چرا به برخی برچسب بیماری می زنیم؟
یکی از عواملی که اعتقاد بر این دارد که یک بیماری مسری است یا نه (به عنوان مثال، SARS، Covid-19). ترس از بیماریهای مسری نه تنها به این دلیل است که مردم نمیخواهند آلوده شوند، بلکه به دلیل نگرانیهای مربوط به مثلاً از دست دادن شغل یا محرومیت اجتماعی (“اگر بیمار شوم، از من دوری میکنند یا نمیتوانم کار کنم”) .
حتی برخی استدلال می کنند که اجتناب از سرایت نه تنها ریشه انگ بیماری است، بلکه ریشه سایر انگ ها نیز هست – برای مثال، کار بر روی «سیستم ایمنی رفتاری» حذف اعضای دیگر گروههای اجتماعی (گروههای بیرونی) را در مورد نیاز به رفتاری که از ما در برابر بیماری محافظت میکند، چارچوب میدهد.
بحث این است که بدن ما انرژی زیادی را برای مبارزه با عفونت و بیماری مصرف میکند و گاهی اوقات نبرد را شکست میدهد، بنابراین ما به سیستمی نیاز داریم که به ما کمک کند از بیماری جلوگیری کنیم.
ما میتوانیم با اجتناب از افرادی که بیمار هستند – یا افرادی که فکر میکنیم ممکن است بیمار باشند (یا احتمالاً بیمار شوند) این کار را به طور مؤثر انجام دهیم.
این امر به بیماریهای غیر عفونی نیز گسترش مییابد، زیرا آنچه این سیستم را تحریک میکند، نشانه بیماری است، که اغلب برای بیماریهای مسری و غیرواگیر یکسان است – به عنوان مثال، بیماریهای مسری و غیر واگیر میتوانند با رنگ پریدگی، تب، استفراغ یا خستگی همراه باشند.
بنابراین، سیستم ایمنی رفتاری یک سیستم ناقص است که اغلب منجر به خطا میشود – افراد را در حالی که در واقع مسری نیستند، دور می کند.
با توجه به اینکه خطای نوع دوم برای سلامت فرد و جامعه پرهزینهتر تلقی میشود (زیرا به این معنی است که بیماریهای مسری شناسایی نشده باقی میمانند)،سیستم به سمت تشخیص بیش از حد خطر عفونت سوگیری دارد.
برای مطالعه در رابطه با کرونا و ارتباط آن با بیماری پارکینسون کلیک کنید.
با این حال، توجه داشته باشید که این واقعیت که منطق روشنی برای این سوگیری وجود دارد به معنای صحیح بودن آن نیست – یعنی لزوماً اینطور نیست که تشخیص ناکافی بیماری برای جامعه هزینه بیشتری نسبت به تشخیص بیش از حد آن داشته باشد.
دومین عاملی که بر احتمال انگ زدن یک بیماری تأثیر میگذارد، آشکار بودن یا نبودن بیماری از نظر فیزیکی (قابل مشاهده) است بیماریهایی مانند سیفلیس اغلب به طور گستردهتری نسبت به بیماریهای نامرئی مانند سندرم روده تحریکپذیر میشوند، تا حدی به این دلیل که آشکارتر است و به طور بالقوه جدی تر به نظر می رسد و تا حدی به این دلیل است که وقتی بیماری قابل مشاهده نیست، افراد مجبور نیستند از اینکه در صورت ابتلا به آن، بترسند.
یک مطالعه قابل توجه حتی نشان داده است که افراد به احتمال زیاد به یک فرد مبتلا در صورتی که تفاوت قابل مشاهده ای داشته باشد (مثلاً خال مادرزادی) اما سالم شناخته شود تا زمانی که به طور مشهودی بیمار نباشد اما به بیماری مبتلا باشد (مثلاً سل).
سوم، اگر تصور شود که علت آن تقصیر فرد باشد، خواه این باور صحیح باشد یا نباشد، احتمال علامت یا نشانه به بیماری بیشتر است. در واقع، دادن مسئولیت به یک نفر را می توان جنبه ای از نشانه های بیماری تلقی کرد یا ازابتلا به آن بیرون آمد.
اما آنها می توانند در منشأ آن نیز باشند – یعنی بیماری هایی که نمی توان درک کرد که تحت کنترل فرد هستند (مثلاً زمانی که در اثر تصادف ایجاد می شوند) کمتر در برابر نشانه های بیماری آسیب پذیر هستند.
نمونه ای از این اصل این واقعیت است که ننگ مرتبط با سل زمانی افزایش یافت که باور به ارثی بودن آن با درک در مورد سرایت جایگزین شد.
انگ زدن همچنین زمانی قویتر میشود که اعتقاد بر این باشد که بیماری یا زوال عقل پایانپذیر است. احتمالاً به این دلیل تصور عدم امکان بازگشت از آن بیماری به ویژه احساس عدالت و امنیت فرد را تهدید می کند.
پیشرفت بیماری همچنین می تواند بر انگ تأثیر بگذارد، با احتمال بدتر شدن شدت علائم، به جای ثابت ماندن یا بهبود، که منجر به انگ بیشتر و فاصله گذاری اجتماعی می شود. به عبارت دیگر، دوره بیماری مهم است..
دلایل متعددی وجود دارد که مهمتر از همه این است که چرا بیماریها میتوانند انگ شوند ، برخی از آنها مبتنی بر باورهای نادرست مثلا در مورد سرایت و مسئولیت هستند.
کمپین های بهداشت عمومی زمانی که بر رفتارهای سبک زندگی فردی به عنوان مسئول بیماری تاکید می کنند، می توانند انگ را تشدید کنند.