ناراحتی پس از مرگ سلبریتی
من هنوز شوک و اندوهی را که با دیدن این تیتر احساس کردم را به خاطر دارم “استیو ایروین، متخصص مشهور حیات وحش و شخصیت تلویزیونی، در سن 44 سالگی توسط یک گوزن کشته شده است”.
شاید به این دلیل بود که او جاودانه به نظر می رسید – یا حداقل، وقتی پای حیوانات به میان می آید، معصوم است. شاید به این دلیل بود که او فردی بود که من در تلویزیون او را می دیدم، و علی رغم کاریزمای دوستدار دوربین، احساس می کرد یک “فرد معمولی” است.
اخیراً ،من اخیرا به مرگ نابهنگام اعضای سابق بازیگر “شنبه شب زنده”، کمدین نورم مک دونالد و ویلی گارسون “از شهرت جنسیت و شهر”، واکنش نشان دادم، که هر دو باعث برانگیختن احساسات افراد مشهور و همچنین پوشش خبری توسط خبرگزاری های مهم شد .چرا وقتی یک چهره رسانه ای می میرد (اینقدر) دردناک است؟
پاسخ این سوال هم واضح است و هم چندان آشکار نیست. از یک سو، چرا وقتی یک چهره رسانه ای می میرد دردناک نیست؟ ما اینطور احساس می کنیم که شخصیت های رسانه ای مورد علاقه خود را می شناسیم، گویی آنها دوستان ما هستند. (ممکن است شما اصطلاحی را فرا گرفته باشید که این پدیده را به تصویر می کشد، که توسط جامعه شناسان در دهه 1950 مطرح شد: تعامل فرا اجتماعی)
ما زمان قابل توجهی را صرف تماشا و گوش دادن به چهره های رسانه ای در تلویزیون، فیلم ها و اخیراً پادکست ها می کنیم. همانطور که مایک بیربیگلیا، کمدین، بازیگر و نویسنده، اخیراً در خبرنامه ای ایمیل نوشت: “مایک فردی است که دوست صمیمی شما نیست اما شما آن مرد را بیشتر از دوستان واقعی خود می شناسید؟!”
[نکته: من سالها پیش بعد از یکی از برنامه های مایک با او گفتگو دوستانه کردم و به طور موقت فراموش کردم که او را واقعاً نمی شناسم، شاید به این دلیل که من ساعت ها به کمدی اعتراف آمیز خود گوش داده بودم.در واقع، هر دو حالت نیز ممکن است اتفاق بیفتد: الن دجنرس یک بار در برنامه خود اعتراف کرد که وقتی مردم در خیابان به سراغ او می آیند، اولین واکنش او این است که از خود بپرسد که آیا آنها را می شناسد چرا که آنها به گرمی به او سلام می کنند.]
از سوی دیگر ، چرا هنگامی که شخصی که با او رابطه واقعی نداریم از دنیا می رود، احساس از دست دادن، گاهی تا حد اشک یا حتی ناراحتی شدیدتر را تجربه می کنیم؟ همانطور که اتفاق می افتد، زندگی اجتماعی و عاطفی ما به شیوه های نمادین عمل می کند.
چگونه می توانیم کسی را که از دست داده ایم پس از رفتن “با خود” نگه داریم؟ در غیر این صورت چگونه می توانیم دیگران را در ذهن داشته باشیم وقتی که آنها دور هستند؟ در اتاق بعدی؟ ما به گونه ای مجهز شده ایم که به هم متصل شویم، به گونه ای که همیشه و حتی معمولاً لفظی نیست.
ضرر فرا اجتماعی
واکنش خود شما نسبت به مرگ نورم مک دونالد و ویلی گارسون به احتمال زیاد به این بستگی دارد که چقدر احساس می کردید آنها را در میان سایر گرایش های روانشناختی”می شناسید”.
تحقیقات نشان می دهد که از دست دادن پیش بینی شده و واقعی یک رابطه فراجامعه ای، علاوه بر آسیب پذیری های رابطه ای مانند اضطراب دلبستگی یا تنهایی، با رابطه اجتماعی در ارتباط است،
به عنوان مثال، با استفاده از سناریوی “فروپاشی” فرا اجتماعی، محققان در مورد احساسات خود یک هفته پس از پخش سریال تلویزیونی “دوستان” نظرسنجی کردند (البته ما اکنون در عصر پخش سندیکا زندگی می کنیم، و نسل جدیدی از طرفداران با افرادی مانند راشل و فیبی پیوندهای اجتماعی ایجاد کرده اند!).
جای تعجب نیست که کسانی که پیوندهای اجتماعی قوی تری با شخصیت محبوب “دوستان” گزارش کرده اند ، در مقیاس جدایی فراجناحی امتیاز بالاتری کسب کرده اند (به عنوان مثال ، “اکنون که شخصیت مورد علاقه من” دوستان “پخش نشده است، من ناراحت هستم”).
در عصر رسانه های اجتماعی، ما نیز شاهد اندوه دیگر چهره های رسانه ای که ممکن است احساس کنیم به آنها وابسته هستیم.
با خواندن یا شنیدن ادای احترام تلخ و شخصی که به از دست دادن همکاران و دوستان خود اعتراف می کند، این ممکن است شدت واکنش ما را افزایش دهد. (به عنوان مثال، کانن اوبراین یک قسمت پادکست را به نور مك دونالد اختصاص داد. costars برای یادبود ویلی گارسون به رسانه های اجتماعی رفت.)
وقتی غم جمعی به درد فردی تبدیل می شود
برخی از چهره های رسانه ای به دلیل محبوبیت و جذابیت فراوان خود، مانند پرنسس دایانا، غم های جمعی و فردی بیشتری را نسبت به دیگران به وجود می آورند. بیش از 30 مقاله روانشناسی معتبر درباره مرگ وی نوشته شده است.
یک مطالعه موردی، روی زنی متمرکز شد که علائم افسردگی و افکار خودکشی خود را ناشی از اطلاع از مرگ پرنسس دایانا دانست که به نظر او بیشتر از شوهر یا پسرش برای او اهمیت داشت. سایر معاینات گسترده تر نشان داد میزان خودکشی در انگلستان و ولز پس از مرگ وی، به ویژه در میان زنان در گروه سنی دیانا، افزایش یافته است.
برای مطالعه بیشتر در مورد ترس از مرگ کلیک کنید.
گروه نویسندگان خاطرنشان کردند که این ارتباط ممکن است تا حدی به دلیل “افزایش ضررهای شخصی یا تشدید ناراحتی های موجود” رخ داده باشد. روابط فراجناحی غالباً با احساس هویت یا هویت خواهی با شخصیت رسانه ای همراه است.
به علاوه، از آنجا که ما با واقعیتهای عاطفی و اجتماعی خود پیوندهای فرامنطقه ای برقرار می کنیم، گاهی اوقات این آسیب پذیری ها می توانند با دلبستگی های رسانه ای به طرز غم انگیزی همراه شوند.
یک مطالعه کمتر افراطی از تأثیر پرنسس دایانا نشان داد که شرکت کنندگان بریتانیایی “نیاز به احساس” را افزایش می دهند (تمرکز بر تجربیات احساسی خود به جای اجتناب از آنها را گزارش کردهاند؛ به عنوان مثال ، “برای من مهم است که با احساساتم در ارتباط باشم؛
من نیاز دارم هر از گاهی گریه کنم.) همچنین پاسخهای مکرر و منفی به مرگ پرنسس دایانا گزارش شده است. نحوه پاسخگویی مردم به چهره های رسانه ای اغلب درباره شخصیت آنها می گوید تا اینکه چهره رسانه چه کسی است.
آیا این حساسیت های اجتماعی مزایایی دارد؟
بله، برای اولین بار، تجربه احساس از دست دادن در هنگام مرگ یک سلبریتی ممکن است راهی برای انعطاف پذیری و همدلی عمل کند، که به عنوان رشد و انتقال روایت های رسانه ای توصیف شده است.
علاوه بر این، مشارکت فراجناحی با یک چهره رسانه ای ممکن است پیامدهای مثبتی بر شرایط روحی و جسمی مرتبط با مرگ آنها داشته باشد.
به عنوان مثال ، کسانی که وابستگی شدید اجتماعی به رابین ویلیامز گزارش داده اند و در تلاش برای یافتن معنای مثبت در خودکشی وی بوده اند، به دنبال اطلاعات بیشتر/ به اشتراکگذاری اطلاعات سلامتی (مثلا افسردگی) به صورت آنلاین بودند، سایر تحقیقات همچنین تعداد زیادی تماس با خطوط راهنمایی خودکشی در استرالیا در هفته بعد از مرگ وی را ثبت کرده است.
در مطالعه دیگری تأثیر مرگ کری فیشر بر رسانه های اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. او در طول زندگی خود آشکارا با اعتیاد به الکل، سوء مصرف مواد مخدر و اختلال دوقطبی دست و پنجه نرم می کرد. طرفداران توییتر برای ارائه نظرات صادقانه و انگیزشی در مورد سلامت روان خود از هشتگ InHonorofCarrie# استفاده کردند.
شما به چه کسی اهمیت می دهید؟
از دوستی که پس از شنیدن مرگ نورمک دونالد، دلتنگی و یادآوری عذاب آوری را تجربه کرد تا یکی از دوستان (و قاضی) که با شنیدن درگذشت روت بادر گینزبرگ شکست و گریه کرد، پاسخ های ما به مرگ افراد مشهور به طور همزمان عمومی و شخصی است.
در حالت دوم، واکنش های ما ممکن است خفیف یا افراطی باشد. در هر صورت، ارتباط ما با چهره های رسانه ای هم منعکس کننده و هم به زندگی احساسی ما کمک می کند.