمان داده میشد فقط محدود به خواندن، نوشتن و احکام دینی بود. پس از آموزش این دروس تعداد کمی از افراد به دنبال یادگیری دیگر علوم میرفتند. این افراد برای یادگیری علوم بیشتر به دیگر شهرها که دارای مدارس بودند میرفتند که حتما فرد باید توانایی مالی داشته باشد.
برای آشنایی بیشتر با بنیان گذاران اولین مدرسه نوین کلیک کنید.
در دوره محمدشاه قاجار اولین مدرسه نوین در ایران تاسیس شد. در سال 1254 هجری قمری کشیشی آمریکایی به نام پرکینز در ارومیه اولین مدرسه را ساخت. دومین مدرسه به دست اوژن بوره کشیش فرانسوی در 1255 قمری در تبریز ساخته شد. در این مدارس به شکل تقریبا علمی به شکل گیری و پرورش کودک پرداخته شد. مهارت های قالی بافی و آهنگری نیز به کودکان تعلیم داده میشد.
نقش معلم در شکل گیری شخصیت کودک
افراد زیادی در نظام آموزشی مشغول به فعالیت هستند. فعالیتهای آنان هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم در تربیت و آموزش دانشجویان و دانشآموزان موثر است. اصلیترین و مهمترین نقش را معلمین و اساتید دارند. به شکلی که بیشتر اوقات را دانش آموزان در مدرسه و دانشجویان در دانشگاه تحت آموزش آن ها می گذرانند. دانش آموزان همیشه نگاه الگویی به معلمین خود دارند. از این رو مدارس و مجموعه عوامل آن بیشترین تاثیر را از نظر تربیتی بر آن ها می گذارد.
امکانات مدارس، برخورد مربیان و معلمان با دانشآموز و محیط مدرسه در کیفیت نظام آموزشی و میزان اثرگذاری آن ارتباط مستقیمی دارد. زمان مناسب و کافی، همچنین وجود فضا برای برطرف کردن ترس از مدرسه یک نیاز مهم برای یادگیری کودک به شمار میرود. نظام آموزش و پرورش مناسب، یکی از پایه های پیشرفت در جوامع امروزی است.
بسیار از قوانین مدنی و ارزشهای فرهنگی از همان کودکی باید به کودک آموزش داده و جزئی از زندگی او شود. بسیاری از بزهکارانی که اکنون در جامعه هستنددر دوران ابتدایی دچار مشکل شده و ترک تحصیل کردهاند. نتیجه آن عدم اشتغال به تحصیلات مورد نیاز در آن سنین است. این نکته نیز قابل ذکر است که تعداد زیادی از این بزهکارهای کم سن و سال با کمک مددجویان به یادگیری مهارتهای عملی و علمی علاقه پیدا میکنند و از بزهکاری روی برمیگردانند و به تحولات مثبتی در زندگی میرسند.
نکته نهایی
بر اساس اعتقاد کارشناسان اجتماعی، روابط در نهاد خانواده بسیار عاطفی و شخصیتر است. در صورتی که در مدرسه همین روابط در مدرسه به صورت جمعی و منطقی تر است. از این رو است که هم خانواده و هم مدرسه در شکل گیری شخصیت کودک نقش دارند و به کمک هم نیاز دارند.
بنابراین همکاری پدر و مادر با معلمان و اولیای مدرسه اهمیت ویژه ای دارد. در دوره تحصیل بچه ها ویژگی های روانی و آمادگی کاملی برای تربیت پذیری و یادگیری دارند . آموزش رسمی بچه ها نیز از این مرحله شروع می شود. پس این دوران را به هیچ عنوان نباید ساده در نظر گرفت و از آن به راحتی و بدون اهمیت گذر کرد.