دوره آموزشی خشونت پرهیزی تاریخی و ریشه های آن

دوره آموزشی خشونت پرهیزی تاریخی و ریشه های آن

حفظ صلح و پرهیز از خشونت، دغدغه‌ای است که از اعماق تاریخ، به عنوان یک ارزش بی‌قیاس، تکرار ناپذیر بوده است.

پکیج آموزشی به صورت : دانلودی
مدت زمان آموزش : 9 ساعت و 4 دقیقه
دسترسی : همیشگی از طریق پنل کاربری
پکیج شامل : فایل صوتی
تعداد فایل : 18

محبوبیت دوره :
5/5

450,000 تومان

👇🏼 با تهیه اشتراک به دوره های بیشتری دسترسی دارید 👇🏼

658 نفر در حال مشاهده این محصول هستند!
برای دوستاتون بفرستید :

دوره آموزشی خشونت پرهیزی تاریخی و ریشه های آن

پرهیز از خشونت – خشونت‌پرهیزی تاریخی

خشونت‌پرهیزی، عدم خشونت، مبارزه بی‌خشونت یا مبارزه خشونت‌پرهیز، عمل بی‌ضرر برای خود و دیگران تحت هر شرایطی است؛ همچنین یک فلسفه و استراتژی برای ایجاد تغییرات اجتماعی که از خشونت خودداری می‌کند؛ بنابراین، عدم خشونت گزینه‌ای متفاوت از تسلیم شدن در برابر ظلم یا مقابله مسلحانه با ظلم است. فعالان عدم خشونت از روش‌های مختلفی برای ایجاد تغییرات اجتماعی استفاده می‌کنند، از جمله آموزش و تشویق، نافرمانی مدنی (عدم انجام قوانین خاصی که توسط حکومت تعیین شده‌اند)، مبارزه منفی، فعالیت سیاسی غیرخشن، و ارتباط با عموم مردم از طریق رسانه‌ها.

در دوران مدرن، ضدخشونت به عنوان ابزاری برای اعتراضات اجتماعی استفاده شده است. این روش در جنبشی که در طول چند دهه به رهبری ماهاتما گاندی برای استقلال هند از امپراتوری بریتانیا اجرا شد، به کار گرفته شد.

«ماهاواریا»، بیست و چهارمین ترهانکارای مذهب جین، مشعلدار آهیمسا (اندیشهٔ بی‌ضرر بودن) بود که این اصل را در ابعاد گسترده‌ای در زندگی خود به جهان معرفی کرد.

خشونت‌پرهیزی عنصر فعالی در آن دسته از معتقدان بود که آن را به عنوان یک وسیله در دستیابی به اهداف سیاسی و تغییرات اجتماعی قبول داشتند.

ریشه خشونت‌پرهیزی تاریخی

برخی این ریشه را در اعتقاد آن دارند که آسیب زدن به مردم، حیوانات و محیط زیست برای رسیدن به هدف، ضروری نیست؛ و اشاره می‌کنند به یک فلسفهٔ کلی بر اساس اصول اخلاقی، مذهبی و معنوی برای پرهیز از خشونت.

بعضی نیز ریشه خشونت‌پرهیزی را در اعتقاد به بی‌ضرری خداوند می‌بینند. بنابراین، برای ارتباط نزدیک‌تر با خدا، شخص باید به عنوان یک فرد بی‌ضرر باقی بماند.

روش‌های پرهیز از خشونت

مدافعان یک فلسفهٔ فعال بدون خشونت از چندین روش برای تغییر اجتماعی استفاده می‌کنند که شامل:

  • شکل‌های اعتراضی و اقناعی
  • تمرد جمعی
  • نافرمانی مدنی
  • مداخله یا مبارزه مسالمت‌آمیز (بدون خشونت)
  • شکل‌های مختلف مداخلهٔ اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی
  • در دوران مدرن، روش‌های کنش بدون خشونت به عنوان ابزارهای قدرتمندی برای اعتراض اجتماعی و تغییرات سیاسی-اجتماعی ثابت‌قدم بوده‌اند.

اعمال اعتراضی و اقناعی

اعمال اعتراضی و اقناعی بدون خشونت اعمالی هستند که توسط گروهی از افراد برای نشان دادن حمایت یا عدم موافقت با موارد خاص به صورت نمادین انجام می‌شوند. هدف این اعمال جلب توجه عمومی به یک موضوع، قانع کردن یا تأثیرگذاری بر گروه خاصی از مردم، یا تسهیل راه برای اقدامات بی‌خشونت در آینده است. پیام این اعتراض‌ها ممکن است مستقیماً به جامعه باشد یا به رقبا یا افراد تحت تأثیر قرار گرفته از موضوع. روش‌های اعتراضی و اقناعی شامل: سخنرانی‌ها، گفتگوهای عمومی، دادخواهی‌ها، اعمال نمادین، هنر، راهپیمایی‌های منظم و دیگر تجمعات عمومی هستند.

تمرد جمعی

عدم همکاری یا تمرد شامل خودداری مقصدی از همکاری یا بی‌میلی به منظور شروع همکاری با طرف متخاصم است. هدف از عدم همکاری متوقف کردن یا به تأخیر انداختن یک صنعت، سیستم سیاسی یا روند اقتصادی است. روش‌های عدم همکاری شامل: اعتصاب‌های کارگری، بایکوت‌های اقتصادی، نافرمانی مدنی، اعتصاب‌های جنسی، امتناع از پرداخت مالیات و نافرمانی‌های عمومی هستند.

مداخلهٔ بدون خشونت

مقایسه با اعتراض و عدم همکاری، مداخلهٔ بدون خشونت یک روش وابسته‌تر به روش‌های مبارزه بدون خشونت است. مداخلهٔ بدون خشونت ممکن است به صورت دفاعی برای حفظ یک نهاد یا استقلال در ابتکار عمل استفاده شود، یا به صورت تهاجمی برای جلب تأثیر موثر در داخل سرزمین دشمن. مداخله غالباً فوری‌تر و مؤثرتر از دو روش دیگر است؛ اما همچنان ادامه دادن به آن برای افراد مشارکت‌کننده، دشوارتر و پرهزینه‌تر است.

بررسی عمیق‌تر در زمینۀ مداخلهٔ بدون خشونت

جین شارپ، دانشمند سیاسی و فعال بدون خشونت، در کتاب “راه‌اندازی مبارزهٔ بدون خشونت” به طور گسترده در مورد روش‌های مبارزهٔ بدون خشونت نوشته است. او در این کتاب ۱۹۳ روش مختلف بدون خشونت را شرح داده است.

در یونان باستان، آریستوفان داستانی خیالی ارائه داد که زنان به اظهار ارادت جنسی به همسرانشان تا زمانی که جنگ را ممنوع نکرده‌اند، از اظهار ارادت خودداری می‌کردند. یوهان اسلونسیفسکی نیز در کتاب “دری به اقیانوس” که الهام گرفته از جین شارپ و آریستوفان است، داستان دنیای اقیانوسی را به تصویر می‌کشد که زنان آن از روش‌های غیرخشونت‌آمیز برای دفع حملات مهاجمان فضایی استفاده می‌کنند.

سایر شکل‌های مداخله شامل اشغال محل‌های منازعه (بست‌نشینی)، ایجاد راهبندان، اعتصاب غذا، رژه کامیون‌ها و ایجاد حاکمیت دوگانه یا دولت موازی می‌شوند. انتخاب تاکتیک‌ها باید با دقت و با درنظر گرفتن شرایط سیاسی و فرهنگی صورت گیرد و قسمتی از یک برنامه یا استراتژی بزرگتر باشد.

مثال‌های تاریخی از خشونت پرهیزی

در بیشتر موارد، افراد و جنبش‌های مختلف از خشونت پرهیزی به منظور دستیابی به اهداف خود استفاده کرده‌اند. این موارد ممکن است در متون مرتبط با مقاومت مدنی، مبارزه بدون خشونت و انقلاب بدون خشونت آشکار شوند. برخی از جنبش‌های ویژه که تحت تأثیر فلسفهٔ عدم خشونت بوده‌اند عبارتند از:

ماهاتما گاندی که بیش از چند دهه در مبارزه بدون خشونت علیه حاکمیت بریتانیا در هند بوده و در نهایت به دست آوردن استقلال هند در سال ۱۹۴۷ کمک کرد. گاندی نه تنها خشونت را رد می‌کرد، بلکه عمل بدون خشونت (مقاومت مدنی) را به عنوان یک گزینه برای مقابله با سرکوب و مقاومت مسلحانه مطرح می‌کرد.

کاسیر چاوز که در دهه ۱۹۶۰ به اعتراض به برخوردهای نادرست با کارگران کشاورزی کالیفرنیا پرداخت.

انقلاب مخملی در چکسلواکی در سال ۱۹۸۹ که منجر به سرنگونی حکومت کمونیستی شد و یکی از مهم‌ترین انقلابات بدون خشونت در تاریخ شناخته می‌شود.

مبارزات زنان لیبریا و لیما بویی که پس از چهارده سال جنگ داخلی، توانستند به صورت مسالمت‌آمیز به صلح دست یابند.

ارتباط با خشونت پرهیزی

اصطلاح “خشونت‌پرهیزی” که اغلب با اصطلاحاتی همچون صلح، صلح‌طلبی و عدم خشونت ارتباط دارد و گاهاً به عنوان مترادف استفاده می‌شود، به طور خاص به غیاب خشونت اشاره دارد و همواره یک انتخاب برای کاهش یا جلوگیری از آسیب رساندن است؛ و واژه “صلح‌طلبی” گزینه‌ای برای بیان عدم فعالیت است. این مفهوم گاهی با عدم انجام اقدامات نشان داده می‌شود و گاهی نه.

به عنوان مثال، در صورت بروز حریق در یک خانه، اقدام مناسب این است که آتش را خاموش کنیم نه اینکه بی‌تفاوتانه اجازه دهیم آتش بسوزاند. در واقع، اغتشاش و تناقض واضحی در نوشتن دربارهٔ عدم خشونت و بی‌ضرری وجود دارد. یک فرد ممکن است در یک زمینه خاص از خشونت‌پرهیزی حمایت کند و در زمینه‌های دیگر از خشونت دفاع کند.

شکل‌های مختلف پرهیز از خشونت

دفاع‌کنندگان از خشونت‌پرهیزی باور دارند که توافق و همکاری ریشه‌های قدرت سیاسی هستند. همهٔ انظمه شامل نهادهای بوروکراتیک، نهادهای مالی و بخش‌های مسلح جامعه (مانند نیروهای نظامی و پلیس) بر مبنای قبولیت شهروندان استوار هستند. استراتژی خشونت‌پرهیزی در سطح ملی به دنبال تحلیل قدرت حاکمان از طریق تشویق مردم به امتناع از توافق و همکاری است. شکل‌های مختلف خشونت‌پرهیزی از مذهب و اخلاقیات الهام می‌گیرند. این شکل‌ها بر مبنای اصول و اخلاق عدم خشونت می‌توانند عمل کنند، در حالی که خشونت‌پرهیزی مبتنی بر تحلیل‌های سیاسی بیشتر به عنوان یک رویکرد تاکتیکی و استراتژیک معرفی می‌شود. این دو بعد باید درون جنبش‌ها و افراد مورد توجه قرار گیرند و به مورد بحث و بررسی قرار بگیرند.

فلسفی

ماهاتما گاندی تأکید می‌کرد که برای رهایی فردی، ایمان، دانش و رفتار صحیح ضروری است. از میان شرایط ضروری رفتار صحیح، خشونت‌پرهیزی (آهیمسا) اولین شرط بزرگ است. این به معنای عدم آسیب رساندن به هیچ موجودی در هیچ شرایطی است.

محبت به دشمن یا تسلیم به انسانیت همه افراد، یک مفهوم اساسی در فلسفهٔ خشونت‌پرهیزی است. هدف این نوع از خشونت‌پرهیزی، گسترش تحمل نسبت به همه افراد از طریق درک و دوست داشتن تمام موجودات است. برخی از تاریخ‌نگاران معتقدند که این قوانین و اصول برخی از مذاهب سنتی هند (مانند هندوئیسم، بودیسم، جینیسم) و چاندوگیا اوپانیشاد (یکی از متون مقدس هندویسم) چنین اصولی را برای خود در نظر گرفته‌اند. همچنین، در بعضی از مذاهب اصلی ابراهیمی (مانند یهودیت، مسیحیت، اسلام) نیز ممکن است مفاهیمی مشابه یافت شود که خشونت را علیه تمام مخلوقات منع کرده و خشونت‌پرهیزی را به عنوان یک کد رفتاری برای دنبال کنندگان آنها تعیین کرده باشند.

جینیسم، پیروان خود را به مانترای “Ahimsa Parmo-Dharam” سفارش می‌دهد که به این معناست که اجتناب از خشونت، ارزش بالاتری در دین دارد. این تفکر، خشونت‌پرهیزی را به معنای عدم تنش و عدم انحراف از گذشته و باور بر مقدسیت حیات هر چه کوچک، می‌نگارد. مفاهیم مانند محبت به دشمنان (به معنای Ta-Tao)، اصل Wu-Wei در فلسفه جنگ ای کی دو و مفهوم آهیمسا (عدم خشونت)، از طریق بوداییت، جینیسم و هندوئیسم به اشتراک گذاشته شده‌اند.

خشونت‌پرهیزی همچنین بخشی از سنت‌های مدرن و سکولار است. نویسنده آمریکایی، هنری دیوید ترو، بسیار بر فلسفهٔ عدم خشونت تأثیر گذاشت. تولستوی، گاندی و مارتین لوتر کینگ نیز از او الهام گرفته‌اند.

پراگماتیسم

مفهوم اصلی در خشونت‌پرهیزی، پراگماتیک (یا عدم خشونت استراتژیک یا تاکتیکی)، یک ایده برای ایجاد دینامیسم اجتماعی یا جنبش سیاسی برای تغییر اجتماعی موثر است، بدون اینکه بر کسانی که مایل به حفظ وضع موجود هستند، تسلط بگیرد. این مفهوم می‌گوید که خشونت‌پرهیزی به طور محتمل در فلسفهٔ سیاسی غرب وجود داشته است، اما کاملاً منقرض نشده است.

در دموکراسی‌های صنعتی مدرن، خشونت‌پرهیزی توسط جریان‌های مختلفی مانند جنبش‌های کارگری، صلح، محیط زیست و زنان، به عنوان ابزاری برای دستیابی به اهداف سیاسی استفاده می‌شود. همچنین نقش خشونت‌پرهیزی در بررسی رژیم‌های سرکوب‌گر در کشورهای در حال توسعه و سابق بلوک شرق نیز مهم است.

زندگی

برای بسیاری، عدم خشونت به معنای عشق و احترام کامل به همهٔ موجودات است. این نوع از زندگی نیازمند عشق و احترام عمیق به همهٔ موجودات، حتی کسانی که مخالف آرایش ما هستند، است. این نیاز به تمرین عشق و دلسوزی در هر فرصت ممکن است، تا خشونت را از ذهن و قلبمان دور کنیم.

احترام به همهٔ زندگی‌ها

عدم خشونت برای بسیاری از ما به معنای احترام به تمام موجودات، شامل حیوانات و گیاهان، است. گاندی و بعضی از هواداران خشونت‌پرهیزی، از گیاهخواری به عنوان بخشی از این اصل دفاع می‌کنند.

به نظر می‌رسد که خشونت‌پرهیزی بهترین راه برای دستیابی به اهداف منصفانه است. اعتقاد به تجدید و انتقال عدالت از جمله نتایج این مبحث است.

انقلاب

شخصیت‌های گوناگون مانند باربارا دمینگ، دانیلو دولسی، دیورآلن و دیگران، همچنین گروه‌های سیاسی مانند کمیتهٔ مکاتبات برای دموکراسی و سوسیالیسم، حزب صلح‌طلب سوسیالیست و اتحادیهٔ مقاومت در برابر جنگ، انقلاب را به عنوان گزینه‌ای بدون خشونت و به عنوان جایگزینی برای خشونت و همچنین اصلاح طلبی نخبه گرایانه حمایت کرده‌اند. این دیدگاه معمولاً با مبارزه‌ی ضدسرمایه‌داری مرتبط است. بسیاری از جریان‌های چپ و سوسیالیستی امیدوار بودند که با سازماندهی اعتصابات، یک انقلاب صلح‌آمیز را آغاز کنند. انقلابی که دولت و نظام فعلی را کاملاً فلج کند و به کارگران اجازه دهد تا جامعه را به روش‌های رادیکال و متفاوت بازسازی کنند. برخی اقدام می‌کنند که یک انقلاب نسبتاً بدون خشونت نیاز دارد تا با نیروهای نظامی در صلح و دوستی وارد شود.

انتقاد

فردانیلو دولسی، لئون تروتسکی، فرانتس فانون، سابهاس شاندرا باس، و وینستون چرچیل همه از انتقادات شدید عدم خشونت بودند. آن‌ها با روش‌های مختلف ارائه می‌کنند که عدم خشونت و صلح‌طلبی تلاشی برای اعمال اخلاق بورژوایی بر طبقهٔ کارگر است و خشونت در برخی مواقع ضروری است برای تغییر اجتماعی یا حق دفاع از خود. جورج اورول معتقد بود که استراتژی مقاومت بدون خشونت گاندی در کشورهایی با مطبوعات آزاد و حق اجتماع مؤثر می‌شود.

او معتقد بود که این استراتژی می‌تواند فضایی را برای انتقادات بیشتر و برای جنبش‌های جمعی فراهم کند. اما او همچنین به بی‌اثری این روش در شرایط مختلف اشاره کرده بود. رینولد نیبر همچنین این نظر را تایید می‌کرد، اما به برخی جنبه‌های آن انتقاد داشت.

او معتقد بود که عدم خشونت می‌تواند به عنوان یک راه برای نشان دادن حسن نیت اخلاقیات در مواجهه با خشم و تنفر در دو طرف منازعات کمک کند؛ و می‌تواند آزادی از خشم و بدی انسان را به وسیلهٔ تحمل رنج، به سمت دیگری از منازعه هدایت کند. با این حال، او همچنین تأکید می‌کرد که تفاوت میان روش‌های خشونت و بدون خشونت مطلق نیست و نمی‌توان خشونت را به طور کامل از نظر اخلاقی در تغییر اجتماعی نادیده گرفت.

در زمان سرکوب گروه‌های رادیکال آفریقایی-آمریکایی در دههٔ ۱۹۶۰، جورج جکسون عضو گروه یوزپلنگ سیاه، دربارهٔ تاکتیک‌های بدون خشونت مارتین لوتر کینگ، این گفتگو را آغاز کرد:

«ایدهٔ خشونت‌پرهیزی یک اشتباه است. این ایده فرض می‌کند که دشمن ما به احساسات و عدالت توجه می‌کند. اما وقتی دشمن هیچ اهمیتی به عدالت نمی‌دهد، واکنش ما تنها می‌تواند منفی باشد.»

مالکوم ایکس هم دیدگاهی متفاوت داشته و اعلام کرد:

«به نظر من، کسی که تحت ضرب و شتم قرار می‌گیرد و خود را دفاع نمی‌کند، همانطور که باید از خود محافظت کند، مجرم است.»
لانس هیل نیز رویکرد خشونت‌پرهیزی را به عنوان یک استراتژی ناموفق برای حقوق مدنی محکوم کرد. او با این موضوع مخالفت کرد و بیان کرد که استفاده از دفاع مسلحانهٔ جامعهٔ سیاه پیشرفت در حقوق مدنی را تسریع می‌دهد، نه صلح‌طلبی و آرامش.

خشونت پرهیزی تاریخی و ریشه‌های آن

خشونت پرهیزی (Violence Prevention) یکی از موضوعات حیاتی در هر جامعه است. درک ژرف از زمینه‌های تاریخی این مسئله، به ویژه برای اتخاذ اقدامات پیشگیرانه مؤثر، بسیار حائز اهمیت است.

درک مفهوم تاریخی

رویدادها و تأثیرات تاریخی

تاریخچه خشونت نقش مهمی در تأثیرگذاری بر رفتارها و تصمیمات جامعه داشته است. رویدادهای تاریخی بسیاری تأثیرات عمیقی بر جوامع داشته‌اند.

دیدگاه‌های فرهنگی درباره خشونت

در تحلیل ریشه‌های خشونت، دیدگاه‌های فرهنگی نیز اهمیت دارند. فرهنگ و ارزش‌های هر جامعه می‌توانند نقش مهمی در تشویق یا کاهش خشونت داشته باشند.

ریشه‌های خشونت

عوامل اجتماعی و تأثیرات

فاکتورهای اجتماعی مختلفی می‌توانند به خشونت منجر شوند. فقر، عدم دسترسی به آموزش، و نابرابری اجتماعی تنها برخی از عوامل مؤثر در این زمینه هستند.

محرک‌های روانی و تأثیرات

ریشه‌های روانی خشونت نیز اهمیت زیادی دارند. فشارهای روانی، عدم استحکام روانی، و اختلالات در ارتباطات می‌توانند به خشونت منجر شوند.

این تنها یک شروع است برای آشنایی با عوامل و تأثیرات خشونت. ادامه مقاله به معرفی راهکارها و نقش جوامع در پیشگیری از خشونت خواهد پرداخت.

نتیجه‌گیری

با درک ژرف از ریشه‌های خشونت و تأثیرات آن، می‌توان تدابیری موثرتر در جامعه اجرا کرد. پیشگیری از خشونت نیازمند برنامه‌های آموزشی نه تنها است بلکه نیازمند همکاری و مشارکت فعال تمام افراد جامعه نیز می‌باشد.

همچنین شما میتوانید از پروتکل درمانی کنترل خشم استفاده نمایید.

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “دوره آموزشی خشونت پرهیزی تاریخی و ریشه های آن”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظرات کاربران

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “دوره آموزشی خشونت پرهیزی تاریخی و ریشه های آن”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

support
نیاز به مشاوره تخصصی دارید؟
تماس بگیرید

021-88318830

سبد خرید
دوره آموزشی خشونت پرهیزی تاریخی و ریشه های آن

دوره آموزشی خشونت پرهیزی تاریخی و ریشه های آن

450,000 تومان