دلیل جذابیت فیلم های ترسناک
توسط فردریک ال. کولیج و آپکشا سریواستاوا
1 – استاد دانشگاه کلرادو، کلرادو اسپرینگز
2 – کاندیدای دکترا، موسسه فناوری هند گاندیناگار
با نزدیک شدن به هالووین 2021، انگار همه گیری به اندازه کافی ترسناک نبود، جالب است که فکر کنیم چرا بسیاری از ما عاشق تماشای فیلم هایی هستیم که ما را می ترسانند.
جالب است که مردم جذب خشونت در سریالهایی مانند بازی ماهی مرکب شوند، هنگام مبارزه با کینگ کونگ، طرفدار یا علیه گودزیلا باشند، یا استراتژیهای فرار را برای شخصیتهای قتل عام با اره برقی تگزاس ایجاد کنند.
بهعلاوه، صحنههایی از فیلم جنگیر، که در آن ریگان بدون اینکه بدنش را تکان دهد، سر خود را کاملاً به اطراف میچرخاند، در حالی که هزاران تصویر از فیلمها و زندگی ما به راحتی فراموش میشوند، اما این صحنه در ذهن ما باقی میماند.
آیا منطقیتر به نظر نمیرسد که افراد باید از موقعیتهایی که ترس ایجاد میکنند دور شوند تا اینکه به سمت آنها کشیده شوند؟
کارل یونگ و فیلم های ترسناک
فیلمهای ترسناک ممکن است از چیزی که کارل یونگ آن را کهن الگو نامیده است، استفاده کنند، که مضامینی جهانی و بینفرهنگی هستند که به شکلگیری شخصیت و الگوهای رفتاری فرد کمک میکنند.
یکی از کهن الگوهای مهم سایه بود، و ممکن است در درک اینکه چرا هم جذب فیلمهای ترسناک میشویم و هم از آن میترسیم، حیاتی باشد.
این کهن الگو اغلب ناشناخته، ایده های سرکوب شده، کاستی ها، نقاط ضعف و هرج و مرج را برای یونگ نشان می داد.
به طور کلی، سایه از صفات غیرقابل قبول برای جامعه و گاهی توهین آمیز به اخلاق ما تشکیل شده است. یونگ فکر میکرد که بیان فرهنگی سایه ممکن است در رویاها و پیشگویی ها می پردازد.
جالب اینجاست که یونگ در کتاب کلاسیک خود انسان و نمادهایش در سال 1964 از تصویری از گودزیلا به عنوان نماینده سایه استفاده کرد.
وی همچنین خاطرنشان کرد که این نیروی مخرب سایه جنبه سازنده ای نیز دارد، به این معنا که گاهی اوقات چیزها باید نابود شوند تا دوباره ایجاد شوند.
این ایده شبیه به تانوس شرور در مجموعه فیلمهای انتقامجویان است که از سنگهای بینهایت برای پاک کردن 50 درصد از جمعیت جهان استفاده کرد تا افراد باقیمانده بتوانند با منابع بهتر زندگی کنند.
سر گاو پابلو پیکاسو همچنین نشان دهنده نیروهای مخرب و سازنده سایه است ، جایی که او دوچرخه را با برداشتن دسته و صندلی خراب کرد و با اتصال صندلی به وسط فرمان ، سر گاو را ساخت.
زیگموند فروید به سراغ فیلم های ترسناک می رود
در درجه اول، فیلم های ترسناک بر ایجاد احساسات شوک، وحشت و انزجار تمرکز می کنند. تفسیر روانشناختی دیگری از این احساسات ممکن است از زیگموند فروید باشد.
وی مفهوم “کاتارسیس” را پیشنهاد کرد که به موجب آن رهایی احساسات قوی یا سرکوب شده درمانی است.
ممکن است ایجاد ترس و احساسات مربوط به آن از تماشای یک فیلم ترسناک، یک تجربه غم انگیز باشد، به ویژه به این دلیل که فرد به طور داوطلبانه اجازه می دهد تا وحشت ایجاد شود و او آگاه است که در یک محیط امن (مثلا، سینما، خانه، سینما و …) است.
آنها می دانند که فیلم واقعی نیست، مهم نیست که چقدر ترسناک یا شوکه شوند. علاوه بر این، درست مانند توضیح فروید برای کابوسهای مکرر، ممکن است تماشای فیلمهای ترسناک به ما کمک کند تا احساس کنیم که میتوانیم موقعیتها را کنترل کنیم، مهم نیست که مشکلاتمان چقدر سخت، ترسناک یا وحشتناک باشد.
ارتباط ویژگی شخصیت
مارتین (2019)، در بررسی 96 مطالعه، دریافت که افزایش لذت و میل به تماشای فیلم های ترسناک با ترس کمتر و همدلی کمتر مرتبط است.
احساس طلبی با لذت ترسناک همبستگی مثبت داشت اما به طور مداوم کمتر بود. به نظر میرسد مردان از فیلمهای ترسناک بیشتر از زنان لذت میبرند که همدلتر و مستعد اضطراب و انزجار هستند.
جالب اینجاست که کودکان کوچکتر از شخصیتهای افسانهای مانند شیاطین و ارواح میترسند، اما ترس کودکان بزرگتر مانند جنایتکاران و قاتلان زنجیرهای واقعیتر است.
علاوه بر این، افرادی که نمرات فریبکاری بالاتری داشتند، هنگام تماشای این فیلم ها، غم و اندوه و انزجار را کاهش دادند.
جای تعجب نیست که افرادی که دارای ویژگیهای اختلال شخصیت ضد اجتماعی و همدلی کمتری هستند، فیلمهای ترسناک گرافیکی خشن را ترجیح میدهند.
در نهایت، افراد با ثبات عاطفی کمتر به راحتی می ترسیدند.
چه چیزی فیلم های ترسناک را ترسناک تر می کند؟
یکی از موفق ترین راه ها برای ایجاد ترس، استفاده از صدای بلند پس از یک سکوت طولانی است. این می تواند یک جیغ، زنگ تلفن، زوزه باد، صدای سقوط یک شی یا شکستن شیشه باشد.
به عنوان مثال، صحنه قتل دوش در فیلم روانی ناگهان با موسیقی تپنده همراه می شود، جایی که بینندگان قبل از اینکه قهرمان با ضربات چاقو به قتل برسد، به آرامش می رسند.
روش دیگر برای القای وحشت استفاده از موقعیت ها و اشیایی است که به طور طبیعی باعث ترس بیشتر ما می شوند. این نوع ترس مبنای تطبیقی تکاملی دارد.
به عنوان مثال، شناخت ادراکی موجودات سمی و خطرناکی مانند مارها، عنکبوت ها، حیوانات درنده و مکان های تاریک حتی نیازی به قشر مغز ندارد! تشخیص بازتابی این خطرات خاص در ابتدا در ساختار زیر قشری آمیگدال پردازش میشود، که باعث ایجاد یک احساس فوری ترس میشود.
بلافاصله پس از این تشخیص ترسناک، قشر مغز ممکن است تشخیص دهد که جسم منحنی یک شیلنگ آب است و نه یک مار. اما ترس از قبل ایجاد شده است!
فیلم های ترسناک و همه گیری
اسکریونر و همکاران (2021) گزارش کرد که افرادی که به فیلم های ترسناک علاقه دارند کمتر احساس اضطراب و ترس در ارتباط با کرونا می کنند.
آنها پیشنهاد کردند که تجربه احساسات منفی در طول فیلم به مخاطب اجازه می دهد تا با آنها در یک محیط کنترل شده کنار بیاید. بنابراین، آنها ممکن است در واقعیت برای چنین موقعیت هایی آمادگی بهتری داشته باشند.
باز هم، یافتههای آنها یادآور پیشنهاد فروید است که میگوید نفس ممکن است از طریق قرار گرفتن مکرر در معرض ترس بر موقعیتهای دشوار، مضر یا ترسناک احساس تسلط داشته باشد.
نتیجه گیری
این امکان وجود دارد که جدای از ارزش سرگرمی، فیلم های ترسناک به ما کمک کنند تا یاد بگیریم چگونه از دست شکارچیان خطرناک فرار کنیم و احساسات، عواطف و اعمال خود را در مواجهه با شرایط نامطلوب تنظیم کنیم.
با این حال، فیلم های ترسناک ممکن است یک شمشیر دو لبه باشند. برای کسانی که از لحاظ احساسی ثبات کمتری دارند، تماشای فیلم های ترسناک تنها ممکن است اضطراب و ناراحتی روانی را تشدید کند، نه تنها در مورد فیلم های ترسناک دیگر، بلکه واقعیت های زندگی مانند مرگ، سرطان، بیماری های همه گیر و غیره را نیز تشدید می کند.
این فرایند یادگیری به عنوان حساسسازی شناخته میشود، یعنی یک محرک مکرر قدرت پاسخ را افزایش میدهد.
برای کسانی که از لحاظ عاطفی با ثبات تر هستند، تماشای فیلم های ترسناک در واقع ممکن است اضطراب و پریشانی روانی را کاهش دهد، فرآیندی که به عنوان عادت کردن شناخته می شود، جایی که یک محرک مکرر قدرت یک پاسخ را کاهش می دهد.
با این وجود، شیفتگی مردم به فیلم های ترسناک همچنان یک معمای متناقض است، جایی که به طور کلی، مردم به دنبال لذت هستند و از درد دوری می کنند. این معمایی است که هنوز منتظر رمزگشایی است.
برای مطالعه در رابطه با داستان های ترسناک هالووین کلیک کنید.