کارگاه آموزشی روانشناسی انسانگرا
روانشناسی انسانگرایی
روانشناسی انسانگرایی یک جریان در روانشناسی است که بر توجه به انسان و خودشناسی تأکید دارد. افراد انسانگرا و هستیگرا در تلاشند تا معنای واقعی زندگی را درک کنند. این مفهوم دارای معانی مختلف و یک تاریخ طولانی است. در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، به عنوان نظریهای متفاوت در روانشناسی آمریکا ظاهر شد.
توجه : این پکیج به صورت کارگاه ضبط شده میباشد.
تأثیر قبلیان بر روانشناسی انسانگرایی
در اوایل دهه ۱۹۶۰، یک جریان جدید به نام روانشناسی انسانگرایی در آمریکا شکل گرفت. این جریان تلاش نکرد تا فقط نظریات قبلی موجود را تجدید یا تطبیق دهد، بلکه سعی کرد جایگزینی برای دو جریان اصلی روانشناسی، یعنی رفتارگرایی و روانکاوی، باشد.
واژگان کلیدی در روانشناسی انسانگرا
روانشناسان انسانگرا بر اهمیت مسائلی مانند ارادهی آزاد، خودشناسی، رشد فردی، خودباوری، و رفتار اخلاقی تأکید میکنند. آنها معتقدند هر فرد میتواند با تلاش به خودش متمایزی بخشد.
ماهیت انسان در روانشناسی انسانگرا
روانشناسی انسانگرا، هرچند ارادهی مطلقاً آزاد را مورد اصرار قرار نمیدهد، اما به نسبت کمتری از جبر اطلاق میکند. آنها نقش وراثت را تأیید میکنند، اما بر تأثیر تربیت بیشتری تأکید دارند.
دانشمندان برجسته در روانشناسی انسانگرا
برخی از دانشمندان برجسته در این حوزه شامل گوردون آلپورت، آبراهام مزلو، کارل راجرز، و ویکتور فرانکل هستند.
پیدایش روانشناسی انسانگرایی
این جریان، نمایانگر نارضایتی جوانان دهه ۱۹۶۰ از جامعهی مادهگرا و مصرفگرا بود. روانشناسی انسانگرایی توسط تأسیس مجله و انجمن مخصوص به خود، به عنوان یک جریان حقیقی شکل گرفت.
آبراهام مازلو در تاریخ روان شناسی انسان گرا
آبراهام مازلو به عنوان پدر اصلی جریان روانشناسی انسانمحور شناخته میشود و به احتمال زیاد بیشتر از هر کس دیگری در این جنبش نقش محوری داشته و به آن پایههای علمی داده است. ابتدا، مازلو به عنوان یک رفتارگرای گرم و پرانرژی شناخته میشد که باور داشت پاسخ به تمام مسائل جهانی را میتوان با استفاده از رویکرد مکانیستی و علوم طبیعی پیدا کرد. اما سپس، تجربیات شخصی، تجربهٔ پدر شدن، جنگ جهانی دوم و برخورد با دیگر دیدگاهها درباره ماهیت انسان (از جمله فلسفه، روانکاوی و روانشناسی گسترده) او را متقاعد کرد که رفتارگرایی نمیتواند به تنهایی پاسخگوی مسائل پایدار انسانی باشد و بسیار محدودتر است.
مازلو همچنین تحت تأثیر برخی از روانشناسان اروپایی قرار گرفت که از آلمان نازی فرار کرده بودند و در ایالات متحده ساکن شده بودند، از جمله آدلر، هورنای، کافکا و ورتهایمر. احترام او به ورتهایمر و روت بندیکیت، مردمشناس آمریکایی، او را به سوی اولین مطالعاتش دربارهٔ افراد سالم روانی و خودشکوفا هدایت کرد.
مازلو از سال ۱۹۵۱ تا ۱۹۶۹ در دانشگاه برندیز در والتام، ماساچوست بود که نظریههایش را تدوین و تقویت کرد و به صورت مجموعهای از کتب منتشر کرد. او از جنبش گروه حساسیت آموزی حمایت کرد و در دهه ۱۹۶۰ یکی از روانشناسان مشهور شد. همچنین در سال ۱۹۶۷ به عنوان رئیس انجمن روانشناسی آمریکا انتخاب شد.
کارل راجرز در تاریخ روان شناسی انسان گرا
یکی از شخصیتهای برجسته روانشناسی انسانگرا، کارل راجرز است. او در دوران تحصیل به عنوان نمایندهٔ فدراسیون جهانی دانشآموزان مسیحی به چین سفر کرد و به نظر میرسد زیر تأثیر این تماس با فرهنگ شرقی، دیدگاه جدیدی نسبت به انسان پیدا کرد.
رشته تحصیلی راجرز تاریخ و روانشناسی بود. او پس از فارغالتحصیلی در رشتهٔ تاریخ به عضویت در یک انجمن دینی در نیویورک پیوست، اما به علت عدم سازگاری با این محیط، درک کرد که نمیتواند به یک آیین خاص پایبند باشد و تصمیم گرفت تمرکز خود را بر روی تربیت و درمان افراد متمرکز کند. بسیاری از عقاید وی دربارهٔ ویژگیهای ذاتی انسان نتیجه تماسهایی است که با مراجعان خود داشته است.
تلاشهای راجرز در تشکیل و رهبری گروههای کوچک و تلاشهای او در زمینهٔ آموزش و پرورش، همگی او را در باورهایی که در مورد روانشناسی انسان به دست آورده بود، تقویت کردند و ثابت کردند. او طرز فکر خود را به تأثیر فرهنگی محیط خود نسبت داد که بر سنتهای یهودی-مسیحی استوار بود. او با اعتماد به باورهای خود، آرزو داشت جهانی شدن و توضیح نظریههایش را برای بیشتر افرادی که به دنبال آن بودند، داشته باشد. از مفاهیم نظریه انسانگرایی راجرز میتوان به توجه مثبت غیرشرطی، درمان محور بر اساس مراجعهکننده، توافق و عدم توافق و انسان به عنوان یک کلیت اشاره کرد.
روانشناسی انسانگرا
مقدمه
روانشناسی انسانگرا، به عنوان یک رویکرد مهم در درک رفتار انسان و تجربه انسانی شناخته میشود. این شاخه از روانشناسی از دیدگاههای سنتی روانشناسی متمایز میشود و بر تجربیات شخصی و زاویه دید شخصی در رشد و خودباوری فرد تأکید دارد.
ریشهها
بوجود آمدن روانشناسی انسانگرا به نیمهٔ قرن بیستم باز میگردد و شخصیتهای برجستهای مانند آبراهام مَسلو، کارل راجرز، و رولو مِی این جنبش را رهبری کردند. نارضایتی آنها از محدودیتهای رفتارگرایی و روانکاوی باعث تأسیس این دیدگاه متمرکز بر انسان شد.
شخصیتهای کلیدی و جنبشها
پیرامون نظریه پیشنیازهای مَسلو و درمان متمرکز بر شخصیتِ راجرز، اصول مبنایی شدند که اصول اصلی روانشناسی انسانگرا را شکل دادند و رویکردهای اصلی آن را تشکیل دادند.
اصول
این دیدگاه رویکردی بیطرفانه را به تجربیات فردی ارائه میدهد و بر توسعهٔ فردیت و خودپروری تأکید دارد. اصول این رویکرد از جمله پذیرش واقعیت، اعتقاد به قدرت خودآراستگی فردی، و تأکید بر روابط انسانی عمیق، به ما یاد میدهند که چگونه به عنوان انسانها باید زندگی کنیم.
کاربردها
این رویکرد در زندگی عملی و تأثیرات واقعی بر جامعه و فرد کاربردهای بسیاری دارد. از مسائل مرتبط با رواندرمانی گرفته تا ارتقاء کیفیت زندگی و توسعهٔ شخصیت، همهٔ اینها از جمله کاربردهای این دیدگاه مهم هستند.
نقدها
انتقاداتی نیز در برابر این دیدگاه وجود دارد؛ برخی افراد به وجود عواطف و مسائل زیستی در رویکرد انسانگرایی اعتراض دارند و این دیدگاه را برای مشکلات و جدلهایی مواجه میسازند.
مقایسه
رویکرد انسانگرا را با دیگر مکتبهای روانشناسی مقایسه کردن نیز حائز اهمیت است. مقایسه با روانکاوی یا رفتارگرایی نشان میدهد که چگونه این دیدگاه از آنها متمایز میشود.
مطالعات موردی
مطالعات موردی نیز از جمله ابزارهای مهم این رویکرد هستند که با نمونههای عملی و موردی، مفاهیم را توضیح میدهند و اثربخشی این دیدگاه را نشان میدهند.
روشها
روشهای مختلفی برای اعمال این دیدگاه وجود دارد که از تکنیکهای متنوعی برخوردار است و در درمان و توسعهٔ شخصی اثرگذاری دارد.
رواندرمانی انسانگرا
دیدگاه انسانگرا در رواندرمانی نیز نقش مهمی ایفا میکند و روشهایی که بر مبنای این دیدگاه ارائه میشوند، به بهبود و تقویت روان و شخصیت افراد کمک میکنند.
خودباوری
مفهوم خودباوری و اهمیت آن در روانشناسی انسانگرا از جمله نکات مهم است که در آن بحث میشود؛ خودباوری به عنوان یک هدف بالایی که افراد به سمت آن روی میآورند، مطرح میشود.
تأثیر
تأثیرات این دیدگاه بر روانشناسی مدرن و نقش آن در تحولات اخیر و فرهنگ اجتماعی امروزی نیز بررسی میشود.
نتیجهگیری
روانشناسی انسانگرا به عنوان یک دیدگاه مهم و تأثیرگذار در درک رفتار و تجربه انسانی معرفی شد. این رویکرد، با تأکید بر جنبههای فردی و رشد شخصی، نقشی مهم در پیشبرد علم روانشناسی ایفا میکند.
همچنین شما میتوانید از پکیج آموزشی توسعه فردی استفاده نمایید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.