روانشناسی بالینی
در دوران کودکی بیشتر افراد به دلایل متعددی یک یا چند مانع در منحنی رشد به سمت بلوغ عاطفی وجود داشته است. رفتار پر از مهربانی و از روی عشق و محبت والدین هم نمیتواند دوران کودکی بدون آسیب عمیق روانی را برای کودک به وجود آورد. چیزی که میتوان آن را آسیب آغازین نام نهاد.
پس به این نتیجه میرسیم که همه افراد به روانشناسی و روان درمانی احتیاج دارند. ولی بسیاری از افراد از مراجعه به روانشناس و مشاوره امتناع میکنند. از آنجایی که در زمینه سلامت روان شاخههای بسیاری وجود دارد، این نکته قابل ذکر است که هر کدام به موضوع خاصی از سلامت روان اشاره دارند. در ادامه به بررسی شاخهای از علوم روانشناسی یعنی روانشناسی بالینی میپردازیم. همراه ما در سایت آموزشی و پژوهشی رابینیا باشید.
روانشناسی بالینی چیست
شاخه ای از علوم گسترده مربوط به سلامت روان است که به بررسی ناهنجاری های کلامی و رفتاری می پردازد و این ناهنجاری ها منجر به ایجاد ناراحتی های بالینی و اختلالاتی در فرد می شود. تعریف انجمن روانشناسی آمریکا از روانشناسی بالینی به این صورت است: هنر و فنی که با مسائل سازگاری انسانها سر و کار دارد.
1. تعریف ربر (1991)
ربر روانشناسی را به این صورت تعریف می کند: روانشناسی بالینی حوزهای از روانشناسی است که با رفتارهای ناسازگار و غیر عادی آدمی سر و کار دارد.
2. تعریف جی. اچ. رسنیک (1991)
رشته روانشناسی بالینی شامل تحقیق در مورد اصول، روشها و رویهها و تدریس این اصول و ارائه خدماتی در این رابطه است که امکان شناخت، پیش بینی و تسکین ناسازگاری ها، معلولیتها و ناراحتیهای عقلی، هیجانی، زیست شناختی، روانشناختی، اجتماعی و رفتاری را فراهم میآورند و در مورد طیف گسترده ای از مراجعان کاربرد دارند.
روانشناسی بالینی را ابتدا باید در دانشگاه ها و کارآموزی ها آموزش دید و نسبت به اختلال ها و ناراحتی های بالینی، آشنایی و آگاهی کامل از اختلال ها را به دست آورد. پس از آن فرد روانشناس باید درمان را آغاز کنند که اکثر افرادی که مشغول به کار هستند، مدرک ارشد یا دکتر روانشناسی بالینی را دارند و روانشناسی بالینی خود دارای چند رشته تخصصی است که از آن میان میتوان به سلامت روانی کودکان، سلامت روانی بزرگسالان، اختلالات هیجانی، سوء مصرف دارو، ناتوانیهای یادگیری و روانشناسی سلامت اشاره کرد.
بیشتر مشکلات روانی که در حوزه روانشناسان بالینی مورد تحقیق و درمان قرار خواهند گرفت مشکلاتی در ناسازگاری ها، و معلولیت ها و ناراحتی های بالینی (عقلانی، هیجانی، زیست شناختی، روان شناختی، اجتماعی و رفتاری) هستند و خلاقیت وابتکار، دوستدار کمک به دیگران و علاقه به مطالعه مطالب روانشناسی، پیش شرط های وارد شدن به این حرفه هستند.
تاریخچه روانشناسی
در قرن نوزدهم میلادی داستان روانشناسی بالینی آغاز شد. قبل از سال 1838 همه افرادی که به مشکلات روانی دچار بودند را دیوانه خطاب میکردند. البته اولین جرقهها توسط پزشک فرانسوی فیلیپ پینل که آن حجم از رفتارهای غیر انسانی را نتوانست قبول کند و به تغییر شیوه رفتار با بیماران روانی پرداخت و خود ریاست آسایشگاهی در شهرهای سالپتریر و بیختر برعهده گرفت.
درسال 1838، اسکیرول(Esquirol) بین سایکوز و عقب ماندگی ذهنی فرق گذاشت؛ یکی به دلیل بیماری روانی که شخص دارد گنجایش هوشی را از دست می دهد و دیگری در گنجایش اولیه پیشرفت و تکاملی حاصل نمی شود. در واقع بین عقب ماندگی درجاتی را مشخص کرد و بهترین راه برای تشخیص سطح عقب ماندگی را تکلم در نظر گرفت.
هرچقدر که فرد قدرت صحبت کردن و تکلم بهتری داشته باشد در واقع باهوشتر است و اگر در تکلم مشکلی داشته باشد، از هوش کمتری برخوردار است.
ایتارد (Itard) سعی کرد کودک 12 ساله ای که از خود صداهای وحشتناکی در می آورد و چهار دست و پا راه می رفت را درمان کند. او معتقد بود که به علت تربیت صحیحی که نداشته به چنین کارهایی رو می آورد. او بعد از 5 سال موفق شد که تربیت کودک را به سویی سوق دهد که بتواند از خود مواظبت کند.
طولی نکشید که سگین شاگرد ایتارد در سال 1848 به آمریکا رفت و مراجع صلاحیت دار را با عقاید خود آشنا کرد و این باعث به وجود آمدن آموزشگاه های مختلف برای کمک به درمان عقب ماندگی ذهنی شد.
تاریخچه روانشناسی بالینی
در سال 1859 میلادی، کتاب داروین با عنوان “منشا انواع ” چاپ شد و کمک بسیاری به علوم وراثت و بیولوژیکی کرد. در سال 1869 متأثر از کشفیات داروین، گالتن در مورد ارثی بودن بلوغ تحقیق کرد و کتاب “بلوغ ارثی” را چاپ کرد و در سال 1882 لابراتوار را در لندن که مشخصات جسمی و روانی افراد را جمع آوری و اندازه می گرفتند را تاسیس کرد.
در سال 1892 مقیاس روانی را اولین بار مک کین کتل به کار برد که برای سنجش عقب ماندگی ذهنی استفاده می شود. وآغاز حرفه روانشناسی را در سال 1892 می دانند. اما آغاز روانشناسی بالینی را در سال 1896 ، توسط لاتیز ویتمر(witmer) می دانند.
چهار اصل روانشناسی بالینی
- مشورت : روانشناسی یک رشته ای است با هزاران رشته تخصصی، برای درمان باید تیمی متشکل از متخصصین با رشته های تخصصی مختلف در مورد آن موضوع باهم به بحث و مشاوره بپردازند.
- پیشگیری : پیشگیری از بروز مشکلات و ناراحتی هایی که ممکن است در آینده به وجود بیاید و سریع تر درمان صورت گیرد.
- ارزیابی و تشخیص: ارزشیابی تشخیصی یک اصل است که باید از قبل از مشخص شدن روش درمان مشخص شود.
- امور اجرایی : هیچ کاری بدون مطالعه و تحقیق صورت نگیرد.
مقایسه روانشناسی بالینی با دیگر مشاغل بهداشت روان
دیگر مشاغل بهداشت روان با روانشناسی بالینی تفاوتهایی دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم:
1. روانشناسی بالینی و مشاوره
یکی از تفاوت ها، به تعداد ترم و واحد دانشگاهی برمی گردد و در نحوه کار، مشاور به مشکلات روانی سطحی تر می پردازد اما روانشناسی بالینی به مشکلات حادتر روانی می پردازد.
2. روانشناسی بالینی و کار درمانی
کار درمان ها افرادی متخصص هستند که با خلاقیت خود، در جهت بهبودی اوضاع افراد دارای معلولیت جسمی، شناختی یا عاطفی کمک می کنند. این افراد بیش تر در کنار روانشناسان بالینی در کلینیک های کنترل درد و کلینیک های خدمات رشد کودک فعایت می کنند.
3. روانپزشکی و روانشناسی بالینی
ظاهرا اینطور به نظر میرسد که کار روانشناس بالینی و روانپزشک یکسان است ولی اصلا اینگونه نیست. روانپزشک باید رشته پزشکی بخواند و بعد از گذراندن پزشک عمومی تخصص خود را انخاب کرده و روانپزشکی بخواند. کار آن بیش ترین تمرکز بر روی بیماری ها واختلالات شخص است و با توجه به بیماری که در سطح جسم او نمایان می شود دارو تجویز می کند.
ولی ر روانشناسی بالینی فرد باید در دبیرستان رشته انسانی بخواند و در دانشگاه رشته روانشناسی را انتخاب کند. در مقطع کارشناسی ارشد گرایش را بالینی انتخاب کرده و مدرک خود را در این زمینه بگیرد. پس از دریافت مدرک ارشد و یا دکترااجازه کار در مراکز مشاوره و یا مطب را دارد.
رشته روانشناسی بالینی به درمان مراجعان تاکید دارد و برای درمان نیز از روان درمانی ها (شناخت درمانی، رفتار درمانی، طرحواره درمانی، بازی درمانی، روانکاوی و.) استفاده می کنند. و اینکه روانشناسان بالینی حق تجویز دارو را ندارند.
4. روانشناسی بالینی و مددکاری اجتماعی
مددکاری اجتماعی در نظر دارد که ریشه تمام مشکلات انسان نه تنها به خاطر عوامل فردی و اجتماعی آن ها بلکه می تواند عوامل و زمینه های اجتماعی شان باشد. از این رو، کار مددکار اجتماعی تغییر حالات روحی و تغییر عوامل و موقعیت های اجتماعی فرد است. اما روانشناسان بالینی نقشی در توسعه منابع اجتماعی ندارند.
فعالیت روانشناس بالینی به چه صورت های است؟
فعالیت های روانشناسی بالینی بسیار گسترده است که برخی از آن ها به شرح زیر هستند:
1. فردی
مشاوره فردی زمانی است که با حضور مشاور و مراجع در جلسه درمان به اوضاع و احوال و ناراحتی های بالینی مراجع که در هر زمینه ای می تواند باشد پرداخته شده و این مسائل مورد بررسی قرار می گیرند.
2. گروهی
در بسیاری از موارد افراد مشکلات مشابهی را دارند. در این زمان روانشناس با آگاهی از این مشکلات و رضایت مراجعان یک گروه ایجاد میکند و مشاوره گروهی را دنبال میکند.
3. بازی درمانی
بهترین روش برای درمان اختلالات رفتاری کودکان استفاده از قصه درمانی و یا بازی درمانی است. به دلیل سن پایین کودکان، گفتگو درمانی تاثیر پایینی به روی آنها میگذارد. برای کودکان باید از روشهایی که مناسب سن آنهاست استفاده کرد.
4. مواجهه درمانی
یکی از فنون مشاوره که برای وسواس، ترس و فوبیا به کار میرود، مواجهه درمانی است. مثلا فردی که از سگ میترسد، در قدم اول با تصویرسازی ذهنی او را آماده روبرو شدن با سگ میکند. پس از آن از عکسهای سگ و عروسک سگ استفاده میکند. این کار را تا زمان لمس سگ ادامه میدهد. مشاور با تکنیک هایی که انجام می دهد رفته رفته ترس را از بین میبرد.
5. خانواده درمانی
مشاوره خانواده زمانی صورت می گیرد که برای حل مشکل تغییر نگرش و رفتار ، به حضور همه اعضای خانواده نیاز باشد.
6. شناخت درمانی
در این روش به فرد کمک می کنند که از افکار و احساسات منفی خود آگاهی پیدا کند و سعی بر کنترل آن ها بگیرد. پس از شناسایی و کنترل این افکار و احساسات، شروع به تغییر این افکار و احساسات می کنند. در نهایت رفتار اصلاح شده و احساسات مثبت جایگزین آن ها میشود.
7. طرحواره درمانی
به طور کلی طرحواره درمانی به صورت ریشه ای و عمقی به حل مشکلات و درمان اختلالات می پردازد. طرح واره ها کهن الگوهایی هستند که در کودکی شکل میگیرند.
8. روان درمانی به صورت تلفنی و آنلاین
در هر زمانی که فرد به هر دلیلی نتواند در جلسات حضوری مشاوره حاضر شود، می تواند از مشاوره تلفنی و آنلاین کمک بگیرد که مزیت های زیادی مانند، صرفه جویی در وقت، انرژی و هزینه را دارد.
وظایف روانشناس بالینی
از روشهای مختلف روان درمانی برای تشخیص اختلالات روانشناختی روانشناسان بالینی استفاده میکنند. از جمله این روش ها بررسی تاریخچه فردی، مشاهده رفتار فرد بیمار، مصاحبه های بالینی و آزمونهای روانی است. برخی از دیگر وظایف روانشناس بالینی به شرح زیر می باشد:
- درمان اختلالات روانشناختی از جمله افسردگی، اضطراب، وسواس و فوبیا، ناسازگاری، عقب ماندگی ذهنی، اعتیاد به مواد مخدر و الکل، تعارضات زناشویی و مشکلات جنسی
- ایجاد و اجرای برنامه هایی برای درمان و پیشگیری از مشکلات اجتماعی
- تدریس، اغلب در سطح دانشگاه
- ارائه شهادت در تنظیمات قانونی
- انجام تحقیقات
برخی از روانشناسان بالینی فقط به روی یکی از این رشتهها متمرکز هستند و یا چندیم مورد را دنبال میکنند. برای مثال فردی ممکن است به طور مستقیم با بیمارانی که به دلیل اختلالات روانشناختی در بیمارستان بستری شده اند کار کند، در حالی که یک مطب خصوصی درمانی نیز دارد که خدمات سرپایی کوتاه مدت و بلند مدت را به کسانی که برای مقابله با پریشانی روانشناختی نیاز به کمک دارند، ارائه می دهد.
حیطههای شغلی روانشناسی بالینی
- مراکز مشاوره و کلینیک ها
- مراکز مشاوره کودکان
- بیمارستان های روانی
- دادگاه های کودکان یا سازمانهای نظارت بر بزهکاران
- درمانگاه های بهداشت روانی
- مدارس
- نهادهای مرتبط با روانپزشکی
- زندان ها
- دانشگاهها
- پرورشگاهها
- کودکستانها
- کلینیکهای درمان اعتیاد
- کارخانهها
- و …