نکات مهم در انتخاب شریک زندگی
هنگامی که Psychology Today از من دعوت کرد تا وبلاگ نویسی در مورد روابط عاشقانه را شروع کنم، عنوان صفحه خود را انجمن اجباری است انتخاب کردم چرا؟ زیرا هم علم و هم تجربه شخصی به من آموخته است که روابط عالی شکل می‌گیرند، پیدا نمیشوند.
همچنین، “مونتاژ کردن” مرا به یاد ساختن مبلمان مجهز می اندازد. اگر تا به حال سعی کرده اید یک مبلمان را با یک شخص دیگر بسازید، می دانید که می تواند مانند یک تجربه رابطه ساخت یا شکستن باشد.
اگرچه به آموزش های داشتن یک رابطه احترام می گذارم و دوره ها و دانش پژوهانی که آنها را ایجاد می کنند، گاهی اوقات فکر می کنم باید فقط از زوج ها بخواهیم که یک کمد بخرند و مونتاژ کنند. تقریباً همه چیزهایی را که باید در مورد تعهد به کسی بدانید به شما می گوید.
درک معایب جستجوی همدل
ریموند کانی، دانشمند روابط، اصطلاحات “باورهای سرنوشت” و “باورهای رشد” را برای توصیف یک رویکرد کلی فرد برای جستجو و حفظ روابط عاشقانه ابداع کرد. افرادی که به سرنوشت اعتقاد دارند تصور می کنند که یک نفر وجود دارد که قرار است با او باشند.
آنها معتقدند زمانی که فرد مناسب را پیدا کنند، رابطه نسبتاً روان و آسان خواهد بود. در مقابل، افراد دارای باورهای رشد با این فرض که نیاز به شناخت یکدیگر و رشد با هم از طریق تجربیات مشترک دارند، وارد روابط می شوند. روابط آنها “برای بودن” نیست، بلکه “ساخته شده است.”
اینکه آیا ما باورهای سرنوشت، یا باورهای رشد، نحوه تفکر داریم واکنش و رفتار ما در روابط را پیش بینی می کند. برای مثال، افرادی که به سرنوشت اعتقاد دارند، در فکر کردن به شریک زندگی خود سختگیرتر هستند.
اگر روابط یا “مقدر به بودن” باشند یا نباشند، فضای کمی برای برخورد با مشکلات با انعطاف پذیری و گشودگی در برابر تغییر وجود دارد. با این حال، افراد دارای باورهای رشد عموماً انتظار دارند که چالش‌هایی به وجود بیاید و روابط آنها با یکدیگر افزایش یابد.
برخلاف بازنمایی های رسانه ای محبوب در مورد عشق بزرگ، دانشمندان دریافته اند که باورهای سرنوشت هم شادی و هم ثبات در روابط را تضعیف می کند. باورهای رشد پایه قوی تری برای عشق هستند، به خصوص اگر بخواهیم یک رابطه طولانی مدت ادامه داشته باشد.
افراد با باورهای رشد می توانند عاشق شوند
عاشق شدن هنوز هم می تواند پایه ای برای ایجاد یک رابطه قوی باشد، اما آغاز و نه پایان داستان است. مطالعات نشان می‌دهد که رضایت از رابطه، به دلایل مختلف (بیولوژیکی، اجتماعی و روانی) باعث می‌شود در طول زمان کاهش یابد.
ما در آغاز یک رابطه به وجد آمده ایم، به گونه ای که نمی توان برای همیشه ادامه داد. این بدان معنی است که ما باید عمداً تجربیات و احساسات مثبت دیگری را در رابطه ایجاد کنیم که طولانی تر خواهد بود.
مرحله اولیه یک رابطه اغلب شامل ابهام و سوالات زیادی است. آیا شریک زندگی من به همان اندازه که من آنها را دوست دارم، مرا دوست دارد؟ آیا این دوام خواهد داشت یا قلبم شکسته خواهد شد؟ آیا چیزی در مورد این شخص یاد خواهم گرفت که ممکن است احساس من را تغییر دهد؟
اولین عناصر سازنده یک رابطه عالی شامل حل این ابهام از طریق گفتگوهای صادقانه است. چه احساسی نسبت به من و این رابطه دارید؟ کجا می بینید که می رود؟ آیا ما در مورد اینکه می خواهیم آینده چگونه باشد هم نظر هستیم؟
اگر نمی توانید این سؤالات را حل کنید، ممکن است بعداً ابزار مورد نیاز برای مکالمات بیشتر و دشوارتر را نداشته باشید. با این حال، هنگامی که وضوح در مورد احساس همه افراد در رابطه وجود داشته باشد، احساس مثبت امنیت و راحتی در شراکت به دست می آورید. این نکات مثبت در طولانی مدت پایدار هستند.
برای مطالعه در مورد صحبت در رابطه با مسائل مهم زندگی کلیک کنید.
چرا این مشکل حل نمی شود
من هرگز رابطه ای را که طرفین به یک دیگر علاقمند نیستند یا درست نیست پیشنهاد نمی‌کنم. این مهم است که به دنبال کسی باشید که در کنارش احساسخوبی داشنه باشید.
افراد متأهل خوشبخت در مطالعه تاریخچه روابط اغلب در مورد اینکه چگونه همسرانشان از سایر شرکای دیگر متمایز هستند صحبت می کردند، زیرا آنها احساس می‌کردند که واقعاً می‌توانند خودشان باشند، و به نظر می‌رسید طرف مقابل هم همین احساس را دارد.
وقتی شریکی دارید که به شما احساس راحتی و آسایش می‌دهد، سعی کنید به این فکر نکنید که آیا آنها با هر ویژگی که تصور می‌کردید شریک زندگی‌تان داشته باشد یا خیر.
آیا آنها به اندازه ای که تصور می کردید دارای ملاک های مورد علاقه شما نیستند؟ آیا آنها از یک پیشینه خانوادگی متفاوت می آیند؟ از طریق آن صحبت کنید. آیا آنها در همه علایق شما مشترک نیستند؟ احتمالاً خوب است.
مهم‌ترین عناصر سازنده روابط عالی، تعاملات شماست. آیا با همدیگر با مهربانی و احترام رفتار می کنید؟ آیا می توانید بدون فریاد زدن، نام بردن از یکدیگر، رفتار فیزیکی یا بدون درگیری بحث کنید؟ آیا به شخص اعتماد می کنید و بالعکس؟
آیا می توانید یک مبلمان ارزان قیمت را بدون از دست دادن ذهن همیشه دوست داشتنی خود جمع آوری کنید؟ یا حداقل، می‌توانید برگردید با همr پس از از دست دادن آن و دوباره تلاش کنید؟ آیا می توانید با وجود “مشکلات” بخندید و به مشکلات توجهی نکنید؟
همه ما این قدرت را داریم که جهت گیری خود را از باورهای سرنوشت به باورهای رشد تغییر دهیم (به ذهنیت برای نکات). ممکن است متوجه شوید که ایجاد یک رابطه تیمی برای رویارویی با چالش‌های زندگی، بسیار شبیه به همنوعی است که به دنبال آن بوده‌اید.
تفاوت این است که شما به جای اینکه آن را پیدا کنید، آن را تشکیل دادید.
