رویکردهای روان درمانی

معرفی رشته روانشناسی مثبت‌ گرا (Positive Psychology)

بررسی 0 تا 100 رشته روانشناسی مثبت‌ گرا

  • معرفی رشته روانشناسی مثبت‌ گرا (Positive Psychology)

    روانشناسی مثبت‌ گرا حوزه‌ای از روانشناسی می‌باشد که بر موفقیت انسان و شادی او تمرکز می‌کند و موفقیت و شادی از اهداف اصلی روانشناسی مثبت ‌گرا است.

    باربارا فردریکسون و مارتین سلیگمن محققانی هستند که در زمینه‌ی روانشناسی مثبت‌ گرا (روانشناسی مثبت) تحقیقاتی را انجام داده‌اند.

    نظریات آن‌ها نشان می‌دهد که احساسات مثبت نقشی اساسی در رشد انسان‌ها دارد اما این بدان معنی نیست که احساسات منفی ارزشی ندارند.

    احساساتی مانند دلهره، ترس و حتی عصبانیت و خشم نقش بسیار مهمی در رشد و توسعه انسان‌ها بازی می‌کنند. هدف روانشناسی مثبت ‌گرا ایجاد تعادل مطلوب بین تفکر مثبت و منفی است.

    تاریخچه‌ی پیدایش روانشناسی مثبت ‌گرا

    باربارا فردریکسون، روانشناسی است که مقوله‌ی عشق و انواع دیگر احساسات مثبت مانند شادی، الهام و غرور را از دریچه‌ی علوم اجتماعی بررسی می‌کند، که ریشه در مطالعات تحقیقاتی، فرضیه‌ها و داده‌ها دارد.

    انتخاب و شروع تست های روانشناسی

    کار فردریکسون در مورد مطالعه‌ی احساسات مثبت مانند عشق، در سال 1998 آغاز شد. محتوای این نظریه در این تصور نهفته است که احساسات مثبت نقشی اساسی در بقای ما دارند.

    احساسات مثبت، مانند عشق، شادی و شکرگزاری، ایده‌های جدید و خلاقانه را ارتقا می‌بخشد. هنگامی که افراد احساسات مثبت را تجربه می‌کنند، ذهن آن‌ها گسترش یافته و به روی فرصت‌ها و ایده‌های جدید باز می‌شود.

    نظریه‌ی گسترش و ساخت باربارا به طور قطعی نشان داد که احساسات مثبت، نقشی اساسی در رشد انسان دارد. اما این بدان معنی نیست که احساسات منفی هیچ نقشی در رشد انسان‌ها بازی نمی‌کنند.

    احساساتی مانند دلهره، ترس و حتی عصبانیت و خشم نقش‌های بسیار مهمی را در رشد انسان‌ها ایفا می‌کنند. هدف روانشناسی مثبت، ایجاد تعادل مطلوب بین تفکر مثبت و منفی است.

    مارتین سلیگمن محققی با طیف گسترده‌ای از تجربه در روانشناسی است.

    همانطور که مارتین سلیگمن اشاره کرد، هدف روانشناسی مثبت گرا این نیست که همه‌ی احساسات منفی را کنار بگذارد و چهره‌ی افراد را به صورت چهره‌هایی با لبخند غیر تفکرآمیز تبدیل کند، بلکه “هدف روانشناسی مثبت گرا ، ایجاد تعادل مطلوب بین تفکر مثبت و منفی است“.

    مارتین سلیگمن، بنیان و هدف روانشناسی مثبت گرا را توصیف می‌کند. به زبان ساده، هدف روانشناسی مثبت کمک به شکوفایی افراد در زندگی، جوامع و جهان است.

    سلیگمن با پژوهش‌هایش، پایه‌ی تئوری روان‌شناختی شناخته‌شده‌ی خود را با نام “درماندگی آموخته‌ شده” پی‌ریزی کرد.

    این نظریه که توسط ده‌ها تحقیق مورد حمایت قرار گرفته ‌است، توضیح می‌دهد که همانطور که انسان‌ها و حیوانات می‌توانند ناامیدی و درماندگی را یاد بگیرند پس می‌توانند خوش‌بینی را نیز یاد بگیرند.

    او پس از نامیدن تئوری خود با “درماندگی آموخته شده”، توجه خود را به سایر صفات، ویژگی‌ها و دیدگاه‌های قابل یادگیری معطوف کرد.

    انجام تست عشق و ازدواج

    ابعاد روانشناسی مثبت گرا

    روانشناسی مثبت‌ گرا یک رویکرد علمی در مطالعه‌ی افکار، احساسات و رفتار انسان‌ها است؛ که به جای تمرکز بر روی نقاط ضعف، بر روی نقاط قوت می‌کند.

    به طور خلاصه مثبت گرایی بر روی حوادث و تأثیرات مثبت در زندگی تمرکز می‌کند.

    از جمله ابعاد روانشناسی مثبت ‌گرا:

    1. تجربیات مثبت (مانند خوشبختی، شادی، الهام و عشق)
    2. حالات و صفات مثبت (مانند شکرگزاری، مقاومت و شفقت)
    3. نهادهای مثبت (بکارگیری اصول مثبت در کل سازمان‌ها و نهادها)
    این مطلب را هم ببینید  شخصیت یا شاکله در روانشناسی اسلامی

    روانشناسی مثبت‌ گرا به عنوان یک رشته‌ی مطالعاتی، بیشتر وقت خود را صرف تفکر در مورد موضوعاتی مانند نقاط قوت شخصیت، خوش‌بینی، رضایت از زندگی، خوشبختی، بهزیستی، قدردانی، دلسوزی (و همچنین شفقت)، عزت نفس، اعتماد به نفس و امید می‌کند.

    این ابعاد مثبت گرایی به منظور یادگیری چگونگی کمک به شکوفایی افراد و زندگی بهترشان مورد مطالعه قرار می‌گیرند.

    روانشناسی مثبت‌ گرا

    اهداف اصلی روانشناسی مثبت ‌گرا

    روانشناسی مثبت‌ گرا حوزه‌ای از روانشناسی می‌باشد که بر موفقیت انسان و شادی او تمرکز می‌کند و موفقیت و شادی از اهداف اصلی روانشناسی مثبت‌گرا است.

    برخلاف حوزه‌های پیشین روانشناسی، روانشناسی مثبت ‌گرا به آسیب اختلالات روانی و درمان آن‌ها توجهی ندارد و بیشتر تمرکزش بر روی زندگی شادتر انسان‌ها است.

    در حالی که روانشناسان بالینی بر درمان ناراحتی‌ها و اختلالات روحی و روانی انسان‌ها تمرکز می‌کنند، روانشناسان مثبت‌گرا به شادی انسان و ارتقای سلامت روان او توجه می‌کنند.

    با آموزش انسان‌ها برای اینکه بر نقاط مثبت‌شان تمرکز کنند می‌توان رشد و شکوفایی آن‌ها را تقویت کرد.

    تست های شغلی

    روانشناسی مثبت‌ گرا و سازمان‌ها

    روانشناسی مثبت و سازمان‌ها، مورد بحث بسیاری از سازمان‌ها بوده است.

    مثبت گرایی در سازمان‌ها می‌تواند به رهبران کمک کند تا این زمینه‌ی کاری مهم را که در آن هویت افراد تعریف می‌شود، درک کنند؛ جایی که فرصت‌هایی برای رشد و تعامل فراهم می‌شود.

    ایجاد و حفظ مثبت ‌گرایی در محیط کار، خرد جمعی را قادر می‌سازد تا فعال شود و به طور موثر زندگی کنند زیرا مثبت ‌گرایی از توانایی‌های فردی و جمعی انسان پشتیبانی می‌کند.

    سازمان‌های مثبت‌گرا تلاش می‌کنند تا رفاه همه‌ی اعضای خود را افزایش دهند زیرا آن‌ها از این طریق نقشی که در چگونگی تعریف زندگی خود دارند را از طریق کارهایی که برعهده دارند ایفا می‌کنند.

    تأثیر کار بر سلامتی به طور سنتی موضوع روانشناسی شغلی بوده است، اما اخیراً با الگوی روانشناسی مثبت مورد بررسی قرار گرفته است.

    روانشناسی مثبت ‌گرا در سازمان، به دلیل نیاز به مطالعه سیستماتیک مجموعه پدیده‌های سازمانی مثبت‌گرا که تا آن زمان تا حد زیادی نادیده گرفته می‌شد، متولد شد.

    روانشناسی مثبت ‌گرا در سازمان، یک مطالعه علمی است که نه تنها کارکنان را به چالش می‌کشد بلکه موجب ارتقای آنان می‌شود.

    برای سنجش مثبت‌ گرایی در سازمان، سوالاتی درمورد اینکه چه چیزی درست اتفاق می‌افتد، چه چیزی باعث ارتقای سطح کیفی زندگی می‌شود، چه چیزی باعث ایجاد انگیزه می‌شود و چه چیزی به عنوان تجربه خوب تلقی می‌شود، را مطرح کنیم.

    مزایای روانشناسی مثبت ‌گرا

    بزرگ‌ترین مزیت بالقوه‌ی روانشناسی مثبت‌ این است که به ما قدرت تغییر دیدگاه را می‌آموزد.

    این دیدگاه شامل تمرکز بر تکنیک‌ها، تمرینات و حتی کل برنامه‌های مبتنی بر روانشناسی مثبت است، زیرا یک تغییر نسبتاً کوچک در دیدگاه فرد می‌تواند منجر به تغییراتی حیرت‌انگیز در بهزیستی و کیفیت زندگی او شود.

    تزریق کمی خوش بینی و قدردانی بیشتر به زندگی شما عملی ساده است که می‌تواند موجب شود که دیدگاه مثبت‌تری نسبت به زندگی داشته باشید.

    این مطلب را هم ببینید  ذهن خوانی

    مطمئناً هیچ روانشناس مثبت‌ گرایی به شما نمی‌گوید که فقط در مورد زندگی مثبت بیاندیشید، رفتار کنید و تمرکز کنید؛ تعادل مهم است.

    روانشناسی مثبت‌ گرا برای جایگزینی روانشناسی سنتی ایجاد نشده است، بلکه به این دلیل ایجاد شده است که روانشناسی سنتی را با یک نگرش مثبت تکمیل کند؛ که به اندازه همان تعصبات منفی روانشناسی در چند دهه گذشته قوی است.

    چگونه می‌توان مثبت ‌گرایی را آموخت؟

    تحقیقات نشان می‌دهد که به طور متوسط، انسان‌ها تمایل بیشتری به اینکه فردی خوش‌بین و در پی مثبت‌گرایی باشند دارند.

    حال چگونه می‌توان مثبت ‌گرایی را آموخت؟ از نظر بسیاری از روانشناسان، مثبت ‌گرایی نشان‌دهنده‌ی این باور است که نتایج رویدادها یا تجربیات به طور کلی مثبت خواهد بود.

    مثبت‌گرایان احتمالاً دلایل شکست یا تجارب منفی را موقتی می‌دانند. چنین دیدگاهی افراد مثبت‌گرا را قادر می‌سازد تا به راحتی تغییر را ایجاد کنند.

    مثبت ‌گرایی به معنای اشتیاق به داشتن فکرهای خارق‌العاده یا امید بخش نیست. مثبت‌ گرایی روشی است که موجب می‌شود فرد در نگریستن به جهان، آزادی عمل بیشتری داشته باشد.

    مثبت‌گرایان دیدگاه سالم‌تری دارند و تمایل دارند عمر طولانی‌تری نسبت به همتایان بدبین خود داشته باشند. همچنین کمتر به اثرات منفی بیماری، خستگی و افسردگی حساس هستند.

    با این حال یک باور هر چند غیر واقعی، در مورد این که آینده‌ی فرد فقط سرشار از رویدادهای مثبت خواهد بود می‌تواند منجر به ریسک‌های غیر ضروری، به ویژه در زمینه‌ی سلامتی و مالی آن‌ها شود.

    افرادی که مثبت ‌گرایی بیشتری دارند، مدیریت بهتری در درد، بهبود عملکرد ایمنی و قلبی عروقی و عملکرد بدنی بیشتری دارند.

    مثبت‌ گرایی به کاهش اثرات منفی بیماری جسمی کمک می‌کند و به طور کلی با نتایج بهتر سلامتی همراه است. افراد مثبت‌گرا تمایل دارند در سختی‌ها به دنبال معنا باشند، که می‌تواند آن‌ها را از مقاومت بیشتری برخوردار کند.

    روانشناسی مثبت‌ گرا

    نظریه و مفاهیم روانشناسی مثبت گرا

    مهم ترین نکته ای که باید از روانشناسی مثبت گرا بدانیم این است که این رشته واقعا یک علم است.

    روانشناسی مثبت گرا زیرمجموعه ی روانشناسی است و اگرچه گاهی به تمسخر آن را «علم نازکنارنجی» یا «شبه علم» میخوانند، باز هم بر پایه ی شیوه ی علمی ارزیابی نظریه ها طبق شواهد استوار است.

    همانطور که کریستوفر پترسون، استاد دانشگاه میشیگان و اسطوره ی روانشناسی مثبتگرا، گفته:

    … نباید روانشناسی مثبت گرا را با روش غیر علمی خودیاری، تحسین و تایید بی پایه و اساس یا آیین سکولار (صرف نظر از اینکه چقدر باعث ایجاد حس خوب در ما میشوند) اشتباه گرفت. روانشناسی مثبتگرا نه نسخه ی بازیافت شده ی قدرت تفکر مثبت است و نه جزو مجموعه کتاب راز.

    نظریات و مفاهیم تا به امروز به دست آمده از تحقیقات:

    • زندگی خوب آموختنی است
    • اکثر افراد بیشتر شاد هستند
    • اکثر افراد بسیار انعطاف پذیرند
    • مذهب (و یا معنویت) مهم است
    • شخصیت در بحران نمود پیدا میکند
    • دیگران (در ارزش زندگی) مهم هستند
    • شادی یکی از دلایل چیز های خوب در زندگی است و شادی بیشتر را به دنبال دارد
    • تا زمانیکه مشغول کار باشیم و از کار خود هدف داشته باشیم، زندگی ارزشمند میشود
    • شادی، نقاط قوت شخصیت و ارتباط خوب اجتماعی سدی در برابر ناامیدی و پسگرد است
    • همه ی روز های خوب تقریبا سه چیز مشترک دارند: احساس استقلال، شایستگی و ارتباط با دیگران
    • «قلب» مهم تر از «عقل» است یعنی مواردی از قبیل شفقت و دلسوزی به اندازه ی تفکر منطقی مهم است
    • بعد از یک مدت خاص تاثیر پول روی شادی مخرب میشود اما میتوانیم با خرج کردن پول برای دیگران شادی بخریم
    • برای داشتن زندگی خوب، یودیمونیا (خوشروانی، رضایت عمیق تر از خوشحالی) از هدونیسم (تمرکز صرف روی لذت و احساسات مثبت) مهم تر است
    این مطلب را هم ببینید  معرفی رشته روانشناسی زبان (psycholinguistics)

    اهداف روانشناسی مثبت گرا (در مربیگری)

    استفاده از روانشناسی مثبت گرا در مربیگری میتواند دشوار باشد اما با بهترین نیات انجام میشود.

    در مجموعه اهداف روانشناسی مثبت گرا در مربیگری را میتوان بصورت زیر خلاصه کرد:

    • افزایش تجربهی فرد از عواطف مثبت
    • تقویت احساس فرد از شادی و سلامتی
    • تشویق فرد به حفظ چشمانداز خوشبینانه
    • ایجاد درک و احساس امید در چشمانداز فرد
    • کمک به فرد برای اینکه قدر هر لحظه را بداند
    • بالا بردن توانایی هدفسازی و تلاش برای هدف
    • کمک به فرد برای ایجاد و حفظ روابط سالم و مثبت با دیگران
    • کمک به فرد برای تشخیص و شکوفاسازی نقاط قوت و استعدادهای منحصر به فرد
    • ایجاد تاثیر مثبت روی زندگی فرد- این هدف از بقیه مهمتر است و باقی هدفها بهصورت غیر مستقیم در خدمت آن قرار دارند. اصلیترین هدف مربیگری بهتر کردن زندگی فرد است. روانشناسی مثبت با آن فرقی ندارد.

    روان‌درمانی مثبت گرا

    رواندرمانی مثبت گرا شبیه به سلامت درمانی است اما چند روش و تمرین را ذیل یک روش درمان به کار میبرد. تمرکز این روش روی ایجاد عواطف مثبت، نقاط قویت شخصیتی و احساس باارزش بودن زندگی است.

    معمولا در این تراپی از ۱۲ تمرین شامل استفاده از نقطه قوت مخصوص خود، نگهداری دفتر قدردانی، ملاقات برای قدردانی، استفاده میشود.

    کتاب کاربرد روانشناسی مثبت گرا نوشته ی روانشناسان مثبت گرا پ. الکس لینلی و استفن جوزف اطلاعاتی درمورد اصلی ترین جنبه های به کار بردن یافته های مربوط به روانشناسی مثبت گرا را بیان میکند. مثلا:

    • پشتوانه ی فلسفی و تاریخی
    • روانشناسی مثبتگرا در محل کار
    • روش و فرایند های آموزش و یادگیری
    • چشم انداز استفاده از روانشناسی مثبتگرا
    • ارزش و تصمیمات تعقیب یک زندگی خوب
    • روش های سبک زندگی برای سلامتی روحی و جسمی

    نقد روانشناسی مثبت گرا

    اگرچه روانشناسی مثبت گرا مورد استقبال بسیاری از مجامع روانشناسی قرار گرفت اما، چند نقد رایج به این جنبش وارد است که بسیاری از آنها معتبرند.

    • این رشته بسیار فردگرا است
    • تاکید زیاد روی گزارش فردی و داده های مقطعی
    • روانشناسی مثبت گرا کشف اصیل زندگی خوب نیست
    • روانشناسی مثبت گرا محور فرهنگی و نژادپرستانه دارد
    • نتایج تحقیقات اغلب نا معتبر، اغراق آمیز و گمراه کننده است

    برای مطالعه مقاله تاثیرات شادی در زندگی کلیک کنید.

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۲ رای

    صبا دهقانپور

    خوشحالی محصول یه زندگی هدفداره، هدف رو از زندگی‌ بگیری، خوشبختی هم ازش گرفته میشه.

    نوشته های مشابه

    اشتراک در
    اطلاع از
    guest
    0 نظرات
    بازخورد (Feedback) های اینلاین
    مشاهده همه دیدگاه ها
    دکمه بازگشت به بالا
    0
    افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x