هدفمندی با افزایش سن
مزایای داشتن احساس هدف در زندگی واقعا شگفت انگیز است. افراد با هدف شادتر، سالم تر و حتی ثروتمندتر هستند. آنها به احتمال بیشتری عادت های سالم را تمرین می کنند، بهتر می خوابند، از روابط شخصی قوی تر لذت می برند و سلامت روانی بهتری دارند.
علاوه بر این، آنها خطر ابتلا به آلزایمر را کاهش می دهند.
وقتی از دوره بزرگ 50 سالگی عبور می کنیم، ممکن است هدف مهم تر شود. به گفته محققان بریتانیایی اندرو استپتو و دیزی فانکورت، “حفظ این احساس که زندگی ارزشمند است ممکن است به ویژه در سنین بالاتر که اغلب روابط اجتماعی و عاطفی وجود دارد، مهم باشد.
بخش، مشارکت اجتماعی کاهش مییابد و مشکلات سلامتی ممکن است گزینههای شخصی را محدود کند.”
اما با وجود اینکه من طرفدار دنبال کردن هدف هستم، اخیراً شروع به این سؤال کرده ام که آیا تأکید بیش از حد بر هدف می تواند ناسالم باشد.
اگر بعد از یک عمر مسئولیت کاری و خانوادگی نتوانیم تفریح و سرگرمی داشته باشیم، چه زمانی می توانیم؟ و آیا ما نمی توانیم هم لذت و هم هدف داشته باشیم؟ (هشدار اسپویلر: بله، می توانیم.)
من در ادامه این وبلاگ به این مسائل می پردازم.
یک مورد برای هدف
نویسنده سینتیا وینی، در مقاله ای جذاب ، به تحقیقاتی اشاره می کند که نشان می دهد خوشبختی که از هدف ناشی می شود، ماندگارتر است و حتی می تواند «نقطه تعیین شده» شادی ما را افزایش دهد.
برخلاف فعالیتهای لذتبخش، فعالیتهای هدفمند نیازمند تلاش و زمان بیشتری هستند، اما در نهایت ممکن است منجر به احساس رضایت طولانیمدت از خود و و زندگی خود شود.
استیو تیلور، وبلاگ نویس، مزایای دیگری از هدف را ذکر می کند: “با یک احساس قوی از هدف، ما بسیار انعطافپذیر میشویم، میتوانیم بر چالشها غلبه کنیم و پس از شکستها به عقب برگردیم.
ما همچنین بهتر میتوانیم با تأثیرات دردناک آسیبهای گذشته مقابله کنیم – و شاید انگیزه بیشتری برای غلبه بر آن داشته باشیم.»
به عنوان یک پروژه تحقیقاتی، تیلور و همکارانش انواع مختلف هدف را مطالعه کردند. نتایج نشان داد که “… یک هدف نوع دوستانه و “خود گسترش دهنده” بسیار قوی تر با رفاه مرتبط است … این اغلب به معنای دنبال کردن یک مسیر خلاقانه، یا مسیر توسعه شخصی یا معنوی است.”
هدف حتی میتواند به ما کمک کند تا با مرگ روبرو شویم. در افسانه های خوشبختی، روانشناس سونیا لیوبومیرسکی به تحقیقاتی اشاره می کند که نشان می دهد ما می توانیم هدف حتی می تواند به ما کمک کند تا با مرگ روبرو شویم.
در اسطوره های خوشبختی، روانشناس سونیا لیوبومیرسکی به تحقیقاتی اشاره می کند که نشان می دهد ما می توانیم اضطراب مرگ را با دنبال کردن معنا در زندگی خود بهتر مدیریت کنیم.
از آنجایی که ما از مرگ می ترسیم، “ما به انجام کاری سوق داده می شویم که زندگی ما را در تصویر بزرگتر به حساب بیاورد و اثری ماندگار در جهان باقی بگذارد که فراتر از خود و طول عمر ما باقی می ماند.”
برای مطالعه در رابطه با اهداف زندگی از دیدگاه های مختلف کلیک کنید.
یک مورد برای سرگرمی
در حالی که مزایای یافتن هدف چشمگیر است، تحقیقات اخیر فواید اوقات فراغت و سرگرمی را نیز آشکار می کند.
به عنوان مثال، وبلاگ نویس لین زوبرنیس چهار مطالعه اخیر را با بیش از 1300 شرکت کننده در چهار کشور مختلف توصیف می کند که اوقات فراغت را با سلامت روانی بهتر مرتبط می کند.
افرادی که «احساس میکردند فعالیتهای اوقات فراغت اتلاف وقت است، سطوح بالاتری از افسردگی، اضطراب و استرس نسبت به کسانی که برای شرکت در فعالیتهای اوقات فراغت ارزش قائل بودند داشتند.
” زوبرنیس همچنین خاطرنشان میکند که «با تأکید بسیار فرهنگی بر شلوغ بودن و هدفمند بودن، اوقات فراغت میتواند احساس بیمولد یا حتی خودخواهانه داشته باشد که منجر به احساس گناه نگاه شود.”
استاد بازاریابی تراویس ته اوه حتی فراتر می رود. در یک مقاله با عنوان، “سرگرمی، کلیدی است که ما می خواهیم بگوییم شادی و شادی مدرن است” ما بهعنوان جام مقدس شادی، بدون توجه کمی به سرگرمی تاکید زیادی بر یافتن معنا و رضایت در زندگی داریم.
(از طریق موفقیتهای شغلی یا روابط اجتماعی) بهعنوان جام مقدس شادی، بدون توجه کمی به سرگرمی. علاوه بر این، او تعریفی فریبنده از «سرگرمی» ارائه میکند و مینویسد: «اگرچه افراد ممکن است در انواع فعالیتهایی که آن را سرگرمکننده میدانند متفاوت باشند، تجربه تفریح عموماً با احساس رهایی و درگیری لذتگرایانه مشخص میشود.
سینتیا وینی خاطرنشان می کند که لذت به ما نشاط عاطفی می دهد و “عاطفه مثبت، بی خیالی، سرزندگی و رضایت از زندگی” را برای ما فراهم می کند.
اگرچه لذتهای لذتبخش اغلب بهعنوان «گذرا» توصیف میشوند، اما آنها تجربیاتی از شادی به ما میدهند که به ما کمک میکند روز را پشت سر بگذاریم و حتی در پروژههای هدفمان پیشرفت کنیم. (و به هر حال مشکل “فوری” چیست؟)
تحقیقات دیگر دیدگاه متفاوت تری ارائه می دهند. در یک مطالعه در سال 2021، محققان چگونگی ارتباط زمان آزاد با رفاه را بررسی کردند. آنها دریافتند که با افزایش زمان آزاد یک فرد، احساس خوشبختی آن فرد تا حدی نیز افزایش می یابد.
وقت آزاد بیش از حد منجر به بی حوصلگی و بی هدفی میشود. در واقع، محققان این توصیه را ارائه کردند: «در مواردی که افراد با زمان بیش از حد اختیاری مانند بازنشستگی یا ترک شغل مواجه میشوند، نتایج به ما نشان میدهد که این افراد از گذراندن وقت هدفمند خود سود میبرند.”
یافتن تعادل لذت/هدف منحصر به فرد شما
در نهایت، هر فرد باید تصمیمات خود را در مورد اهداف و لذت خود بگیرد. در اینجا چند پیشنهاد برای همه، به ویژه برای کسانی که نزدیک یا در حال بازنشستگی هستند، وجود دارد:
-
- مطمئن شوید که هر روز شامل برخی از لذت ها و برخی دستاوردها می شود. وبلاگ نویس آلیس بویز این فرمول ساده اما قدرتمند را در اینجا پیشنهاد می کند.
او می نویسد: “برای سلامت خلق و خو، ما به دو نوع فعالیت نیاز داریم: فعالیت هایی که حس موفقیت را ایجاد می کنند و فعالیت هایی که لذت را فراهم می کنند.” به عبارت دیگر، سرگرمی می تواند خلق و خوی شما را بالا ببرد، و همینطور انجام دادن کارها. - وقتی صحبت از بازنشستگی به میان می آید، به این فکر کنید که آیا بیشتر «آرامش گرا» هستید یا «رشد محور».این عبارات از متخصص بازنشستگی مایک دراک در کتابش آمده است.
دراک پس از یک مدت طولانی که در اداره مالیات مشغول به کار بود، مشتاقانه منتظر یک بازنشستگی راحت بود. او خیلی زود متوجه شد که برای او بیکاری و بازنشستگی مثل جهنم است.
او که به چیزی بیشتر نیاز داشت، سرانجام کسبوکاری را راهاندازی کرد تا به دیگران کمک کند تا هدف خود را از بازنشستگی تعریف کنند. - تعادل را پیدا کنید. مایک دراک میگوید: “برای ایجاد نسخه خود از بهشت بازنشستگی، باید تعادل و ترکیب مناسبی از کار، اوقات فراغت، سلامتی و روابط را پیدا کنید.” «ترکیب مناسب کار، اوقات فراغت، سلامتی و روابط» پایه محکمی برای شادی در هر سنی است.
- در مهربانی های روزمره هدف پیدا کنید. شاید شما هدفی بزرگ نداشته باشید، اما میتوانید مراقب راههای کوچکی باشید که میتوانید کمک کنید – تعریف کردن از دیگران، تشکر از مردم، گوش دادن به کسی که مشکلی دارد، تماس گرفتن با یک دوست بیمار.
- روز خود را به گونه ای برنامه ریزی کنید که زمان آزاد و زمان مشخصی داشته باشید. آیا وقت آزاد زیادی دارید یا خیلی کم؟ پرسیدن این سوال از خود ممکن است به تصمیم گیری در مورد اینکه چگونه برنامه خود را تغییر دهید تا روزهایتان لذت بخش تر باشد کمک کند.
- تعریف خود را از “سرگرمی” مشخص کنید. وقتی به “سرگرمی” فکر می کنید، آیا به دویدن سه مایلی یا تماشای برنامه تلویزیونی مورد علاقه خود یا رفتن به مهمانی یا پیاده روی فکر می کنید؟ تشخیص دهید که تصور شما از سرگرمی درست است (با فرض اینکه به شما یا شخص دیگری آسیبی نرساند).
- به جای بازنشستگی، کمتر یا به صورت پاره وقت کار کنید. من این راه را انتخاب کردم و برایم عالی بود. من توانستم پروژه های هدف بازنشستگی خود را همزمان با تدریس و مشاوره پاره وقت شروع کنم.
پاداش: می توانستم به طور منظم با همکاران عزیزم ارتباط برقرار کنم.
- مطمئن شوید که هر روز شامل برخی از لذت ها و برخی دستاوردها می شود. وبلاگ نویس آلیس بویز این فرمول ساده اما قدرتمند را در اینجا پیشنهاد می کند.
خط مبهم بین لذت و هدف
«سرگرمی» و «هدف» تغییر دهنده شکل هستند. برخی از افراد سرگرمیهای خود را دنبال میکنند – مثل تنیس، لحاف دوختن یا دویدن -یا تلاش که دیگران برای کار هدفمند دارند. یک ایده عالی اغلب در یک پیاده روی آرام که صرفاً برای لذت بردن است، به ذهن میرسد.
هر فعالیتی که شما را به حالت “باطلاق” سوق دهد، می تواند حس رهایی را که در بالا توسط پروفسور اوه ذکر شد، به ارمغان آورد. من این احساسات را در حین کار روی “پروژه هدف بیماری همه گیری” خود تجربه کردم، کتابی که توسط من به آخرین اثر منتشر شد در مورد پیری سالم بود من آنقدر از کار لذت بردم که احساس می کردم مردی اهنگ می خواند،
چرا باید بین لذت و هدف یکی را انتخاب کرد؟ اگر بتوانید با هر دو زندگی خود را القا کنید، خواهید دید که شادتر هستید. در واقع، تعریف مورد علاقه من از شادی، توسط محقق تل بن شهر، این است: “تجربه مداوم لذت و هدف.”