دوره آموزشی روان درمانی اگزیستانسیال
مقدمه
جریان وجودی گفته میشود از تضادهای درونی که ما را فریب میدهد، نه فقط ناشی از تنش بین غرایز سرکوب شده، افراد داخلی شده یا حتی جزئیاتی از خاطرات تروماتیک که فراموش شده، بلکه از روبهرویی با حقایق بنیادی وجود نیز نشأت میگیرد. معنای “حقایق” وجود چیست؟ اگر برای خود امکان بخشیدن به روزمرگیهای زندگی و در اثر آن به طور عمیق تحت تأثیر موقعیت خود در دنیا قرار بگیریم، ناگزیر به ساختار عمیق وجود (یا به عبارت دیگر، “روزمرگیهای غایی”) میرسیم. چهار روزمرگی غایی در رواندرمانی برجستهتر از بقیه: مرگ، انزوا، معنای زندگی و آزادی.
رواندرمانی وجودی چیست؟
بین برخی مردم، باور عمومی وجود دارد که اختلالات روانی اساساً ناشی از عدم تعادل بیوشیمیایی هستند و با داروهای معالجهای درمان میشوند. با این حال، این دیدگاه توسط همه افراد جامعه پذیرفته نمیشود. در میانهٔ قرن بیستم، جنبشی به نام رواندرمانی وجودی شکل گرفت که بر ایدهای اساسی استوار بود: برخی از اختلالات روانی، مانند اضطراب و افسردگی، ناشی از ناتوانی فردی در تطابق با ویژگیهای خاص وضعیت انسانی هستند. علیرغم وجود عدم تعادل بیوشیمیایی در این افراد، این عدم تعادل به طور لزومی علت درد و رنج آنها نیست، بلکه یک نمایانگر است. علت درد و رنج ناتوانی آنها در حل معمای وجودی زندگی انسان و روزمرگیهایی است که در بنیان وجود انسان قرار دارند.
درمان اختلالات روانی این نوع، با استفاده از رواندرمانی وجودی، دیگر شامل تجویز دارو نمیشود، بلکه از طریق داخلیشناسی، کشف فلسفی، گسترش آگاهی و پذیرش وضعیت انسانی صورت میگیرد.
در این مقاله، به بررسی رواندرمانی وجودی میپردازیم. در این مسیر، برخی از ویژگیهای انسان را بررسی کرده و تأثیرات درد و رنج را بررسی خواهیم کرد، همچنین ایدههایی را دربارهٔ چگونگی روبرو شدن با این موارد مطرح خواهیم کرد تا انسان بتواند زندگی معنادار و پر از ارزش را تجربه کند.
رواندرمانی وجودی ریشه در سه مکتب فکری دارد: پدیدارشناسی، روانشناسی انسانگرا و وجودگرایی. از پدیدارشناسی این نظریه برمیآید که تجربیات بیواسطه و فوری فرد و فهم شخصی از واقعیت، موضوع اصلی و مناسبی برای توجه است.
لودویگ بینزوانگر، یکی از تحلیلگران برجستهٔ وجودی، این موضوع را به این شکل بیان میکند:
فضا و زمان تنها محدودههای موجود نیستند، بلکه موضوعی برای بحث و گفتگو در همان اندازه هستند.
از روانشناسی انسانگرا نیز این دیدگاه برمیآید که هر فرد، مستقل از نیروهای قطعی وجود، توانایی تغییر و هدایت زندگی خود و تحقق آرزوهای ذاتی انسانی برای یک زندگی کامل و بهتر را دارد.
در پایان، رواندرمانی وجودی از بینشهای زیادی در مورد وضعیت انسانی بهره گرفته است که از متفکران بزرگ وجودی جهان الهام گرفته شدهاند.
این متفکران به موضوعاتی که “نگرانیهای غایی” انسان نامیده میشوند، توجه ویژهای داشتند. در این مقاله، به چهار نگرانی غایی انسانی با رویکرد رواندرمانی وجودی پرداخته خواهد شد: مرگ، آزادی، انزوای وجودی و بیمعنایی.
همچنین سعی شده است بینشهایی معرفی شوند که میتوانند رنجهای ناشی از این نگرانیها را محدود کنند.
مرگ احتمالاً آشکارترین نگرانی غایی است. در حالیکه زندگی یک احتمال است (کیرکگارد)، مرگ یک واقعیت قطعی و درونی وجود است (هایدگر)، مرز نهاییای که موجودیت ما را محدود کرده و به آن ساختار داده است.
بعضی از پیروان رواندرمانی وجودی باور دارند که ترس از مرگ، تأثیر زیادی بر تجربه داخلی ما دارد. در هر لحظه از زندگی، یک اضطراب از مرگ وجود دارد که بدون اینکه آگاهی داشته باشیم، بر رفتار ما تأثیر میگذارد و دیدگاهمان را شکل میدهد.
گرگوری زیلبورگ، روانشناس قرن بیستم، میگوید:
اگر این ترس همواره آگاهانه بود، نمیتوانستیم به طور عادی زندگی کنیم. این ترس باید به درستی سرکوب شود تا بتوانیم به راحتی زندگی کنیم.
فرانسوا دو لا روشفوکو، نویسندهٔ قرن هجدهم فرانسوی، اینگونه میگوید:
مرگ مانند خورشید است، هیچکس نمیتواند مستقیماً به آن نگاه کند.
رابرت جی لیتون، روانپزشک و نویسنده، اظهار داشته که انسانها همواره به دنبال آنچه را “جاودانگی نمادین” میخوانند، هستند. به گفتهی او، انسانها به سه روش این کار را میانجام دهند:
از طریق تولید مثل و ادامه دادن زندگی از طریق نسلهای آینده
از طریق اعتقادات به دینهای مختلف، مانند اعتقاد به زندگی پس از مرگ یا تناسخ
از طریق خلق آثار خلاقانه مانند آثار هنری و ادبی یا اختراعات تا یادشان همیشه باقی بماند.
با این حال، برخی در رواندرمانی وجودی معتقدند که سرکوب کردن ترس از مرگ ممکن است بیشتر از اضطراب مرگ خود باشد. ما به اضطراب مرگ نیاز داریم تا به تجربیات آگاهانهی خود کمک کند و بتوانیم یک زندگی کامل داشته باشیم.
در کتاب “روان درمانی اگزیستانسیال”، اروین یالوم به طور خلاصه اهمیت آشنایی با ترس از مرگ را به این صورت توضیح میدهد:
انکار مرگ، مانند انکار بنیاد هستی انسانی است و در هر سطحی باعث محدود شدن آگاهی و تجربه افراد میشود. داشتن این درک از حقیقت مرگ، میتواند ما را از افزایش آگاهی و تجربههای زندگی بهرهمند سازد. به جای اینکه این واقعیت را در خود سرکوب کنیم و به سمت بیراههها حرکت کنیم، با درک عمیقتری از معنای زندگی، از لحظات بیشتری لذت خواهیم برد و به شیوههای بهتری از حیات پیش خواهیم رفت.
روان درمانی اگزیستانسیال
روان درمانی اگزیستانسیال یکی از روشهای درمانی گفتگو محور است که بر پایه اصول فلسفی اگزیستانسیالیسم بنا شده است. این روش به بررسی مفهوم معنا و هدف زندگی، انتخابات شخصی، و رابطه انسان با وجود خود میپردازد.
درک روان درمانی اگزیستانسیال
منشأ و فلسفه
روان درمانی اگزیستانسیال از ذهنیتهای بزرگ مانند اینگمار برن و ویکتور فرانکل بر میآید. این روش مبتنی بر اصول فلسفی اگزیستانسیالیسم است که بر آزادی، مسئولیت، و بررسی وجود انسان تأکید دارد.
اصول اساسی
این روش بر اصولی چون آزادی و مسئولیت شخصی تأکید دارد. فرد به عنوان یک وجود آزاد، توانایی انتخاب در برابر شرایط زندگی خود را دارد.
مفاهیم کلیدی در روان درمانی اگزیستانسیال
آزادی و مسئولیت
آزادی به معنای دستیابی به انتخابات و تصمیمگیریهایی است که انسان در زندگی خود انجام میدهد. اما این آزادی با مسئولیتهایی نسبت به انتخابات ایجاد شده همراه است.
اضطراب وجودی و اصالت
اضطراب وجودی ناشی از بیمعنایی زندگی و ترس از آن است که چگونه میتوان زندگی را معنادار تجربه کرد. اصالت به واقعیتی بودن و هماهنگی با ارزشها و باورهای واقعی فرد اشاره دارد.
جستجو برای معنا و هدف
جستجو برای معنا و هدف زندگی از جوانب مهم روان درمانی اگزیستانسیال است. این جستجو منجر به ایجاد ارتباط عمیقتر با خود و بررسی معنای واقعی زندگی میشود.
تکنیکها و رویکردها در روان درمانی اگزیستانسیال
رویکرد پدیدارشناسانه
رویکرد پدیدارشناسانه به بررسی تجربیات و تأثیرات فردی بر معنا و وجود انسان میپردازد.
تحلیل اگزیستانسیال
تحلیل اگزیستانسیال بررسی عمیقتری از مسائل وجودی انسان از جمله مرگ، آزادی و معنای زندگی انجام میدهد.
لاگوتراپی
لاگوتراپی یا درمان معنوی به دنبال کشف و ارتقاء معنا و هدف زندگی فردی میباشد.
کاربردهای روان درمانی اگزیستانسیال
سلامت روان و رفاه
روان درمانی اگزیستانسیال بهبود وضعیت روانی و افزایش رضایت از زندگی را فراهم میکند.
توسعه شخصی و رشد
توسعه شخصیت و رشد فردی از مزایای این روش درمانی است.
مقابله با بحرانهای وجودی
مواجهه با بحرانهای وجودی و یافتن راهحلهایی برای آنها از طریق این روش ممکن میشود.
نتیجهگیری
روان درمانی اگزیستانسیال به عنوان یکی از روشهای موثر و معتبر در زمینه روانشناسی، به بهبود وضعیت روانی فردی کمک میکند و زندگی معنادارتری را برای افراد فراهم میکند.
همچنین شما میتوانید از پکیج آموزشی عشق و تنهایی در مکتب اگزیستانسیالیسم استفاده نمایید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.