دوره آموزشی آشنایی با افکار نیچه
آشنایی با افکار و اندیشههای نیچه
در مقاله حاضر، به معرفی افکار و اندیشههای فیلسوف مشهور آلمانی، فردریش نیچه، پرداخته خواهد شد. نیچه به عنوان یکی از شخصیتهای برجسته در تاریخ فلسفه شناخته میشود و افکار او تأثیر زیادی بر فلسفه مدرن و ادبیات داشته است.
نیچه در آثار خود اهمیت بزرگی به زندگی آرام و خوشایند میدهد و معتقد است که هدف واقعی فلسفه به تسلیم روح و پیدا کردن آرامش ذهنی است. وی این مفهوم را از دیگر فیلسوفان قدیمی و معاصر مطرح میکند و بر اساس آن، فلسفه باید به عنوان یک راهنمایی برای رسیدن به زندگی خوبتر و شادتر مورد استفاده قرار گیرد.
توجه : این پکیج به صورت فایل صوتی ضبط شده میباشد.
نیچه از تأثیرات مذهبی و فیلسوفان قدیمی نیز در آثار خود استفاده میکند. به عنوان مثال، وی به ایدههای شهیر آگوستین درباره زندگی سعادتمندانه اشاره میکند. همچنین به کتاب “تسلیبخشی فلسفه” نوشته بوئتیوس اشاره میکند که در آن تلاش برای ایجاد آسایش روحی مورد توجه قرار میگیرد.
در متأخر فلسفه، لودویگ ویتگنشتاین نیز نقدهایی به هدف و وظیفه فلسفه داشت. او به جای تعقیب حقیقت، به فراهمآوردن آسایش ذهنی به عنوان هدف اصلی فلسفه اشاره میکند. ویتگنشتاین معتقد به وجود چندین روش و راهکار برای ایجاد آرامش ذهنی است و هر کس باید مطابق با نیازهای خود به روشهای مختلفی متوسل شود.
نقطه قوت نیچه نه تنها در ارائه نظریات فلسفی بلکه در تأثیری که افکار او بر ادبیات و فرهنگ جهانی داشته است نیز جلب توجه است. وی در آثار خود به زنان و جنسیت نیز توجه داشته است. مشهورترین جمله نیچه در این زمینه این است: “به سراغ زنان میروی؟ شلاق را فراموش نکن”. این جمله نشاندهنده نگرش نیچه نسبت به زنان و رویکرد او نسبت به موضوعات جنسی است.
فردریش نیچه طول عمر کوتاهی داشت و با مشکلات سلامتی زیادی روبرو بود. وی در سال 1844 متولد شد و در سال 1900 در آستانه قرن بیستم درگذشت. خانواده و تربیت نیچه به مذهب مسیحی پایبند بودند و این تأثیر گذار بر دیدگاههای او به مسائل مذهبی و فلسفی بود.
نیچه ابتدا به عنوان دانشجوی الهیات و واژهشناسی وارد دانشگاه شد اما بعدها به فلسفه متمایل شد و تحصیلات دینی را رها کرد. وی به عنوان استاد و پژوهشگر در دانشگاهها فعالیت کرد و آثار فلسفی و ادبی بسیاری منتشر کرد.
در زندگی عاشقانه نیچه، رابطهای با لو سالومه، یک زن روسی، داشت. این رابطه بسیار پیچیده بود و در نهایت به شکست خورد. انفصال نیچه و سالومه در دسامبر 1882 رخ داد و در نامهای ارسال نشده به سالومه، نیچه او را به کلمات نامناسبی توصیف کرد. دلیل این انفصال موضوع مورد بحث است و برخی به حسادت الیزابت، خواهر نیچه نسبت به سالومه اشاره میکنند.
نیچه در زمان خود شناخته شد و اثری عمیق در فلسفه و ادبیات جهانی گذاشت. نگرشها و افکار او همچنان مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل فیلسوفان و پژوهشگران معاصر قرار دارند.
سالومه بلافاصله با پاول ری ازدواج کرد، اگرچه این ازدواج آخرین ازدواج او نبود. او کتابی به نام “نیچه در آینه آثارش” نوشت و همچنین زندگینامهای از خودش انتشار داد. سالومه همچنین 14 رمان دیگر نیز نوشت، اما هیچ کدام از آنها به عنوان اثرهای برجسته شناخته نمیشوند و اهمیت زندگینامه او فقط به دلیل اطلاعاتی است که در مورد نیچه ارائه میدهد. او در زندگینامهاش نیچه را به عنوان یک شخصیت کاملاً مذهبی توصیف کرده است.
پنج سال پس از جدایی از سالومه، نیچه در کتاب “تبارشناسی اخلاق” خود نوشت که برای یک زندگی فیلسوفانه ضروری است که یک فیلسوف از ازدواج و هر چیزی که کار را به وسوسههای ازدواج میکشاند، بیزار باشد. وی میپرسد که تا به امروز کدام فیلسوف بزرگی ازدواج کرده است؟ و در ادامه نامهایی مانند هراکلیتوس، افلاطون، دکارت، اسپینوزا، کانت، و شوپنهاور را مطرح میکند.
نیچه حتی ازدواج سقراط را هم به عنوان یک نوع “مسخره بازی” میداند و درباره دشمنی او نسبت به زنان و نهی از ازدواج او تفسیرهای متعددی وجود دارد. برخی از مؤلفان به حسادت الیزابت، خواهر نیچه نسبت به سالومه اشاره میکنند، زیرا الیزابت هم تسلط گستردهای بر نیچه داشت و از سالومه متنفر بود.
نیچه اظهار میکند: “آنچه شما عشق مینامید، دیوانگیهای کوتاه مدتی هستند و ازدواج تنها تحت تأثیر وسوسههای دیوانگیهای کوتاه مدت قرار دارد. این به هر حال پایان دهندهٔ این دیوانگیهای کوتاه مدت است.” با این حال، نیچه در تبیین مفهوم عشق و تبیین تفاوت نگاه زن و مرد به عشق دیدگاههای جالبی دارد. این ممکن است به دلیل تجربه دردناک عاشقی خود و نسبت به زنی که با مردان بسیاری رابطه داشت اتفاق افتاده باشد. این وضعیت با اخلاق مداری و سفت و سختی که نیچه انتقال میدهد کاملاً در تضاد است.
نیچه 12 سال آخر عمر خود را در وضعیت جنون سپری کرد. در ژانویه 1889، پس از اینکه در میدان شهر دستهای خود را دور گردن اسب گاری گره کرده بود، به زور به خانه برگردانده شد و تا آخر عمر در وضعیت جنون بسر برد. به نقل از ویل دورانت، “نبوغ به کمتر کسی تا کنون اینقدر گرانتمام نشده است.
آشنایی با افکار نیچه
نیچه و فلسفهی او
اِفریدریش نیچه، فیلسوف آلمانی قرن نوزدهم، یکی از شخصیتهای بزرگ در تاریخ فلسفه است. او به عنوان پدر فلسفهی از تفکر اختصاصی شناخته میشود. در این مقاله، ما به بررسی زندگی و آثار نیچه خواهیم پرداخت و سعی خواهیم کرد تا به فهم عمیقتری از افکار و مفهومشناسی وی دست پیدا کنیم.
زندگی نیچه
نیچه در سال 1844 در روما به دنیا آمد. او به مطالعهٔ کلاسیک، ادبیات و موسیقی علاقه داشت و بسیاری از آثارش از این تجربیات متاثر شده است. او در سال 1889 به علت بیماری ذهنی درگذشت.
اندیشههای نیچه
نیچه به مفهومشناسی واژگانی عمیقی پرداخت. وی به اهمیت کلمات و زبان در تفکر انسانی اشاره کرد و بر آن اصرار داشت که زبان و کلمات تاثیر بسزایی در شکلدهی به افکار و باورهای ما دارند.
افکار اصلی نیچه
نیچه به تفکراتی خلاق و جسورانه معروف است. او به اهمیت توانایی انسان در خلق ارزشها و معانی در دنیا اشاره کرد. نیچه معتقد بود که انسان باید خودش معنا و ارزشهای زندگی را بسازد، زیرا دنیا بدون خدا یا اصول مطلق وجود دارد.
افکار نیچه در فلسفه معاصر
پسامدرنیسم
نیچه یکی از پیشوندگان جریان پسامدرنیسم بود. او به اهمیت شک و تردید در تفکر انسانی اشاره کرد و به چالش کشیدن اصول و اعتقادات مسلمه پرداخت.
تأثیر نیچه در ادب
نیچه تأثیر بزرگی در ادب داشت. نویسندگان معروفی مانند فریدریش دورنمات و فرانتس کافکا تحت تأثیر افکار و اندیشههای نیچه نوشتند.
انتقاد از مذهب
نیچه به شدت از مذهب و مفاهیم متدینانه انتقاد کرد. وی اعتقاد داشت که مذهب از انسان منفی تر میکند و به او اجازه نمیدهد که اراده و توانایی خودش در ایجاد معنا و ارزشها به کار ببرد.
نهایت تأملات
افکار نیچه به عنوان یکی از پیشوندگان فلسفهی پسامدرن شناخته میشوند. او به توانایی انسان در خلق معنا و ارزشها اشاره کرد و از تردید و شک به عنوان عناصری اساسی در تفکر انسانی سخن گفت. افکار نیچه تاثیرات گستردهای در فلسفه، ادب و اندیشهی انسانی داشته و همچنان در زمینههای مختلف مورد مطالعه و تأمل قرار میگیرند.
همچنین شما میتوانید از تست افکار خودکشی بک استفاده نمایید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.