معرفی کتاب خوش بینی آموخته شده اثر مارتین سلیگمن
تکنیکهای خوش بینی و سلامت فیزیکی چیست؟ چگونه میتوان با یک نگرش جدید شکستها را پیش بینی کرد؟ چه تفاوتی بین عملکرد افراد بدبین و خوشبین در مشاهدهی شکستها و ناکامیها است؟
همهی مردم همواره در شادی و موفقیت مطلق به سر نمیبرند، اتفاقات بد، سختی و بدبختی برای زندگی همه به وجود میآید. اما با به وجود آمدن مشکلات و سختیها همه به یک شکل عمل نمیکنند و افراد برخوردهای متفاوتی را از خود نشان میدهند.
طرز تفکر و تفسیر نادرست وقایع در ذهن باعث بروز واکنش منفی در برابر آن میشود، چنانچه دائما افکار منفی و بدبینانهای داشته باشید، احساس ناامیدی و یاس بر شما غلبه خواهد کرد.
افکار بدبینانه زمانی که درگیر مشکلات و سختیهای زندگی هستید، به تفکر دائمی، فراگیر و شخصی تبدیل خواهند شد و شما را به افسردگی، بدبینی و نا امیدی میکشانند.
بنابراین افکار ما به سرعت به باورهای ما تبدیل خواهند شد و این باورها باعث نتیجه گیریهای اشتباه و انتخابهای نامناسب میشوند. از این رو باید با مهارتها و روشهای لازم جهت دستیابی به خوشبینی آشنا شوید. کتاب خوش بینی آموخته شده، مسیر را به شما نشان میدهد.
سلیگمن، مطالعات و تحقیقات گستردهای را به افسردگی، درماندگی و خوش بینی اختصاص داده و با تکیه بر مطالعات خود، تأکید میکند که خوش بینی را هم درست مانند بدبینی میتوان آموخت. کتاب خوش بینی آموخته شده به این بحث و حاشیههای آن توجه کرده است.
کتابهایی با موضوع خوش بینی و تفکر مثبت در میان کتابهای روانشناسی کم نیستند. اما بیشتر آنها از جنس یک موعظه انگیزشی هستند تا یک مطلب علمی.
ارزش کتاب خوش بینی آموخته شده در این است که این کتاب، بر پایهی تحقیق نگاشته شده و کسی آن را تألیف کرده که در پروندهی خود، سابقهی تکیه زدن بر صندلی ریاست انجمن روانشناسی آمریکا (APA) را دارد.
با خواندن کتاب خوش بینی آموخته شده چه چیزهایی را یاد میگیریم؟
کتاب خوشبینی آموخته شده نوشته پروفسور مارتین سلیگمن، به ما کمک میکند تا با تغییر بدبینی به خوشبینی بتوانیم از افسردگی دوری کنیم و زندگی بهتری داشته باشیم.
آمریکایی ها و بیشتر کشورهای توسعه یافته، دچار یک افسردگی همه گیر به خصوص در جوانان شده اند. این سوال برای من پیش آمده که چرا در کشوری که پول بیشتر، قدرت بیشتر، ذخایر غنی تر، کتاب های پر تیراژتر و آموزش و پرورش عالی تر وجود دارد، افسردگی بیش از زمانی است که هیچ کدام از اینها وجود نداشته است.
در خصوص این موضوع، سه نیرو با هم دخیل هستند که در این کتاب به بیان آنها پرداخته شده است.
نیروی اول شکست خوردن در راه رسیدن به اهداف است. زیرا افرادی که در جوامع بزرگ زندگی می کنند این باور را دارند که مرکز جهان هستند و این موضوع آنها را به شکست میرساند.
نیروی دوم شکست های فردی را در خود جای داده. به این معنی که جوامع امروزی برخلاف جوامع گذشته، معنویت جایی در زندگی شان ندارد.
نیروی سوم نیز جنبش اعتماد به نفس است. این موضوع که افزایش اعتماد به نفس نقشی در خوب بودن افراد ندارد و افزایش اعتماد به نفس در کودکان روشی برای تضمین آینده آنان نیست.
مطالب نوشته شده در این کتاب با توجه به پژوهش های انجام شده روی دو گروه از بچه هاست.
گروه اول بچه هایی هستند که تازه به مدرسه رفته اند و گروه دوم نوجوانانی هستند که هنوز به سن بلوغ نرسیده اند. سپس هر کدام از این دو گروه را به دو گروه دیگر تقسیم کرده و به عده ای مهارت های لازم را آموزش دادند و به عده ای دیگر خیر.
منطق کار اینگونه بود که افراد در معرض افسردگی را جدا کرده و به آنها مهارت های خوشبینی (مهارت های رفتاری، مثبت نگری، افزایش کارکرد و مدیریت استرس) را آموزش داده اند.
تحقیقات بعد از ۱۸ ماه نشان داد که تنها ۲۳% درصد از افراد آموزش دیده بعد از یادگیری این مهارت ها به افسردگی دچار شده بودند. این آمار در گروه آموزش دیده نشده، ۳۳% بود. همچنین تحقیقات نشان داد که بچه هایی که تازه به مدرسه رفته و تحت آموزش ها قرار گرفتند، درصد کمتری از آنها در سنین بزرگسالی به افسردگی دچار شدند.
به طور کلی تحقیقات نشان دادند که تغییر از بدبینی به خوشبینی، نشانه های افسردگی را کاهش میدهد.
برای دریافت خلاصه صوتی کتاب خوش بینی آموخته شده و دهها کتابی که هر فرد باید در زندگی خود خوانده باشد، فقط کافیست پکیج 180 خلاصه کتاب توسعه فردی رابینیا را تهیه کنید.
درباره نویسنده کتاب خوش بینی آموخته شده
دکتر مارتین.ای.پی.سلیگمن (Martin.E.P.Seligman)، متولد ۱۲ آگوست ۱۹۴۲پروفسور روانشناس در دانشگاه پنسیلوانیا، رئیس پیشین انجمن روانشناسی آمریکا، کارشناس انگیزش و ابداع گر نظریه «درماندگی آموخته شده» استاد دانشگاه و نویسنده کتابهای خودیاری است. وی مدیر مرکز رونشناسی مثبت نگر در دانشگاه پنسیلوانیا نیز هست.
نظریه او با نام درماندگی آموختهشده به طور گستردهای میان دانشمندان و روانشناسان بالینی مطرح است. پژوهش های دکتر سلیگمن تاکنون مورد حمایت انستیتوی بهداشت روان، انجمن ملی سالمندان، بنیان ملی علوم، وزارت آموزش و پرورش و… قرار گرفته است.
از مارتین سلیگمن به عنوان پدر روانشناسی مثبت گرا نام میبرند.
او همواره بر این نکته تأکید داشته که بحث دربارهی افسردگی، چه میان مردم و چه در میان روانشناسان، بیش از آنچه که باید فراگیر شده است.
سلیگمن تا به امروز در نوشتن بیست کتاب و حدود دویست مقاله مشارکت داشته است که تعدادی از آنها به فارسی ترجمه شده اند.