پیروزی یک طرفه
جمعه گذشته، اینگلوود هایگی در یک بازی فوتبال دبیرستانی اینگلوود مورنینگساید (کالیفرنیا) را با نتیجه 106-0 شکست داد. بله درست خواندید 106 به 0.
پس از برتری 59-0 Morningside High در پایان کوارتر اول، اینگلوود های بالا در بقیه بازی به گلزنی ادامه داد. آنها حتی زمانی که 104-0 پیش بودند، به جای یک امتیاز یک تبدیل دو امتیازی انجام دادند. به هر حال، غلبه بر برتری 106-0 سخت تر از برتری 105-0 است، درست است؟
همانطور که جاش پیتر و کریس بومباکا برای USA Today، مربی تیم فوتبال مورنینگ ساید برایان کالینز این انفجار را “یک حرکت بی کلاس” خواند. و منطقه یکپارچه مدرسه اینگلوود، که بر هر دو دبیرستان نظارت دارد، “از این رویدادها غمگین شده بود” و وعده تحقیقات کامل را داد.
این یک چیز است که یک تحقیق کامل باید فاش کند: این یک بازی فوتبال دبیرستانی بود و نه یک بازی فوتبال حرفه ای عجیب.تیم اینگلوود در یک بازی فوتبال دبیرستانی با تعدادی از نوجوانان دیگر بازی می کرد و نه تانوس برای کنترل سنگ های بی نهایت و جهان. در چه نوع کیهانی یک لید هشت تاچ داون ایمن نخواهد بود؟ اینطور نیست که مورنینگساید های گفته باشد: “اکنون که ما شما را با برتری 59-0 متوجه شدیم، دقیقاً همان جایی که می خواهیم شما را داریم.” اگر مورنینگساید های با گلزنی، میدانید که در واقع امتیاز را تهدید میکرد، شاید میلفون جیمز، مربی اینگلوود های، برای حفظ گل تیمش توجیه میشد.
اکنون، ممکن است پاسخ دهید، “یک رقابت کوچک نمی تواند ضرری داشته باشد” یا “آنچه شما را نکشد، شما را قوی تر می کند” یا “رحمت برای ضعیفان است.” شاید شما ممکن است استدلال کنید که چنین تسلطی به افراد تحت سلطه انگیزه اضافه یا چیزی برای تلاش می دهد، مانند عدم تسلط. شاید باخت 59-0 به جای 106-0 به مورنینگساید های کمی اعتماد به نفس کاذب می داد، درست است؟
مطمئناً، بازیهای فوتبال دبیرستان لزوماً نیازی به جشن «من خوبم، تو خوبی، بیا همدیگر را در آغوش بگیریم» تبدیل شود. مردم هر بار که کفش های خود را می بندند یا می توانند به مدت 10 دقیقه در حالت ایستاده بمانند، نیازی به جوایز مشارکت ندارند.
با این حال، این در مورد حذف رقابت یا نرم کردن فوتبال نیست. شرایط در این بازی بسیار متفاوت بود. شکست 106-0 مانند این است که شخصی با ماهیتابه به صورت شما می زند و سپس می گوید: “این ماهیتابه به اندازه کافی بزرگ نیست” و سپس با پارو برمی گردد. این مسیر بیانگر تفکر دوتایی تسلط یا تحت سلطه کوتاه مدت است که به نظر می رسد مکرراً جنبه های مختلف جامعه ما را فرا گرفته است.
برای اطلاع از 16 راه مهارت های تصمیم گیری کلیک کنید.
بدترین حالت رقابت در پیروزی یک طرفه
دلایلی وجود دارد که بعد از اینکه در چنین بازیای به برتری بزرگی دست یافتید، آن را به کار نگیرید. یا در تجارت یا حوزه دیگری از زندگی شما برای آن موضوع. اول از همه، ممکن است در آینده با اعضای تیم مقابل روبرو شوید. آنها ممکن است روزی بگویند: «هی، آیا تو آن مردی نیستی که مدام سعی میکردی تاچدان را پرتاب کند، در حالی که ما فقط سعی میکردیم شلوارمان را نیفتیم؟ راستی، برای کدام شغل در شرکت ما دوباره درخواست می دهید؟» رفتار بد ممکن است به نوعی شما را گاز بگیرد.
ثانیاً، این یک بازی فوتبال دبیرستانی بود و یک وضعیت مرگ و زندگی نبود. اگر کسی شما را به بازی فوتبال مرگ و زندگی دعوت کرد، این کار را نکنید. درعوض، به آنها بگویید که سرتان شلوغ است (مگر اینکه تام بردی را به عنوان مدافع خود داشته باشید و تعداد زیادی توپ فوتبال نیمه خالی در دسترستان باشد).
در حالی که برنده شدن در بازیها ممکن است خوب باشد، اما هدف بزرگتر این است که سرگرمی، ورزش کردن، دوستیابی و یادگیری برخی مهارتها و درسها برای بقیه عمرتان باشد. اکثریت قریب به اتفاق بازیکنان فوتبال دبیرستانی هرگز فوتبال حرفه ای بازی نمی کنند. برای هر موقعیت بالقوه رقابتی در زندگی، از خود بپرسید: “این واقعا چقدر مهم است؟”
سوم، موقعیت های برد-برد وجود دارد. یک برد 59-0 برای اثبات نظر شما کافی است: تیم شما در فوتبال بهتر از تیم دیگر است. شما هنوز هم می توانید بازی را به راحتی برنده شوید و در عین حال آن را برای تیم دیگر تجربه لذت بخش تر کنید. اگر می خواهید قدرت خود را به نمایش بگذارید، آن را با کمک به دیگران نشان دهید.
در نهایت تحقیر حریف به همه آسیب می زند. موفقیت فوتبال دبیرستانی، به طور کلی، بستگی به تعادل بین رقابت سالم و داشتن افراد کافی برای بازی کردن دارد. به عنوان مثال، غلطک های پنیری فرصت های زیادی ندارند زیرا رولینگ پنیر واقعاً به عنوان یک ورزش مطرح نشده است. افراد کافی این کار را انجام نمی دهند. (علاوه بر این، همه به این مقدار پنیر دسترسی ندارند، و بسیاری از مردم ترجیح می دهند پنیر بخورند تا آن را بچرخانند. اما این موضوع غیر از این است.)
فوتبال، در مقابل، کسب و کار بسیار موفق تری است زیرا بسیاری از مردم هنوز به بازی کردن علاقه مند هستند. ورزش. با این حال، اگر رقابت ناسالم به تعقیب تعداد زیادی از افراد از فوتبال دبیرستانی ختم شود، کل ورزش و هر کسی که باقی بماند آسیب خواهد دید.
متأسفانه به نظر می رسد جامعه ما مملو از افرادی است که در رقابت فردی بدون اینکه متوجه مزایای همکاری شده باشند، پر شده است. به نظر نمی رسد آنها موقعیت های برد-برد را درک کنند و در عوض همه چیز را به عنوان یک پای با اندازه ثابت می بینند. میلیاردرهایی وجود دارند که مدام می خواهند ثروت خود را دو برابر، سه برابر و چهار برابر کنند، حتی اگر چنین پول اضافی به طور چشمگیری به میلیون ها نفر دیگر کمک کند.
دانشگاههایی هستند که تلاش میکنند تا جوایز فردی را بدون به اشتراک گذاشتن حداقل بخشی از شناخت با افرادی که کار واقعی را در آزمایشگاههایشان انجام میدهند، به دست آورند. سیاستمدارانی هستند که مدام می گویند: «به من نگاه کن، به من نگاه کن»، در حالی که رای دهندگانشان ممکن است بگویند: «ما چطور، ما چطور؟» انحصارهایی وجود دارند که همچنان خواهان سهم بیشتر و بیشتری از بازار هستند. کسبوکارهایی هستند که بهجای همکاری برای یافتن راهحلهایی برای تهدیدات عمده سلامت عمومی مانند تغییرات آب و هوا و اپیدمی چاقی، به محیطزیست و سلامت مردم آسیب میرسانند تا سود ببرند.
باز هم، این به معنای «به اشتراک گذاشتن همه چیز» یا «به برتری پاداش ندهید» نیست. هیچ کس نباید به اینگلوود هایف بگوید، “باشه، اکنون وقت آن است که چند بازی را ببازیم” یا قوانین را تغییر دهد (“به جای بازی فوتبال، ما به تیم های دیگر فرصتی برای بردن فرصت می دهیم”). این بیشتر در مورد تشخیص زمانی است که کافی است. باید تلاش های بیشتری برای تشویق موقعیت های برد-برد صورت گیرد. مردم باید تشویق شوند که بگویند: «بسیار خوب، من قبلاً چیزی را که نیاز داشتم دریافت کردهام. حالا چگونه با هم موفق شویم؟» به هر حال، 106-0 یک موقعیت برد-برد نیست. این یک وضعیت برنده-گروه ضربه خورده است.